شناسهٔ خبر: 70018067 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

در میزگرد علمی «الهیات برای کودک» مطرح شد:

توجه به زیست افراد؛ لازمه جریان‌سازی دینی

اصفهان - استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه طرح مباحث دینی برای رسیدن به جریان‌سازی باید با در نظر گرفتن زیست افراد باشد، اظهار کرد: لازم است کار الهیات برای کودکان بر اساس مخاطب و همچنین یک بازخوانی جدی در زمینه دینی برای مربیان و طلاب باشد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار جوان آنلاین به نقل از  روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، میزگرد علمی حضوری و برخط «الهیات برای کودک» با حضور اساتید حوزه و دانشگاه؛ محمد مهدی احمدی فراز، پژوهشگر در حوزه سلامت معنوی و دعا، یزدان رضوانی، استاد حوزه و دانشگاه، فاطمه سادات مرتضوی، پژوهشگر در حوزه آموزش تفکر به کودکان و محمدمهدی جندقیان، مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی از سوی معاونت پژوهشی مدرسه تخصصی مجتهده امین(ره) با همکاری  مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در پایان مهرماه برگزار شد.

 جندقیان در ابتدای این نشست با طرح این مسئله که الهیات برای کودک چیست، اظهار کرد: نخست باید یک تمایزی را میان الهیات کودک و الهیات برای کودک قرار دهیم. سال‌ها پیش من در دبیرخانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان بودم و بخشی از کار ارزیابی آثار را بر عهده داشتم. بالغ بر ۵٠ فیلم که از فیلم‌سازان بومی اصفهان بود، وارد شد که ادعا داشتند این فیلم‌ها برای کودک است.

وی ادامه داد: وقتی آثار را بررسی کردیم، دوسوم آثار برای کودک نبود؛ گرچه مشکلات کودک، روابط والدین و کودک و دغدغه‌ها را به تصویر می‌کشید، ولی فیلمی نبود که ما بتوانیم آن را به کودک هم نمایش بدهیم. من این دغدغه را در گزارش پایانی خودم به مسئولین جشنواره ارائه دادم که مورد توجه قرار گرفت و به این فکر افتادند که واقعاً چه باید کرد؟

جندقیان با اشاره به اینکه ضرورت الهیات برای کودک یک امر بایسته به نظر می‌رسد، گفت: اگر قبول داشته باشیم که الهیات در واقع یکی از نیازهای بشر و انسان در سنین گوناگون زندگی او است؛ این فرزند، کودک و طفل باید پیش از ورود به دوره بزرگسالی مانند هر مسئله دیگری تعلیم ببیند و آماده شود.

وی از منظر عقلی هم الهیات برای کودک را توصیه‌ای دانست که هم در سنن پیش از اسلام و تشیع و هم در سنت اسلام و تشیع مورد تأکید قرار گرفته است و افزود: حضرت امام صادق(ع) هم  در سخنی می‌فرمایند که ؛«به فکر تعلیم الهیات برای کودکان باشید، اگر شما این کار را نکردید و این پیش‌دستی را نداشتید؛ مطمئن باشید که جریان‌های فکری رقیب و احیاناً دشمنان مذهبی و دینی شما، این سوء استفاده را انجام می‌دهند و کودکان شما را به تعبیری می‌ربایند.»

 مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی اظهار کرد: در کنار این مسئله، آسیب‌ها و حواشی هم مطرح می‌شود که خیلی از ما در واقع به خاطر آن‌ها از اینکه زود دست به کار شویم یا چنین سازوکاری را فراهم کنیم، غفلت می‌ورزیم و آن موضوع، خطر تعالیم غلط است.

وی ادامه داد: گاهی شاهد هستیم که حتی دوستان، مربیان و اساتیدی که  با کودکان سروکار دارند؛ بسیاری از آموزه‌هایی را که یاد گرفتند، چه بسا اشتباه است یا حتی اگر درست هم باشند، در انتقالش به کودکان دچار یک اشتباه و اشکال جدی شده‌اند.

جندقیان مخاطره بعدی را سطحی‌نگری یا غلبه روحیه تعبدی و به نوعی افراطی‌گری دینی در کودکان دانست و تصریح کرد: ما امروز در بسیاری از سیستم‌های مذهبی یهودی، مسیحی و حتی اسلامی به طور جدی با گروه‌های گوناگون سلفی در آفریقا تا آسیا، آسیای شرقی و حتی ایران مواجهیم که کودکان پنج الی شش سال را طی چهار سال تحت تعلیم بسیار فشرده و سخت قرار می‌دهند که ماحصل آن‌ها تولید یک سری گروه‌های به شدت افراطی است. اما باید به بررسی راهکارها بپردازیم.

