به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته کتاب و کتابخوانی و در آیین رویداد ملی قهرمان و هفدهمین پاسداشت جهاد و مقاومت که از سه کتاب با تقریظ رهبر معظم انقلاب رونمایی شد، از ۷۰ تقریظ معظم له برای ادبیات دفاع مقدس سخن گفت و از تقریظنویسی به عنوان یک سنت دیرین و کهن یاد کرد که بزرگان و مشاهیر در کتاب مینوشتند و مینویسند.
وی اضافه کرد: در تحلیل تقریظهای رهبر انقلاب میتوان متوجه شد که ایشان از نوشتن آن چه اهدافی دارند و ما در ادبیات دفاع و مقاومت بخشی از سیر و سلوک را میبینیم که با مسیرهای سیر و سلوک دیگر متفاوت است. البته عرفانها و معنویتهای جامعهگریز و سیاستگریز وجود دارد، در حالی که جریان عرفانی که در دفاع مقدس ظهور پیدا کرد، عرفان و سلوک حضرت علی(ع) و یاران اوست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: بخشی از توجه رهبر انقلاب به نوشتههای ارزشمندی که بر آنها تقریظ نوشتند، نشان میدهد که ایشان میخواهند موتور محرک سیر و سلوکی باشند که محرک جامعه است. همچنین میتوان الگوسازی را در تقریظها دید؛ اینکه چگونه نوجوانان از مثالهای قرنها قبل استفاده کنند، ارزشمند است. ایشان در تقریظها الگوهای عینی را مجسم کردند و این تعبیر را دارند که چهرههای برجسته الگوی جوانان فردا است.
علی اکبر دهخدا در لغتنامه خود نوشته است که «ستودن مکتوب کسی را و تصدیق نوشتن بر آن را تقریظ گویند». این واژه عربی برگرفته از «قَرَظَ» در لغت به معنای مدح و ستایش است و در اصطلاح نسخهشناسی معاصر، به یادداشتی کوتاه یا بلند اطلاق میشود که نویسنده بنا به خواسته مؤلف بر کتاب او بنویسد و طی آن از مؤلف و کتابش تمجید کند.
تقریظ نویسی در ادب فارسی پدیدهای جدید است، اما میتوان نوعی شباهت میان آن و دیباچهنویسی سراغ گرفت. صورت کمالیافته دیباچه ـ که گاه مقدمه هم خوانده میشده ـ از نیمه دوم سده ۹ هجری قمری در زبان فارسی نمایان شد و مبتنی بر یادداشتی کوتاه یا بلند بود که دیباچهنویس با انشای ادبی در تعریف و تمجید کتاب و مؤلف آن مینوشت.
دیباچهنویسان در واقع، منشیان دربارها و دیوانهای حکومتی بودند که یکی از وظایف فرهنگی آنان دیباچهنویسی بود. برخلاف دیباچهنویس، تقریظنویس وظیفهای به نام تقریظنویسی نداشت بلکه وی یکی از مشاهیر عصر به شمار میرفت که مؤلف و اثرش با تقریظ وی معرفی میشد و به شکلی اعتبار علمی مییافت. از این رو کسی که به نوشتن تقریظ بر کتابی اهتمام میکرد، باید از شهرت علمی بیشتر و از پیشینه فرهنگی طولانیتری نسبت به مؤلف برخوردار میبود تا تقریظ وی باعث اعتبار مؤلف و اثر او شود.
تقریظ که به ستایش و تمجید از مؤلف و اثرش میپرداخت، در دو دهه اخیر به مقدمه و پیش گفتارهای بلند در زبان فارسی تبدیل شده که نویسنده، علاوه بر تمجید و تعریف از اثر و صاحب آن، به نقد و بررسی و تحلیل و تعلیل اثر یا موضوع آن نیز میپردازد.
با توجه به اهمیت تقریظهای حضرت آیت الله خامنهای از دهه ۶۰ تاکنون، مروری تاریخی بر عنوان و موضوع کتابهایی داریم که رهبر انقلاب بر آن یادداشت و تقریظی مرقوم داشتهاند و گاهی نیز بعضی از کتابها به صورت شفاهی مورد تحسین معظم له قرار گرفته است:
فرمانده من
رهبر انقلاب که در دهم بهمن سال ۶۹ بر کتاب فرمانده من یادداشتی نوشتند، در پایان آن اینگونه آوردند که «این کتاب در ۱۳ رجب ۱۴۱۱ با چشمی لبریز اشک شوق و حسرت زیارت شد.» اما متن تقریظ: السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه، السلام علیکم یا اصفیاءالله و خیرته، السلام علیکم یا انصاردین الله و اعوان ولیه ... ای آیتهای خدا، ای معجزههای ایمان، ای نشانههای تعالی جاودانه انسان ... ای گل های محمدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی باز داردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجتی شدید بر آن کوتاهنظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن می دانستید، خاطره مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فی الله را حتی پیش از آنان به نمایش گذاشتید.
