شناسهٔ خبر: 70081086 - سرویس فیلم
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

آیینه راز‌های هستی/ ۱

فیلم | انواع شعر آیینی در ادبیات فارسی

شعر دینی به عنوان یک نوع خاص از شعر تعریف می‌شود که موضوع آن به یکی از عناصر دین، به ویژه خداوند، مرتبط است. این نوع شعر در ادبیات ایران ریشه عمیقی دارد و به نوعی می‌توان گفت که تمامی شعرها به نوعی با شعر دینی ارتباط دارند. به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به سراغ قربان ولیئی، ادیب و پژوهشگر ادبیات فارسی رفتیم که با شعر دینی و انواع آن بیشتر آشنا شویم.

صاحب‌خبر -

قربان ولیئی، ادیب و پژوهشگر ادبیات فارسی در گفت‌وگو با ایکنا درباره پیشینه شعر آیینی در ادبیات ایران گفت: شعر دینی یا شعر آیینی در پیشینه ادبیات ایران ریشه بسیار عمیقی دارد و شعری وجود ندارد که به گونه‌ای با شعر آیینی یا دینی در ارتباط نباشد. شعر دینی گونه‌ای از شعر است که محتوای آن یکی از عناصر دین است. اگر با رویکرد دین شناسانه نگاه شود، مهم‌ترین مسئله در دین، عبارت است از محوریت خداوند و به این اعتبار شعر دینی با موضوع خداوند ارتباط پیدا می‌کند. محور اصلی شعر دینی به یک تعبیر می‌شود ستایش خداوند، وصف خداوند و تجربه‌هایی که شاعر از لحظه رؤیت و شهود خداوند دارد. مناسک دینی، شخصیت‌های دینی و همچنین شعر‌هایی که مرتبط با توصیف، منقبت و مدح این بزرگان است در فرهنگ ما نوعی شعر دینی تلقی می‌شود. شعر‌هایی که مرتبط با حضرت زهرا(س) سروده شده در این گروه جای دارد.

این پژوهشگر ادبیات فارسی، شعر آیینی را به سه دسته کلی تقسیم می‌کند و می‌گوید: شعر‌هایی که رویکردشان به وقایع و رخداد‌های زندگی اولیای خداوند ارتباط دارد در گروه اول جای می‌گیرد. این دسته از شعرها بیشتر به وقایع عینی و ظاهری زندگی اولیای خدا پرداخته و غالباً جنبه سوگ و مرثیه دارند. این نوع اشعار به توصیف رنج‌ها و مصائب اولیا می‌پردازند و در مجموع، بیشترین تعداد شعرها را شامل می‌شوند.

ولیئی در ادامه گونه دوم شعر‌های آیینی را اینگونه توصیف می‌کند: نوع دوم قدمی فراتر می‌گذارند و در واقع به نفس و باطن اولیا توجه دارند؛ این دسته از شعرها به درک عمیق‌تری از شخصیت و مواضع آن‌ها در مواجهه با مصائب می‌پردازند. اینگونه آثار نیازمند ارتقای روحی شاعر است تا بتواند از دیدگاه اولیا به حقیقت نگاه کند. مثالی از این نوع شعر، «گنجینه‌الاسرار» عمان سامانی است که در آن شاعر به نوعی اتحاد با ممدوح خود دست می‌یابد. ابتدای منظومه به این شکل شروع می‌شود که «کیست این پنهان مرا در جان و تن، کز زبان من همی گوید سخن؛ بشنوید این صاحب آواز کیست؟ اینکه گوید از لب من راز کیست؟» شعر عنوان می‌کند آن کسی که در این لحظه می‌سراید من نیستم.

این مدرس ادبیات فارسی عنوان کرد: نوع سوم شعر‌های دینی و معنوی به تعبیری عبارت است از اتفاقی که برای شاعر در نسبت با اولیای خداوند می‌افتد؛ به این معنا که به جای توضیح و تفسیر کردن، ماجرایی که در مورد اولیای خدا چه در ظاهر که نوع اول بود و چه در باطن که نوع دوم بود، روایت می‌کند. این تجربه می‌تواند در خواب یا بیداری باشد و شاعر به نوعی مکاشفه دست می‌یابد. این نوع شعرها به دلیل خاص بودن تجربه شاعر، کمیاب‌تر هستند.

انتهای پیام