شناسهٔ خبر: 70085365 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

حجت‌الاسلام حمیدرضا سروریان:

رنج بدون باور به توحید و معاد معنا ندارد

استاد دانشگاه حضرت معصومه(س)، با بیان اینکه بدون رابطه برقرارکردن بین رنج و معاد و خدا، همه چیز بیهوده است درست مانند آنچه نیچه گفت، اظهار کرد: صحبت ما بر سر نبود و بود رنج نیست بلکه بر سر معناداری رنج است زیرا انسان مادامی که رنج را معنادار کند آن را تحمل می‌کند از این رو بدون توحید و معاد، رنج معنادار نمی‌شود.

صاحب‌خبر -
حمیدرضا سروریانبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا سروریان، استاد دانشگاه حضرت معصومه(س)، 13 آذرماه در نشست علمی «آزاداندیشی: خدا، انسان، رنج» با بیان اینکه بخشی از رنج‌های انسان همیشگی و همگانی و برخی همگانی است ولی همیشگی نیست، گفت: دسته سوم هم رنج‌‌هایی است که نه همگانی و نه همیشگی است و عمدتاً شخصی است؛ به عنوان مثال رنج‌های همیشگی و همگانی این است که فرض کنید کسی در زندان به دنیا آمده و تا مدت مدیدی هم در زندان بوده است ولی مدت یک‌سال او را آزاد می‌کنند و مجدداً باید به زندان برگردد و این برگشت محدودیت مکانی است؛ رنج محدودیت زمانی و مکانی برای همه و همیشگی است.
 
وی با بیان اینکه بخشی از رنج انسان به خاطر نداشتن تصور درست از هستی است زیرا فکر می‌کند جهان هیچ قیدی ندارد و انسان موجودی آزاد است، افزود: ما در دنیایی قرار داریم که به صورت طبیعی واجد رنج محدودیت زمان و مکان هستیم؛ انسان چون موجودی مادی است و در عالم ماده و حرکت و تزاحم و مانع زندگی می‌کند طبیعتاً در چنین محدودیت‌هایی قرار دارد لذا برخی رنج‌ها لازمه آفرینش و زندگی انسان است و هر مانعی می‌تواند رنج ایجاد کند. 
 
سروریان افزود: دسته دیگر رنج‌ها همگانی هستند ولی شخصی و موقتی است و همگانی نیست، مثلاً فردی می‌تواند در زندگی طلاق بگیرد ولی بلافاصله ازدواج می‌کند و از رنج تنهایی رها می‌شود یا پیری و رنج کودک به خاطر محدودیت دوران کودکی. نکته مهم دیگر هم تفاوت رنج با غم و غصه است و نباید بین این دو خلط کنیم.
 
وی بیان کرد: رنج عاملی است که اگر انسان به درجه تاله برسد و بتواند رنج را معنادار کند، می‌تواند به موفقیت برسد یعنی رنج باعث رشد و تعالی روحی انسان است ولی غم و غصه صرف انسان را افسرده و خمود می‌کند. تلاوت قرآن و گریه برای اهل بیت(ع) انسان را غمگین می‌کند ولی نشاط‌آور است. 
 
سروریان با بیان اینکه رنج با چند مفهوم و واژه مهم سر و کار دارد و باید منشأ رنج را روشن کنیم تا نسبت به خدا بدبین نشویم و تکلیف خودمان را هم با رنج بدانیم، گفت: اول واژه خدا است، زیرا در عالم، حقیقتی جز خدا وجود ندارد و هر چیزی که بخواهد حقیقت بیابد باید به خدا متصل باشد از این رو آفرینش و انسان همه فعل خداوند هستند؛ آفرینش تجلی خداوند است بنابراین خدا حقیقت دارد.
 
استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه منشأ رنج یا خداست و یا غیر خدا، تصریح کرد: اگر خدا کنار برود این مباحث اصلاً هیچ ثمره‌ای ندارد و هر چه فلاسفه و روان‌شناسان بگویند کلاه‌برداری و مسکن موقت برای آرام کردن فرد است. اگر غیر خدا باشد یا خود انسان و یا دیگری منشأ رنج است و رنج دیگری هم یا انسان و یا غیر انسان است. در مورد غیر انسان هم باز تقسیم‌بندی وجود دارد مانند جن و شیطان و حیوان و ملائکه که اختیاری ندارند.
 
سروریان با بیان اینکه پیش‌فرض ما قبول خداست و رنج را در نظام توحیدی تحلیل می‌کنیم، اضافه کرد: ما به خدایی ایمان داریم که خدای متألهین است یعنی خدایی که کمال مطلق است و هیچ نقصی هم ندارد زیرا اگر خدا عادل و عالم نباشد ظلم می‌کند یا چون جهل دارد باعث رنج شده است. ما به خدایی معتقدیم که عالم مطلق، فیاض مطلق و علیم و قادر و مهربان و ... است.
 
