حتی بنگویر به عنوان وزیر امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس، این آتشبس را مترادف با شکست تلآویو در جنگ نامیده و از تحقق آن ابراز انزجار وناامیدی کرده است.درمقابل، حزبا...لبنان باردیگر قدرت تسلط خود برمیدان جنگ بادشمن صهیونیستی وحامیان آن رانشان داد.دراین خصوص گفتوگویی باحسن عزالدین،نماینده پارلمان لبنان صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد:
منابع سیاسی وامنیتی دراراضی اشغالی ترجیح دادهاند طی روزهای اخیرسخنی ازآتشبس درلبنان به میان نیاورده وبه سوالات ساکنان اراضی اشغالی درخصوص شکست در جنگ با حزبا... پاسخ ندهند. این روند را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
این واکنشی طبیعی از سوی صهیونیستها در قبال شکست در لبنان است. تاکید میکنم که لبنان همه نقشههای دشمن صهیونیستی راخنثی ساختومانع ازتحقق اهداف آندربیروت شد.حزبا...مقاومتی سرسختانه،همهجانبه وترکیبی رادربرابردشمن صهیونیستی به نمایش گذاشت و درنهایت، شکستی ترکیبی(درهمه ابعاد) را بردشمن تحمیل کرد.مقاومت، رژیم اشغالگر صهیونیستی را در میدان جنگ و مذاکره تسلیم نمود. این نکته، بسیار اهمیت دارد؛ زیرا حتی در تلآویو، کسی امروز مدعی پیروزی رژیم اشغالگر قدس در جنگ لبنان و غزه نیست. اهداف رژیم صهیونیستی در بیروت محقق نشده و در آینده نیز نخواهد شد. پس ما با شکست مطلق رژیم صهیونیستی مواجه هستیم. این پیروزی، یک پیام گفتمانی آشکار دارد؛ اینکه مقاومت با استواری و ایمان خود، محاسبات کلان دشمنان را در ابعاد گوناگون برهم زده و پیروز میدان است.
مهرههای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در بیروت (جریان ۱۴مارس) طی هفتههای اخیر تلاش کردهاند حزبا... را مصداق شکست در جنگ با رژیم صهیونیستی جلوه دهند. نظر شما در اینخصوص چیست؟
زمانی که خود صهیونیستها نسبت به شکست در جنگ اخیر (جنگ لبنان و غزه) اذعان دارند، تکلیف مهرههای آنها مشخص است. یک شکست یا پیروزی، براساس واقعیات سنجیده میشود، نه گزارههای ذهنی و القایی دیگران. تمرکز بر صحنه، چنین واقعیتی را بهوضوح نشان میدهد. حزبا... همچنان قدرتمند بوده و دشمن نتوانسته آن را از سرزمین خود حذف کند یا با مذاکره، کشور را اشغال کند .این همان شکست ترکیبی در مذاکره و جنگ است که صهیونیستها متحمل شدهاند. نهتنها تلآویو، بلکه وابستگان به رژیم اشغالگر قدس نیز قدرت تحریف این شکست سهمگین (علیه تلآویو) را ندارند. اساسا، توافقی که در قالب آتشبس اخیر برقرار شد، خروجی و نتیجه شکست میدانی صهیونیستها بود. زمانی که صهیونیستها قدرت حزبا...، ثبات قدم و قدرت خنثیسازی نقشههای آن را مشاهده کردند، چارهای جز تن دادن به آتشبس نداشتند. اگر صهیونیستها راه دیگری جز آتشبس، یعنی ادامه جنگ را مقدور میدیدند، در آن درنگ نمیکردند. بنابراین باید در تحلیل آتشبس اخیر لبنان، متوجه استیصال و شکست دشمن صهیونیستی بود.
ضمانتهایی در جریان برقراری آتشبس دوماهه اخیر، از سوی دولت لبنان و دیگر طرفهای دخیل در آتشبس مطرح شده است. چنین ضمانتهایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بدیهی است که کمترین اطمینانی به رژیم اشغالگر قدس در روند تضمین آتشبس وجود ندارد، چنانچه نقض مواردی نسبت به آن را نیز توسط صهیونیستها شاهد هستیم. ضمانت آتشبس، همان قدرت ماست. قدرتی که شکستناپذیر است و دشمن نیز قادر به مواجهه با آن نیست. درحقیقت، این قدرت همان ضمانتی است که ما در مقابله میدانی با دشمن اسرائیلی، به آن تکیه کردیم. درخصوص متن آتشبس نیز یک قدرت ضمانتکننده بینالمللی در اینخصوص وجود دارد، اما نمیتوان از آن تحت عنوان ضامن واقعی(با کارکرد مدنظر) یاد کرد زیرا اکثریت ضمانتکنندگان این آتشبس، از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند. حزبا... و مردم لبنان در سرزمین خود آزادانه زندگی میکنند و هیچکس نمیتواند این اراده و خواسته مهم را درهم بشکند. در سال ۲۰۰۶ میلادی (پس از جنگ ۳۳ روزه) نیز صهیونیستها تلاش کردند ضمن نقض مکرر آتشبس، دست به خلعسلاح مقاومت بزنند اما در رسیدن به هدف خود در این مسیر ناکام ماندند. همین شکست، در حال حاضر نیز متوجه آنهاست.
منابع سیاسی وامنیتی دراراضی اشغالی ترجیح دادهاند طی روزهای اخیرسخنی ازآتشبس درلبنان به میان نیاورده وبه سوالات ساکنان اراضی اشغالی درخصوص شکست در جنگ با حزبا... پاسخ ندهند. این روند را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
این واکنشی طبیعی از سوی صهیونیستها در قبال شکست در لبنان است. تاکید میکنم که لبنان همه نقشههای دشمن صهیونیستی راخنثی ساختومانع ازتحقق اهداف آندربیروت شد.حزبا...مقاومتی سرسختانه،همهجانبه وترکیبی رادربرابردشمن صهیونیستی به نمایش گذاشت و درنهایت، شکستی ترکیبی(درهمه ابعاد) را بردشمن تحمیل کرد.مقاومت، رژیم اشغالگر صهیونیستی را در میدان جنگ و مذاکره تسلیم نمود. این نکته، بسیار اهمیت دارد؛ زیرا حتی در تلآویو، کسی امروز مدعی پیروزی رژیم اشغالگر قدس در جنگ لبنان و غزه نیست. اهداف رژیم صهیونیستی در بیروت محقق نشده و در آینده نیز نخواهد شد. پس ما با شکست مطلق رژیم صهیونیستی مواجه هستیم. این پیروزی، یک پیام گفتمانی آشکار دارد؛ اینکه مقاومت با استواری و ایمان خود، محاسبات کلان دشمنان را در ابعاد گوناگون برهم زده و پیروز میدان است.
مهرههای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در بیروت (جریان ۱۴مارس) طی هفتههای اخیر تلاش کردهاند حزبا... را مصداق شکست در جنگ با رژیم صهیونیستی جلوه دهند. نظر شما در اینخصوص چیست؟
زمانی که خود صهیونیستها نسبت به شکست در جنگ اخیر (جنگ لبنان و غزه) اذعان دارند، تکلیف مهرههای آنها مشخص است. یک شکست یا پیروزی، براساس واقعیات سنجیده میشود، نه گزارههای ذهنی و القایی دیگران. تمرکز بر صحنه، چنین واقعیتی را بهوضوح نشان میدهد. حزبا... همچنان قدرتمند بوده و دشمن نتوانسته آن را از سرزمین خود حذف کند یا با مذاکره، کشور را اشغال کند .این همان شکست ترکیبی در مذاکره و جنگ است که صهیونیستها متحمل شدهاند. نهتنها تلآویو، بلکه وابستگان به رژیم اشغالگر قدس نیز قدرت تحریف این شکست سهمگین (علیه تلآویو) را ندارند. اساسا، توافقی که در قالب آتشبس اخیر برقرار شد، خروجی و نتیجه شکست میدانی صهیونیستها بود. زمانی که صهیونیستها قدرت حزبا...، ثبات قدم و قدرت خنثیسازی نقشههای آن را مشاهده کردند، چارهای جز تن دادن به آتشبس نداشتند. اگر صهیونیستها راه دیگری جز آتشبس، یعنی ادامه جنگ را مقدور میدیدند، در آن درنگ نمیکردند. بنابراین باید در تحلیل آتشبس اخیر لبنان، متوجه استیصال و شکست دشمن صهیونیستی بود.
ضمانتهایی در جریان برقراری آتشبس دوماهه اخیر، از سوی دولت لبنان و دیگر طرفهای دخیل در آتشبس مطرح شده است. چنین ضمانتهایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بدیهی است که کمترین اطمینانی به رژیم اشغالگر قدس در روند تضمین آتشبس وجود ندارد، چنانچه نقض مواردی نسبت به آن را نیز توسط صهیونیستها شاهد هستیم. ضمانت آتشبس، همان قدرت ماست. قدرتی که شکستناپذیر است و دشمن نیز قادر به مواجهه با آن نیست. درحقیقت، این قدرت همان ضمانتی است که ما در مقابله میدانی با دشمن اسرائیلی، به آن تکیه کردیم. درخصوص متن آتشبس نیز یک قدرت ضمانتکننده بینالمللی در اینخصوص وجود دارد، اما نمیتوان از آن تحت عنوان ضامن واقعی(با کارکرد مدنظر) یاد کرد زیرا اکثریت ضمانتکنندگان این آتشبس، از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند. حزبا... و مردم لبنان در سرزمین خود آزادانه زندگی میکنند و هیچکس نمیتواند این اراده و خواسته مهم را درهم بشکند. در سال ۲۰۰۶ میلادی (پس از جنگ ۳۳ روزه) نیز صهیونیستها تلاش کردند ضمن نقض مکرر آتشبس، دست به خلعسلاح مقاومت بزنند اما در رسیدن به هدف خود در این مسیر ناکام ماندند. همین شکست، در حال حاضر نیز متوجه آنهاست.