شناسهٔ خبر: 70069490 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

نگرانی نویسندگان از طرح تجمیع کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان با واحدهای استانی آموزش‌وپرورش

ساز استقلال کانون یا مرثیه‌ای بر انحلال آن؟

این بار اولی نیست که موضوع ادغام و تجمیع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ذیل یک وزارتخانه یا نهاد دولتی مطرح می‌شود؛ یک بار چشم نهاد کتابخانه‌ها در پی این مجموعه بود و حالا آموزش و پرورش به دنبال آن است.

صاحب‌خبر -

اخیراً انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در نامه‌ای خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور از دغدغه‌های خود برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت و طرح تجمیع کانون پرورش فکری با واحدهای استانی آموزش و پرورش را موجب از بین رفتن استقلال این نهاد فرهنگی خواند.
این نامه که دغدغه‌ها در حوزه‌های مختلف کانون را شامل می‌شود، به طرح جدید درباره کانون نیز اشاره می‌کند و تأکید دارد این طرح نسنجیده با نادیده انگاشتن ماهیت کانون پرورش فکری که فعالیت‏‌های آن بر پایه حضور داوطلبانه در اوقات فراغت و مبتنی بر علاقه مخاطبان نهاده شده، عملاً حاصلی جز مضمحل کردن کانون در ساختار پرمشکل آموزش و پرورش نخواهد داشت.
در همین راستا مسعود پزشکیان، رئیس جمهور در پاسخ به نامه‌ انجمن، به وزیر آموزش و پرورش دستور داد پیشنهادها و نگرانی‌های اظهار شده بررسی شود و در مورد اینکه چگونه می‌شود نگرانی عزیزان را رفع کرد، اعلام نظر کند تا همکاری لازم به عمل آید.
نگرانی‌ها درباره شرایط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محدود به نامه انجمن و موارد مطرح شده نیست. بیش از یک دهه است کانون پرورش فکری کودکان به عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان حوزه کودک و نوجوان مطرح می‌شود. برخی از فعالان حوزه کودک بر این باورند نهادی که با هدف اجرای عدالت فرهنگی و اثرگذاری بر نسل جدید راه‌اندازی شده و با وجود توفیقاتی که در دوره‌های مختلف داشته، امروزه اثرگذاری خود را چندان که باید حفظ نکرده و در سراشیبی قرار گرفته است. طرح تقویت نظام آموزش و پرورش که از سوی جمعی از نمایندگان مطرح شده و در حال بررسی است، بر نگرانی‌های فعالان حوزه کودک افزوده است. در این طرح آمده تمامی امور مالی، پشتیبانی و بودجه آموزش و پرورش به معاونت اقتصادی منتقل می‌شود و معاونت فعلی پشتیبانی و توسعه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش به معاونت توسعه منابع انسانی تغییر می‌یابد. نمایندگانی که پیشنهاددهنده طرح تقویت آموزش و پرورش هستند گمان دارند با ادغام واحدهای استانی وزارت آموزش و پرورش (اداره کل آموزش و پرورش هر استان، اداره کل نوسازی، تجهیز و توسعه مدارس استان و اداره کل کانون پرورش فکری) مشکلات ساختاری موجود در آموزش و پرورش حل خواهد شد.
مطرح شدن این طرح برای اهالی فرهنگ و ادب کودک و نوجوان و کسانی که دل در گرو کانون دارند، یادآور طرح ادغام کتابخانه‌های کانون با نهاد کتابخانه‌های عمومی است که دو سال پیش مطرح و با واکنش‌ جمع زیادی از فعالان حوزه کودک و نوجوان همراه شد. به زعم این فعالان، طرح فعلی نیز استقلال کانون را زیر سؤال می‌برد و به حذف تدریجی این نهاد فرهنگی ریشه‌دار منجر خواهد شد.

کانون، میراث ملی است
علی کاشفی خوانساری، نویسنده کودک و نوجوان در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: طرح موسوم به «تقویت آموزش و پرورش» کانون را به سمت نابودی می‌کشاند متأسفانه نگاه‌های غیرمنطقی و ناپسندی نسبت به کانون وجود دارد که تفرقه‌برانگیز بوده در حالی که کانون، میراث ملی است.
به گفته او، اینکه عده‌ای گمان می‌کنند چون کانون پرورش فکری در دوران پهلوی تأسیس شده پس نمادی از حکومت پهلوی است، نگاه غلطی است همان طور که ارتش و وزارت راه در زمان پهلوی به وجود آمدند و نشانه‌ای از رژیم پهلوی نیستند، کانون هم چنین است و نباید نگاه خصمانه‌ای به یک میراث ملی داشت. 
این نویسنده کودک معتقد است: کانون نهادی است که از دل مردم برآمده ولی متأسفانه دو گروه به دنبال نابودی آن هستند؛ عده‌ای که دشمنی ایدئولوژیک با این نهاد دارند و عده‌ای هم که چشم طمع به  اموال، اراضی و ساختمان‌های آن دارند به همین دلیل گاهی برخی از نهادهای دولتی دندان تیز می‌کنند که کانون را از آن خود کنند. او به ماجرای دو سال پیش درباره واگذاری کانون به نهاد کتابخانه‌های عمومی اشاره کرده و می‌گوید: در آن ماجرا و طی اجماع عمومی، بیشتر نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان با اعلام مخالفتشان، مانع این کار شدند و این طرح متوقف شد. 
به گفته کاشفی خوانساری، امروز که بحث ادغام کانون در ستادهای استانی آموزش و پرورش مطرح شده، هدفی جز چشمداشت به منابع مادی و معنوی کانون ندارد. در این طرح، ذره‌ای به مصلحت و منافع کودکان و نوجوانان فکر نشده و مسئله فرهنگ و هنر و ادبیات اهمیت ندارد بلکه صرفاً دلایل اقتصادی دارند تا بتوانند از اراضی، ساختمان‌ها و دارایی‌های ارزشمند کانون برای منافع دیگری استفاده کنند. 
او می‌افزاید: متأسفانه مدت‌هاست کانون گرفتار ضعف مدیریتی شده و کسانی سکاندار این میراث ملی شدند که ذره‌ای دلبستگی ادبی ندارند. نه فقط در این دوره بلکه در چند دوره اخیر، مدیران سیاسی پشت میز مدیریت کانون تکیه زدند و به دنبال منافع کودکان و نوجوانان نبودند. 

این طرح، جز خاکسپاری کانون نیست
 کاشفی خوانساری با بیان اینکه آموزش و پرورش کوچک‌ترین تعصبی نسبت به کانون نداشته و هیچ تلاشی برای رشد و توسعه آن نکرده است، می‌گوید: نسبت جدی و مستحکمی میان آموزش و پرورش و کانون وجود ندارد و از ابتدا این انتساب اشتباه بوده در حالی که نسبت کانون با جایی همچون وزارت ارشاد جدی‌تر است چون موضوع کانون، سرگرمی و غنی‌سازی اوقات فراغت بوده که در تضاد با آموزش رسمی است. به باور او، هیچ کدام از وزیران آموزش و پرورش تاکنون حمایتی از کانون نکرده‌اند. کانون روز به روز رو به افول رفته و هر روز کوچک‌تر و ضعیف‌تر شده است به طوری که در سال‌های گذشته بخش زیادی از نیروهایش را از دست داده یا به آموزش و پرورش و جاهای دیگر منتقل شده‌اند، ضمن اینکه اموال معنوی و مادی زیادی را هم از دست داده است. 
این کارشناس ادبیات کودک با بیان اینکه در حال حاضر کانون یک بیمار محتضر  و در حال مرگ است که باید نجاتش داد، می‌گوید: این طرح چیزی جز خاکسپاری کانون نیست در حالی که امیدواریم مدیران عالی کشور متوجه ارزش‌های معنوی، فرهنگی و اقتصادی کانون بشوند و آن را با مستقل کردن از آموزش و پرورش و حمایت‌های ویژه زیر نظر نهاد ریاست جمهوری از مرگ نجات دهند. 
او پاسخ رئیس‌جمهور به نامه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را امیدوارانه توصیف و خاطرنشان می‌کند: این انجمن پیش از این یک بار به وزیر آموزش و پرورش هم نامه زد ولی پاسخی دریافت نکرد. امیدوارم با دستور اخیر رئیس جمهور، وزارت آموزش و پرورش روندش را اصلاح کند چون اگر این تجمیع اتفاق بیفتد چیزی از کانون نمی‌ماند و کانون به بخشی از معاونت پرورشی استان‌ها تبدیل می‌شود. 

بسیاری از بزرگان ادبی و هنری، کانونی بودند
داوود امیریان، نویسنده‌ای که پایگاه رشد و تربیتش را کانون می‌داند درباره این طرح تجمیعی به خبرنگار ما می‌گوید: حتماً تصویب این طرح به ضرر کانون است و منجر به انحلال آن خواهد شد. او توضیح می‌دهد: آموزش و پرورش بسیار فشل است و این ناکارآمدی ربطی به دولت‌ها ندارد. در آموزش و پرورش اصلاً پرورشی نداریم؛ به بچه‌ها پس از دو سال، چیزی که در زندگی به دردش بخورد یاد نمی‌دهند و فقط دغدغه آن‌ها گرفتن مدرک و نمره است. به گفته وی، تجمیع کانون با آن سابقه درخشان در چنین سیستم بیماری سبب نابودی آن خواهد شد و می‌افزاید: مدیرانی داریم که تخصصشان کوچک کردن یک مجموعه و نهاد است و چون نمی‌توانند مدیریت خوبی داشته باشند سعی می‌کنند مجموعه متبوع‌شان را کوچک‌تر کنند تا میزشان حفظ شود. این نویسنده با یادآوری سابقه 60 ساله کانون و تفکر درستی که کتابخانه‌هایی با بهترین امکانات را به دوردست‌ترین روستاها و مناطق برد، خاطرنشان می‌کند: ما در جنوب شهر زندگی می‌کردیم و من عضو کانون بودم، بچه‌هایی که دوربین عکاسی را از نزدیک ندیده بودند بدون اینکه از آن‌ها مدرکی گرفته شود، دوربین در اختیارشان داده می‌شد و همان جا شرایط ظهور عکس را برایشان مهیا می‌کردند. از دل همین کانون‌ها چه هنرمندان بزرگی بیرون آمدند، بسیاری از بزرگان سینما نخستین فیلم‌هایشان را در کانون ساختند و بسیاری از بزرگان ادبی، سینمایی و تئاتری ما کانونی هستند. 

کانون بايد به عنوان يک نماد مستقل ادامه  حيات دهد
امیریان با اشاره به نامه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به رئیس جمهور معتقد است اگرچه این نامه ایرادهایی داشت اما اینکه آقای پزشکیان به سرعت پاسخ آن را داد جای قدردانی دارد و می‌گوید: کانون باید مستقل بوده و هیئت امنای آن خارج از سیاست‌های هر دولت باشد.
او اضافه می‌کند: کانون پس از انقلاب دوران درخشانی داشته است اما متأسفانه هر دولتی روی کار آمده، مدیری را سر کار گذاشته که سیاست‌های مدیر قبلی را به یک باره نابود کرده است مثلاً کتاب‌هایی که در حال تولید بوده را از چرخه نشر خارج کرده‌اند. نباید این طور باشد که با تغییر دولت‌ها، سیاست‌ها به یک باره تغییر کند. آن قدر مدیران سال‌های اخیر کانون ضعیف بوده‌اند که برای مدیریت هزینه‌هایشان، ساختمان‌های کانون را می‌فروشند! 
این نویسنده با بیان اینکه یک زمانی کتاب‌های کانون در 50هزار نسخه منتشر می‌شد و الان شمارگانش به سختی به 2هزار نسخه می‌رسد، عنوان می‌کند: وقتی کتاب با شمارگان بالا منتشر شود یا فیلم خوب و پرفروشی ساخته شود، کانون به درآمدزایی می‌رسد. فیلم‌های درخشانی همچون ساز دهنی، دونده، باشو غریبه کوچک، بچه‌های نفت و خمره از آثار کانون هستند و چه نام‌های بزرگی در سینمای ایران که برای کانون فیلم ساختند. امیریان یادآور می‌شود: هفته گذشته نویسندگان کودک و نوجوان جلسه‌ای با مدیر کانون داشتند. در آن جلسه انتقادهایم را مطرح کردم و رئیس کانون هم قول داد اصلاحاتی انجام دهد، نباید نویسنده‌ها را فراری داد اینکه افراد معدودی بمانند و با کانون کار کنند، خوب نیست، آثار کانون باید تنوع داشته باشد، هنوز هم خانواد‌ه‌ها به کانون اطمینان و اعتماد دارند و نباید این سرمایه ارزشمند را از دست داد. به باور وی، تجمیع کانون با آموزش و پرورش، بدترین کاری است که می‌شود با این نهاد مستقل کرد. امیریان می‌گوید: حقوق مربی‌ها خیلی کم است و در شهرستان‌ها با دستمزدهای 3-2میلیون تومانی کار می‌کنند در حالی که اگر مدیریت کانون قوی باشد به درآمدزایی بالایی می‌رسد. در این سال‌ها مدیرانی که با فرهنگ و هنر بیگانه بوده‌اند بر این صندلی تکیه زدند و آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به کانون وارد کردند. این نویسنده تأکید می‌کند: بهترین وضعیت برای کانون، مستقل شدن آن است حتی نباید نهادی زیر نظر ریاست جمهوری باشد چون با تغییر دولت‌ها، سیاست‌ها هم تغییر می‌کند. کانون بایستی مثل حوزه هنری به عنوان یک نهاد مستقل با خط مشی مشخص و به دور از دعواها  ادامه حیات دهد. 

خبرنگار: زهره کهندل