آنان به نفس پیامبر و نزول پیاپی آیات قرآن دل را گرم و جان را تازه میکردند. اما شما چه؟ حقا خلوص و تقوا را مجسم کردید و برای آن امام بحق که مظهر خلوص و تقوا بود سربازانی شایسته شدید ... سلام الله علیه و علیکم هنیئا لکم رحمة ربکم. کتبه بیمناه الوازره اسیر امانیة و ذلیل نفسهعلی الحسینی غفرالله له و رحمة و حشر مع اولیائه و الحقه بهذه الزمره الطیبه. آمین.
معرفی: کتاب فرمانده من، شامل خاطراتی از رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس و جبهههای جنگ عراق علیه ایران است. این اثر به صورت داستانی و با بیانی دلنشین و شیوا روایت شده است.
خاطره نخست با نام «من روز عاشورا برمیگردم» به نویسندگی رحیم مخدومی در رابطه با رشادتها و از خودگذشتگیهای فرماندهای آذری زبان به اسم مدنی است. دومین خاطره با نام «شب هور» نوشته احمد کاوری داستانی است کوتاه از سید علیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر بیست و یکم امام رضا (ع). خاطره سوم که جذابیت بسیار دارد و پر کشش است «رمز یا زهرا (س)» نام دارد و در آن، داوود امیریان از حاج حسین سخن میگوید که یکی از فرماندهان جنگ است.
«فستیوال انفجار و گلوله» نوشته علیاکبر خاوری نژاد به گوشه کوچکی از جوانمردیها و بزرگ منشیهای سروان محمودیان پرداخته است. شهید علی غفاری شخصیت اصلی خاطره پنجم این اثر با نام «مثل گل سرخ» است که توسط حسن گلچین به رشته تحریر درآمده است. «عقد آسمانی» نوشته هادی جمشیدیان، پردهای دیگر از جنگ را در کردستان به نمایش در آورده است و اما خاطره پایانی کتاب با نام «مسیح کردستان» به قلم عباس پاسیار و در رابطه با شهید بروجردی است.
گزارش یک بازجویی
در اسفند سال ۶۹ رهبر انقلاب اینگونه نوشتند: اثر جالبی است. ابتکاری و نمونه نیز هست. توصیفهای آن از طبیعت، حوادث جنگی، وضعیتهای طبیعی بس زیبا است. در آن مبالغاتی در بیان و یکسونگریهایی در قضاوت و گاه برخی تنگنظریها و حتی سایهای از خودستایی هست.. که میشود به جنبههای مثبت کتاب بخشیدشان..! در شب شنبه چهارم اسفند ۶۹ در لحظاتی از بدخوابی عصبی مطالعه آن که لحظاتی کمابیش مشابه را قبلاً هم فرا گرفته بود به پایان برده شد.. کاش میفهمیدم چقدر از آن حقیقی و چقدر داستانسرایی است...»
معرفی: کتاب «گزارش یک بازجویی»، حاصل مراحل بازجویی و زندگی اردوگاهی سرهنگ محمدرضا جعفرعباس الجشعمی است که توسط مرتضی بشیری در ۳۸ صفحه برای دفتر ادبیات و هنر مقاومت نوشته شده است.
این کتاب اثری جالب برخلاف دیگر آثار مرتبط با دفاع مقدس است که حوادث جنگی را به دور از کلیشههای مرسوم و با توصیفاتی دقیق وصف میکند. در این کتاب مرتضی بشیری شما را با دستان تسلیم افسرانی روبهرو میکند که پیش از این ماشین جنگی ارتش عراق را به سوی میهن اسلامیمان هی میکردند؛ دستانی که نتوانستند در برابر درخشندگی ایمان فرزندان این آب وخاک مقاومت کنند. گروهی از این افسران با تمام مدالها و نشانهایشان در خاک ما مدفون شدند و این چیزی جز مزد تجاوز نبود و عدهای نیز به عنوان اسیر در اردوگاههای ما میهمان شدند.
