سیدعمران موسوی گرمارودی، نویسنده کتاب «دفاع از حضرت فاطمه زهرا(س)» است. او فارغالتحصیل مهندسی برق است، اما به فراخور مشی خانوادگی و همچنین علاقه شخصی به معارف اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، بهویژه مباحث قرآنی و حدیثی، به پژوهش در این حوزه ورود کرده است. به مناسبت ایام فاطمیه گفتوگویی با وی انجام داده ایم که بخشی از آن را در ادامه میخوانید.
در خصوص اهمیت، برکات و اصل صدور تسبیحات حضرت زهرا(س) برایمان بگویید.
آن چیزی که در مجامع حدیثی شیعه و سنی مسلم است این است که تسبیحات حضرت فاطمه(س) قطعاً از جانب پیامبر اکرم(ص) به ایشان هدیه داده شده است. بهقدری روایتهای شیعه از حضرات معصومین(ع) مشهون از این نکته است که در نگاه دانشوران شیعه یک روایت متواتر تلقی میشود، به این معنا که اصل اعطای تسبیحات از جانب پیامبر اکرم(ص) به ایشان قطعی است. در مصادر اهل تسنن نیز تعداد روایتهایی که ناظر بر اعطای این تسبیحات است به وفور و حتی میتوان گفت بیشتر از روایات شیعی است، بنابراین در اصل این تسبیحات تردیدی نیست.
نکته قابل توجه این است که اهل بیت(ع) بر خواندن و پایبندی به تسبیحات مقدسه حضرت فاطمه(س) تأکید بسیار ویژهای داشتهاند و به خواص دنیوی و اخروی آن نیز اشارههای بسیاری کردهاند؛ از جمله آنها میتوان، درمان شدن بیماریهای جسمی و برکات مالی و اقتصادی را برشمرد. روایتی موجود است که شخصی نمیتوانست صدای امام صادق(ع) را خوب بشنود و نزد ایشان رفت و از سنگینی گوش خود شکایت کرد و امام به او فرمودند چرا تسبیحات مادرم، حضرت فاطمه(س) را نمیخوانی. روایتی دیگر نیز موجود است که شخصی در هنگام خواب احساس ترس میکرد و امام فرمودند که از جمله ثمرات پایبندی به تسبیحات حضرت فاطمه(س)، نترسیدن در هنگام خواب است.
بنابراین در اهمیت، برکات و اصل صدور تسبیحات هیچ تردیدی نیست اما سؤال و جای تعجب در اینجاست که هیچکدام از اهل بیت(ع) با وجود تأکیدات فراوانی که نسبت به اصل این حدیث و برکاتش داشتند هیچ وقت صحبت از چرایی اهدای این تسبیحات از پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(س) نکردهاند. در منابع شیعی هیچ روایتی از ائمه معصومین(ع) در این باره نیست، اما شگفت این است که در مصادر اهل تسنن ماجرایی نقل شده است که چرایی این اهدا را از طرف پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) به تصویر کشیده است که البته ماجرایی پرتشویش و پراضطراب است.
در جلد دوم کتاب دفاع از حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از اینکه در جلد اول اصالت و قداست این تسبیحات را اثبات کردهام، در فصلهای بعد به بررسی روایاتی که در مصادر عامه آمده است پرداختهام. در این مسیر بیش از ۲۰ روایت با تفاوتهای آشکار و نهان در مصادر اهل تسنن پیدا شد که همه آنها را گردآوری کردهام. خواستگاه اولیه این ماجرا در مصادر اهل تسنن به قرن سوم هجری بازمیگردد و از آنجاست که در مصادر اهل تسنن تطور پیدا میکند، جزئیاتش متفاوت شده و شکلهای متعددی به خود میگیرد و عجیب این است که دانشوران اهل تسنن بیشتر از اینکه به خود تسبیحات حضرت فاطمه(س) توجه کرده باشند، به ماجرایی توجه کردهاند که در مصادر خودشان آن را نقل کردهاند.
ماجرا از این قرار است که آنها میگویند حضرت فاطمه(س) بهصورت مختصر نزد پیامبر(ص) آمد و از ایشان درخواست خدمتکاری برای خانه خود کردند، پیامبر اکرم(ص) درخواست ایشان را رد کرد و فرمود به تو چیزی میدهم که از آن بهتر باشد و آنجا بود که تسبیحات را به ایشان هدیه دادند. این ماجرای مختصر در بیش از ۲۰ حدیث و ۲۰ نوع در مصادر اهل تسنن به گونههای مختلفی نقل شده است.
