شناسهٔ خبر: 70048270 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

جنگ مقدس/ بخش دوم و پایانی

آموزشگاه‌های توراتی و تربیت «سربازان پروردگار» برای ارتش اسرائیل

جریانی که امروز به نام «خداوند اسرائیل» می‌جنگد، با سرعتی شگفت‌انگیز به جایگاه تصمیم‌گیری در ارتش عبری رسیده است. اینان جنگ‌های خود را صرفاً دفاع از وطن موهوم خود نمی‌دانند، بلکه آن را نوعی فرمان مقدس الهی به حساب می‌آورند.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایکنا به نقل از  تارنمای شبکه الجزیره، در بخش نخست مقاله‌ای که به قلم محمد السعید، به نقش مذهب در ارتش اسرائیل پرداخته است خوانیدم در حالی که فلسطینیان به نام دفاع از سرزمین و مقدسات خود در مقابل یک نیروی اشغالگر وحشی که فقط منطق زور را می‌شناسد، می‌جنگند، اشغالگران صهیونیست با شعار مقابله با تروریسم ادعایی، با فلسطین به جنگ می‌پردازند، اما در پشت صحنه‌، روایتی رایج در میان صفوف ارتش رژیم صهیونیستی درباره «جنگ مقدس اسرائیل» در سرزمینی که خداوند برای قوم برگزیده‌اش در نظر گرفته است، دهان به دهان می‌چرخد.
 
ترجمه قسمت دوم این مقاله با محوریت آموزشگاه‌های توراتی و تربیت «سربازان پروردگار» برای ارتش اسرائیل در ادامه از نظر می‌گذرد:
 
ارتش اسرائیل پس از تحولات موجود برآن شد که چارچوب‌های جدیدی را برای جلوگیری از خشم خاخام‌ها ایجاد کند که شامل اصول ارشادی برای تنظیم زندگی مشترک میان سربازان زن و سربازان متدین از طریق محدود کردن اختلاط آن‌ها و جداسازی محل سکونت، سرویس‌های بهداشتی، استخرهای شنای جداگانه برای سربازان زن و مرد و تعهد به احیای آداب و رسوم یهودی بود. همچنین به سربازان متدینی که از آموزشگاه‌های توراتی ارتش فارغ‌التحصیل شده بودند این حق داده شد که از فعالیت‌های تفریحی که در تضاد با اصول مذهبی آنان است غیبت داشته باشند.
 

آموزشگاه‌های توراتی

 
امروزه، فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه‌ها به تمام واحدهای ارتش نفوذ می‌کنند، اما اوضاع حدود سه دهه پیش متفاوت بود؛ در آن زمان تنها 12 خانواده یهودی در منزل «تل الریاح» در شهرک «ایلی» در کرانه باختری زندگی می‌کردند. به خواست عمرام میتزنیهن، سرلشگر فرماندهی مرکزی، و یوسی بن حنان، فرمانده سپاه تانک‌ها و با کمک شاگردش، خاخام ایلی سادان، این منزل به اولین آموزشگاه توراتی برای آموزش نظامی تبدیل شد.
 
آموزشگاه «پسران داوود» اولین نمونه از 13 آموزشگاه توراتی بود که برای تربیت جوانان جهت استخدام در ارتش تأسیس شد. این درحالی بود که خاخام‌ها در دهه هفتاد قرن بیستم از به حاشیه رانده شدن متدینین و جلوگیری آن‌ها از پیوستن به صف افسران شکایت داشتند. 
 
امروز 25 درصد از فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه‌ها به صف افسران پیوسته‌اند که یک رکورد محسوب می‌شود و با رسیدن به 40 درصد به‌ویژه در آموزشگاه پسران داوود افزایش چشمگیری خواهد داشت.
 
آنچه در آن زمان اتفاق افتاد بیشتر شبیه یک معامله ضمنی بود که در آن منافع ارتش اسرائیل با صهیونیسم مذهبی همسو می‌شد. اما ژنرال‌ها در سال 2005 با اجرای طرح عقب‌نشینی از نوار غزه که شامل تخلیه بیش از هشت هزار شهرک صهیونیست‌نشین می‌شد، نسبت به نفوذ مذهبی در ارتش دچار نگرانی شدند. 
 
اگرچه ارتش در نهایت موفق به اجرای طرح تخلیه شد، اما مجبور شد تدابیر غیرمتعارفی را اجرا کند که شامل دور نگه داشتن واحدهای مذهبی‌تر از وظیفه تخلیه شهرک‌نشینان به دلیل تأثیر فتواهای خاخامی بود که مشارکت در این عملیات را جرم می‌دانست. با این وجود 23 مورد سرپیچی از دستورات مربوط به عملیات تخلیه شهرک‌ها در این مدت ثبت شد. 
 
