جوان آنلاین: شاید بتوان سخن را از این نقطه آغاز کرد که در دوره پهلوی دوم، شاه همواره سیاستی دوگانه را در قبال رژیم اشغالگر قدس در پیش میگرفت. زمانی که در ظاهر برای احقاق حقوق فلسطینیها سخنرانی میکرد، در پشت پرده روابط گسترده اقتصادی با صهیونیستها داشت و هنگامی که کشورهای عربی به صورت متحد اسرائیل را تحریم کرده بودند، رژیم پهلوی نه تنها هرگز در تحریم نفتی اعراب شرکت نکرد، بلکه همواره بزرگترین فروشنده نفت به رژیم صهیونیستی بود و نفت پالایشگاه حیفا را تأمین میکرد! این دوگانگی حتی از چشم رسانههای اروپایی و امریکایی پنهان نماند و زمانی که شاه در پاسخ به سؤال خبرنگار کیهان درباره به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی گفت: شناسایی اسرائیل از طرف ایران امر تازهای نیست، نیویورک تایمز تیتر زد: «به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط ایران». به طور حتم میتوانیم یکی از دلایل اصلی رویارویی امام خمینی و علما با رژیم شاه را ارتباط با رژیم اشغالگر قدس بدانیم. چنانکه امام خمینی در مصاحبهای یکی از دلایل انقلابیون برای مقابله با شاه را کمک او به اسرائیل عنوان میکند. در سالهای اخیر سلطنتطلبان و رضا پهلوی تلاش کردند با تمسک به رژیم صهیونیستی که خود با بحرانهای زیادی مواجه است، بتوانند به رؤیای خود برای کسب قدرت در ایران دست یابند. در مقال پیشرو سعی بر آن است تا گوشهای از ارتباطات آنان مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. امید آنکه تاریخ پژوهان و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
ملاقات با «بی بی» در تل آویو
رضا پهلوی پس از آشوبهای موسوم به زن، زندگی، آزادی، در سال ۱۴۰۱ در ایران و کسب اعتماد به نفس کاذب و توهم سرنگونی جمهوری اسلامی، راهی تلآویو شد تا از کمک صهیونیستها به خود برای مقابله با جمهوری اسلامی مطمئن شود. گرچه جلسه دیدار او با نتانیاهو بدون تشریفات و احترامات معمول و در حاشیه مراسم هلوکاست برگزار شد، اما حامیانش اصرار داشتند او را نماینده سیاسی ملت ایران بدانند. چنانکه ربع پهلوی قبل از سفر به فلسطین اشغالی با انتشار بیانیهای اظهار کرد: «پیوند دیرین میان دو ملت ایران و اسرائیل میتواند دوباره برقرار شود....» وی بعد از ورودش به این سرزمین، در صفحه توئیتر خود نوشت: «از فرزندان کوروش تا فرزندان اسرائیل، ما این آینده را همراه یکدیگر و با دوستی خواهیم ساخت....»
ماحصل این سفر، اما نشان دیگری بر خودفروختگی او بود. چه اینکه در تاریخ ایران سابقه ندارد یک فرد مدعی پادشاهی به دیدار دشمن کشور رود و از او طلب قدرت و امکانات کند! هر چند بحران خِرد و تدبیر در فرزند شاه معدوم، مجال اندیشیدن به این مقولات را از او ستانده است!
