شناسهٔ خبر: 70047310 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

برگی از یک زندگی درخشان

بر بزرگان و صاحبنظران تعلیم و تربیت معاصر پوشیده نیست که زنده‌یاد احمد صافی یکی از مفاخر خوشنام و پرجنب و جوش وزارت آموزش‌وپرورش و از با سابقه‌ترین و قدیمی‌ترین چهره‌هایی بود که در عین حال نوگرا و آگاه به مسائل جهان بود.

صاحب‌خبر -

قاسم صافی گلپایگانی - اطلاعات: 

بالای قضای رفته فرمانی نیست
چون درد اجل گرفت درمانی نیست
امروز که عهد توست نیکویی کن
کاین ده همه وقت از آن دهقانی نیست

اگرچه عمر و زمان برگشت‌ناپذیرند و زندگی محدودیت زمانی دارد و آدمی در هر مقام و جایگاهی که باشد درمی‌گذرد و مرگ، پای‌آویز انسان است و گریبان همه را خواهد فشرد و هیچ نیرویی نمی‌تواند آن را متوقف کند و به تعبیر فردوسی «ز مادر همه مرگ را زاده‌ایم»؛ اما به هر حال باورش دشوار است و بسیار تلخ و فرساینده که استاد فقید زنده‌یاد احمد صافی پس از نیم‌قرن تلاش در حوزه تعلیم و تربیت، ناگهان سحرگاه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۱،‌ صدایش استحکام و توانش را از دست می‌دهد و از میان ما پر می‌کشد و سرانجام در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا آرام می‌گیرد و به گفته استاد دکتر رضا داوری اردکانی «در زمانه‌ای که عشق به آموزش و پرورش و امثال این معانی افسانه شده‌است، درد و دریغ از فقدان آقای صافی بزرگ‌تر است.» و من پریشان‌تر و اندوهگینانه‌تر از آنم که بتوانم درباره خصوصیات و ویژگی‌های کم‌نظیر برادر به‌منظور تجلیل از وی که از بزرگان تعلیم و تربیت و اصحاب فضیلت بود، مطالبی به قلم آورم؛ ولکن وظیفه و مناسب می‌نماید که یاد او را در سالروز درگذشتش و به‌پاس حرمت یک عمر زحمات ستودنی و اخلاق نستوه که نمونه‌هایش در روزگار کنونی نادر است گرامی بدارم؛ باشد که ترویج فضیلت‌ها شود و در بقای سنت‌های حسنه و در شناساندن و نکوداشت بزرگان گذشته و تکریم از شخصیت آنان، وظیفه و حقی ادا شود.

بر بزرگان و صاحبنظران تعلیم و تربیت معاصر پوشیده نیست که زنده‌یاد احمد صافی یکی از مفاخر خوشنام و پرجنب و جوش وزارت آموزش‌وپرورش و از با سابقه‌ترین و قدیمی‌ترین چهره‌هایی بود که در عین حال نوگرا و آگاه به مسائل جهان بود.

او شخصیتی نیک‌سیرت، دانادل و آزادمنش داشت و در تمامی مراحل آموزشی از مرحله ابتدایی تا عالی‌ترین مرحله دانشگاهی در امر تدریس و پژوهش، برای موضوع اصلی آن که انسان‌سازی است و با رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و صنعتی و فنی و هنری پیوندی ناگسستنی دارد، دغدغه جدی داشت و به نیکی دریافته بود هر داوطلب در سطوح مختلف تحصیلی با چه نیازهای علمی و روحی مواجه است و چنین بود که خود نیز بر همین اساس، روحیات و نوشته‌ها و فعالیت‌های علمی و آموزشی خود را جهت می‌داد و به درجات خود، غنا می‌بخشید.

مرحوم صافی به‌واقع عمر پرثمرش را در عشق به پیشه شریف تعلیم و تربیت و اندیشه‌های نوع‌دوستانه و آرمان‌گرای انسانی گذاشته بود و به‌نحوی با تمرین و ممارست، ملکه خویش کرده بود تا جامع‌ترین و مانع‌ترین مراتب اخلاقی را با خانواده، دوستان، معاشران و به‌طور کلی با جامعه داشته باشد و با سیمای فرشتگان، زندگی و خدمت کند. او بیش از ۶۰ سال در سطوح مختلف از دبستان تا دبیر کلی شورای عالی آموزش‌وپرورش فعالیت ‌کرد و مسئولیت‌های معاونت آموزشی وزارت آموزش‌وپرورش، مدیرکل تربیت معلم و مشاور وزارت آموزش‌وپرورش را به‌عهده داشت و با عضویت در کمیسیون سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره، عضویت در شورای جامع آموزش و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان کشور و مسئولیت نشر چند مجله تعلیم و تربیت و تأسیس مرکز راهنمایی و مشاوره صبح امید و هزاران ساعت تدریس در دانشگاه‌ها و امور دیگر، خدمات ارزشمندی به جامعه تعلیم و تربیت عرضه کرد.

