شناسهٔ خبر: 70075554 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

مدرسه اثرگذار/ ۹

دستیابی کشور به بالاترین موفقیت‌ها با تربیت دانش‌آموز مهارت محور 

علیرضا عصاره ضمن تشریح هفت شاخصه مدرسه اثرگذار، گفت: اگر سرمایه خود را در آموزش و پرورش صرف کنیم و افراد مهارت محور را در جامعه رشد دهیم، کشور ما به بهترین و بالاترین موفقیت‌ها خواهد رسید.

صاحب‌خبر -

به بار نشستن درخت دانش، ملزوماتی نیاز دارد که توجه به آنها سبب‌ساز «ز گهواره تا گور دانش بجو» می‌شود و اگر به آن ملزومات بی‌توجهی شود؛ تا گور که هیچ، ۹ ماه سال تحصیلی هم طاقت‌فرسا خواهد بود. لازمه همه اینها «اثرگذاری» است؛ یعنی مدرسه باید اثرگذار باشد و به سمتی برود که علم نافع ایجاد کند و از علم بی‌نفع بپرهیزد.
 
ایکنا در چندین گفت‌وگو با کارشناسان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت به موضوع «مدرسه اثرگذار» پرداخته است تا از دیدگاه‌های مختلف، چیستی و چگونگی چنین مدرسه و نظام تعلیم و تربیتی بررسی شود. در گفت‌وگوی نهم به سراغ علیرضا عصاره، استاد تمام مطالعات برنامه درسی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، مؤلف کتاب‌های «آموزش جامع خانواده»، «خلاقت و اثرگذاری»، «مبانی برنامه درسی مبتنی بر پروژه»، «آموزش و پرورش تطبیقی» رفتیم و نظر او را در این رابطه جویا شدیم که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید. 
 

ایکنا- مدرسه اثرگذار در زمینه‌های تربیتی چه شاخصه‌هایی دارد؟

 
برای مدرسه اثرگذار هفت شاخصه را مطرح می‌کنم؛ شاخصه اول این است که دانش‌آموزان این مدارس از آمدن به مدرسه خوشحال هستند و اظهار شوق می‌کنند و برخلاف دانش‌آموزان عادی که وقتی مدرسه تعطیل می‌شود خوش‌حال می‌شوند برای رفتن به مدرسه دلتنگ می‌شوند. دانش‌آموزان مدرسه اثرگذار از محیط، موقعیت و شرایط مدرسه خود رضایت دارند و دوست دارند که به مدرسه بروند و در آنجا زیست کنند یعنی محیط مدرسه، کارکنان و معلمان مدرسه در حیطه عاطفی آنها مؤثر است. 
 
دومین شاخصه برای مدارس تأثیرگذار تأمین اهداف تربیتی و برنامه‌های درسی است؛ به قول «جان دیویی»، مدارس باید اهداف تربیتی و رفتارها و مهارت‌هایی که در برنامه‌های درسی آنها پیش‌بینی شده است را بتوانند برای دانش‌آموزان محقق کنند. مدرسه تأثیرگذار مدرسه‌ای است که بتواند در رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی یعنی اهداف تربیتی که در کتاب‌های درسی به عنوان هدف‌های قصد شده برای دانش‌آموزان مطرح شده است و دانش‌آموزان باید آن را به عنوان مهارت نه به عنوان انباشته‌های ذهنی و حفظی کسب کنند موفق باشند. 
 
شاخصه سوم این است که بعضی از مدارس ما در دستیابی به اهداف آموزشی موفق هستند ولی در دستیابی به رفتارها و مهارت‌های پرورشی موفقیت چندانی را ندارند در صورتی که دانش‌آموزان در مدرسه اثرگذار، هم در ابعاد آموزشی و نمرات درسی برنامه‌های درسی و هم در ابعاد پرورشی موفق هستند و مهارت پرورشی به جای محفوظات پرورشی در آموزش و پرورش جایگاه دارد. 
 