هنگ سوم
اوایل آبان سال ۷۰ رهبر انقلاب اینگونه تقریظ نوشتند: در روزها و شب های اوائل آبان ۷۰ این کتاب مطالعه شد. موضوع، برای ما که این سوی خطه نبرد را دیده ایم، قهراً جالب است اما نوشته از لحاظ بازسازی صحنهها و ترسیم حالات و خصوصیات، ضعیف است. نویسنده البته یک نویسنده حرفهای نبوده است امّا همین که فرصت کرده در گرفتاری جنگ، یادداشتهایی بردارد سپس از حافظه خود کمک بگیرد و دیدهها را در دوران اسارت بر روی کاغذ بیاورد، بسی موجب تقدیر است. ترجمه خوب است.
معرفی: کتاب هنگ سوم، خاطرات یک پزشک اسیر عراقی است که توسط محمدحسین زوار کعبه ترجمه شده است. دکتر مجتبی الحسینی در قالب یک پزشک اسیر، کتابچهای از خاطرات خود را به رشته تحریر در آورد تا سندی گویا بر مظلومیت ملت و انقلاب اسلامی ایران باشد و حقیقت جنگ را که براساس تمایل و برنامهریزی آمریکا و با کمکهای بیدریغ مالی عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس و حماقت صدام و حزب بعث به وقوع پیوست، برای جهانیان روشنتر سازد.
نویسنده در مورد روی کار آمدن صدام و حزب بعث و خشونت بیش از حد رئیس جمهور عراق و برنامه هایی توضیح داده است که حاکی از آماده شدن عراق برای حمله به ایران بود. همچنین بیرون راندن گروهی از مردم مسلمان کرد عراق از محل زندگیشان و درگیری با نیروهای مذهبی عراق که آنان را پیروان حضرت امام خمینی (ره ) می دانستند، ذکر شده است. خاطراتی از منطقه عملیاتی جفیر و چگونگی تصرف آبادان توسط عراق و آزادسازی خرمشهر نیز بیان شده است.
اردوگاه عنبر
تقریظ مقام معظم رهبری در آبان سال ۷۰ :تدوین و انتشار خاطرات آزادگان، کاری ماندنی و در شکل بخشیدن به تاریخ ما در آینده دارای تأثیری مخصوص خود است. بعضی از نوشتهها از لطف و رقت هم برخوردار است (در این جزوه، قصه اول و آخر) نکته جالب، همخوانی ماجراهایی است که در اردوگاههای دور از هم و بر سر آدم های جدا و نا آشنا با هم، آمده است و این است یکی از ثمرات حکومت ظالمانه و جابرانه حزب و در نهایت، فردی که جز به حفظ خود، به هیچ چیز دیگر و از جمله به ارزشهای انسانی ذرهای و لحظهای نمیاندیشد.
معرفی: کتاب اردوگاه عنبر، خاطراتی از سه آزاده جنگ تحمیلی به نامهای حسین فرهنگ اصلاحی، مهدی گلاب و غلامحسین کهن است. دو ماه بعد از شروع جنگ، اردوگاه رمادی در پادگانی در حومه شهر رمادی تأسیس شد و ۹ ماه بعد، اردوگاه عنبر که قبل از آن پشتیبانی چند گردان نظامی بود، در همان پادگان تأسیس شد.
در این کتاب سه خاطراه از آزادگان هوانیروز را که در بند ارتش بعثی اسیر بودند میخوانیم؛ اسرایی که در اردوگاههای عنبر و الرشید در بدترین شرایط روحی و جسمی قرار داشتند. تحمل و صبر این رزمندگان در برابر شکنجههای کشنده بعثیها، ارتباطات اسیران با هم و با زندانبانان خواندنی است.
نجیب
متن تقریظ مقام معظم رهبری در آذر سال ۷۰ منتشر شد: روحیات بسیج این پدیده استثنایی دوران جنگ در این کتاب، خوب تصویر شده است؛ شجاعت، پاکدلی، روح دینی، شوخ طبعی و .. در بدخوابی شب سهشنبه ۷۰/۹/۱۹ مطالعه شد.
معرفی: این کتاب مختصر و کم حجم، اما خواندنی، مجموعهای است از هفت داستان کوتاه چهار- پنج صفحهای که «نجیب » نام یکی از همین داستانهای کوتاه است. هرچند تقریبا هر کدام از داستانها به قلم نویسندهای متفاوت از دیگر داستانها نگاشته شده است، اما در تمام آنها، در قالب اتفاقاتی گاه ساده، روحیات بسیجی و دلنشین جوانان مبارز در دفاع مقدس به خوبی نمایان گشته است و همین کوتاهی، سادگی و در عین حال جذابی، خواننده را تا آخر کتاب با خود میکشد. گفتنی است «محمدجواد جزینی » دو داستان از این کتاب حدود سی صفحهای را به قلم طبع آراسته است.