وی با بیانی‌ گیرا و لحنی شیوا و جذاب، عاشقانه در شغل معلمی و در صحنه تعلیم و تربیت معاصر کشور، اهتمام ورزید و منشأ خیر کثیر شد و به‌سبب این صفات و با دردمندی عمیق به تعلیم و تربیت و وفاداری به ارزش‌های دینی و اخلاق‌مداری و صداقت گفتار و زیست مطهر و تألیفات عدیده، به‌عنوان چهره ماندگار تعلیم و تربیت معاصر شناخته شد و تمبر اختصاصی یادبود توسط وزارت آموزش‌وپرورش به‌ نام او رونمایی شد و جوایز متعدد از جمله جایزه علمی استاد مرحوم دکتر علی‌محمد کاردان در دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و لوح تقدیر از دانشکده روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به او تقدیم شد.

آقای صافی شخصیتی وارسته، بسیار متواضع، پر انرژی و امیدوار و سخت‌کوش و به معنی دقیق کلمه، مؤمن بود و به‌عنوان معیار و الگوی فکری و اخلاقی برای آشنایان شناخته می‌شد. فتوت‌منشی و مناعت طبع و همراهی و همکاری در هر عرصه بدون چشمداشت، ابعاد شخصیتی وی را در جایگاه‌های مختلف شکل می‌داد. او به‌شدت از دروغ و غیبت و ریا، اجتناب می‌کرد و وجود گرامی فیاضش را بدون توقع و تظاهر، برای مخاطبانش، شاداب و شاد نگاه می‌داشت و از صمیم قلب و با سخاوتمندی با افراد دیدار می‌کرد و به‌واسطه اشرافی که در حیطه علوم انسانی و تعلیم و تربیت داشت و از مراوده بی‌تکلف برخوردار بود، دوستان پرشماری را مجذوب خود کرده‌بود.

آن روان‌شاد، ادب درس و ادب نفس را توأمان داشت و با شرف نسب و شرافت حسب بود و بسیاری از خصوصیات و خلقیات خاندان و به‌ویژه پدر را کسب کرده‌بود و از او شخصیتی متعادل، آرام، راستگو، سخی، امین، خوش‌محضر و مؤدب به مبادی ادب و آداب و خدمتگزار مردم بار آورده‌بود،  طوری که مشروعیت و حلیت در امور زندگی و معاشرت با مردم و در اشتغالات اداری و آموزشی و رازداری و بی‌آزاری و غنیمت‌دانستن وقت و صله‌رحم با خویشان و دیدار با بزرگان دین و دانش و نافع‌بودن در وی نهادینه شده بود و مظهر اصالت و بلندنظری و مهمان‌نوازی و تعقل نگریسته می‌شد.

مرحوم صافی معتقد بود آموزش‌وپرورش و آموزش عالی، بهداشت و درمان و آنچه به تعلیم و تربیت و سلامت جسم و جان و کرامت انسانی مربوط است، باید در اولویت سیاست و برنامه دولت باشد و از همین منظر، او محیط مدرسه و دانشگاه را که امر تربیت در آن صورت می‌گیرد، مکانی مقدس تلقی می‌کرد و به خیران مدرسه‌ساز و کانون‌های تعلیم و تربیت و مسئولان در ساخت و تهیه تجهیزات، توصیه‌ها و مشاوره می‌داد و متولیان را در راستای ارزش و اعتبار بخشیدن به معلمان و تکریم و تجلیل از شخصیت آنان و عنایت به آداب معلمی و متعلمی و اهمیت تربیت معلم و نقش و رسالت آنان، توجه می‌داد و سعی می‌کرد در همه حال، مؤثر واقع شود.

