یکشنبه، ۱۱ آذر، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز پس از حدود ۱۶ ماه بازگشایی شد. حدود ۱۰ ماه از حکم تعلیق شش ماهه این انجمن گذشته بود اما اعضای آن موفق به بازگشاییاش نشده بودند. یکی از اعضای این انجمن در مصاحبه با خبرنگار انصاف نیوز تایید کرد که این بازگشایی تحت تاثیر روی کار آمدن دولت و رئیس جدید دانشگاه است. در متن بیانیهی این انجمن نیز به این موضوع اشاره شده.
متن بیانیهی انجمن اسلامی به مناسبت بازگشایی بیانیهای منتشر کرده است:
دانشگاه، بهمثابه نهاد حاکمیتی در کشور، پس از انقلابفرهنگی بهسوی ایدئولوژیک شدن گام برداشت. این تصمیم و تغییر رویکرد، تولید علم و تربیت نیروی متخصص برای رفع نیازهای جامعه را به چارچوببندی ایدئولوژیک علم و حذف دانشجویان و متخصصان غیرهمسو با ایدئولوژی حاکم بدل ساخت.
نظام ارزشگذاریای که در این مسیر شکل گرفت، فرد ایدئولوگ را ارزشمندتر از فرد متخصص محسوب میکرد. چنین رویکردی، بهمرور، استقلال دانشگاه و همچنین استقلال درون دانشگاه را تا حد زیادی از میانبرد.
حال، پس از سالها تلاش و صرف هزینههای گزاف برای ایدئولوژیک سازی علوم، شاهد دانشگاهی هستیم که در آن پوستهای نازک و شکننده از ایدئولوژی بر گرداگرد هستهای ناکارآمد از مدیریت اداری وابسته به مرکز کشیده شده است. سیاستگذاری حاکمیت در قبال دانشگاه، نهتنها در اسلامی کردن آن ناکام مانده، بلکه این سیاستها به شکلی چشمگیر موجب افزایش تعداد افرادی شده است که ارزشهای حاکمیت نزد آنان بیاعتبار گشته و این روند، با شدتی بیشتر از دیگر گروههای اجتماعی، در دانشگاهها بروزیافته است. همچنین، دولت مرکزی، دانشگاه را به ابزاری برای کسب منافع مالی، کاهش نرخ بیکاری، اعتباربخشی به خود از طریق تشویق به تولید انبوه مقالات غیرکاربردی، و امتیازدهی و جایگاهدهی به خدمتگزاران خود مبدل ساخته است.
در چنین شرایطی، نهتنها ساختارهای مدیریتی و آکادمیک دانشگاه از آسیبهای ناشی از سیاستها و مدیریت ناکارآمد در امان نماندهاند، بلکه تمامی جنبههای فعالیت جامعه مدنی دانشگاه نیز بهشدت تضعیف شده است. فضایی که میبایست محلی برای آزاداندیشی، آزادی بیان و پیشبرد فعالیتهای مستقل دانشجویی باشد، تحتفشارهای مستقیم و غیرمستقیم و محدودیتهای شدید، به انفعال کشیده شده است. بسیاری از نشریات مستقل دانشجویی که میتوان آنها را مدنیترین جلوه فعالیت در دانشگاه دانست، با لغو امتیاز و یا تعلیقهای پیدرپی مواجه شدهاند؛ بنابراین فعالین جامعه مدنی دانشگاه بجای کوشش در جهت احیای حقوق ازدسترفته دانشجویان، مشارکت در تصمیمگیریها، پیگیری امور آموزشی، صنفی و رفاهی و تأثیرگذاری بر سیاستگذاری و قانونگذاری، با مسائل حقوقی و امنیتی سروکار داشته و تمام نیروی خود را در وهلة اول روی امکان وجودداشتن و سپس مستقلبودن گروههای خود صرف میکنند.از جمله گروههایی که فعالین دانشجویی در آنها فعالیت دارند و میتوان آنها را جزو بدنه جامعه مدنی نیز محسوب کرد، انجمنها هستند. متأسفانه در بسیاری موارد درباره مفهوم انجمن و نهاد و همچنین واژة انجمن سوءبرداشت رخ میدهد.
درست است که هر دو گروه جزو گروههای فشار محسوب میشوند؛ اما اندرو هیوود، متفکر بریتانیایی، در کتاب سیاست خود، در طبقهبندی گروههای فشار به طور مشخص مرزهای گروههای متفاوت را در کشورهای دموکراتیک ترسیم میکند؛ ما نیز از این طبقهبندی برای تعریف گروههای فشار فعال در دانشگاه خود استفاده میکنیم؛ ضمناً بایستی توجه کرد که این مرزبندی در کشور ما به دلیل همپوشانیها و پیچیدگیهای خاص خود تا این حد ملموس نیست لذا نمیتوان گروههای فعال را به طور دقیق در این طبقهبندی صورتبندی کرد؛ اما با ارائه توضیحات با طبقهبندی ملموستری روبرو خواهیم شد.
