به گزارش خبرگزاری ایمنا، وسواس فکری (اختلال وسواس فکری-عملی) یک اختلال روانی پیچیده است که با افکار مزاحم و تکراری (وسواسها) و رفتارهای اجباری (اعمال) همراه است؛ این افکار مزاحم بیشتر اوقات غیرمنطقی هستند و باعث ایجاد اضطراب و ناراحتی شدیدی در فرد میشوند و افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است تلاش کنند این افکار را با انجام رفتارهای تکراری و اجباری کاهش دهند، اما این اقدامات بهطور معمول تنها بهطور موقت اضطراب را کاهش میدهد و به مرور زمان میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود.
یکی از ویژگیهای اصلی وسواس فکری، وجود افکار و تصاویر مزاحم است که به صورت مداوم ذهن فرد را مشغول میکند، این افکار ممکن است شامل ترس از آلودگی، نگرانیهای مربوط به ایمنی و سلامت یا افکار ناخواسته و خشونتآمیز باشد، افراد مبتلا به وسواس فکری اغلب میدانند که این افکار غیرمنطقی است، اما نمیتوانند آنها را متوقف کنند.
اعمال اجباری رفتارهایی هستند که افراد مبتلا به وسواس فکری برای کاهش اضطراب و کنترل افکار مزاحم انجام میدهند، این رفتارها میتواند شامل شستوشوی مکرر دستها، بررسی مداوم قفلها و درها، مرتبسازی اشیا به روشهای خاص یا انجام مراسم ذهنی باشند، اگرچه این اقدامات بهطور موقت اضطراب را کاهش میدهد، اما به مرور زمان میتواند زمان و انرژی زیادی را مصرف کند و بر زندگی روزمره فرد تأثیر منفی بگذارد.
علت دقیق وسواس فکری هنوز بهطور کامل شناخته نشده است، اما تحقیقات نشان میدهند که این اختلال ممکن است نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی باشد، بعضی از مطالعات نشان میدهد که اختلال در عملکرد سروتونین، میتواند نقش مهمی در توسعه وسواس فکری ایفا کند، همچنین تجربههای استرسزا و تروماهای روانی نیز ممکن است به افزایش خطر ابتلاء به این اختلال کمک کنند.
چرخه معیوب افکار و احساساتی مزاحم و مداوم و رفتارهای اجباری
سمانه نیلفروشزاده، مشاور خانواده و روانشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به وسواس فکری و علائم درگیر شدن با آن اظهار کرد: وسواس فکری شامل افکار، امیال و احساسات مزاحم، مداوم و تکرارشونده است و ذهن فرد را بهگونهای مشغول میکند که فرد خسته و دچار اضطراب و استرس میشود، وسواس فکری فرد را وادار میکند رفتارهایی تکرارشونده و اجباری بهصورت افراطی انجام دهد، به عنوان مثال فکر کثیف بودن دست به ذهن فرد خطور میکند و این فکر به حدی در ذهن او قوت میگیرد که مجبور میشود به جای یک بار، ۱۰ بار دستان خود را شستوشو دهد، اما همچنان از تمیز بودن دستان خود مطمئن نباشد.
وی با بیان اینکه افکار وسواسی منجر به رفتارهای اجباری وسواسگونه میشود، افزود: افکار وسواسی طیف بسیار وسیعی دارد و میتواند منجر به برو رفتارها و درگیریهای ذهنی بسیاری شود، حتی نگرانی بیش از حد درباره آینده نیز میتواند از جمله افکار وسواسی باشد، در واقع درگیریهای ذهنی که در پی وسواس فکری ایجاد میشود، افراد را وادار میکند رفتارهای اجباری و تکرارشونده از خود نشان دهد تا به صورت موقتی فرد را آرام کند و مجدد این چرخه معیوب تکرار شود.
مشاور خانواده و روانشناس تصریح کرد: اضطراب از بیمار شدن، نجس و پاکی، بررسی کردن، مورد تأیید قرار گرفتن و آسیب دیدن یا آسیب رساندن به سایر افراد، نگرانی بیش از حد درباره اتفاقاتی که شاید احتمال رخداد آنها وجود داشته باشد و درگیری ذهنی با اتفاقات و رخدادهای گذشته، از نشانههایی است که وسواس فکری میتواند به همراه داشته باشد.
وسواس فکری چه علائمی دارد؟
نیلفروشزاده با بیان اینکه افرادی که درگیر وسواس فکری هستند، در انتخاب و درباره موضوعات مختلف مانند شغل، ازدواج، تحصیل، خرید و حتی انجام فعالیتها، معیارهای سختگیرانه دارند، ادامه داد: بسیاری از افراد تصور میکنند وسواس به معنای حمام رفتن بیش از حد یا شستوشوی بیش از حد دستها است، اما معیارهای سختگیرانه وسواس فکری میتواند منجر شود فردی برای چند ماه از رفتن به حمام یا شستن دستهای خود خودداری کند.
وی با بیان اینکه انجام فعالیتها برای افرادی که از وسواس فکری رنج میبرند، به دلیل داشتن معیارهای سختگیرانه، ممکن است به حدی دشوار باشد که ترجیح میدهند فعالیتی را آغاز نکنند، گفت: ذهن این افراد به حدی درگیر مباحث حاشیهای میشود که از اصل موضوع فاصله میگیرند و افرادی که با وسواس فکری درگیر هستند، بهکندی فعالیتی را انجام میدهند.
مشاور خانواده و روانشناس با بیان اینکه زمانی که فکر افراد از افکاری مزاحم لبریز میشود، وسواس فکری و وسواس اجباری نمود پیدا میکند، اضافه کرد: کنترلگری بیش از اندازه از جمله علائم وسواس به شمار میرود و این افراد بایدها و نبایدهای بسیاری دارند و فرد مقابل خود را در چهارچوبهایی قرار میدهند که منجر به خستگی آنها میشود و توان ادامه دادن را از آنها میگیرد.
به گزارش ایمنا، زندگی با وسواس فکری میتواند چالشهای زیادی را به همراه داشته باشد و بر کیفیت زندگی فرد تأثیرات منفی بگذارد، بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال ممکن است احساس تنهایی و ناامیدی کنند و به دلیل ترس از قضاوت دیگران، از بیان مشکلات خود خودداری کنند، از همین رو حمایت خانواده و دوستان و بهرهمندی از مشاوره و درمانهای مناسب میتوانند به بهبود وضعیت روانی و اجتماعی این افراد کمک کنند.
افزایش آگاهی عمومی درباره وسواس فکری میتواند به پشتیبانی بهتر از افراد مبتلا و تشویق آنها به جستوجوی کمکهای حرفهای منجر شود، همچنین تحقیقات و مطالعات بیشتر در زمینه علل و درمانهای مؤثر برای وسواس فکری میتواند به توسعه روشهای جدید و بهبود رویکردهای فعلی کمک کند.
درمان وسواس فکری به طور معمول شامل ترکیبی از درمانهای روانشناختی و دارویی است، درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از مؤثرترین روشهای درمانی برای این اختلال است که بر شناسایی و تغییر افکار و رفتارهای ناسالم تمرکز دارد و تکنیکهای مانند مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) نیز میتوانند به کاهش اعمال اجباری و کنترل اضطراب کمک کنند ، همچنین از لحاظ دارویی، استفاده از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) برای بهبود علائم وسواس فکری کمک کننده است.
در نهایت، درک و مدیریت وسواس فکری نیازمند صبر و تلاش مستمر است و با استفاده از روشهای درمانی مناسب، حمایتهای اجتماعی و توجه به سلامت روان، میتوان به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به این اختلال کمک و آنها را در مسیر رسیدن به سلامت روانی و جسمانی حمایت کرد.