وی گفت: از ملزومات پذیرش کار فکری برای کودکان در جهت رسیدن به معرفت یقینی مطابق با واقعیت موجود هم این است که بایدآن‌ها به خداشناسی برسند و لازمه دستیابی به این نقطه، باور این است که واقعیتی بیرون از ذهن، وجود دارد. یعنی خدا، خدای ذهن من، شما و ایشان نیست.

مرتضوی در ادامه این نشست با بیان اینکه حقیقت این است که به فرزندان ما تفکر و اندیشیدن آموخته نشده است، اظهار کرد: من این موضوع را به مثابه یک ایراد بنیادی و اساسی یافتم. از این حیث که کودک نتوانسته با چالش‌های درونی خویش علی‌الخصوص در حوزه دینداری و دین‌مداری که فلسفه زیستن نوع بشر را مطرح می‌کند، کنار بیاید و از سویی نیز به بایستی‌هایی که در یک جامعه دینی می‌تواند وجود داشته باشد، نرسیده است.

وی با اشاره به اینکه کار در حوزه الهیات یا الهیات برای کودکان نخست باید از حیث مبنا روشن باشد،  افزود: یعنی باید خیلی زیربنایی‌تر از چیزی که تاکنون فکر شده در این مسئله تأمل کنیم. مربی به تعبیر عام که به صورت جزئی‌تر شامل؛ والد، استاد دانشگاه، معلم  یا مربی یک موقعیت نامحسوسی که کودک در آن قرار می‌گیرد و.... است، بخش صاحب اراده‌ای به شمار می‌رود که در تربیت تأثیر می‌گذارد. پس باید ساخته شود و آرمانش در وهله اول برای  ساخت دین‌مدارانه زندگی کودک روشن باشد.

مرتضوی موضوع خود را «آرمان الهیات برای کودکان در نگاه منطق اسلامی» معرفی کرد و گفت: مطالعات من با نگاه ویژه صدرایی همراه بوده است و نگاه صدایی، نگاه جامعی به شمار می‌رود؛ چرا که از متون اسلامی، قرآن، روایات، متون فقهی و کلامی منفصل نیست و نوعی فهم نسبت به این متون به ما خواهد داد.

وی جمله‌ای را یادآور شد که حداقل حاصل از ۱۲ سال پژوهش او محسوب می‌شود و توضیح داد: «آرمان» در آموزش تفکر به کودکان از منظر منطق و با تکیه بر فهم فلسفی، تلاش برای دست یافتن به معرفت یقینی مطابق با واقعیت موجود است. یعنی من وقتی می‌توانم به یک تربیت توحیدی دست پیدا کنم که به نحوی فکر کردن را به کودک بیاموزم تا یک اشتیاقی برای تلاش، جهت یافت حقیقت در او ایجاد شود. 

این پژوهشگر در حوزه آموزش تفکر به کودکان  با طرح این پرسش که تفکر چیست، ادامه داد: حرکت ذهن از پرسش، یعنی آن بخش مجهول به گنجینه‌های پاسخ در ذهن یا حاصل از جستجو را تفکر می‌گوییم. ممکن است کودک با پرسشی روبه‌رو شود که چیزهایی راجع به آن می‌داند. برای مثال از هم‌سالان خود راجع به مسائل دینی چیزهایی شنیده است یا امکان دارد که هیچ پاسخ آماده‌ای راجع به مجهول در ذهن نداشته باشد.

وی با بیان اینکه کودک به پاسخی می‌رسد که مکن است صحیح یا اشتباه باشد، اظهار کرد: حواسمان باشد که آرمان این است که مدام برای اینکه خودمان را به جواب دقیق‌تر و صحیح‌تر برسانیم، تحریک شویم. به علاوه انتخاب، حدس است. در دیدگاه صدرایی، همین مرحله یک آغاز است. این که من کدام اطلاعات را انتخاب می‌کنم، بستگی به زمینه وجودی من دارد. من چه کودک و چه بزرگسال باشم، انتخابم می‌تواند از طریق الهام یا از طریق وسواس باشد. الهام، جنبه رحمانی دارد و در زمینه نفسانی پاک اتفاق می‌افتد و وسواس، جنبه شیطانی دارد. 

مرتضوی با توضیح اینکه ما یک الهیات به معنای عام داریم که معنی هستی‌شناسی دارد و یک الهیات به معنای خاص داریم که معنای توحید دارد، گفت: حالا ما می‌خواهیم به کودکان هستی‌شناسی آموزش بدهیم یا الهیات به معنای توحید؟ هدف ما برای کودک باید همان توحید باشد. اما چگونه باید به این نقطه برسیم؟ باید هستی‌شناسی را برای متخصص و بعد هم برای مربی دقیقاً جا بیندازیم. مهارتی هم جهت انتقال  این هستی‌شناسی به تربیت توحیدی ایجاد کنیم و سپس به سراغ بحث توحید بیاییم.