گروههای فشار همواره یکی از عوامل ارتباط افراد جامعه با حکومت مرکزی بودهاند و نقش مهمی در پیگیری آرمانها و ارزشهای مشخص خود ایفا کردهاند. اندرو هیوود، گروههای فشار را به سه دسته گروههای جماعتی، نهادی و انجمنی تقسیم میکند. گروههای جماعتی بر اساس هویتهای قومی یا خانوادگی شکل میگیرند و موردبحث ما نیستند.
ویژگی اصلی گروههای نهادی بخشی از حکومت بودن است. باتوجهبه این نکته که شکل اصلی تبیین منافع در کشورهای اقتدارگرا وابسته به فعالیت نهادهاست، این گروهها در ازای دریافت قدرت، بودجه و امکانات، تنها وظیفهای که دارند رواج ایدئولوژی حاکم است. این گروهها استقلال فکری، عملی و مالی نداشته و حتی افراد عضو نیز با سازوکارهای دولتی و نظارت آن انتخاب میشوند. هدف اصلی آنها نیز چیزی جز حفظ و اجرای ارزشهای ایدئولوژیک حاکم نیست. برای مثال بسیج دانشجویی و برخی شبهنهادهای دانشگاهی نمونهای از این گروهها هستند.
اما در مقابل، گروههای انجمنی تعداد اعضایی محدود با اهداف مشترک دارند. این گروهها معمولاً با اقدامات داوطلبانه مشخص میشوند و مستقل از حکومت عمل میکنند. اگرچه هر دو گروه نهادی و انجمنی سعی بر تأثیر بر حکومت به طور غیرمستقیم دارند، اما تفاوتهای آنها علاوه بر میزان استقلال آنها از حکومت، همسویی یا غیرهمسویی سیاستها، منافع و اندیشههای آنها با حکومت است. انجمنهای دانشگاهی در کشورهای توسعهیافته و دموکراتیک از استقلال بسیار زیادی بهره میبرند و بهعنوان ابزاری برای تقویت دموکراسی و تمرین مشارکت اجتماعی از طریق مذاکره با ریاست دانشگاه، مشارکت در تصمیمگیریها و ایجاد شبکههای همکاری عمل میکنند. همچنین فعالیتهایی مانند ترویج فعالیتهای بینرشتهای و نوآوری، پاسخگویی به نیازهای دانشجویان، ارتباط با بازار کار و جامعه را از طریق همایشها، کارگاهها و پروژههای مشترک انجام میدهند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز، بهعنوان یک گروه انجمنی در دانشگاه، چه در گذشته و چه در حال حاضر، همواره در راستای حفظ منافع دانشجویانی که دههها است نمایندگی آنها را بر عهده داشته، تلاش کرده است. این تشکل با برگزاری انتخابات آزاد و بدون دخالت مسئولان در تأیید یا رد صلاحیت اعضا، در تلاش برای ایجاد فضایی بوده است که در عین حفظ استقلال، دانشجویان از طیفهای فکری متفاوت گرد هم آیند و در راستای اهداف مشترک فعالیت کنند.
متأسفانه، در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۲، هیئت نظارت مرکزی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت وقت حکمی صادر کرد که بر اساس آن، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز موظف به توقف تمامی فعالیتهای خود به مدت ۶ ماه گردید؛ حکمی که حتی بدون ابلاغ کتبی تخلفات انجمن صادر و اعمال گردید. پس از پایان این دوره، هیئت نظارت پیشین دانشگاه تحت ریاست آقای بهمن نقیپور، بهجای تحویل دفاتر، اموال و امانات انجمن، اقدام به ایجاد موانع غیرقانونی نمود و مانع از برگزاری نشست سالانه و ازسرگیری فعالیتهای این تشکل شد. این اقدامات نهتنها نقض حقوق بدیهی دانشجویان به شمار میآید، بلکه به طور آشکار مغایر با آییننامه تشکلهای اسلامی دانشگاهیان مصوب شورایعالی انقلابفرهنگی است. جا دارد این قانونشکنیها مورد پیگرد حقوقی قرار گرفته و با خاطیان آن برخورد قضایی صورت گیرد، چراکه تکرار چنین مسائلی نهتنها موجب بیاعتباری قوانین عالی میشود، بلکه به ابقای مدیران نالایق در سطوح مختلف مدیریتی منجر خواهد شد.