آموزشگاه‌های توراتی و تربیت «سربازان پروردگار» برای ارتش اسرائیل
 
به دنبال عملیات عقب‌نشینی صهیونیست‌ها از نوار غزه و تمرکز درگیری در کرانه باختری، دستور کار برای افزایش حضور سربازان متدین در واحدهای جنگی آشکارتر شد و با وجود نیاز ارتش اسرائیل به نیروهای کارآمدتر برای انجام وظایف نظامی در کرانه باختری اشغالی، ارتش از دهه هشتاد به شهرک‌نشینان اجازه حمل سلاح را داد، و شبه‌نظامیان شهرک‌نشین در واحدهای دفاع منطقه‌ای وابسته به ارتش ادغام شدند. بنابراین جای تعجب نداشت که این شبه‌نظامیان به سرعت تبدیل به گروه‌های سازمان‌یافته‌ای برای حمله به فلسطینیان شدند و همین شبه‌نظامیان حداقل نزدیک به 124 فلسطینی از جمله 23 کودک را بین سال‌های 1987 تا 2001 به قتل رساندند.
 
همزمان با عقب‌نشینی اسرائیل از غزه، ارتش اشغالگر در سال 2005 تیپ «قفیر» را برای تجمیع 6 گردان پیاده‌نظام تأسیس کرد که موظف به عملیات‌های نظامی در کرانه باختری بودند. حداقل نیمی از اعضای این تیپ از فارغ‌التحصیلان مدارس خاخامی و تعداد بسیار زیادی از آنها نیز از شهرک‌نشینان بودند که همین امر موجب ایجاد فاصله میان شهرک‌نشینان و سربازان و افسران ارتش شد.
 
این تداخل باعث ایجاد نگرانی در میان رهبران اسرائیل در مورد وفاداری دوگانه سربازان و افسران مذهبی نسبت به فرماندهان نظامی و رهبران معنوی آنها شد. 
 
گزارش ساسون در سال 2005، که تحقیقی بود که به سفارش مقامات اسرائیل در مورد رشد شهرک‌های بدون مجوز انجام شد، نتایجی به دست آورد که این نگرانی‌ها را تقویت کرد. این گزارش نشان می‌دهد که بسیاری از فرماندهان ارتش، اقدامات شهرک‌نشینان، از جمله ساخت شهرک‌های بدون مجوز را اقدامات مشروع صهیونیست‌ها می‌دانند حتی اگر غیرقانونی باشند؛ این امر منجر به دخالت مقامات دولتی در ایجاد شهرک‌های بدون مجوز و حمایت از آنها شد. این گزارش همچنین حاکی از ساکن شدن تعداد زیادی از اعضای ارتش اشغالگر در شهرک‌های غیررسمی بود.
 

نقش زنان در ارتش اسرائیل

 
ژنرال وینتر، فرمانده تیپ گیواتی (تیپ پیاده‌نظام نیروی زمینی اسرائیل) در کنفرانس مطبوعاتی 10 آگوست 2014 میلادی، و پس از انتشار اخباری در روزنامه‌ها درباره جایگزینی یک خواننده مرد بجای خواننده زن در این تیپ، جنجالی را در ارتش اسرائیل برانگیخت. 
 
سخنگوی ارتش اسرائیل مجبور شد این اقدام را اینگونه توجیه کند که موشیه پرتز، خواننده مرد، محبوبیت بیشتری در میان نیروهای ارتش دارد و این واقعه طبق آنچه روزنامه‌ها ادعا کرده‌اند، تبعیض علیه زنان در ارتش محسوب نمی‌شود. اما توجیه او چندان مورد قبول واقع نشد.
 
در فوریه 2017 به دنبال تکمیل طرح حضور زنان در ارتش اسرائیل، برای نخستین بار اعلام شد که برنامه‌ای آزمایشی برای آموزش زنان در ارتش راه‌اندازی شده است. اما با وجود افراد متدین در ارتش، این پروژه به آسانی پیش نرفت. لذا خاخام ییگال لیونشتاین، رئیس آموزشگاه ایلی در سخنانی خشونت‌آمیز از زنان جوان بخش صهیونیست‌های مذهبی(یهودیان افراطی) خواست تا با استخدام در ارتش مخالفت کنند. وی ادعا کرد که زنان یهودی که به ارتش اسرائیل می‌پیوندند، یهودیت خود را از دست می‌دهند و غیریهودی از ارتش بیرون می‌آیند.
 
سخنان خصمانه لیونشتاین نخستین مناقشه روحانیون یهودی در خصوص سربازان زن نبود. در سال 2011 و زمانی که زنان به سیر صعودی خود در ارتش اسرائیل ادامه می‌دادند، آبراهام شابیرا، خاخام اعظم آن زمان، تأکید کرد که «ما نباید در برابر وضعیتی که در آن یک سوم فارغ‌التحصیلان زن مدارس دینی به خدمت سربازی می‌روند، تسلیم شویم.» وی همچنین گفت که باید به دختران اسرائیل، مقاومت در برابر وسوسه‌ها، حفظ پاکی، دوری از گناه در خلوت با مردان و اجتناب از انجام روابط جنسی حرام آموزش داده شود.
 