تحقیر رضا پهلوی با نامه نمایندگان کنست
یک هفته پس از سفر ربع پهلوی به فلسطین اشغالی، نماینده کنست با تنظیم نامهای خطاب به الن کوهن وزیر خارجه اسرائیل، خواستار حمایت تل آویو از تجزیه و حمایت از تشکیل کشور خیالی آذربایجان جنوبی و تجزیه مناطق آذری نشین از خاک ایران شدند. انتشار این نامه، ضربه بزرگی به رئیس خودخوانده اپوزیسیون ایران یعنی رضا پهلوی بود و تلاش آنها برای ائتلاف با دشمن را نقش بر آب کرد! زیرا ترویج سیاست تجزیهطلبی از سوی اسرائیل، نوعی بدنامی و امتیاز منفی برای سلطنتطلبان محسوب شد، به طوریکه رضا پهلوی مجبور شد اعلام کند: من تمامیت ارضی ایران را قبول دارم و با تجزیه آن مخالفم! (شیره خورد و گفت شیرین است). باید توجه داشت که صدور این نامه از سوی نمایندگان کنست، نشان از بیاعتنایی کامل آنها به رضا پهلوی به عنوان ریاست «گروه همبستگی مهسا» بود. پس از انتشار این نامه و بازتابهای بسیار منفی آن ربع پهلوی مجبور به واکنش شد و این اقدام را «تعرض کلامی» به تمامیت ارضی ایران دانست و در توئیتی نوشت: «این اظهارات نابخردانه در تقابل کامل با مواضع رهبران و مقامات ارشد اسرائیل در دیدارهایی است که با آنها داشتم. امروز نگرانی خودم و هممیهنان را به اطلاع دوستانمان در اورشلیم رساندم!...»
دعوت از رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران!
با شروع طوفان الاقصی و حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم بیگناه غزه، در حالیکه میلیونها نفر در سراسر دنیا با حضور در خیابانها، جنگ وحشیانه اسرائیل را علیه فلسطینیان - که دهها هزار کشته برجا گذاشته است- محکوم کرده و خواستار صلح و عدالت شدهاند، ربع پهلوی با صدور بیانیهای حمایت خود را از رژیم کودککش و ظالم اسرائیل اعلام کرد و خواستار مقابله با ایران شد! او در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «فاکس نیوز» با انتقاد از رفتار غرب در مواجهه با ایران اظهار داشت: «راهحل نهایی و آن چیزی که من سالهاست توصیه کردهام، این است که اگر میخواهید برای این مسئله راهحل پیدا و سرطان را درمان کنید، باید چشم اختاپوس را کور کنید، نه اینکه فقط با بازوهای آن بجنگید....» این به اصطلاح اظهار نظر، به خوبی چهره حقیقی رضا پهلوی را که همواره سعی میکرد آن را پنهان کند، نمایان ساخت. تشویق امریکا و اسرائیل برای حمله به ایران و به خاک و خون کشیدن کشور و کشتن مردم تنها برای رسیدن به قدرت، آن هم در حالیکه سالهاست سیاستمداران غربی گزینه نظامی را برای مقابله با ایران از روی میز برداشتهاند، نمایانگر ذهنیت سیاه فرزند شاه مخلوع است. بینیاز از تذکار است که امریکا و حتی اسرائیل هرگز ریسک جنگ گسترده با ایران و حمله به کشورمان را نمیپذیرند، اما همچنان این توهم در ذهن ناتوان رضا پهلوی وجود دارد و بر آن اصرار میکند. عملکرد این روزهای دیکتاتورزاده پهلوی نشان میدهد، او سنت خانوادگی خود را کنار نگذاشته است و با تأسی از پدربزرگش که از سوی انگلیسیها روی کار آمد و پدرش که تثبیت دیکتاتوریاش را مدیون امریکاییها بود، خواهان احراز قدرت آماده توسط دولتهای خارجی است.