مخلص کلام آن که شخصیت انسانی مرحوم صافی نادر بود. صداقت در رفتار و احترام به حقوق دیگران فارغ از مباحث خودی و غیرخودی داشت و انصاف و ادب و سخن بیهوده نگفتن و از همه مهم‌تر، بیزاری از تملق‌گویی در روزگاری که ما به چنین بزرگمردانی نیازمندیم، از خصلت‌های بارز او بود و  در هر حال کردار نیک و گفتار نیک را با هم جمع داشت و دیدارش مایه فتوح بود و مجالست با او، مفرح روح.
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را                 تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید 

قاسم صافی گلپایگانی - اطلاعات: 

بالای قضای رفته فرمانی نیست
چون درد اجل گرفت درمانی نیست
امروز که عهد توست نیکویی کن
کاین ده همه وقت از آن دهقانی نیست

اگرچه عمر و زمان برگشت‌ناپذیرند و زندگی محدودیت زمانی دارد و آدمی در هر مقام و جایگاهی که باشد درمی‌گذرد و مرگ، پای‌آویز انسان است و گریبان همه را خواهد فشرد و هیچ نیرویی نمی‌تواند آن را متوقف کند و به تعبیر فردوسی «ز مادر همه مرگ را زاده‌ایم»؛ اما به هر حال باورش دشوار است و بسیار تلخ و فرساینده که استاد فقید زنده‌یاد احمد صافی پس از نیم‌قرن تلاش در حوزه تعلیم و تربیت، ناگهان سحرگاه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۱،‌ صدایش استحکام و توانش را از دست می‌دهد و از میان ما پر می‌کشد و سرانجام در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا آرام می‌گیرد و به گفته استاد دکتر رضا داوری اردکانی «در زمانه‌ای که عشق به آموزش و پرورش و امثال این معانی افسانه شده‌است، درد و دریغ از فقدان آقای صافی بزرگ‌تر است.» و من پریشان‌تر و اندوهگینانه‌تر از آنم که بتوانم درباره خصوصیات و ویژگی‌های کم‌نظیر برادر به‌منظور تجلیل از وی که از بزرگان تعلیم و تربیت و اصحاب فضیلت بود، مطالبی به قلم آورم؛ ولکن وظیفه و مناسب می‌نماید که یاد او را در سالروز درگذشتش و به‌پاس حرمت یک عمر زحمات ستودنی و اخلاق نستوه که نمونه‌هایش در روزگار کنونی نادر است گرامی بدارم؛ باشد که ترویج فضیلت‌ها شود و در بقای سنت‌های حسنه و در شناساندن و نکوداشت بزرگان گذشته و تکریم از شخصیت آنان، وظیفه و حقی ادا شود.

بر بزرگان و صاحبنظران تعلیم و تربیت معاصر پوشیده نیست که زنده‌یاد احمد صافی یکی از مفاخر خوشنام و پرجنب و جوش وزارت آموزش‌وپرورش و از با سابقه‌ترین و قدیمی‌ترین چهره‌هایی بود که در عین حال نوگرا و آگاه به مسائل جهان بود.

او شخصیتی نیک‌سیرت، دانادل و آزادمنش داشت و در تمامی مراحل آموزشی از مرحله ابتدایی تا عالی‌ترین مرحله دانشگاهی در امر تدریس و پژوهش، برای موضوع اصلی آن که انسان‌سازی است و با رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و صنعتی و فنی و هنری پیوندی ناگسستنی دارد، دغدغه جدی داشت و به نیکی دریافته بود هر داوطلب در سطوح مختلف تحصیلی با چه نیازهای علمی و روحی مواجه است و چنین بود که خود نیز بر همین اساس، روحیات و نوشته‌ها و فعالیت‌های علمی و آموزشی خود را جهت می‌داد و به درجات خود، غنا می‌بخشید.

مرحوم صافی به‌واقع عمر پرثمرش را در عشق به پیشه شریف تعلیم و تربیت و اندیشه‌های نوع‌دوستانه و آرمان‌گرای انسانی گذاشته بود و به‌نحوی با تمرین و ممارست، ملکه خویش کرده بود تا جامع‌ترین و مانع‌ترین مراتب اخلاقی را با خانواده، دوستان، معاشران و به‌طور کلی با جامعه داشته باشد و با سیمای فرشتگان، زندگی و خدمت کند. او بیش از ۶۰ سال در سطوح مختلف از دبستان تا دبیر کلی شورای عالی آموزش‌وپرورش فعالیت ‌کرد و مسئولیت‌های معاونت آموزشی وزارت آموزش‌وپرورش، مدیرکل تربیت معلم و مشاور وزارت آموزش‌وپرورش را به‌عهده داشت و با عضویت در کمیسیون سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره، عضویت در شورای جامع آموزش و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان کشور و مسئولیت نشر چند مجله تعلیم و تربیت و تأسیس مرکز راهنمایی و مشاوره صبح امید و هزاران ساعت تدریس در دانشگاه‌ها و امور دیگر، خدمات ارزشمندی به جامعه تعلیم و تربیت عرضه کرد.