حال با تغییر تیم مدیریتی دانشگاه و همکاری هیئت نظارت فعلی به ریاست آقای دکتر جودتی، بازگشایی و بازپسگیری امکانات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز میسر شده است. ضمن قدردانی از این اقدام ارزشمند و توقف روندهای غیرقانونی پیشین، تأکید میکنیم که این گام مثبت میتواند نقطه آغازی برای تلاشهای مشترک در راستای تحقق حقوق دانشجویان و تقویت استقلال دانشگاه باشد.
ما بهعنوان دانشجویان عضو انجمن سیاسی دانشگاهی، معتقدیم که بازیابی استقلال ازدسترفته دانشگاه نهتنها اساسیترین گام در جهت بهبود امکانات آموزشی، رفاهی و مالی دانشجویان است، بلکه زمینهساز شناسایی، مدیریت و رفع نیازهای واقعی جامعه نیز خواهد بود. استقلال دانشگاه میتواند به ارائه خدمات کاربردیتر به مردم، تولید علم بومی معتبر، تحقق عدالت و توجه ویژه به خدمترسانی به محرومین منجر شود و نقش دانشگاه را بهعنوان نهادی علمی و مردمی در مسیر توسعه و پیشرفت تقویت کند. این استقلال باید بهگونهای باشد که درک و احساس آن در میان تمامی اعضای جامعه دانشگاهی، از دانشجو گرفته تا اساتید و مدیران، نهادینه شود.
سعی ما بر این است که با استفاده از ظرفیتها و امکانات موجود، استقلال را از پایینترین سطح، یعنی دانشجویان، آغاز کرده و آن را به سطوح بالاتر، شامل اساتید و مدیران ارشد، انتقال دهیم؛ بدینگونه که استقلال دانشگاه تبدیل به مطالبهای عمومی در میان همه دانشگاهیان شود، نه صرفاً خواستهای دانشجویی.
تنها در این صورت است که میتوان به دانشگاهی مستقل دستیافت؛ دانشگاهی که در آن دانشجو، استاد، و مدیریت دانشگاه باتکیهبر تخصص خود، به شکلی حرفهای و مستقل، در راستای افزایش بازدهی فعالیتهای خود عمل کنند، بدون اینکه قوانین خشک، دستورات محدودکننده، یا تحمیل وظایف فرعی از سوی نهادهای بالادستی، مانعی بر سر راه رفتار حرفهای و تخصصی آنان باشد.
انتظار داریم این رویکرد با همکاری ریاست فعلی دانشگاه، هیئتامنای دانشگاه و استانداری استان آذربایجان شرقی عملی شود و پیگیریهای مؤثر از سوی نهادهای ذیربط، بهویژه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گیرد؛ به عبارتی گفتمان استقلال دانشگاه را در محیط سیاسی کشور مطرح و مطالبه کنند تا به ایجاد فضایی آزاد، مستقل و عدالتمحور در دانشگاه منجر شود.
چنین اقداماتی میتوانند دانشگاه را به نهادی مستقل، پیشرو و مؤثر در خدمت به جامعه تبدیل کنند و فرصتهای جدیدی برای رشد علمی، اجتماعی و فناوری فراهم آورند.همچنین، نقش دولت مرکزی باید به نظارتگر مؤثر و کارآمد تقلیل یابد که از طریق ابزارهای متنوع و ایجاد معیارهای کارآمد برای سنجش کیفیت و کمیت خدمات در سه حوزه آموزش، درمان و بهداشت، انجام گیرد و بر اساس نتایج این نظارت، دولت بتواند نقش تشویقی یا تنبیهی ایفا کند. چنین رویکردی میتواند زمینهساز تحقق استقلال واقعی و پویایی در دانشگاهها باشد.
ما دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر این باوریم که با رعایت اصل شایستهسالاری و طی فرایند انتقال تدریجی استقلال از پایینبهبالا، میتوان ظرفیتهای بالقوه دانشجویان، اساتید و مدیران را برای اصلاح اساسی جنبههای مختلف دانشگاه و مراکز درمانی، خلق و عملیکردن ایدههای نو، و همچنین افزایش انگیزه دانشگاهیان در راستای ارتقا و معرفی دانشگاه خود بهعنوان یکی از برترین مراکز آموزش عالی به کار گرفت. بدیهی است که تحقق این امر با پویایی و واگذاری استقلال و آزادی بیان به تشکلهای دانشجویی، بهویژه آنهایی که بر اساس معیارهای شایستهسالاری انتخاب شدهاند، آغاز میشود.