شناسهٔ خبر: 70029389 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

شهروند بررسی می‌کند؛ آسیب‌شناسی برنامه‌سازی کمدی به بهانه پخش مجموعه «جوکر»

کمدی های مبتذل

صاحب‌خبر -

  [ شهروند ]  فصل دوم برنامه «جوکر» با این که هم‌چنان بیشتر از دیگر برنامه‌های تولید شده در شبکه نمایش خانگی سروصدا و مخاطب داشته؛ اما در عین حال یکی از پرانتقادترین برنامه‌های تولید شده در تمام سالیان اخیر نیز بوده است. برنامه‌ای با تهیه‌کنندگی و اجرای احسان علیخانی که با الگوبرداری از یک رئالیتی‌شوی ژاپنی ساخته شده و روند حاکم بر آن هم به این صورت است که شماری از هنرمندان به‌خصوص کمدین‌های معروف در یک اتاق دربسته کنار هم گرد آمده و باید برای خنداندن یکدیگر رقابت کنند. با این حال چالش اصلی برنامه این‌جاست که خود این کمدین‌هایی که برای خنداندن بقیه تلاش می‌کنند، باید جلوی خنده خود را بگیرند و در غیر این‌صورت حذف خواهند شد! «جوکر» اما همان‌طور که گفته شد، به‌رغم مخاطبان و تماشاگران به‌نسبت پرشماری که داشته؛ اما آماج انتقادات و اعتراضات گوناگونی نیز قرار گرفته است- که بیشتر ناظر به سطح گاهی واقعا نازل شوخی‌هایی است که در برنامه به نمایش درمی‌آیند. شوخی‌هایی اغلب فی‌البداهه و بدون هیچ سناریوی قبلی که در اغلب قسمت‌ها باعث شده‌اند نه تنها تلاش‌های سازندگان برنامه برای رعایت یک سری استانداردهای تولیدی- از صحنه به‌نسبت پرخرج و پرطمطراق برنامه گرفته تا تلاش‌های محسوسی که برای جمع آوردن یک دوجین بازیگر محبوب در هر قسمت از برنامه به عمل آمده- ابتر و بی‌نتیجه بماند؛ بلکه تمام کمبودها و محدودیت‌ها و ناتوانی‌های کمدین‌های این سامان را هم عریان و عیان پیش چشم تماشاگران افشا می‌کند...


با این حال هم‌چنان پاشنه آشیل «جوکر» را می‌توان سطح گاهی واقعا نازل طنز حاکم بر آن عنوان کرد. موضوعی که از همان اولین روزهای انتشار این برنامه، چه در روزگار اجرای سیامک انصاری و چه حالا که احسان علیخانی سکان اجرای «جوکر» را در دست گرفته، از سوی منتقدین پرشماری- که حتی منتقدین گزیده‌کار و سخت‌گیری چون مجید اسلامی را هم شامل می‌شود- مورد اشاره قرار گرفته است. یادمان نرفته که بعد از انتشار چند قسمت آغازین «جوکر»، مجید اسلامی روزنامه‌نگار و منتقد سینمایی نوشته بود: «این شاید بدترین برنامه‌ طنزی‌ست که در این سال‌ها دیده‌ام. شاید تنها برنامه‌ای که می‌توانست سطح توقع آدم را آن‌قدر پایین بیاورد که به نسبت آن، تقریبا همه‌ استندآپ‌های «خندوانه» شاهکار جلوه کنند. [در واقع رویکرد کلی برنامه جوری است که حتی] بااستعدادهایی چون مهران غفوریان و سهیل مستجابیان (با خاطراتی که از داب‌اسمش‌هایش داشتیم) و حتی حاجی‌عبدالهی (و بازی خوبش در «پایتخت») و البته برخی دیگر را که انگار راه گم کرده‌اند، چنان در مرداب ادابازی، لودگی و لوس‌بازی فرو می‌برد که آدم در مقام بیننده خجالت می‌کشد. در کل؛ احسان علیخانی با تهیه این برنامه گام مهمی برداشته در به قهقرا بردن کمدی. حالا دیگر حتی از شر انتقادهای ملایم اجتماعی (مثلا در استندآپ‌ها هم) خلاص شده‌ایم و به دوران لودگی صرف بازگشته‌ایم. مبارک است».
این انتقادات را در ادامه منتقدانی دیگر هم پی گرفتند...

