حاصل این تلاش تقریبا ۷۰ساله، بازی درسریالها وفیلمهای خاطرهانگیز وماندگاری از جمله امیرکبیر،عطر گل یاس، آیینه، سایه همسایه، شیرسنگی و یه حبه قند وخلق کاراکترهایی مانند مادام سریال امیرکبیر، زرینتاج عطر گل یاس و زندایی یه حبه قند است. فضلاللهی همچنین در تلویزیون دوبلورسومیکو درمجموعه سالهای دورازخانه(اوشین)، جیران سریال هزاردستان، راوی و مادربزرگ انیمیشن محبوب بامزی بوده وهمچنین سالها در برنامههای مختلف رادیو گویندگی کرده است.بهانه این گفتوگو با شمسی فضلاللهی سالروز تولد او وورودش به هشتادوچهارمین سال زندگیاش است.این هنرمند پیشکسوت چندسالی میشود که بهخاطرمشکلات جسمانی از بازیگری فاصله گرفته امابرنامه هفتگیاش دررادیو ایران باعنوان«فرهنگ مردم»راهمچنان اجرا میکندوچند سالی هم درتلاش است تا شاهنامه فردوسی راازنظم به نثر درآورد وباصدای خاص و لطیفش اجرا و منتشر کند.
امروز روز تولد شماست و وارد هشتادوچهارمین سال زندگیتان میشوید. اگر نگاهی به گذشته داشته باشید از راهی که در عرصه هنر پیمودهاید، راضی هستید و اگر امکان شروع مجدد داشته باشید دوباره همین مسیر را انتخاب میکنید؟
کار هنری کردن خیلی سخت ومشکل است.گاهی فرصت کارکردن راداری وخیلی وقتهاهم بیکارهستی.پیش میآیدبا کارگردانی کار میکنی که ناوارد است یا بازیگرانی در پروژه حضور دارند که کاربلد نیستند. دوست داشتم کار ما قانونمندتر بود تا لذت بیشتری میبردیم. به هر حال، ما در این سالها زحمت زیادی کشیدهایم و خیلی اذیت شدهایم. ازهمان ابتدا که وارد کار نمایش شدم مرحوم مصطفی اسکویی از سختی کار میگفت. خوبی کار ما این است که در قالب قصه، حرف دل مردم را میزند.
آخرین حضورتان در تلویزیون به سریال بوی باران بازمیگردد. چرا اینقدر کمکار شدهاید؟
شرایط جسمیام اجازه کار سخت وطولانی رانمیدهد. قلبم فنر دارد و توان کارکردن بلندمدت را ندارم. البته اگر نقشی را دوست داشته باشم و زمان زیادی هم طلب نکند، حتما میپذیرم؛ مثل سریال دفتر یادداشت که سال گذشته بازی کردم و از شبکه نمایش خانگی پخش شد. سریال دفتر یادداشت که سال گذشته بازی کردم و ازشبکه خانگی پخش شد، در آن نقش کوتاهی داشتم اما برایم جذاب بود و از نتیجه کار راضی هستم، البته جوانان هم باید فرصت بازیکردن داشته باشند.
روزهایتان را چگونه میگذرانید؟
اززمان شیوع کرونا شروع کردم به نثر درآوردن شاهنامه فردوسی. گاهی جوانانی را میدیدم که میگفتند شاهنامه نفیس از پدربزرگشان به آنها رسیده اما شعر را دوست ندارندوحوصله و فرصت خواندن هم ندارند. از همانجا به ذهنم رسید که شاهنامه را به نثر دربیاورم و با صدای خودم بخوانم. همزمان با کرونا آغاز کردم و تا به امروز بخشهایی از شاهنامه را با صدای خودم در صفحات شخصیام در فضای مجازی بارگذاری کردهام. علاوه بر این، سالهاست که برنامه فرهنگ مردم رادیو ایران را دارم که هر هفته جمعهها پخش میشود. این برنامه ۶۰سال است که روی آنتن میرود و از فرهنگ، هنر، زبان، کتاب، آداب، رسوم و سنتهای مردم سخن میگوید.
پس خودتان دست به قلم هم هستید؟
بله، نمایشنامه برای رادیو زیاد نوشتهام که بسیاری از آنها اجرا هم شده، اما فرصت چاپ کردنشان را بهدست نیاوردهام.