وی افزود: برخی روان‌شناسان دین‌گرا و معناگرا کاری به وجود خدا ندارند و به مراجع خود نمی‌آموزند که خدا به عنوان حقیقت وجود دارد بلکه می‌گویند خدا را در ذهن خودت بساز تا به آرامش برسی ولی ما این نگاه را داریم. ما نگاه اومانیستی و درجه چندم به خدا نداریم بلکه می‌گوییم خدا هست و فارغ از غم و شادی باید به او ایمان بیاوریم و وقتی ایمان آوردیم به آرامش هم می‌رسیم.
 
استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) تصریح کرد: واژه دیگر انسان است یعنی انسان باید در تبیین رنج ابتدا خودش را بشناسد؛ اینکه انسان آیا اساساً می‌تواند بدون رنج نباشد؟ آیا انسان مطلق و آزاد آفریده شده است؟ اگر پاسخ منفی به این دو پرسش بدهیم طبیعتاً نتیجه این است که انسان از اساس در رنج آفریده شده است و آیه قرآن هم بر این موضوع تأکید دارد: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ؛ هر کاری انسان بکند باز یکسری رنج‌ها را دارد و ماهیت وجودی او اینگونه است. 
 
وی با اشاره به رابطه رنج و هستی به عنوان واژه دیگر به رابطه خدا، انسان و رنج پرداخت و گفت: در  تحلیل رنج ابتدا باید بپذیریم خدا عادل و عالم و حکیم و قادر و واجد صدها صفت نیک دیگر است؛ خداوند منبع فیض و خیر است و در عین حال علیم و قادر و مهربان هم هست؛ متکلمان امامیه و عدلیه به خوبی توانسته‌اند رنج ر ا معنادار کنند زیرا معنادارکردن رنج بدون تکیه بر خدا و معاد نوعی مسکن موقتی و سراب است و بعد از مدتی اثر آن از بین می‌رود. 

رنج بدون توحید و معاد عبث است

سروریان با بیان اینکه بدون رابطه برقرارکردن بین رنج و معاد و خدا، همه چیز بیهوده است درست مانند آنچه نیچه گفت، اظهار کرد: نیچه معتقد بود که این بحث‌ها چیست که باید حواس تو به فقیر و ضعیف در جامعه باشد؛ یا باید قوی باشی و یا باید از بین بروی ولی صحبت ما بر سر نبود و بود رنج نیست بلکه بر سر معناداری رنج است زیرا انسان مادامی که رنج را معنادار کند آن را تحمل می‌کند؛ مثلاً یک دانشجو که درس می‌خواند چون می‌داند نهایتاً مدرکی به او می‌دهند که بعداً با آن اشتغال پیدا می‌کند و درآمد به دست خواهد آورد یا علمی فرامی‌‍‌گیرد لذا سختی و رنج تحصیل را هم تحمل می‌کند.
 
استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه در این بحث رابطه رنج و خدا مدنظر است، افزود: البته رنجی که دیگران برای ما ایجاد می‌کنند یا خودمان برای خودمان درست می‌کنیم معادله دیگری هم دارد. رنج اگر از طرف خداوند باشد یعنی رنج ابتدایی؛ در اینجا می‌گوییم حتماً در این رنج یک خیر و مصلحتی وجود دارد و اگر نباشد عبث است زیرا خداوند از اینکه خوشش بیاید به ما رنجی نمی‌رساند. عقل می‌گوید در این نوع رنج نباید به خدا گیر بدهیم لذا متکلمان می‌گویند رنج آمده از سوی خدا تابع مصلحت و یک اعتباری است. البته ممکن است رنجی هم مصلحت نوعی برای همه بشر باشد. 
 
سروریان اضافه کرد: مثلاً یک بچه معلول است و با فرض اینکه خود والدین هیچ نقشی در این معلولیت نداشته‌اند تابع مصلحت الهی است تا جایی که انسان متأله می‌گوید من حاضرم این مصلحت باشد ولی رنج آن را هم تحمل کنم. گاهی بر اثر باران با فرض اینکه خود ما هیچ کوتاهی نداریم و دیگران هم در آن نقشی نداشته‌اند باز سقف سوراخ شود، این باران برای همه انسان‌ها و حیوانات و گیاهان و .... مصلحت دارد ولی ممکن است فقط برای شخص من مصلحت نباشد.
 
وی افزود: اینجا این موضوع را متکلمین با عنوان «جبران» توجیه می‌کنند؛ یعنی برای اینکه رنج معنادار باشد باید این رنج مشتمل بر مصلحت باشد تا از عبث‌بودن خارج شود و جبران شود زیرا خدا عادل است و تا از ستم خارج شود. یعنی چون این رنج در دستگاه الهی تولید شده است مشتمل بر این دو مقوله است ولو اینکه انسان مصلحت آن را بفهمد یا نفهمد و شکر کند یا نکند. در این تحلیل رنجی را که حیوان بدون تکلیف هم می‌برد چون در نظام الهی طراحی شده است باید آن را جبران کند لذا به خاطر رنجی که این چهارپا می‌کشد آن را جبران خواهد کرد و روایات هم مؤید این مسئله است.
 
سروریان بیان کرد: اگر رنجی از انسان به انسان دیگر برسد قوانین مانند قصاص و دیه و ... برای همین وضع شده است.
انتهای پیام