شاخصه چهارم این است که مدارس یک نقش تأثیرگذار دارند؛ به قول «پیتر سنگه»، مدارس تأثیرگذار مدارسی هستند که همه کارکنان آن یعنی اعم از معلمان، مدیران، معاونان، مستخدمان و فضای آموزشی؛ همه عوامل بتواند تأثیر لازم را بر دانش‌آموزان داشته باشند.
 
شاخصه پنجم این است که مدارس اثرگذار به ابزارهای کمک‌آموزشی و ابزارهای آموزشی متناسب با روز باید مجهز باشند تا بتوانند تأثیر لازم را داشته باشند. دنیای امروز دنیای فناوری است و باید با شرایط و موقعیت روز پیش ‌رفت؛ مثلاً از فیلم‌های آموزشی، آزمایشگاه‌های مجهز و سخت‌افزارهای لازمی که برای این موضوع لازم است برخوردارند. تجربه و تحقیقات نشان داده است که مدارسی که تجهیزات آموزشی و کمک‌آموزشی دارند در شوق به تحصیل دانش‌آموزان موفق‌تر عمل می‌کنند. 
 
شاخصه ششم این است که مدرسه اثرگذار بر همه ابعاد شخصیتی دانش‌آموزان اثر می‌گذارد؛ مثلاً شخصیت انسان که شامل ابعاد جسمانی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی است و دانش‌آموز باید در حوزه جسمانی، ورزش لازم را انجام دهد در صورتی که در برخی از مدارس می‌بینیم زنگ ورزش خود را صرف درس ریاضی می‌کنند و از ابعاد جسمانی و ورزشی دانش‌آموز صرف نظر می‌کنند یا در ابعاد عقلانی درس‌هایی مثل ریاضی و علوم تجربی باید با روش‌هایی که ابعاد عقلانی آنها را پرورش دهد و کار کنند؛ یعنی از روش تدریس اکتشافی و سؤال و جوابی استفاده کرد و یادگیری را از روش فکر کردن و اندیشیدن و انجام پروژه توسط دانش‌آموزان استفاده کنند تا بتوانند از نظر عقلانی آنها را تقویت کنند. 
 
باید بر روش‌های عاطفی و اخلاقی هم توجه داشت؛ اخلاق نسل Z در حوصله، صبر و شکیبایی بسیار ضعیف است و در برخوردهای اجتماعی و حتی پدر و مادر نوجوانان کاستی‌هایی دارند. باید ابعاد احترام به دیگران، صبر و تحمل در مقابل افرادی که نظر مخالف با نظر آنها دارند در زمینه ابعاد عاطفی و اخلاقی در دانش‌آموزان رشد کند و همه عوامل مدرسه با رفتار همراه با احترام در ابعاد شخصیتی دانش‌آموز اثر بگذارد تا دانش‌آموز در برگشت رفتاری خود با جامعه نیز بتواند محترمانه رفتار کند. 
 
کودکان و نوجوانان در خانه به عنوان فرزند، در مدرسه به عنوان دانش‌آموز و در جامعه به عنوان شهروند هستند. آنها باید بتوانند رفتارهای صحیح همراهی با دیگران به سر بردن را در خانه، مدرسه و جامعه بشناسند و یاد بگیرند که با دیگران تعامل درست داشته باشند. 
 
بنابراین ابعاد شخصیت فقط به درس خواندن در ریاضیات، علوم تجربی، دینی و سایر دروس خلاصه نمی‌شود بلکه این دروس خوانده می‌شود تا یک شخصیت آراسته در ابعاد مختلف زیستی داشته باشیم به همین دلیل مدارس اثرگذار به ابعاد مختلف شخصیت دانش‌آموزان توجه دارند.
 