تقریبا به مدت هفت دهه است که در حوزههای مختلف هنری از جمله بازیگری، گویندگی و دوبلوری فعالیت دارید. کدامیک از این حوزهها برای خودتان جذابیت بیشتری داشته و در اولویت بوده است؟
فرقی نمیکند. همه برایم جذاب هستند و دوستشان دارم. در هر کاری که بودهام حتما دوستش داشتهام، البته نمایش رادیویی حالوهوای مخصوص به خودش را دارد.
شما در سریالهای تلویزیونی خاطرهانگیز و ماندگاری مانند امیرکبیر، عطر گل یاس، آیینه، سایه همسایه و... بازی داشتهاید. سریال محبوب خودتان کدام است؟
اگر بازیگر در سریال بدی بازی کرده باشد، هیچوقت مطرح نمیشود و اگر خودش کاررادوست نداشته باشد، مخاطب هم دوست نخواهد داشت. بازیگری یک تفاوت اساسی با کارگردانی و نویسندگی دارد؛ بازیگر انتخاب میشود. حالا گاهی شانس میآورد و خداوند همراهش است و نقش خوب پیشنهاد میشود که هم خودش از کارش لذت میبرد و هم مردم. وقتی برای بازی در فیلم شیر سنگی به چهارمحالوبختیاری رفتیم، زیبایی کوهها و دشتها خیلی برایم دیدنی بود، تا جاییکه خواهش کردم و بچههایم را هم با خودم بردم. خود فیلم هم که خیلی زیبا بود، مخصوصا سکانسهای آخر. به هر حال، چون همه کارهایم را با علاقه انجام دادهام، خیلی دشوار است که بخواهم یکی را انتخاب کنم.
یکی از بازیهای ماندگارتان به سریال عطر گل یاس بازمیگردد که نقش خانم تاج را بازی میکردید.
بله، وقتی عطر گل یاس پخش شد، مردم میگفتند؛ خانم! بهخاطر پایان زیبای سریال شما خیلیها با هم آشتی کردند. جالب اینکه رابطه من با یکی از اقوام که شکرآب بود هم بعد از این سریال،به آشتی ختم شد. این سریال تأثیر خیلی خوبی بر جامعه گذاشت و اگر مجددا پخش شود، حتما تماشایش میکنم.
یکی دیگر از آثار ماندگارتان در سریال امیرکبیر و با نقش مادام رقم خورد. این شخصیت لهجه خاصی داشت.
لهجه مادام خیلی سخت شکل گرفت. تا آنزمان معمولا چنین نقشهایی را با لهجه ارمنی بازی میکردند اما مادام فرانسوی بود و دلم میخواست لهجه متفاوت و جدیدی داشته باشد.خودم کمی فرانسوی میدانستم ودخترم هم در دانشگاه زبان فرانسه خوانده بود؛ یک دوست خارجی هم داشتم که به طرز صحبتکردنش به فارسی خیلی دقت میکردم و در نهایت، لهجه کاراکتر مادام خلق شد. آقای سعید نیکپور هم برای ساخت سریال امیرکبیر خیلی زحمت کشیدند.
از نقشهای ماندگارتان همچنین میتوان به فیلم یه حبه قند و نقش زندایی اشاره کرد. این نقش تقریبا دیالوگ نداشت و بهعنوان بازیگر باید بیشتر حستان را با حالت چهره و چشم به مخاطب منتقل میکردید.
بله، آلزایمر در انسانها به اشکال مختلف است؛ برخی سکوت میکنند و بعضیها هم زیاد حرف میزنند یا چیزی را که دوست دارند و در یادشان است مدام تکرار میکنند. نقش زندایی را خیلی دوست داشتم و ماندگار شد.
شما علاوه بر بازیگری و گویندگی، در حوزه دوبله هم فعال هستید ودوبلههای خاطرهانگیزی مانند راوی ومادربزرگ انیمیشن بامزی را در کارنامه دارید. آیا پیش آمده مردم شما را بهواسطه صدایتان بشناسند؟
بله،خیلیزیاد.معمولا دراتوبوس ووسایل نقلیه خیلیحرفنمیزنم وسعیمیکنم ساکت باشم.البته مردمهمیشه به من لطف داشتهاند.
یکی ازکارهای ماندگارتان در حوزه دوبله هم صداپیشگی کاراکتر جیران با لهجه آذریاش در سریال هزاردستان است. با اینکه نقش جیران خیلی کوتاه بود اما صدای شما باعث شد تا به یکی از شخصیتهای ماندگار سریال تبدیل شود.
خیلی خوشحالم که با مرحوم علی حاتمی در سریال هزاردستان کار کردم. از سالها پیش از هزاردستان ایشان را میشناختم.
اوضاع هنر دوبله و حضور جوانان در این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟
من که در خانه هستم و تلویزیون هم زیاد میبینم. به نظرم جوانان سعی میکنند خودرا به لحاظ تکنیکی دردوبله بالا بکشند. البته در زمان ما کار خیلی سخت بودومدیران دوبلاژ واقعاسختگیربودندوخیلی هم زحمت میکشیدند.آنزمان دوبله شکل و حالوهوای دیگری داشت؛ مثلا ما میرفتیم و خانم رفعت هاشمپور را که در حال دوبله بودند تماشا میکردیم.
امروز روز تولد شماست و وارد هشتادوچهارمین سال زندگیتان میشوید. اگر نگاهی به گذشته داشته باشید از راهی که در عرصه هنر پیمودهاید، راضی هستید و اگر امکان شروع مجدد داشته باشید دوباره همین مسیر را انتخاب میکنید؟
کار هنری کردن خیلی سخت ومشکل است.گاهی فرصت کارکردن راداری وخیلی وقتهاهم بیکارهستی.پیش میآیدبا کارگردانی کار میکنی که ناوارد است یا بازیگرانی در پروژه حضور دارند که کاربلد نیستند. دوست داشتم کار ما قانونمندتر بود تا لذت بیشتری میبردیم. به هر حال، ما در این سالها زحمت زیادی کشیدهایم و خیلی اذیت شدهایم. ازهمان ابتدا که وارد کار نمایش شدم مرحوم مصطفی اسکویی از سختی کار میگفت. خوبی کار ما این است که در قالب قصه، حرف دل مردم را میزند.
آخرین حضورتان در تلویزیون به سریال بوی باران بازمیگردد. چرا اینقدر کمکار شدهاید؟
شرایط جسمیام اجازه کار سخت وطولانی رانمیدهد. قلبم فنر دارد و توان کارکردن بلندمدت را ندارم. البته اگر نقشی را دوست داشته باشم و زمان زیادی هم طلب نکند، حتما میپذیرم؛ مثل سریال دفتر یادداشت که سال گذشته بازی کردم و از شبکه نمایش خانگی پخش شد. سریال دفتر یادداشت که سال گذشته بازی کردم و ازشبکه خانگی پخش شد، در آن نقش کوتاهی داشتم اما برایم جذاب بود و از نتیجه کار راضی هستم، البته جوانان هم باید فرصت بازیکردن داشته باشند.
روزهایتان را چگونه میگذرانید؟
اززمان شیوع کرونا شروع کردم به نثر درآوردن شاهنامه فردوسی. گاهی جوانانی را میدیدم که میگفتند شاهنامه نفیس از پدربزرگشان به آنها رسیده اما شعر را دوست ندارندوحوصله و فرصت خواندن هم ندارند. از همانجا به ذهنم رسید که شاهنامه را به نثر دربیاورم و با صدای خودم بخوانم. همزمان با کرونا آغاز کردم و تا به امروز بخشهایی از شاهنامه را با صدای خودم در صفحات شخصیام در فضای مجازی بارگذاری کردهام. علاوه بر این، سالهاست که برنامه فرهنگ مردم رادیو ایران را دارم که هر هفته جمعهها پخش میشود. این برنامه ۶۰سال است که روی آنتن میرود و از فرهنگ، هنر، زبان، کتاب، آداب، رسوم و سنتهای مردم سخن میگوید.
پس خودتان دست به قلم هم هستید؟
بله، نمایشنامه برای رادیو زیاد نوشتهام که بسیاری از آنها اجرا هم شده، اما فرصت چاپ کردنشان را بهدست نیاوردهام.
تقریبا به مدت هفت دهه است که در حوزههای مختلف هنری از جمله بازیگری، گویندگی و دوبلوری فعالیت دارید. کدامیک از این حوزهها برای خودتان جذابیت بیشتری داشته و در اولویت بوده است؟
فرقی نمیکند. همه برایم جذاب هستند و دوستشان دارم. در هر کاری که بودهام حتما دوستش داشتهام، البته نمایش رادیویی حالوهوای مخصوص به خودش را دارد.
