شناسهٔ خبر: 70087142 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

غلامرضا صادقیان

چرا روزنامه‌ها برای رئیس‌جمهور چاپ را به تأخیر نینداختند؟!

چرا روزنامه‌ها برای پوشش گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور چاپ خود را به تأخیر نینداختند؟! این بی‌توجهی برای برخی رئیسان‌جمهور سابق و در برخی روزنامه‌ها سابقه دارد ولی این‌بار هیچ‌یک از روزنامه‌های جریان‌های مختلف، گفت‌وگوی رئیس‌جمهور را در همان شب پوشش نداد. برخی یا تمامی روزنامه‌های اصلی در مواقعی مثل وعده‌صادق یا در اخباری که مهم تشخیص می‌دهند، هزینه‌های تأخیر چاپ و هماهنگی با چاپخانه‌ها و نظام توزیع و کار تا نیمه‌شب را می‌پذیرند و روزنامه روز بعد را از اخبار شب پیش خالی نمی‌گذارند. حالا، اما رئیسان‌جمهور گویا برای روزنامه‌نگاران جذابیت خود را از دست داده‌اند! این چند دلیل دارد که به آنها اشاره می‌کنم. 

صاحب‌خبر -

چرا روزنامه‌ها برای پوشش گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور چاپ خود را به تأخیر نینداختند؟! این بی‌توجهی برای برخی رئیسان‌جمهور سابق و در برخی روزنامه‌ها سابقه دارد ولی این‌بار هیچ‌یک از روزنامه‌های جریان‌های مختلف، گفت‌وگوی رئیس‌جمهور را در همان شب پوشش نداد. برخی یا تمامی روزنامه‌های اصلی در مواقعی مثل وعده‌صادق یا در اخباری که مهم تشخیص می‌دهند، هزینه‌های تأخیر چاپ و هماهنگی با چاپخانه‌ها و نظام توزیع و کار تا نیمه‌شب را می‌پذیرند و روزنامه روز بعد را از اخبار شب پیش خالی نمی‌گذارند. حالا، اما رئیسان‌جمهور گویا برای روزنامه‌نگاران جذابیت خود را از دست داده‌اند! این چند دلیل دارد که به آنها اشاره می‌کنم. 
سخنان رئیسان‌جمهور ما اغلب کلیشه‌ای و کلی و قابل‌پیش‌بینی و بدون اشاره به جزئیات جذاب و فاقد عنصر مسئولیت‌پذیری است و می‌توان دید که به‌راحتی همه‌چیز را گردن گذشته می‌اندازند و از اینکه دیگران نمی‌گذارند کار بشود، گلایه می‌کنند و ملغمه‌ای از این موارد. در مورد آقای پزشکیان علاوه‌بر تمامی این ایرادات، توقف ایشان در شعار‌های انتخابات که «باید کارشناسان 
نظر بدهند» و «باید با وفاق و همدلی مشکلات را حل کنیم» مشهود بود. تا کی؟! تا چه زمانی کارشناسان را گرد هم می‌آورید؟! آیا همین که هیچ‌یک از روزنامه‌های همسو و غیرهمسو با دولت حاضر به پوشش به‌موقع مهم‌ترین نشست خبری رئیس‌جمهور نشدند، به معنای آن نیست که نتوانستید این همدلی را نه در حامیان و نه در منتقدان ایجاد کنید؟! ظاهراً دل به دل راه ندارد وگرنه برای روزنامه‌ها ماندن و شنیدن و گزارش و تحلیل سخنان رئیس‌جمهور باید جذابیت کافی داشته باشد. گویا اغلب روزنامه‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که چیز دندان‌گیری از سخنان پزشکیان نخواهند شنید. آقایان در این مدت چندماهه دنبال حل مشکل برخی دوستان دوتابعیتی و آوردن دوستان دیگر از مجلس به دولت و حتی آن‌طور که گفته شد بازگرداندن فلان مجری به تلویزیون و فلان بازیگر به سینما بوده‌اند، اما برای ناترازی‌های برق و آب و گاز و مسکن و حقوق و خورد و خوراک، تنها حرف دولت این است که «باید از کارشناسان بخواهیم نظر دهند»! خب روزنامه‌ها مگر عقل‌شان را اجاره داده‌اند که تا دیروقت بمانند و این حرف‌های تکراری را بشنوند؟!
مسئله دیگر که روزنامه‌ها کمتر می‌پذیرند زیربار پوشش گفتگو‌های تلویزیونی بروند، همین مسئله «عشق تلویزیون» بودن مسئولان دولتی است! در تلویزیون هر چیزی را نمی‌توان پرسید. مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده هر دو ملاحظه هم را دارند و گاهی گفتگو به چله‌نشینی و بزم دوستانه تبدیل می‌شود و آنگاه نیز که ظاهراً بحث خیلی داغ و پرسش‌ها چالشی شده است، نهایتاً آن است که «آقای رئیس‌جمهور صادقانه بگویید بنزین را گران می‌کنید یا نه؟» و بعد شنیده شود که «وقتی ارز برای واردات بنزین نمی‌دهند، مجبوریم.» یعنی یک پرسش ساده با تمنای «لطفاً صادق باشید» و پاسخی با لبخند که «خب پس چه کنیم»! تلویزیون ایران هیچ‌وقت مصاحبه‌گر حرفه‌ای و کاربلد در هیچ یک از دوران خود نداشته است، چون برای پرورش چنین افرادی موقعیت ایجاد نکرده است. همیشه این گمان غلط بوده است که اگر با رئیس‌جمهور، خودمانی و با لبخند تمام کنیم، این برای کشور بهتر است. یکصد سال تعلیمات جهانی علوم ارتباطات و سیاست خلاف این را می‌گوید زیرا باور نظریه‌پردازان ارتباطات آن است که هر گفت‌وگوی سازنده با مسئولان دولتی به امنیت ملی و وفاق ملی کمک بیشتری می‌کند تا یک گفت‌وگوی بی‌سروته. بسیار قابل‌تأمل است که هیچ‌یک از رئیسان‌جمهور سه دهه گذشته هرگز و هرگز نتوانستند به محض رسیدن به قدرت مشکلات را میراث گذشتگان ننامند، حتی آنانی که همان اول گفتند که چنین نمی‌کنند! این بسیار زشت و رفتاری فرتوت است. 
نهاد‌های داخل دولت و تلویزیون و دیگران باید بدانند گفت‌وگوی رسانه ملی با ارشدترین مدیر اجرایی کشور اگر واجد استاندارد‌های لازم باشد و ضمن رعایت حرمت رئیس‌جمهور، صریح و روشن پرسش‌های واقعی مردم و نخبگان پرسیده شود و پاسخ‌ها نیز مسئولیت‌پذیرانه و روشن و همراه با پیشنهادات یا تصمیمات قابل‌اجرا و عملی باشد، این اوج شکوفایی یک حکومت مردم‌نهاد و اوج وفاق و همدلی و همراهی مردم است، حتی اگر پاسخ‌ها مردم را نسبت به آینده امیدوار نکند!

 | سردبیر