عبور از آخرین خاکریز
متن تقریظ مقام معظم رهبری به این شرح است:
در شب سهشنبه ۱۹ آذر سال ۷۰ مطالعه آن تمام شد. آن را از نظر داستانی و نیز اشتمال بر مطالب مفید، بهتر از خاطره اسیر دیگر عراقی که او نیز پزشک بوده است، یافتم. بجاست اگر به زبانهای اروپایی همه یا بخشی از آن ترجمه و در پاورقی روزنامههاشان منتشر شود، مخصوصاً بخش اوّل آن یعنی از ص۱۱.
معرفی: عبور از آخرین خاکریز، عنوان کتابی است از اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن که در آخرین ساعات آزادی خرمشهر، خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی میکند. این کتاب که توسط محمدحسین زوارکعبه ترجمه شده، در ۱۵ فصل مجزا به رشته تحریر درآمده است. احمد عبدالرحمن که در اکتبر ۱۹۷۹ وارد ارتش عراق شده بود، سرانجام پس از اعزام از سوی لشکر عراق به خرمشهر، در لحظات آغازین فتح خرمشهر در ماه می ۱۹۸۲ به عنوان پزشک توسط نیروهای ایرانی به اسارت در میآید. احمد عبدالرحمن به ذکر نکات و وقایعی از جنگ هشت ساله میپردازد که در نوع خود بهخصوص از این نظر که راوی، عراقی است، برای خواننده تازگی دارد.
خط فکه
رهبر انقلاب در آذر ماه ۷۰ نوشتند: این سندی ارزشمند از اوضاع جبهه و خوی و خصلت بسیج است. این حرفها برای مردم دنیای مادی و ظلمانی، قابل فهم و درک نیست، اگر چه سراسر هشت سال دفاع مقدّس از آن پر است، نگارش روان و روشن و موشکاف این نوشته بر ارزش سندی آن میافزاید، و شهید عزیز نویسنده این خاطرات با این نوشته نیز بخشی از فضای مصفّای روح بسیجی را مجسّم میکند.. ، رحمت خدا بر روان پاکش باد... این از جمله نوشتههایی است که حتماً باید به زبانهای دیگر ترجمه شود.
معرفی: کتاب خط فکه، یادداشتهای شهید سیدمحمد شکری از جبهههای فکه، مهران، فاو و شلمچه را در بر میگیرد که در زمان حیات آن شهید و در روزها و لحظههای باقی مانده تا عروج ملکوتیش در پشت خاکریزها نوشته شده است. شهید سیدمحمد شکری که امدادگر بود، در سال ۱۳۶۵ و در گرماگرم نبردهایی که در جبهههای جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران اسلامی جریان داشته به شهادت رسیده و یادداشتهایش از مشاهدات او در میدانهای نبرد به عنوان اسنادی ارزشمند برای نسلهای بعدی به یادگار مانده است.
مدال و مرخصی
مقام معظم رهبری در آذر سال ۷۰ اینگونه تقریظ نمودند: این یکی از زیباترین و قویترین یادداشتهای جنگ است. متن و ترجمه هر دو قوی است. این سند، مکمّل سندهایی است که از نوک قلم بسیجیان روشندل و باصفا و مظلوم و شجاع ما به یادگار مانده است.
معرفی: کتاب حاضر، مجموعه خاطرات روایی داستانی یک اسیر عراقی است که در ۱۱ خاطره، چشمدیدههای خویش را از سالهای جنگ بین ایران و عراق به تصویر کشیده است. سالهای پر از خاطرههای تلخ و شیرین مقاومتها، رشادتها، سرانجام یک تنه لشکری را به هزیمت واداشتن و شربت شیرین شهادت را لاجرعه سر کشیدن. به راستی چقدر زیباست، شنیدن خاطرات رزمندگان خودی را از زبان کسانی که به ناچار در صف غیر خودی قرار داشته و به چشم سر میدیده است. وعده الهی را که محقق میشده و سربازانش پلههای رشادت و شهادت را یکی پس از دیگری میپیمودهاند. در سالهای جنگ و دفاع مقدس بسیار بودند اسیران عراقی که یا خود به اردوگاه دوست آمده یا اسیر شده بودند، پس آنگاه که چشم بر حقیقت گشوده، لب به اعتراف گشوده و خاطراتی را بازگو کردهاند که مدال و مرخصی یکی از آن خاطرهها است.
جنگ خیابانی
رهبر انقلاب در بهمن سال ۷۰ در تقریظ خود نوشتند: تلخ است و شیرین. اینکه ملت مظلوم عراق و این بار نیز مثل بیشتر دفعات قبل، شیعیان قیام کرده و شهامت ورزیده و بر دشمن ضربه وارد کردهاند، شیرین است. اما اینکه این بار هم دست خباثت سلطهگران بینالمللی، بر تخت قدرت نشستگان را از انقلابیون برای خود مفیدتر یافته و بنحوی ولو غیر مستقیم به آنان برای سرکوب اینان کمک رساندهاند، تلخ است. تلخ است خواندن و شنیدن و حسّ کردن نومیدی ملتی پس از امیدی نزدیک.. و آنگاه مصیبتی که در مظلومیت و مغلوبیّت میکشند.
معرفی: کتاب جنگ خیابانی تلاش محدودی است که در حد توان به شرح و بیان جوانب گوناگون یک حادثه پیچیده و ریشهدار پرداخته است. مجموعه مصاحبههایی که عده زیادی از پناهندگان عراقی درباره قیام مردم عراق پس از جنگ نفت شده، کتاب جنگ خیابانی را تشکیل داده است. سید نظام مولا هویزه در کتابش، به قیام مردم جنوب عراق پرداخته و اینطور نوشته است که پرداختن به قیام مردم شمال عراق مجال گستردهتر را میطلبد.
زنده باد کمیل
بهمن ماه ۷۰ مقام معظم رهبری در تقریظ خود اینگونه مرقوم نمودند:از این نوشته، عطر اخلاص به مشام میرسد و چه زیباست که روایت صحنههایی که از اخلاص و ایثار سرشار است، نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده، فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشابهحال این جوانان نورانی که در یکی از استثناییترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی رسیدند. این کتاب همچنین بهخاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است، از بعضی دیگر از خاطرههای مکتوب، خواندندنیتر است. باید ترجمه شود.
معرفی: کتاب زندهباد کمیل، از مجموعه کتابهای «خاطرات »، با موضوع «جنگ ایران و عراق » است که محسن مطلق آن را به رشته تحریر درآورده است. خاطراتی که مطلق در یک دفتر نگاشته و چند سالی را در صندوقخانه خانه نگه داشته، اکنون خاطراتش را منتشر میکند تا همه، گرد و خاکی را که گردان کمیل به پا کرده، بخوانند. گردانهای لشکر، بعد از آزادسازی فاو یا به مرخصی رفته بودند و یا در پادگان مشغول راز و نیاز و مناجات بودند. گردان کمیل هم یکی از همین گردانها بود که بعد از یک سال دوباره تشکیل شده بود.
با شنیدن این خبر بچههای قدیمی گردان از گوشه و کنار بیدار شده و جمع با صفایی را راه انداخته بودند، فرماندهی گردان کمیل با برادر شاهسوند بود. این گردان هفتاد و پنج نفری یک جمع صمیمی را تشکیل میداد. گردان کمیل چند صباحی را در پادگان دوکوهه منتظر عملیات میماند و بعد از مدتی مأموریت پدافند خط مهران به گردان کمیل محول میشود و افراد گردان سربلند از این عملیات و با دادن چند شهید و مجروح به اردوگاه بر میگردند.
محسن مطلق در سراسر کتاب از گردان کمیل میگوید؛ از صمیمیت و اخلاص، نیایشها و مناجاتهای شبانه، دلاوریها و ایثارها، مأموریت رفتنها و برگشتنها، آموزش دیدنها، شوخیها و خندهها، ضجهزدنها و توسلها، پرپر شدن و به دیدار حق شتافتن افراد گردان، همچنین از اقامتشان در اردوگاه کرخه، اردوگاه کارون، بهمنشیر، سنگر و چادرها، و از نخلستانها هم میگوید. در آخر هم افسوس میخورد که چرا به یاران شهیدش، به همرزمان و به دوستانش نپیوسته، به همین دلیل قلم به دست میگیرد و یاد آنان را زنده نگه میدارد.