شما در سریالهای تلویزیونی خاطرهانگیز و ماندگاری مانند امیرکبیر، عطر گل یاس، آیینه، سایه همسایه و... بازی داشتهاید. سریال محبوب خودتان کدام است؟
اگر بازیگر در سریال بدی بازی کرده باشد، هیچوقت مطرح نمیشود و اگر خودش کاررادوست نداشته باشد، مخاطب هم دوست نخواهد داشت. بازیگری یک تفاوت اساسی با کارگردانی و نویسندگی دارد؛ بازیگر انتخاب میشود. حالا گاهی شانس میآورد و خداوند همراهش است و نقش خوب پیشنهاد میشود که هم خودش از کارش لذت میبرد و هم مردم. وقتی برای بازی در فیلم شیر سنگی به چهارمحالوبختیاری رفتیم، زیبایی کوهها و دشتها خیلی برایم دیدنی بود، تا جاییکه خواهش کردم و بچههایم را هم با خودم بردم. خود فیلم هم که خیلی زیبا بود، مخصوصا سکانسهای آخر. به هر حال، چون همه کارهایم را با علاقه انجام دادهام، خیلی دشوار است که بخواهم یکی را انتخاب کنم.
یکی از بازیهای ماندگارتان به سریال عطر گل یاس بازمیگردد که نقش خانم تاج را بازی میکردید.
بله، وقتی عطر گل یاس پخش شد، مردم میگفتند؛ خانم! بهخاطر پایان زیبای سریال شما خیلیها با هم آشتی کردند. جالب اینکه رابطه من با یکی از اقوام که شکرآب بود هم بعد از این سریال،به آشتی ختم شد. این سریال تأثیر خیلی خوبی بر جامعه گذاشت و اگر مجددا پخش شود، حتما تماشایش میکنم.
یکی دیگر از آثار ماندگارتان در سریال امیرکبیر و با نقش مادام رقم خورد. این شخصیت لهجه خاصی داشت.
لهجه مادام خیلی سخت شکل گرفت. تا آنزمان معمولا چنین نقشهایی را با لهجه ارمنی بازی میکردند اما مادام فرانسوی بود و دلم میخواست لهجه متفاوت و جدیدی داشته باشد.خودم کمی فرانسوی میدانستم ودخترم هم در دانشگاه زبان فرانسه خوانده بود؛ یک دوست خارجی هم داشتم که به طرز صحبتکردنش به فارسی خیلی دقت میکردم و در نهایت، لهجه کاراکتر مادام خلق شد. آقای سعید نیکپور هم برای ساخت سریال امیرکبیر خیلی زحمت کشیدند.
از نقشهای ماندگارتان همچنین میتوان به فیلم یه حبه قند و نقش زندایی اشاره کرد. این نقش تقریبا دیالوگ نداشت و بهعنوان بازیگر باید بیشتر حستان را با حالت چهره و چشم به مخاطب منتقل میکردید.
بله، آلزایمر در انسانها به اشکال مختلف است؛ برخی سکوت میکنند و بعضیها هم زیاد حرف میزنند یا چیزی را که دوست دارند و در یادشان است مدام تکرار میکنند. نقش زندایی را خیلی دوست داشتم و ماندگار شد.
شما علاوه بر بازیگری و گویندگی، در حوزه دوبله هم فعال هستید ودوبلههای خاطرهانگیزی مانند راوی ومادربزرگ انیمیشن بامزی را در کارنامه دارید. آیا پیش آمده مردم شما را بهواسطه صدایتان بشناسند؟
بله،خیلیزیاد.معمولا دراتوبوس ووسایل نقلیه خیلیحرفنمیزنم وسعیمیکنم ساکت باشم.البته مردمهمیشه به من لطف داشتهاند.
یکی ازکارهای ماندگارتان در حوزه دوبله هم صداپیشگی کاراکتر جیران با لهجه آذریاش در سریال هزاردستان است. با اینکه نقش جیران خیلی کوتاه بود اما صدای شما باعث شد تا به یکی از شخصیتهای ماندگار سریال تبدیل شود.
خیلی خوشحالم که با مرحوم علی حاتمی در سریال هزاردستان کار کردم. از سالها پیش از هزاردستان ایشان را میشناختم.
اوضاع هنر دوبله و حضور جوانان در این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟
من که در خانه هستم و تلویزیون هم زیاد میبینم. به نظرم جوانان سعی میکنند خودرا به لحاظ تکنیکی دردوبله بالا بکشند. البته در زمان ما کار خیلی سخت بودومدیران دوبلاژ واقعاسختگیربودندوخیلی هم زحمت میکشیدند.آنزمان دوبله شکل و حالوهوای دیگری داشت؛ مثلا ما میرفتیم و خانم رفعت هاشمپور را که در حال دوبله بودند تماشا میکردیم.