چگونه یک روایت باطل میشود و اعتبار خود را از دست میدهد؟
در فقهالحدیث یکی از دلایلی که نشان میدهد یک روایت میتواند باطل باشد و از اعتبار فرو بیفتد، وجود تشویش و اضطراب در متن حدیث است؛ یعنی یک واقعه را به گونههای مختلفی در تاریخ بیان کرده باشند که قابل جبر و اصلاح با یکدیگر نباشد. این نشان میدهد که دروغپردازیهایی در این واقعه اتفاق افتاده است. بنابراین، در برخی از این روایات دیده میشود که رویکرد پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه(س) بسیار عجیب است و گاهی بسیار تند و زننده است. بهطور نمونه در یکی از روایات نقل شده است که پیامبر(ص) به ایشان فرمودند: «فاطمه تقوا کن، از خدا بترس و کارهای خانه را خودت انجام بده» یا در روایت دیگری در مصادر اهل تسنن آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «خدمتکارانی نزد من هستند اما اگر بخواهم همه آنان را میان زنان مسلمان تقسیم کنم به همه نمیرسد، بنابراین به تو نیز نمیتوانم بدهم.»
در جلد دوم کتاب دفاع از حضرت فاطمه زهرا(س) تمامی این موارد را به لحاظ عقلی، شرعی، عرفی و معارف ثقلین مورد بررسی قرار دادهام. نکته قابل توجه اینجاست که با وجود این ۲۰ روایتی که در مصادیق اهل تسنن آمده است، برخی از روایات نشاندهنده این است که پیامبر اکرم(ص) درخواست حضرت فاطمه(س) را پذیرفته و به ایشان خدمتکاری هم دادهاند. اما متعجبانه دیده میشود که اکثر تمرکز محدثان و صاحبان کتب تفسیری اهل تسنن ناظر بر روایاتی است که پیامبر(ص) خدمتکاری به ایشان نداده و حتی واکنش ایشان در برابر خواسته حضرت فاطمه(س) بسیار تند بوده است.
شگفتتر از آن این است که میبینیم در سیر تطور این ماجرا از قرن سوم تاکنون در مصادر معتبر اهل تسنن از نظر خودشان، تغییر و دگردیسی خاصی پیدا میکند. اینگونه که در برخی از روایات گاهی اینطور آمده که خدمتکاری نزد پیامبر(ص) نبوده است، گاهی میگویند خدمتکارانی که بهعنوان هدایا از طرف پادشاهان عجم به ایشان داده شده، نزدشان بوده است و بهصورت نادر نیز اشاره کردهاند که گاهی آن خدمتکاران بهعنوان اسیران جنگی در نزد ایشان بودهاند.
متکلمان اهل تسنن تلاششان بر این بوده است که این نکته را در ذهن مخاطب جا بیندازند که اسیرانی که نزد پیامبر(ص) هستند حکم غنائم را دارند و به آنها خمس تعلق میگیرد و با توجه به آیه خمس باید سهمی از آن غنائم به حضرت فاطمه زهرا(س) تعلق گیرد. بنابراین گفتهاند هنگامی که حضرت فاطمه زهرا(س) از ایشان درخواست خدمتکار میکنند، پیامبر(ص) باید از سهم خمسشان به ایشان چیزی میداد و اگر نداده است از اعطای سهم خمس حضرت فاطمه زهرا(س) خودداری کردهاند.
آنها همچنین گفتهاند که اگر خلفای اول و دوم از اعطای سهم خمس حضرت فاطمه زهرا(س)، امیرالمؤمنین علی(ع) و سایر اهل بیت(ع) خودداری کردهاند، به سنت پیامبر(ص) عمل کردهاند. این در حالی است که من در کتاب «دفاع از حضرت فاطمه زهرا(س)» به لحاظ اسنادی و متنی اثبات کردهام که این ماجرا اساساً از لسان معصومان صادر نشده است. نکته بعد که در مصادیق اهل تسنن به وفور یافت شده و دچار تطورات ویژهای شده و به لحاظ فقهالحدیثی قابل پذیرش نیست، وجود اضطرابهای فراوان، سؤالات و نکات مبهم و تاریکی است که پاسخی برایشان پیدا نمیشود و ادله دیگر که نشان میدهد این ماجرا از ریشه ساختگی بوده و به همین دلیل از زبان ائمه معصومین(ع) نیز برای ما روایت نشده است.