پس از عملیات وعده صادق یک در ۲۶ فروردین ۱۴۰۳، موجی از تلاشهای دیپلماتیک برای فرونشاندن تنشها و جلوگیری از وقوع جنگی منطقهای در جریان بود و به اصطلاح دولت اسرائیل را به خویشتنداری فرامیخواند. حتی واشینگتن نیز اعلام کرد از حمله احتمالی اسرائیل به ایران حمایت نخواهد کرد. در چنین شرایطی، رضا پهلوی در برنامه «پییرس مورگان بدون سانسور» روبهروی دوربین نشست و با اینکه از او خواسته شد تنها درباره حمله نظامی اسرائیل به مراکز راهبردی در ایران موضعگیری کند، از ضرورت «رژیمچینج» [تغییر رژیم]گفت! اصطلاحی که به طور خاص به مداخلههای نظامی قدرتهای غربی برای تغییر دولتها در کشورهایی همچون عراق، افغانستان، لیبی، سودان و... اشاره دارد و تداعی گر آن است. او در پاسخ به این پرسش که آیا تصور میکنید برای اسرائیل انجام حمله مستقیم به خاک ایران استراتژی هوشمندانهای است، کاری که اعضای راستتر کابینه میخواهند انجام دهند؟ گفت: «من نمیتوانم درباره اینکه چه تصمیم داخلیای در سطح کابینه گرفته میشود، گمانهزنی کنم، اما میدانم که رفت و برگشتهای زیادی بین کشورهای مختلف بوده که به حکومت اسرائیل مشورت میدهند. اما یک چیز را میتوانم با قطعیت بگویم: در نهایت، بیبی نتانیاهو، محمد بن سلمان و بسیاری دیگر در منطقه میدانند که ما نمیتوانیم فقط یک بار دیگر روی این تمرکز کنیم که چه میتواند اتفاق بیفتد و چه چیزی نمیتواند و اینکه آیا افزایش تنشها از کنترل خارج خواهد شد یا نه؟ فکر میکنم همه در منطقه میفهمند که تا وقتی این رژیم [جمهوری اسلامی]و ماهیتش، دائماً در منطقه آشوب و خرابی برای کشاندن آن به افراطیگری بیشتر و رادیکالیسم بیشتر و بیثباتی بیشتر و تهدیدهای بیشتر خلق میکند، نمیتوانیم به هیچ راهحل دیگری فکر کنیم، مگر راهحلی که فقط تابآوردن وضعیت موجود نباشد. ما باید به لحاظ استراتژیک شروع کنیم به اندیشیدن به فراتر از وضعیت موجود!...» او در واقع نه تنها حمله احتمالی نظامی را - که مجری به راست افراطی اسرائیل مرتبط کرد - نفی نکرد و خطرناک نشمرد که تلویحاً از آن حمایت هم کرد. از دیدگاه موجودی، چون او حمله اسرائیل و به طریق اولی ایالات متحده امریکا به ایران، نه تنها تجاوز به یکپارچگی سرزمینی و حاکمیت ملی نیست، بلکه نجاتبخش است و همچون معجزهای به یکباره همهچیز را از دل آتش جنگ به گلستان مبدل میکند!
ذوقزدگی از حمله رژیم صهیونیستی به ایران و توهم پادشاهی!
در ماههای اخیر، اما رضا پهلوی در محفلی و به شکلی عجیب به دفاع از اسرائیل پرداخته است! او با سخنرانی در شورای اسرائیلی- امریکایی در واشینگتن که از لابیهای مهم و کلیدی صهیونیستها در امریکاست، بار دیگر از جنایتهای اسرائیل در غزه و لبنان حمایت کرد و خواستار اتحاد اسرائیل و امریکا با خودش! برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران شد: «شما اگر صرفاً با حماس و حزبالله بجنگید، صرفاً دارید به حملات موضعی واکنش نشان میدهید و مردم شما هیچ وقت صلح را نخواهند دید...» و سپس آنها را دعوت به حمله و برخورد با ایران میکند: «زمان واکنش نشان دادن شما باید به پایان برسد و به ما اعتماد کنید. وقتی میگوییم جای هیچ مماشاتی با این رژیم (جمهوری اسلامی) نباید باشد، وقتش رسیده که بگوییم دیگر بس است!...» او نهتنها صهیونیستها را برای حمله به ایران تشویق میکند، بلکه در صفحه مجازی خود به آنها اطمینانخاطر میدهد که «میدانم شاید بترسید که تغییر رژیم در ایران با خود هرجومرج بیاورد. نترسید، ما اجازه نخواهیم داد پس از براندازی، خلأ قدرت و نابسامانی به وجود بیاید....» به دنبال نشر این متن، گیلا گاملیل مسئول اطلاعات دفتر نخستوزیری رژیم صهیونیستی نیز در صفحات مجازی خود از پیام رضا پهلوی حمایت کرد و نوشت: «اسرائیل در کنار مردم ایران و روز آزادی ایران دور نیست.» اسحاق هرتزوگ رئیسجمهور رژیم غاصب صهیونیستی هم از انتشار این پیامها حمایت کرد و در سالگرد ۷ اکتبر، خواستار «خیزش» مردم ایران و لبنان علیه جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت شد!