وی با بیانی‌ گیرا و لحنی شیوا و جذاب، عاشقانه در شغل معلمی و در صحنه تعلیم و تربیت معاصر کشور، اهتمام ورزید و منشأ خیر کثیر شد و به‌سبب این صفات و با دردمندی عمیق به تعلیم و تربیت و وفاداری به ارزش‌های دینی و اخلاق‌مداری و صداقت گفتار و زیست مطهر و تألیفات عدیده، به‌عنوان چهره ماندگار تعلیم و تربیت معاصر شناخته شد و تمبر اختصاصی یادبود توسط وزارت آموزش‌وپرورش به‌ نام او رونمایی شد و جوایز متعدد از جمله جایزه علمی استاد مرحوم دکتر علی‌محمد کاردان در دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و لوح تقدیر از دانشکده روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به او تقدیم شد.

آقای صافی شخصیتی وارسته، بسیار متواضع، پر انرژی و امیدوار و سخت‌کوش و به معنی دقیق کلمه، مؤمن بود و به‌عنوان معیار و الگوی فکری و اخلاقی برای آشنایان شناخته می‌شد. فتوت‌منشی و مناعت طبع و همراهی و همکاری در هر عرصه بدون چشمداشت، ابعاد شخصیتی وی را در جایگاه‌های مختلف شکل می‌داد. او به‌شدت از دروغ و غیبت و ریا، اجتناب می‌کرد و وجود گرامی فیاضش را بدون توقع و تظاهر، برای مخاطبانش، شاداب و شاد نگاه می‌داشت و از صمیم قلب و با سخاوتمندی با افراد دیدار می‌کرد و به‌واسطه اشرافی که در حیطه علوم انسانی و تعلیم و تربیت داشت و از مراوده بی‌تکلف برخوردار بود، دوستان پرشماری را مجذوب خود کرده‌بود.

آن روان‌شاد، ادب درس و ادب نفس را توأمان داشت و با شرف نسب و شرافت حسب بود و بسیاری از خصوصیات و خلقیات خاندان و به‌ویژه پدر را کسب کرده‌بود و از او شخصیتی متعادل، آرام، راستگو، سخی، امین، خوش‌محضر و مؤدب به مبادی ادب و آداب و خدمتگزار مردم بار آورده‌بود،  طوری که مشروعیت و حلیت در امور زندگی و معاشرت با مردم و در اشتغالات اداری و آموزشی و رازداری و بی‌آزاری و غنیمت‌دانستن وقت و صله‌رحم با خویشان و دیدار با بزرگان دین و دانش و نافع‌بودن در وی نهادینه شده بود و مظهر اصالت و بلندنظری و مهمان‌نوازی و تعقل نگریسته می‌شد.

مرحوم صافی معتقد بود آموزش‌وپرورش و آموزش عالی، بهداشت و درمان و آنچه به تعلیم و تربیت و سلامت جسم و جان و کرامت انسانی مربوط است، باید در اولویت سیاست و برنامه دولت باشد و از همین منظر، او محیط مدرسه و دانشگاه را که امر تربیت در آن صورت می‌گیرد، مکانی مقدس تلقی می‌کرد و به خیران مدرسه‌ساز و کانون‌های تعلیم و تربیت و مسئولان در ساخت و تهیه تجهیزات، توصیه‌ها و مشاوره می‌داد و متولیان را در راستای ارزش و اعتبار بخشیدن به معلمان و تکریم و تجلیل از شخصیت آنان و عنایت به آداب معلمی و متعلمی و اهمیت تربیت معلم و نقش و رسالت آنان، توجه می‌داد و سعی می‌کرد در همه حال، مؤثر واقع شود.

مخلص کلام آن که شخصیت انسانی مرحوم صافی نادر بود. صداقت در رفتار و احترام به حقوق دیگران فارغ از مباحث خودی و غیرخودی داشت و انصاف و ادب و سخن بیهوده نگفتن و از همه مهم‌تر، بیزاری از تملق‌گویی در روزگاری که ما به چنین بزرگمردانی نیازمندیم، از خصلت‌های بارز او بود و  در هر حال کردار نیک و گفتار نیک را با هم جمع داشت و دیدارش مایه فتوح بود و مجالست با او، مفرح روح.
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را                 تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید