این دیدگاه فلسفی که در آن فرد از سن خود آگاه نیست و در مورد سن خود گمانهزنی میکند، میتواند به مفهوم «سن ذهنی» مربوط باشد. سن ذهنی به احساسی که فرد در مورد سن خود دارد، بدون در نظر گرفتن سن واقعی او، اشاره دارد. این مفهوم با مفهوم «سن اجتماعی» نیز ارتباط دارد، که به نقشها و انتظارات مرتبط با یک سن خاص در یک جامعه خاص اشاره دارد.
در این دیدگاه فلسفی، فرد ممکن است سن خود را بر اساس عوامل مختلف، از جمله سطح انرژی، سلامت، نگرش، تجربیات زندگی و حتی ظاهر فیزیکی خود، تخمین بزند. این دیدگاه بر این ایده تأکید دارد که سن صرفاً یک عدد نیست، بلکه تجربهای ذهنی است که میتواند تحت تأثیر عوامل مختلف قرار گیرد.
اگر فردی سن خود را نمیدانست، ممکن است سن خود را بر اساس احساس جوانی یا پیری خود تخمین بزند. به عنوان مثال، فردی ممکن است احساس کند که از نظر ذهنی جوان است، حتی اگر از نظر جسمی مسن باشد، به دلیل اینکه از نظر ذهنی فعال، کنجکاو و مشتاق یادگیری چیزهای جدید است. برعکس، فردی ممکن است احساس کند که از نظر ذهنی مسن است، حتی اگر از نظر جسمی جوان باشد، به دلیل اینکه از نظر ذهنی احساس خستگی، بیحوصلگی یا عدم علاقه به فعالیتهای مرتبط با جوانی میکند.
این دیدگاه میتواند تأکیدی بر اهمیت کیفیت زندگی و سلامت ذهنی در مقایسه با سن تقویمی باشد. به جای تمرکز بر عددی که نشاندهنده سن است، این دیدگاه بر احساس فرد از زندگی، انرژی و علاقهمندیهایش تأکید دارد.
علاوه بر این، این دیدگاه میتواند به مفهوم «سنگرایی» مرتبط باشد، که نگرشی است که در آن افراد بر اساس سن خود مورد قضاوت قرار میگیرند و انتظارات و محدودیتهایی بر اساس آن سن بر آنها اعمال میشود. این دیدگاه فلسفی میتواند به عنوان یک نقد بر سنگرایی عمل کند و استدلال کند که سن ذهنی و کیفیت زندگی فرد مهمتر از سن تقویمی او است.
در کل، این دیدگاه فلسفی به ما یادآوری میکند که سن تنها یک جنبه از هویت فرد است و تجربههای ذهنی و احساسات فردی میتواند بر درک ما از سن خود تأثیر بگذارد. این دیدگاه میتواند به ما کمک کند تا از محدودیتهای مرتبط با سن فراتر برویم و به جای آن بر تواناییها، علایق و کیفیت زندگی خود تمرکز کنیم.