رضا پهلوی در حالی خود را نماینده مردم ایران معرفی میکند که در کمپینی که سال گذشته برای اعتباربخشی به او انجام شده بود، افراد و گروههای زیادی را در خارج و داخل کشور خریداری کرده بود تا از او حمایت کنند و با چندین بار نامنویسی در این پویش، خود را پرطرفدار و نماینده مردم در داخل کشور نشان داد، اما در نهایت با همه این تلاشها تنها ۵۰۴هزار نفر در این کمپین مشارکت کردند! مجموعه این رویکردهای جنگطلبانه رضا پهلوی و سلطنتطلبان به رغم تمامی بیوزنی، با انتقادهای گسترده ایرانیان و حتی اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران مواجه شد. برای نمونه شهرام همایون از فعالان اپوزیسیون به رویکرد جنگطلبانه رضا پهلوی اینگونه پاسخ میدهد: «این آقایانی که بر طبل جنگ میکوبند و به نوکر بیجیره و مواجب اسرائیل تبدیل شدهاند، باید به این سؤال پاسخ دهند که ارباب شما نتانیاهو، چگونه میخواهد به ایران حمله کند؟ واقعاً فکر نمیکردم که روزی وطنفروشی معنای وطندوستی بدهد.» حامد اسماعیلیون از فعالان سیاسی اپوزیسیون که در گذشته در ائتلاف علیه جمهوری اسلامی با رضا پهلوی همراه بود، در کنایهای به حمایت اخیر او از حمله رژیم صهیونیستی به ایران تأکید کرد: «حمایت از حمله نظامی دیگران به ایران، قضاوت بیرحمانه تاریخ را بهدنبال خواهد داشت....»
دروغهای «بی بی» از زبان یک خیالپرداز
رضا پهلوی این روزها فعالتر از گذشته، در جستوجوی رؤیاهای متوهمانه دست و پا میزند و حساب ویژهای روی حمله رژیم صهیونیستی به ایران باز کرده و با رفتن از شبکهای به شبکه دیگر، در حال عادیسازی حمله نظامی به سرزمین و مردم ایران است و میکوشد خود را بهعنوان «آلترناتیو» جمهوری اسلامی مطرح کند. او به بازوی فارسیزبان نتانیاهو تبدیل شده است! چنانکه بعد از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، به جای محکوم کردن حمله به خاک ایران و نقض تمامیت ارضی کشور مدعی شد که پدافند هوایی ایران خوب عمل نکرده است و همراستا با رژیم صهیونیستی به پروپاگاندای تضعیف ارتش و نیروهای نظامی ایران پیوست.
او همسو با رژیم صهیونیستی و در حالی این ادعا را مطرح میکند که به اذعان بسیاری از کارشناسان نظامی، سیاسی و اطلاعاتی، پدافند هوایی ایران عملکرد بسیار خوبی در این حمله داشته است و رضا پهلوی، صرفاً قصد دارد قدرت رژیم کودککش صهیونی را بزرگنمایی کند. از جمله افرادی که بعد از این حمله به اظهارنظر در مورد عملکرد نظامی ایران پرداخت، آلستر کروک دیپلمات و مأمور سابق mi۶ انگلیس است. او در این باره گفت: «هواپیماهای اسرائیلی که قرار بود در مرحله اول با موشکهای دوربرد پدافند هوایی را منهدم کنند، حتی به ۷۰ یا ۱۰۰ کیلومتری مرزهای ایران هم نرسیدند! پس چه اتفاقی افتاد؟ به نظر میرسد که اول از همه آنها از سوی یک سیستم دفاع موشکی دیگر قفل شده بودند و از ادامه دادن ترسیدند و سپس حمله را کنسل و موشکهای دوربرد خود را شلیک کردند....» عبدالرحمن الفرا تحلیلگر سیاسی شبکه الحوار نیز عملکرد پدافند هوایی ایران را خوب توصیف میکند و میگوید: «پدافند ایران به رغم اینکه شلیک از بیرون مرزها انجام شده بود، بسیار خوب عمل کرد و موفقیت بالایی داشت. برخلاف اتفاقی که در اسرائیل روی داد....» ژنرال مکنزی فرمانده سابق سنتکام در گفتگو با CNN نیز حمله اسرائیل به ایران را بسیار شرم آور میداند و میگوید: «من بارها حتی در زمان فرماندهی در