نکته ناراحت‌کننده در این میان این است که مشکل «جوکر» به خصوص در دومین فصلی که جلوی دوربین رفته، تنها مربوط به سطح طنز موجود در آن نیست. بلکه این برنامه از نوعی ابتذال آشکار هم رنج می‌برد- که خودش را در شوخی‌های بعضا سخیف و غیراخلاقی به رخ می‌کشد. شوخی‌هایی که البته در صورت رعایت قانون محدودیت سنی مخاطبان می‌توانست حساسیت زیادی ایجاد نکند. ولی توجه به این نکته که بیشتر تماشاگران «جوکر» نوجوانان و جوانان هستند، این نوع شوخی‌های اغلب جنسی و دوپهلو انتقادات و اعتراضات زیادی را موجب شده و حتی در مواردی آش چنان شور شده که در یکی از قسمت‌های برنامه صدای خود احسان علیخانی هم درآمد- و به شرکت‌کنندگان تذکر داد که کودکان هم این برنامه را می‌بینند و مواظب نوع شوخی‌های خود باشند. این رویکرد نیز یکی از مواردی بوده که در چند وقت اخیر از سوی منتقدین بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است. یکی از منتقدین این رویه کیوان کثیریان منتقد سینما بوده که در این زمینه با لحنی تند نوشته: «اگر اهل شنیدن شوخی‌های جنسی رکیک و لودگی‌های سطح پایین هستید، اگر دوست دارید با این‌جور شوخی‌های پایین تنه‌ای بخندید و گوشتان به شنیدن آن‌ها عادت دارد، حتما «جوکر» را ببینید».
احسان رشیدی روزنامه‌نگار سینمایی هم عقیده دارد که «برنامه «جوکر» در سنین کودک و نوجوان مخاطب پیدا کرده و این خطرناکه؛ چون بیشتر از شوخی‌های جنسی و رکیک برای خنده گرفتن از مخاطب استفاده می‌کنه، بدون اینکه محدودیت رده‌بندی سنی در آن لحاظ شود». افشین علیار هم نوشته که «در «جوکر» شوخی‌های جنسی رو از کف خیابون جمع کردن ریختن تو این برنامه به اصطلاح رئالیتی‌شو»!

فی‌البداهه بودن اغلب شوخی‌های «جوکر» از معضل دیگری نیز رونمایی می‌کند- که شاید ریشه بسیاری از معضلات سینمای کمدی این سامان نیز می‌تواند باشد.
در این واقعیت که شرکت‌کنندگان «جوکر» تاکنون شماری از بهترین کمدین‌های سینما و تلویزیون ایران بوده‌اند، تردیدی نیست (و در واقع جز نام‌هایی چون مهران مدیری، رضا عطاران و رامبد جوان، شاید هیچ کمدین شناخته‌شده دیگری را نتوان مثال زد که چه به عنوان شرکت‌کننده یا مهمان در این برنامه حضور نیافته باشد). این «بهترین کمدین‌های سینما و تلویزیون ایران» اما تاکنون در این چند ده قسمتی که منتشر شده، ناتوانی محض خودشان را در ساخت شوخی به بهترین وجهی به نمایش گذاشته‌اند و به خوبی این نکته را نشان داده‌اند که کمدین‌های به‌اصطلاح درجه‌یک ما بدون متن و فیلمنامه، چگونه در مقابل دوربین کپ می‌کنند و فلج می‌شوند و انگار جز خاطره‌گویی و لودگی کار دیگری ازشان برنمی‌آید. این را در شوخی‌های نچسب تمام قسمت‌های «جوکر» می‌توان دید: این‌که وقتی متنی در کار نباشد، این بازیگران- حتی کسانی مانند اکبر عبدی- جز کج‌وکوله کردن صورت و درآوردن اصوات ناهنجار و البته یک سری جوک اینستاگرامی سخیف، کار دیگری برای گرفتن خنده بلد نیستند، نمایشی طعنه‌آمیز از سطح نازل کمدی را در سینما و تلویزیون این سرزمین نمایش می‌دهد. در واقع «جوکر» به بهترین وجهی این واقعیت سردردآور را به نمایش می‌گذارد که کمدین‌های ما در آن زمان‌هایی که برای گرفتن کمترین خنده‌ای خودشان را به در و دیوار می‌زنند، چه‌قدر رقت‌انگیز جلوه می‌کنند- و این شاید مهم‌ترین و بهترین دستاورد «جوکر» باشد که سطح واقعی کمدی و طنز و البته تلقی کمدین‌های شناخته‌شده ما از این مقولات را آشکارا و بدون کمترین پرده‌پوشی به نمایش گذاشت!

پی‌نوشت: بیراه نیست اگر بگوییم که بهترین طراحی شوخی در تمام قسمت‌های «جوکر» را تاکنون در جدیدترین قسمت این برنامه از گلوریا هاردی دیده‌ایم. یک شوخی ساده، درباره دختری که می‌خواست با نواختن یک قطعه موسیقی رویای دیرینه پدربزرگ فقیدش را برآورده کند- که در ادامه هم دیدیم که چه پیش آمد و چه لحظاتی ایجاد شد. این شوخی شاید تمام چیزهایی را که شوخی‌های دیگر «جوکر» نداشتند و کمدین‌ها را ناچار به لودگی می‌کردند، یک‌جا در خود داشت- که مهم‌ترین‌هایش پی‌ریزی یک مقدمه فکرشده و در ادامه برداشت هوشمندانه از این مقدمه و تاکید بر تضاد گل‌درشتی بود که ایجاد می‌شد. گلوریا در ابتدا با لحنی حزین درباره پدربزرگ و رویایش می‌گفت و با روایت خاطراتی تماشاگرانش را به آستانه اشک و بغض می‌کشاند و در ادامه، بعد از این پیش‌درآمد اندوه‌بار، تماشاگران را با این توقع که قرار است موسیقی یک تحصیلکرده موسیقی را گوش دهند، میهمان یک سری اصوات نخراشیده می‌کرد. آموزنده‌تر از این اجرا، اما، اشاره به این واقعیت از سوی خود احسان علیخانی بود که انگار از ابتدا موافق این اجرا نبوده و آن را به قدر کافی کمدی نمی‌دانسته. واقعیتی که حکایت از تلقی خاص علیخانی- و بسیاری دیگر- از کمدی می‌کند و شاید بتواند از ضعف‌ها و کمبودهای «جوکر» و بسیاری دیگر از کمدی‌های سینما و تلویزیون رازگشایی کند!