شاخصه هفتم و آخر این است که مدارس تأثیرگذار هنگامی که دانش‌آموزان در مدرسه نیستند با والدین آنها و به طبع آن با خود دانش‌آموزان ارتباط دارد، یعنی برای اینکه رفتار درستی را در دانش‌آموزان ایجاد کنند با والدین تعامل دارند و به کمک آنها نسبت به اصلاح رفتارهای درسی و اجتماعی دانش‌آموزان مشکلات را رفع می‌کنند، بنابراین مدیران و اولیای مدارس تأثیرگذار با دانش‌آموزان در ارتباط هستند و انجمن‌های خانه و مدرسه را کانونی قرار می‌دهند تا بتوانند شرایط آموزشی و پرورشی فرزندان را بهبود بخشند.
 
این هفت شاخصه مواردی است که می‌تواند مدارس ما را تأثیرگذار کند. این شاخصه‌ها در مدارس تأثیرگذاری که در یکصد سال اخیر وجود داشته‌اند قابل مشاهده بوده است و به عنوان یک مدرسه تأثیرگذار باعث موفقیت دانش‌آموزان خود شده‌اند. 
 

ایکنا - شما کتابی تحت عنوان «خلاقیت و روش‌های آموزش آن» تألیف کردید؛ به نظر شما خلاقیت در مدارس تأثیرگذار چه جایگاهی دارد؟‌

 
نسل موجود در قرن ۲۱ با عنوان نسل خلاق مطرح می‌شود یعنی هدف تربیتی ما پرورش یک نسل خلاق است. در مدارس باید نسلی را تربیت کنیم که خلاق باشد اما خلاق یعنی چه؟ تفاوت فرد خلاق با فرد باهوش چیست؟ 
 
فرد باهوش با بهره هوشی ۱۰۰ به بالا، هوش خود را از پدر و مادر خود به ارث می‌برد و به گفته «ژان پیاژه» می‌توان این هوش ارثی را با خلاقیت و ایجاد محیط خلاق تا ۳۰ درجه هوشی رشد دهیم. خلاقیت شامل محیط معلم، کتاب، آموزش‌ها و مجموعه رفتارهایی می‌شود که با دانش‌آموز در محیط، کلاس، مدرسه و خانه در تعامل هستیم؛ اگر این‌ زمینه خلاق باشد و بتواند دانش‌آموز خلاق رشد دهد؛ می‌تواند به خلاقیت، ابتکار عمل و نوآوری دانش‌آموز بینجامد. 
 
برای اینکه کاری کنیم تا دانش‌آموزان خلاق باشند در کتابی که تألیف کردم تحت عنوان «آموزش و پرورش تطبیقی در کشورهای منتخب» به آن پرداخته‌ام که تجربه‌ای از کشورهای آموزش و پرورش موفق در دنیا در پنج مؤلفه ذکر شده است که علاقه‌مندان می‌توانند به این کتاب مراجعه کنند. سرفصل‌های این کتاب تحت عنوان «اصول پرورش تفکر انتقادی و خلاق در کلاس درس» در این کتاب ذکر شده است. 
 
محیط خلاق می‌تواند ما را خلاق کند و برای اینکه در کلاس دانش‌آموزان را خلاق کنیم باید در ابتدا رابطه عاطفی با آنها داشته باشیم و ثانیاً باید به سؤالات دانش‌آموزان با احترام و نرمش لازم پاسخ دهیم. باید به نظرات دانش‌آموزان حتی اگر نظر آنها مخالف با ما است احترام بگذاریم و سؤال کردن و نظر دادن در کلاس درس را تشویق کنیم. 
 
نباید در کلاس صرفاً به دانش‌آموزان زرنگ بها داده نشود و احترام گذاشته شود، بلکه هر دانش‌آموزی در کلاس با هر شرایطی، قهرمان است. فراموش نکنیم افرادی مانند ادیسون از مدرسه به عنوان شاگرد تنبل اخراج شدند؛ بنابراین شاگردانی که از نظر معلمان ما به عنوان شاگرد تنبل شناخته می‌شوند، تنبل نیستند بلکه همه دانش‌آموزانی که در کلاس هستند می‌توانند به یادگیری در کلاس نائل شوند ولی تفاوت آنها با سایر دانش‌آموزان این است که ممکن است آنها دیرتر یاد بگیرند یا ممکن است آموزش دیگری لازم باشد تا به یادگیری دست یابند؛ بنابراین معلم برای خلاقیت حتی باید به نظراتی که از نظر او صحیح نیست و از سوی شاگردانی که در نظر او تنبل هستند مطرح می‌شود نیز احترام بگذارد و به عنوان قهرمان با آنها برخورد کند تا این افراد نیز به خودباوری برسند. 
 
مثلاً دانش‌آموزی ممکن است در درس ریاضی ضعیف باشد اما در درس دیگری قوی باشد؛ یعنی حتماً هر فرد در یک موضوع استعداد دارد و معلم موفق و اثرگذار معلمی است که استعداد دانش‌آموز را در رشته‌ای که می‌خواهد انتخاب کند، کشف کند و به همه استعدادهای او حتی اگر ضعیف است احترام بگذارد. 
 

ایکنا- با توجه به شاخص‌هایی که مطرح کردید، خروجی ۱۲ ساله تحصیلی باید چگونه باشد؟ 

 
متأسفانه خروجی ۱۲ ساله ما در نظام تعلیم و تربیت یک بعدی است و صرفاً به آموزش محدود شده است یعنی پرورشی، رفتاری و مهارتی نیست. دانش‌آموزانی که از نظام آموزش و پرورش ما فارغ‌التحصیل می‌شوند، در بعد آموزشی، مواردی را یاد گرفتند که مهارتی نیست بلکه ذهنی است حتی نسبت به آن اهداف هم ضعیف هستند.
 
اگر می‌خواهیم که آموزش و پرورش ما در ابعاد آموزشی، پرورشی و شخصیتی قوی شود و بتواند اهداف برنامه‌های درسی را تأمین کند باید به مسائلی که در رابطه با مدرسه اثرگذار مطرح شد توجه شود. باید برنامه‌های درسی خلاق و تفکر محور و فعال باشد و شرایطی را ایجاد کند که دانش‌آموزان آنها را به عنوان مهارت‌های عقلانی و رفتاری در خود ایجاد کنند.
 
 به عبارت دیگر وقتی دانش‌آموز از کلاس درس بیرون می‌آید و وارد جامعه خارج از مدرسه می‌شود بتواند مواردی را که یاد گرفته است عمل کند و به کار بگیرد؛ مثلاً ما به دانش‌آموزان چهار عمل اصلی ریاضی را آموزش می‌دهیم و دانش‌آموز باید بتواند از این آموزش به عنوان مهارتی در روابط اجتماعی خود استفاده کند. بسیاری از موضوعاتی که در مدرسه آموزش داده می‌شود چون مهارتی نیستند، نمی‌توان در جامعه از آن استفاده کرد. 
 
بنابراین باید تمام آموزش‌هایمان به شکل مهارت محور شود و از طریق یادگیری و روش تدریس درست معلمان اثرگذار در مدرسه اثرگذار بتوان برای فعالیت‌های اجتماعی دانش‌آموز در جامعه به عنوان یک شهروند و دانش‌آموزان نسل زد بتواند به کار ببندد. 
 

ایکنا- سخن پایانی.

 
اگر بتوانیم آموزش و پرورش را با توجه به شرایط مدارس اثرگذار در جامعه به شکل معقول و مطلوب برسانیم، به گفته دانشمندان اقتصاددان جایزه نوبل گرفته «آموزش و پرورش یک کشور نقطه توسعه پیشرفت و به کمال رسیدن آن کشور است» یعنی بزرگترین سرمایه‌گذاری که می‌توان در یک کشور انجام داد سرمایه‌گذاری بر آموزش و پرورش است؛ اگر ما سرمایه خود را در آموزش و پرورش صرف کنیم و افراد مهارت محور را در جامعه رشد دهیم؛ کشور ما به بهترین و بالاترین موفقیت‌ها خواهد رسید. این نکته‌ای است که باید همه سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان ما در سطح ملی آن را بشناسند و به آن وفادار باشند.
 
گفت‌وگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام