جوان آنلاین: کانال تلگرامی «موفقیت و توسعه فردی» نوشت: زندگی ما یک جریان بیپایان از تصمیمگیری «کی؟» است: اینکه کی وقت یک کلاس، تغییر حرفه، جدی فکر کردن به یک فرد یا پروژه، یا تمرین برای یک دوندگی دشوار فرا میرسد. ما باور داریم که زمانبندی یک هنر است، اما در حقیقت زمانبندی یک علم است. پژوهشگران نشان دادهاند که با توجه به ساعت روز میتوان حدود ۲۰ درصد از تفاوت عملکرد انسان در تکالیف شناختی را تبیین کرد. احتمال بروز خطاهای بیهوشی در بیمارستانها در ساعت سه بعدازظهر چهار برابر ساعت ۹ صبح است. دانشآموزانی که بعدازظهر آزمون میدهند، نمرهای بسیار پایینتر از دانشآموزانی میآورند که همان آزمونها را صبح میدهند. در این بین، دهههای تقویمی اهمیت جسمانی چندانی ندارند. از نظر یک زیستشناس یا پزشک، تفاوت فیزیولوژیک بین مایکل ۳۹ ساله و مایکل ۴۴ ساله چندان زیاد نیست، شاید به اندازه تفاوت مایکل ۳۸ ساله و مایکل ۳۹ ساله باشد. همچنین اقتضائات زندگیمان هم در سالهای منتهی به ۹ چندان فرق چشمگیری با سالهای منتهی به صفر ندارند. روایت زندگیمان، مثل فصلهای یک کتاب، اغلب بند به بند گشوده میشود، اما اصل داستان چندان در گروی اعداد گرد نیست. وقتی افراد به نشان خودساخته پایان دهه نزدیک میشوند، چیزی در ذهنشان روشن میشود که رفتارشان را عوض میکند. مثلاً در کل طول زندگی، سنی که بیشترین احتمال میرود فرد برای اولین بار در ماراتن شرکت کند، ۲۹ سالگی است. احتمال شرکت ۲۹ سالهها در ماراتن دو برابر ۲۸ سالهها یا ۳۰ سالهها بود. یا یک فرد ۴۹ ساله سهبرابر کسی که فقط یکسال بزرگتر از اوست احتمال دارد در ماراتن شرکت کند. بهعلاوه، نزدیک شدن به پایان یک دهه زندگی، گویا سرعت دونده را هم افزایش میدهد یا حداقل به او انگیزه میدهد که سختتر تمرین کند. کسانی که در چندین ماراتن دویدهاند، در سنین ۲۹ و ۳۹ سالگی رکوردهایی بهتر از دو سال قبل یا بعد از آن سنین به جا گذاشتهاند. نزدیک شدن به پایان، میتواند ما را برانگیزد که با احساس فوریت عمل کنیم.
قدرت انگیزهبخش چند و ۹ سالگی!
اینکه کی وقت یک کلاس، تغییر حرفه، جدی فکر کردن به یک فرد یا پروژه، یا تمرین برای یک دوندگی دشوار فرا میرسد
صاحبخبر -
∎