جوان آنلاین: در میان سیل عظیمی از فیلمهای شبهکمدی که میتوانیم آنها را مبتذل و سخیف بدانیم، اما فیلم «هفتاد سی» اولین اثر سینمایی بهرام افشاری، اثری است که قصه دارد و بسترسازی درست و به قاعدهای از کمدی کردهاست. افشاری به هیچوجه سعی نکرده که به ابتذالگرایی برسد قصهاش اگر چه تا حدی تکراری به نظر میرسد، اما کمدی ژانر مهمی در روایت کردن مسائل است؛ موضوعی مانند فقر و تنگدستی در «هفتاد سی» با کمدی توأمان شدهاست و این نکته میتواند برای اولین فیلم افشاری مهم باشد، افشاری نخواسته که فقط یک کمدی بسازد و مخاطبش را بخنداند به همین جهت «هفتاد سی» در موازات کمدی بودن حرف جدی و دراماتیکی میزند، آدمهای فقیری که در یک گاراژ کنار هم زندگی میکنند و نیاز به یک زندگی معمولی دارند، اما فقیر و بیپولند، در وهله نخست تیپها یا شخصیتهای به وجود آمده همراه با کمدی موقعیت و کلامی به دور از مسائل جنسی و اروتیک مخاطب را میخنداند، به طوری که تیپ و لهجه افشاری و هوتن شکیبا میتواند از مخاطب خنده بگیرد، حتی شوخیهای کلامی که میان آدمهای فیلم رد و بدل میشود، میتواند مخاطب را بخنداند. در «هفتاد سی» شکل داستان و رخدادها کمدی میآفریند با اینکه جهان فیلم اساساً سعی دارد قصهای جدی را بیان کند، اما کمدی که افشاری آن را در فیلم پدید آوردهاست، جلوی تلخ بودن بحران فقر آدمهای فیلم را میگیرد، کمدی کار خودش را میکند، اما در این میان بخش جدی قصه و چالشی که رخ میدهد میتواند تأثیرگذار هم باشد. افشاری میان کمدی و ایجاد بحران تراژدی یک بالانسی به وجود آوردهاست، به طوری که نه کمدی کم میآورد و نه تراژدی شدن قصه در مقطعهای مختلف شکل روایت را تلخ میکند، دیالوگهای پینگپنگی میان شخصیتها کمدی ساختهاست و این نشان میدهد «هفتاد سی» با یک فیلمنامه تا حدی منسجم ساخته شده، اما اگر بخواهیم که در فیلمنامه متمرکز شویم، شخصیتها به خوبی معرفی نمیشوند؛ یعنی ارتباطها تا میانههای فیلم در ابهام میماند، از سوی دیگر سه آدم اضافی در فیلم است که اساساً کارکردی ندارند، مانند خواهر پرویز که در حرف زدن ناتوان است یا برادر زن برات که بودن او در فیلم متقاعدکننده نیست یا پسر جوان برات که از او هیچ استفادهای نمیشود، دعوای ابتدای فیلم رها میشود یا اضافه کنید که کارگردان مشخص نمیکند که چند خانواده به چه علت کنار هم قرار گرفتهاند. برات از کارش اخراج شده، اما پرویز کار و زندگیاش معلوم نیست یا یعقوب در اول فیلم با مفتول کار هنری میکند، اما به یکباره رها میشود، موضوع عجیب این است که خاتون در جریان مسئله برنده شدن یعقوب است و نمیداند که پرویز یا برات تلاش میکنند تا یعقوب نمیرد تا ۳۰ میلیارد را تحویل بگیرد، اما چرا خاتون با اینکه میداند پرویز و برات پولی ندارند، دلش عروسی یا ماه عسل میخواهد؟ این موضوع به هیچوجه نمیتواند منطقی باشد، چراکه همین خواستههای اوست که بحران را بیشتر میکند.
قصه دیر شروع میشود با اینکه ۳۰ دقیقه اول بار کمدی دارد و میتواند مخاطب را بخنداند، اما برنده شدن یعقوب در قرعهکشی میتوانست زودتر اتفاق بیفتد یا اینکه عشقی پنهانی و قبلی میان یعقوب و خاتون باشد تا وقت فیلم تلف نشود، ایده فیلم خوب است، کمدی و تراژدی در کنار هم قرار گرفته و ایده فقط به درستی روایت میشود. ترسیم افشاری از فقر درست بوده و او نخواسته که آدمهای فقیر را تحقیرآمیز نگاه کند، اما افشاری میتوانست از دل این کمدی و بسترسازی تراژدی به یک قصه منسجمتر برسد. تمامی بازیگران فیلم یکدست بازی کردهاند، اما نکته مهم زوج شکیبا و افشاری است که در این فیلم جواب دادهاست. اگر چه «هفتاد سی» ضعفهایی در متن و اجرا دارد، اما برای فیلم اول بهرام افشاری اثری قابلقبول است.
«هفتاد سی» تعادل میان کمدی و تراژدی
در میان سیل عظیمی از فیلمهای شبهکمدی که میتوانیم آنها را مبتذل و سخیف بدانیم، اما فیلم «هفتاد سی» اولین اثر سینمایی بهرام افشاری، اثری است که قصه دارد و بسترسازی درست و به قاعدهای از کمدی کردهاست
صاحبخبر -
∎