جوان آنلاین: کانال تلگرامی روی میز نوشت:
به نظر میرسد با ورود ترامپ به کاخ سفید مناطق استراتژیکی و ژئوپلیتیکی جهان درگیر پدیدهای به نام «جنگهای تاکتیکی» متعدد شوند. هدف اصلی این جنگهای تاکتیکی، مشغول نگه داشتن مناطق استراتژیک و ژئوپلیتیک و حاکم ساختن وضعیت بلاتکلیفی در این مناطق است.
ترامپ زمانی میتواند شعار "اول آمریکا"ی خود را محقق سازد که سلطه جهانی خود را بر تمام مناطق جغرافیایی خصوصا مناطق استراتژیک و با اهمیت ژئوپلیتیکی حفظ کند و این کار ممکن نیست الا با حضور نظامی آمریکا در آن مناطق.
آمریکا در تمام مناطق حساس با چالش بزرگی از طرف دولتهای مردمی یا مردم کشورهای مختلف برای اخراج از کشورها و مناطق خود مواجه است. وضعیتی که اگر آمریکا بخواهد به آن تن در دهد و قبول کند که از افغانستان تا عراق و سوریه تا خلیج فارس خارج شود، از مداخله در اوکراین و قفقاز با پوشش ناتو چشم پوشی کند و به مسائل دریای چین مداخله نکند بطور قطع به کشوری معمولی تبدیل میشود که نمیتواند اول باشد پس باید به هر قیمتی شده حضور خود را در مناطق استراتژیکی و ژئوپلیتیکی جهان حفظ کند و این حضور بدون حضور نظامی ممکن نخواهد شد.
راه کار حضور نظامی شعله ور ساختن جنگهای تاکتیکی است. جنگهای تاکتیکی، جنگهایی هستند که به نتیجه قطعی نمیرسند و فقط شعله جنگ را افروخته نگه میدارند تا از یک طرف کشورهای درگیر را تضعیف کنند و از طرف دیگر حضور خود را بر آن کشورها یا مناطق تحمیل کنند. جنگهای تاکتیکی نه پیروز میشوند و نه شکست میخورند چرا که در هر دو حالت پیروزی یا شکست، باید تصمیم سیاسی خاصی گرفته شود در حالی که قرار نیست هیچ تصمیمی گرفته شود.
آنچه در اوکراین میگذرد یک نمونه است؛ اوکراین نه میتواند در جنگ به اهداف اعلامی خود برسد و نه رها میشود تا تحت شرایطی با روسیه صلح کند. برای آمریکا و ناتو شعله ور بودن جنگی بی پایان مهم است. وقتی بلافاصله پس از توافق آتش بس بین لبنان و رژیم صهیونیستی حمله نظامی هیات تحریر شام به حلب شروع شده و جنگ در سوریه شعله ور میشود همان راهبرد آمریکایی تکثیر کردن جنگهای تاکتیکی است.
قبل از ادامه بحث اجازه دهید خبر مربوط به موضع شورای امنیت ملی آمریکا درباره شروع جنگ در سوریه را با هم مرور کنیم:
شان ساوت، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، شنبه ۱۰ آذر در بیانیهای گفت خودداری حکومت سوریه از وارد شدن به یک فرایند سیاسی برای حل بحران این کشور و اتکای آن به روسیه و جمهوری اسلامی، شرایط کنونی را در سوریه ایجاد کرده است.
کاخ سفید نقش آمریکا در درگیریهای کنونی سوریه را رد کرد و گفت: «در حملههای کنونی در سوریه که رهبری آن را سازمان تروریستی احرارشام به عهده دارد، آمریکا هیچ نقشی ندارد. آمریکا در کنار متحدان و شرکای خود خواستار کاهش تنشها، حفاظت از غیرنظامیان و اقلیتها و یافتن یک روند سیاسی معتبر برای پایان کامل جنگ داخلی در سوریه است.»
این بیانیه افزود آمریکا وضعیت کنونی در سوریه را از نزدیک رصد میکند و در ۴۸ ساعت اخیر در این زمینه با کشورهای منطقه در تماس بوده است. کسی که الفبای سیاست را خوانده باشد بخوبی پیام مستتر در این چند عبارت کوتاه را درک میکند. پیام این است آمریکا مسئولیت جنگ تروریستهای تحریر شام را نمیپذیرد ولی راه حل جنگ را در حضور خود در آن میداند! حضوری که بدون جنگ ممکن نیست.
بایدن در روزهای آخر حضورش در کاخ سفید هم شعله جنگ اوکراین را از طریق صدور مجوز حمله به روسیه از طریق موشکهای دوربرد را صادر میکند و هم بعد از حمایت کامل از جنایات جنگی اسرائیل شعله جنگ جدیدی را در سوریه روشن میسازد که دامنه این جنگ جدید در سوریه به عراق در شکل تحرک داعش و به ترکیه در شکل جریانات مسلحانه کردی گسترش یابد.
از زمانی که ترامپ انتخاب شد در افغانستان مباحث جدیدی در خصوص لغو شدن یا تجدید نظر در توافق دوحه مطرح میشود که این مساله در صورت جدیتر شدن پس از ورود ترامپ به کاخ سفید حتما آثار خاص خود را خواهد داشت. به نظر نمیرسد آمریکا و غرب از کنار ادعای خود در مورد حضور نیروهای نظامی کره شمالی در جنگ اوکراین به راحتی عبور کند و بر مسائل دریای چین و رشد قدرت نطامی چین چشم برهم نهند.
مسائل دریای سرخ و تسلط حوثیها بر باب المندب عرصه چالشی دیگری برای ایده اول امریکای ترامپ است و به همین طریق سایر موضوعات در مناطق مختلف جهان.
متاسفانه باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که ما در آینده نزدیک در منطقه خود با راهبرد آمریکایی شعله ور سازی جنگهای تاکتیکی روبرو هستیم و چارهای جز مقابله میدانی و دیپلماتیک با این راهبرد آمریکایی نداریم و اگر بتوانیم ظرفیتهای دیپلماتیک را در مقابله با این راهبرد شعله ور سازی جنگهای تاکتیکی افزایش دهیم و در کنار جبهه مقاومت جبهه کشورهای علاقمند به ثبات منطقه را متشکل و تقویت کنیم هزینه مقابله میدانی را به حداقل میرسانیم.