شناسهٔ خبر: 70048285 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

نویسنده کتاب «ستاره می‌بارید» مطرح کرد؛

صبوری، تقدیر ناگریز زندگی

فاطمه سلیمانی ازندریانی گفت:به طور مختصر می‌توانم بگویم که داستان حول محور صبر می‌چرخد، اما سوال اینجاست که آیا صبر یک انتخاب است یا اجبار؟ گاهی با خودم می‌گویم: «صبر، تدبیر ما نیست، بلکه تقدیر ماست. گاهی اوقات مجبور هستیم تا صبوری کنیم.»

صاحب‌خبر -

سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «کتاب ستاره می بارید» تازه‌ترین اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی است که توسط نشر ۲۷ بعثت نیز به چاپ رسیده است و روایتگر زنی به نام محبوبه است که در زمان جنگ تحمیلی در پشت جبهه ها خدمت می کند و با به جبهه رفتن و اسیری فرزند ارشدش محکوم به صبر است.

فاطمه سلیمانی ازندریانی نویسنده کتاب «ستاره می‌بارید» در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا به تشریح جزئیات بیشتر درباره این کتاب پرداخته است.

کتاب «ستاره می‌بارید» درباره چه موضوعی صحبت می‌کند؟

اگر بخواهم مقدمه‌ای از این کتاب را بیان کنم داستان را می‌توان اینگونه گفت که در فضای دهه ۶۰ و در دوران جنگ تحمیلی رخ می‌دهد. این رمان روایتگر زندگی زنی ۳۴ ساله به نام محبوبه است که در پشت جبهه‌ها فعالیت می‌کند. هر فصل از داستان با زمان حال آغاز شده و سپس با استفاده از فلش‌بک‌ها، به یادآوری گذشته محبوبه پرداخته می‌شود. دغدغه و گره اصلی داستان حول محور پسر ۱۷ ساله محبوبه می‌چرخد که از همان ابتدای داستان متوجه می‌شویم که توسط رژیم بعث اسیر شده است.

ایده این کتاب از چه موضوعی و از کجا الهام گرفته شده است؟

کتاب از سوی نشر ۲۷ بعثت به من پیشنهاد شد و قرار بر این شد که داستان زنی را بنویسم که در پشت جبهه‌ها به فعالیت مشغول است. اما همان طور که هر داستانی ویژگی‌های خاص خود را دارد، در نخستین جلسه به ذهنم رسید تا روایتگر داستان زنی باشم که پسرش در جنگ شهید شده و در پایان داستان پیکر او باز می گردد. با این حال، ارتباط عمیقی که با شخصیت‌ها برقرار کردم، موجب شد تا نتوانم بپذیرم پسرش شهید شود و در عوض تصمیم گرفتم اسارت را به عنوان سرنوشت او در نظر بگیرم. این پیوند عاطفی با شخصیت‌ها چنان گسترش یافت که داستان از دامنه‌ای فراتر رفت و سرشار از روایات فرعی شد، روایت‌هایی از زندگی انسان‌هایی که در دهه ۶۰ با دنیای پر از جنگ و تحولات آن دسته و پنجه نرم می‌کردند.

نام کتاب را بر چه مبنایی انتخاب کرده اید، آیا دلیل خاصی برای این عنوان داشته اید؟

عنوان کتاب برگرفته از جمله‌ای در دل خود داستان است که برای من از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با این حال، ترجیح می‌دهم درباره آن صحبت نکنم، زیرا معتقدم که این جمله در بطن داستان جایگاه خاص دارد و بهتر است مخاطب خود به طور طبیعی و با دقت، در طول روایت، آن را کشف کند. این کشف به نوعی می‌تواند تجربه‌ای شخصی و منحصر به فرد برای هر خواننده باشد که به درک عمیق‌تر اثر کمک می‌کند.

اگر بخواهید کتاب خود را برای مخاطب معرفی کنید از چه عبارت یا جمله‌ای برای بیان آن استفاده می‌کنید؟

به طور مختصر می‌توانم بگویم که داستان حول محور صبر می‌چرخد، اما سوال این جاست که آیا صبر یک انتخاب است یا اجبار؟ گاهی با خودم می‌گویم: «صبر، تدبیر ما نیست، بلکه تقدیر ماست. گاهی اوقات مجبور هستیم تا صبوری کنیم.»

آیا شخصیت‌ها بر اساس واقعیت ساخته شده‌اند یا تنها حاصل تخیل و ذهن شما هستند؟

تمام شخصیت‌های این داستان کاملاً خیالی هستند. هرچند ممکن است برخی از رویدادها و اتفاقات مشابه آنچه در داستان می‌آید در واقعیت رخ داده باشد، اما چون داستان به شیوه رئالیستی نگارش یافته است، طبیعی است که شباهت‌هایی به واقعیت پیدا کند. با این حال باید تاکید کنم که من شخصاً هیچ‌یک از شخصیت‌ها را در دنیای واقعی ندیده‌ام و همه آنها محصول تخیل و و روایت من به عنوان نویسنده‌اند.

آیا شما تنها در عرصه رمان‌نویسی فعالیت دارید، یا به نوشتن زندگی‌نامه هم می‌پردازید؟

سبک کاری من در نوشتن از تنوع فراوانی برخوردار است. در طول سال‌ها مجموعه داستان‌های اجتماعی، داستان های کوتاه با موضوع دفاع مقدس، رمان‌های آئینی، رمان‌های عاشقانه و همچنین زندگی نامه خلق کرده‌ام. با این حال، علاقه و ترجیح اصلی من در نوشتن به رمان‌های بلند برمی‌گردد، زیرا این ژانر به من این امکان را می‌دهد که به شکل عمیق‌تر و گسترده‌تر به شخصیت‌ها و موضوعات پرداخته و دنیای پیچیده‌تری را خلق کنم. البته اگر زندگی‌نامه‌ای خاص مرا به خود جذب کند، آن را نیز می‌نویسم. مثلاً زندگی‌نامه شهید مدافع حرم، محمدرضا دهقان امیری، که در کتاب «یک روز بعد از حیرانی» روایت شده است، از جمله آثار پر محتوایی بود که توانست مرا به سمت خود بکشاند. به علاوه باید بگویم که کتاب «ستاره می‌بارید» را به مادر شهید دهقان امیری، فاطمه طوسی تقدیم کرده‌ام که برای من افتخار بزرگی است.

با توجه به اینکه بیشتر آثار شما در سبک رمان است، به نظر شما کدام سبک بیشتر مورد توجه و علاقه خوانندگان قرار می‌گیرد؟

هر کتابی مخاطب خاص خود را دارد و این امر شامل تمامی ژانرها می‌شود. بسیاری از افراد همزمان به خواندن رمان، زندگی نامه و کتاب‌های دیگر علاقه دارند و هر کدام از این کتاب‌ها به نوعی نیازها و سلایق خاصی را برطرف می‌کند. اما علاقه من به رمان‌نویسی نه صرفاً به دلیل جذب مخاطب بیشتر، بلکه به دلیل توانایی و علاقه‌ام به داستان‌پردازی و تخیل قوی‌ام است. رمان‌نویسی برای من فرصتی است تا دنیای ذهنی خود را به شکلی گسترده‌تر و پیچیده‌تر به تصویر بکشم و از این راه به دنیای متفاوت و جذاب‌تری وارد شوم.

در حال حاضر مشغول پروژه یا فعالیتی هستید؟

در حال حاضر خیر، چند پیشنهاد مختلف دارم که در نظر گرفته ام، اما هنوز هیچکدام از آنها را به طور جدی آغاز نکرده‌ام و در مراحل ابتدایی قرار دارند. تصمیم گیری نهایی برای شروع یکی از این پروژه‌ها به زمان بیشتری نیاز دارد تا بتوانم به طور دقیق و موثر روی آنها کار کنم.

با توجه به سوابق شما در عرصه نویسندگی، استقبال از این اثر جدید را چگونه ارزیابی می کنید؟

کتاب به تازگی در بازار عرضه شده است و از آن جایی که به تازگی منتشر می‌شود و در حال حاضر در دسترس عموم قرار نگرفته است نمی‌توانم نظر دقیقی در این باره بدهم. پس از اینکه کتاب به دست مخاطبان برسد و نظرات مختلف خوانندگان و منتقدان جمع‌آوری شود قادر خواهم بود تا دیدگاه دقیق‌تری ارائه دهم.