بازتاب– متوسط تولید روزانه بنزین در ایران حدود 105 میلیون لیتر است، در حالی که مصرف روزانه به 123 میلیون لیتر میرسد. این اختلاف به واردات گسترده بنزین منجر شده که به نظر آقای رئیس جمهور با توجه به تخصیص ارز یارانهای، فشار مضاعفی بر بودجه دولت وارد میکند. برآوردها نشان میدهد که برای سال آینده، حداقل 6 میلیارد دلار ارز برای واردات بنزین مورد نیاز است. در چنین شرایطی، ادامه وضع موجود نهتنها پایدار نیست، بلکه زمینهساز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی عمیقتر خواهد شد.
از سوی دیگر، قاچاق سوخت نیز یک معضل بزرگ است. بنزین ارزان ایران بهصورت گسترده به کشورهای همسایه قاچاق میشود و این امر، علاوه بر هدررفت منابع ملی، انگیزه دولت برای حفظ قیمتهای فعلی را کاهش داده است.
چهار سناریوی پیش روی دولت
دولت برای مدیریت این چالشها، سناریوهای مختلفی را بررسی کرده است. این سناریوها شامل تغییرات قیمتی و اصلاح نظام سهمیهبندی است که در ادامه بهطور کامل تحلیل میشوند:
1. ادامه وضع موجود با تخصیص ارز برای واردات
در این سناریو، قیمت بنزین تغییر نمیکند و ارز لازم برای واردات بنزین از بودجه عمومی تأمین میشود. اما بهدلیل محدودیت منابع ارزی و مخالفت مجلس با تخصیص ارز یارانهای، احتمال اجرای این سناریو بسیار اندک است. ادامه این وضعیت میتواند به افزایش کسری بودجه، تورم و فشار بیشتر بر اقشار ضعیف منجر شود.
2. تعیین نرخ سوم برای بنزین آزاد
در این سناریو، نرخ بنزین سهمیهای ثابت باقی میماند، اما مصرف مازاد بر سهمیه با نرخ سوم (احتمالاً نزدیک به قیمت فوب خلیج فارس) عرضه خواهد شد. این رویکرد میتواند مصرف بیرویه را کاهش دهد و قاچاق سوخت را مهار کند. با اجرای این سیاست، هزینههای واردات کاهش یافته و بخشی از ناترازی جبران خواهد شد. با این حال، تعیین دقیق نرخ سوم و چگونگی اجرای آن، نیازمند مطالعات کارشناسی دقیق است.
3. تغییر در نظام سهمیهبندی به نفع افراد
این سناریو به جای تخصیص سهمیه بنزین به خودروها، آن را به افراد اختصاص میدهد. در این مدل، هر شهروند سهمیه مشخصی از بنزین یارانهای دریافت میکند که میتواند آن را مصرف یا به دیگران منتقل کند. این رویکرد، ضمن کاهش نابرابریها، میتواند نظام تخصیص یارانهها را عادلانهتر کند. اما اجرای آن نیازمند زیرساختهای مناسب و پذیرش اجتماعی است.
4. افزایش نسبی قیمتها با حفظ نظام سهمیهبندی فعلی
در این سناریو، قیمت بنزین سهمیهای و آزاد بهطور تدریجی افزایش مییابد. این روش، اگرچه به کاهش ناترازی کمک میکند، اما ممکن است به اعتراضات عمومی منجر شود. دولت میتواند از این سیاست بهعنوان راهی برای انتقال تدریجی به قیمتهای واقعی استفاده کند.
اصلاحات بنزین؛ از تغییر قیمت تا رویکردهای پایدار غیرقیمتی
هرچند تغییر قیمت بنزین یا اصلاح نظام سهمیهبندی اقدامی ضروری به نظر میرسد، اما این اقدامات بهتنهایی کافی نیستند و باید با رویکردهای غیرقیمتی تکمیل شوند. توسعه حملونقل عمومی از طریق گسترش ناوگان اتوبوسرانی، مترو و قطار شهری میتواند وابستگی به خودروهای شخصی و مصرف بنزین را کاهش دهد. بهبود بهرهوری سوخت نیز با جایگزینی خودروهای فرسوده و ترویج استفاده از خودروهای برقی یا هیبریدی، راهکاری پایدار برای کاهش مصرف خواهد بود. علاوه بر این، تنوعبخشی به منابع انرژی با گسترش استفاده از سوختهای جایگزین مانند گاز طبیعی، CNG و LNG میتواند فشار بر مصرف بنزین را کم کرده و زمینهای برای اصلاحات بلندمدت فراهم کند.
هرگونه تغییر در سیاستهای بنزین، پیامدهای اجتماعی گستردهای به همراه دارد. افزایش قیمت بنزین میتواند به افزایش تورم و فشار اقتصادی بر اقشار کمدرآمد منجر شود. بنابراین، دولت باید در کنار اصلاحات اقتصادی، سیاستهای حمایتی نظیر پرداخت یارانه نقدی یا گسترش چتر حمایتی را اجرا کند.
از سوی دیگر، شفافیت و اطلاعرسانی پیش از اجرای این سیاستها بسیار مهم است. مردم باید از دلایل و ضرورت تغییرات آگاه باشند و اعتماد آنها به سیاستگذاران جلب شود.
تصمیمگیری درباره قیمت و سهمیهبندی بنزین، آزمونی حیاتی برای دولت و مردم است. انتخاب رویکردی جامع که همزمان عدالت اجتماعی، کارایی اقتصادی و حفاظت از منابع ملی را در نظر بگیرد، میتواند راهگشای بحران کنونی باشد. این اصلاحات، اگر بهدرستی طراحی و اجرا شوند، نهتنها از ناترازی بنزین خواهند کاست، بلکه به توسعه پایدار کشور نیز کمک خواهند کرد.
∎