سنتکام به اسرائیلیها گفته بودم که آسمان ایران قابل نفوذ نیست و بهترین راه برای ضربه به ایران، ایجاد نابسامانی داخلی و ترور است.» در این بین صهیونیستهایی مانند تالی گتلیو که عضو کنست و همحزبی نتانیاهوست، در صفحه شخصی خود در مورد حمله رژیم صهیونیستی این طور اظهارنظر میکند: «این نوع حمله به ایران مایه تأسف است. ایران یا حمله موشکی به تمام خاک ما، ما را ساکت کرد....» فواز جرجس استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن در گفتگو با بیبیسی عنوان کرد: «رسانههای اسرائیلی، حمله اسرائیل را به تمسخر گرفتهاند! اسرائیلیها (فرماندهان نظامی و نتانیاهو) میگویند این حمله دقیق، ویرانگر و مرگبار بوده است! این روایتی است که دوست دارند به خورد ما بدهند. این در حالی است که اسرائیل، یکی از بزرگترین نیروهای هوایی دنیا را - که امریکا در اختیارش گذاشته - دارد. من شکی ندارم که اسرائیل قادر بود، دقیقاً خسارتهای بسیار مهمی را به اهداف نظامی ایران وارد کند، اما به نظر میآید پدافند هوایی ایران خوب عمل کرد....»
کلام آخر
چشم بستن سلطنتطلبان بر واقعهای مانند پوریم که در آن دهها هزار ایرانی به فرمان مردخای و استر در دوره خشایارشاه کشته شدند، بیتوجهی آنان به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران را نشان میدهد و بر عدم وطندوستی آنها صحه میگذارد. با این همه باید توجه داشت، علت عدم اعتماد و اعتنای رژیم صهیونیستی به شخصی مانند رضا پهلوی و سلطنتطلبان را باید در جای دیگری جستوجو کرد. لازم به ذکر است پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا منجر به خشنودی سلطنتطلبان شده است. چنانکه رضا پهلوی در ۱۶ آبان در شبکه اجتماعی «ایکس»، خطاب به ترامپ نوشت: «اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخساز شوید!...»
با این همه جای این پرسش است که چرا رضا پهلوی و سلطنتطلبان از جنگ استقبال میکنند؟ چون آنها به این نتیجه رسیدهاند که جریان سلطنتطلب، فاقد توان برپایی انقلاب در ایران است. اواخر شهریور ۱۴۰۲، رضا پهلوی برای اولین بار صریحاً فراخوان داد و مردم را به حضور در خیابانها دعوت کرد، ولی کسی به فراخوان او توجهی نکرد و خیابانها خلوت ماند. پس از فروپاشی ائتلاف ربع پهلوی با افرادی مانند حامد اسماعیلیون، شیرین عبادی و مسیح علینژاد، انتقادها از او و طرفدارانش به شدت بالا گرفت. آنها به خوبی متوجه شدند که قدرت بسیج سیاسی ندارند و نمیتوانند انقلاب کنند. از این گذشته اگر در ایران انقلاب هم شود، با انبوهی از چهرههای معتبر داخلی و خارجی مواجه خواهند شد که به شدت مخالف احیای سلطنت در ایرانند، بنابراین امیدشان به حمله نظامی ممکنالوقوع رژیم صهیونیستی به ایران است تا از این طریق راه به قدرت رسیدن مجدد خاندان پهلوی در ایران هموار شود. با این همه حقیقت این است که حتی اگر جنگی هم صورت گیرد، بعید است شخص رضا پهلوی جرئت کند وارد ایران شود! این موضعگیریها نشان میدهد برای سلطنتطلبان، نه وطن و کشور محلی از اعراب دارد و نه مردم آن. مواضع آنان و رسانههایشان در حمایت از رژیم اشغالگر قدس از سال گذشته تاکنون نشان میدهد هدایت آنها برای تجزیه و ایجاد ناامنی در ایران با پول پاشی و حمایت رسانهای اسرائیل صورت میگیرد و آنان، رسماً به عمله و کارگشای نتانیاهو مبدل شدهاند. این امر به خودی خود، جایی برای آنان در افکار عمومی باقی نخواهد نهاد.