قدرت مقدس پروردگار؛ دستاویزی برای تبدیل ارتش اسرائیل به شبه‌نظامیان مذهبی -2
 
یهودیان مذهبی نه تنها ورود زنان به ارتش اشغالگر صهیونیست را تهدیدی برای هویت یهودی می‌دانند، بلکه برخی آن را «توطئه عناصر لیبرال و چپ» برای تضعیف جامعه و ارتش اسرائیل تلقی می‌کنند. اما به همان دلایلی که ارتش نمی‌تواند از خدمت افراد مذهبی صرف نظر یا آنها را محدود کند، ارتش به سمت افزایش استخدام زنان به عنوان یک موضوع سرنوشت‌ساز سوق داده می‌شود. 
 
بنابراین، فرماندهان ارتش اغلب تمایل دارند با استفاده از سیاست جستجوی راه‌حل‌های متعادلانه به این بحث‌ها بپردازند تا معضل انتخاب بین مردان یا زنان مذهبی را حل کنند. اما نمی‌توان اطمینان داشت که ارتش بتواند این توازن دشوار را برای همیشه حفظ کند.
 
با افزایش مناقشات میان خاخام‌ها و ژنرال‌های ارتش، همه افراد در اسرائیل دریافته‌اند که ارتش آنها امروز به سمت یک تحول بزرگ در حرکت است که ناشی از حضور روزافزون صهیونیست‌های مذهبی است که معتقدند حق دارند در فرآیند تصمیم‌گیری، جایگاه بیشتری را مطالبه کنند.
 
حتی از زمانی که نتانیاهو برای دومین بار در سال 2009 نخست‌وزیر شد، بخشی از برنامه او جایگزینی نخبگان طبقه حاکم در اسرائیل بجای نخبگان مذهبی‌تر برای تحکیم موقعیت خود در قدرت و تضمین سیاست‌های خود در رد نزدیکی با فلسطینیان بوده است.
 

پسا صهیونیسم

 
وینتر، رهبر متدین صهیونیست، ابایی نداشت که به صراحت عقیده خود را اعلام کند و بگوید با دشمنی که در برابر خدا می‌ایستد باید مبارزه کرد. وی حتی از سخنان خود در گفت‌وگو با مجله «میشباچا» یا «خانواده ارتدوکس» دفاع کرد. وینتر در این گفت‌وگو تأکید کرد که عقیده دارد جنگ قبل از هرچیز یک مسئله دینی است و حتی می‌توان کسوت الهی به آن پوشاند. وی درباره معجزه‌ای که برای ارتش اسرائیل در جنگی نزدیک خزاعه (روستایی در نوار غزه) روی داد نیز سخن گفت و ادعا کرد که ابرهای پیروزی زمانی ظاهر شدند که ابری متراکم سربازان مجروح را از چشم دشمن پنهان داشت. وینتر این را نمونه‌ای از «مداخله الهی» برای پیروزی سربازانش در این نبرد عنوان کرد.
 
قدرت مقدس پروردگار؛ دستاویزی برای تبدیل ارتش اسرائیل به شبه‌نظامیان مذهبی -2
 
می‌توان موضوع مورد بحث را به این صورت خلاصه کرد که جریانی که به نام «خداوند اسرائیل» می‌جنگد، امروز با سرعتی شگفت‌انگیز به جایگاه تصمیم‌گیری در ارتش عبری رسیده است. اینان جنگ‌های خود را صرفاً دفاع از وطن موهوم خود نمی‌دانند، بلکه آن را نوعی فرمان مقدس الهی به حساب می‌آورند. در حالی که بسیاری از این افراد منکر آن نیستند که صهیونیسم سکولار نقش مهمی در ایجاد این سرزمین ایفا می‌کند، اما معتقدند که انگیزه سکولار با گذشت زمان دیگر کافی نیست.
 
به عبارت دیگر، می‌توان این تحول را به عنوان نوعی جهت‌گیری پسا صهیونیستی، منطبق با انقلاب «پسا‌ صهیونیسم» توصیف کرد؛ و در واقع ناسیونالیسم صهیونیستی هرگز نمی‌تواند در برابر آزمایش زمان مقاومت کند اگر یهودیان مذهبی آن را رهبری نکنند.
 
در پایان می‌توان گفت، عنوان «سربازان پروردگار» امروز راه را برای ایجاد دولت صهیونیست دقیقاً همانطور که آنها می‌خواستند هموار کرده است. آنها سرزمین فلسطین را نه تنها به عنوان وطنی برای یهودیان، بلکه به عنوان یک میراث الهی که از سوی خداوند برای قوم برگزیده خود تضمین شده است، می‌دانند.

ترجمه از فرشته صدیقی

انتهای پیام