پسرم ۲ سال و ۸ ماه دارد اما روی پایش نمی ایستد...
عقربههای ساعت ۱۲ ظهر را نشان میدهد که وارد اتاق برگزاری کمیسیون پزشکی میشوم، جمعیت زیادی پشت در اتاق منتظر حضور در این جلسه و گرفتن نتیجه هستند. تا در نتیجه این کمیسیون پزشکی نوع و شدت معلولیت بهزیستی تعیین شود.اولین مراجع زوج جوانی بودند با فرزندی در آغوش، کودکی به ظاهر یک ۱/۵ ساله اما واقعیت چیز دیگری بود. تا چشمم به کودک و وضعیت جسمی او افتاد نوع و شدت آسیب تا حدود زیادی بیانگر واقعیت تلخ بود.مادر در حالیکه کودکش را به آغوش میفشرد با صدایی لرزان گفت: پسر ۲ سال و ۸ ماه دارد. اما نه گردن میگیرد، نه مینشیند و نه حتی روی پایش میایستد. بغض مادر میترکد و سیل اشک مجال صحبت را از او میگیرد. پدر صبورانه توضیح میدهد: اولین فرزندمان است به هرجا مراجعه کردیم فقط دارو دادند و کار درمانی. وقتی کارشناس کمیسیون، در مورد نحوه تولد فرزند، شواهد و علائم احتمالی بعد از تولد میپرسد، مادر با چشمان خیس از سابقه حملات تشنجی بلافاصله بعد از زایمان و شرایط سخت وضع حمل میگوید؛ در شرح حال پزشکی تشخیص هایپوکسی ( کاهش خونرسانی به مغز ) و به دنبال آن تاخیر رشد حرکتی دیده میشد.
صرف هزینههای سنگین اما بیثمر
پدر که آثار کار سخت در چهرهاش مشهود است ، طاقت نمیآورد و از هزینههای سنگین درمان، کاردرمانی و رفت و آمد از روستا میگوید و از اینکه با وجود تحمل رنج فراوان و صرف هزینههای سنگین طی این مدت هیج نتیجه رضایتبخشی حاصل نشده است. مادر با چشمان اشکبار صورت کودکش را میبوسد باران اشک در حالی گونههای بیرنگ کودک را خیس میکند که کودک هیچ واکنش احساسی نشان نمیدهد. کودک cp با تاخیر رشد حرکتی که تا سن ۲ سال و ۸ ماهگی پیشرفت محسوسی نداشته پیش آگهی خوبی نیست. کارشناس جسمی و حرکتی کمیسیون بعد از بررسی وضعیت جسمی کودک مشغول تکمیل فرمهای کمیسیون میشود و من سوال بیجواب مانده در ذهنم را مرور میکنم که چرا با وجود پیشرفت علم پزشکی هنوز آمار نوزادان متولد شده cp بالاست.
نقص عضو و معلولیت در محل کار
مراجع بعدی که به اتاق کمیسیون پزشکی جسمی حرکتی میآید جوانی خوشسیما است به نام میثم که در نگاه اول علائمی از مشکلات جسمی در ظاهرش دیده نمیشود اما وقتی برای تحویل مدارک دستش را از دستکش خارج میکند، ضربه سنگین واقعیت، چینی نازک تصوراتم را میشکند. انگشتان اول تا سوم دست راست میثم از کف دست قطع شده و محدودیت حرکتی شدید ۲ انگشت آخر عملاً کارایی دست راست، را از بین برده است. قصه پرغصه معلولیت میثم، شرح حال جوانانی است که با هزار امید شغلی پیدا میکنند و به دنبال حادثه در محل کار دچار نقص عضو و معلولیت میشوند. نمیدانم مقصر این حوادث سهلانگاری است یا عدم صحیح آموزش شغلی یا اشکالات فنی در تجهیزات ولی هرچه هست امثال میثم با معلولیت به جامانده از حادثه و عدم پوشش خدمات بیمهای متحمل سختیها و ناملایمتهای بسیاری در زندگی خواهند شد. جوانانی که میتوانستند نیروی فعالی در عرصه اشتغال جامعه باشند، اما در حال حاضر با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند.
مادرِ ۳ دختر میانسال...
سومین مراجعه کننده طلعت خانم زن اسالمندی بود با اختلال تعادل نسبتا شدید که دست در دست زنی میانسال وارد اتاق شد و روی صندلی نشست. ۲ خانم میانسال دیگر هم به آنها ملحق شدند. دختران یکی یکی شروع به ارائه شرح حال کردند، یکی میگفت مادر پارکینسون دارد و توان نگهداری از خود و انجام کارهای روزمره را ندارد، دیگری از آلزایمر و فراموشکاری مادرشان گله میکرد! هر کدام به نحوی سعی میکردند وضعیت موجود مادر را به گونهای بغرنج بیان کنند تا نظر مساعد اعضای کمیسیون را برای پذیرش مادر در مرکز جلب کنند و اما مادر همانطور آرام و بیصدا روی صندلی نشسته بود و بیتوجه به حرفهای دخترانش غرق تماشای پرواز کلاغها در حیاط بهزیستی نیشابور بود. حسرت اینکه ای کاش مادر من هم فرصت زندگی کردن در این دنیا را داشت، تا در هر شرایطی به مراتب بدتر از وضعیت جسمی طلعت خانم، پروانهوار به دورش میگشتم... چنان بیطاقتم میکند که از اتاق کمیسیون پزشکی خارج میشوم!
کمیسیون پزشکی مرحله اول ورود به سازمان بهزیستی
نسرین ایروانی عضو کمیسیون پزشکی نیشابور میگوید: چون مرحله اول ورود فرد به سازمان بهزیستی و گرفتن خدمات از همین کمیسیون پزشکی شروع میشود، با تعیین شدت معلولیت سطح دسترسی به خدمات مشخص میشود.مثلاً در حال حاضر اگه سطح معلولیت توانجو شدید وخیلی شدید و بسترگرا باشد ملاک دریافت حق پرستاری می شود و خدمات دریافت پلاک ویژه به معلولین جسمی حرکتی شدت متوسط به بالا تعلق می گیرد و ..... به همین دلیل است که تعیین شدت که ما بر اساس استانداردها، دستورالعملها، کدگذاری و بررسی وضعیت جسمی و عملکرد فرد انجام میدهیم، تعیین کننده سطح خدمات دریافتی جامعه هدف از سازمان است و این مسأله حساسیت بالای کمیسیون پزشکی را میرساند . کارشناس ارشد فیزیوتراپی ادامه میدهد: همه ساله درصد قابل ملاحظهای از افراد جامعه در سنین مختلف بنا به دلایلی همچون بیماریها، حوادث و تروماهای شغلی، تصادفات و یا دلایل ژنتیکی دچار اختلال جسمی حرکتی پایدار شده و پس از شرکت در کمیسیون پزشکی و بررسیهای مربوطه تحت حمایت سازمان بهزیستی قرار میگیرند.این کارشناس توانبخشی اضافه میکند: در بسیاری از این موارد خصوصا آسیبهای جسمی حرکتی و تروماها، اقدامات پزشکی و توانبخشی به موقع و موثر در کاهش محدودیتهای عملکردی و فیزیکی افراد تاثیر بسزایی دارد. از این رو توجه به اقدامات توانبخشی در دسترس و کمهزینه و در حداقل زمان برای بیماران میتواند در کاهش شدت معلولیت به جا مانده تاثیرگذار باشد.