جشن حنابندان
تقریظ رهبر انقلاب در بهمن سال ۷۰ به این شرح منتشر شد: روز و شبی چند در لحظههای پیش از خواب، در فضائی عطرآگین و مصفّا و در معراج شور و حالی که سطور و کلمات نورانی این کتاب به خواننده خود عطا میکند، سِیر کردم و خدا را سپاس گفتم؛ هم بر آن قطره عشقی که در جان این نویسنده افکنده و چنین زلال اندیشه و ذوقی را بر قلم او جاری ساخته است و هم بر آن دست قدرتی که نقشی چنان بدیع و یکتا بر صفحه تاریخ معاصر پدید آورده و صحنههائی که افسانهوار از ذهن و چشم بشر این روزگار بیگانه است، در واقعیت زندگی این نسل از ملت ایران نقش زده است.. له الحمد حمد الحامدین ابد الآبدین.
بیشتر فضیلتهائی که تاریخ انسان را زیور بخشیده و آرایش داده و مشعل و راهنمای افراد بشر شده است، محصول لحظه پرباری از زندگی یک یا چند انسان است؛ صبر، زهد، امتناع، گذشت، شجاعت، صدق، ایثار،.. و همه فضائل بشر که در سرگذشت او میبینیم از این قبیل است. هزاران لحظه پربار در هر روز و شب حماسه هشت ساله ملت ایران مکنون است و هر که با نگاهی هنرمندانه آنها را ببیند و با قلمی هنرمندانه آن را ثبت و ماندگار کند و پیش از اینها، با توفیقی الهی به این همه دست یافته باشد، مشعل رهروان معراج انسانی را جانمایه و فروغ بخشیده است و این کتاب و نویسندهاش در آن زمرهاند.
معرفی: محمدحسین قدمی به عنوان یک از نویسندگان و فعالان فرهنگی دفاع مقدس، در سال ۱۳۶۸ کتاب جشن حنابندان را منتشر کرد؛ اثری شایسته تقدیر که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده و به تشویق شهید سید مرتضی آوینی و سایر نویسندگان به نگارش در آمده است.
کتاب جشن حنابندان در قالب گزارش نوشته شده و نویسنده در جایگاه یک تماشاچی، تمام خاطرات و رخدادها و گفتوگوها را همچون یک دوربین فیلمبرداری ثبت کرده است. گزارش اول درباره عملیات کربلای ۵ و بیتالمقدس ۴ است که در مناطق جنوبی و غربی کشور رخ داد و بازه زمانی آن از آذرماه سال ۱۳۶۵ آغاز میشود و تا ۹ بهمن ماه همان سال تداوم مییابد.
گزارش دوم نیز درباره عملیات بیتالمقدس ۴ به تاریخ اول آذرماه ۱۳۶۶ تا ۱۳ فروردین سال ۱۳۶۷ است. این عملیات که در مناطق غربی کشور و در بخشهایی از خاک عراق اتفاق افتاد، ماجرای بمباران شیمیایی منطقه حلبچه را روایت میکند که بسیاری از مردم بیگناه کشته شدند و زندگیشان از بین رفت. این گزارش که به سفارش شهید آوینی نوشته شده، قصه آن در مجموعه روایت فتح نیز استفاده شده است.
محمدحسین قدمی برای نوشتن این کتاب، از خاطرات رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بهره برده و سپس آنها را در این شکل منتشر کرده است. شما با شنیدن گزارشهای کتاب حاضر، اطلاعات مفیدی درباره وضعیت جنگ ایران و عراق و شرایط زندگی ایرانیان و عراقیها پیدا خواهید کرد؛ از تنفر مردم عراق از صدام ظالم تا شیوه مواجهه و رفتار رزمندگان ایرانی با اسرای عراقی و غیره.
یادداشتهای خرمشهر
رهبر انقلاب در بهمن ۷۰ نوشتند: خدا غریق رحمت کند این شهید عزیز را که در سالهای منتهی به ۶۴ یعنی در بحبوحه شور و هیجان دفاع مقدس و بسیج سراسری ملت در این راه، دردمندانه، نقاط منفی را به نظر آورده و از آن نالیده و دم از غربت رهروان راه جهاد زده است! بعضی امروز گمان میکنند که راه خدا غریب است، یعنی حقیقت روشن اصلی را که همان حرکت عمومی در راه خیر و صلاح است در برابر واقعیت زشت کجرویهای گاهگاهی و جابهجایی کمرنگ میبینند اما این گمان همیشه بوده؛ حتی در سال ۶۴ و پیش از آن و البته چنین نگرشی در جمهوری اسلامی همیشه نادرست بوده و انشاءالله همیشه نادرست خواهد بود.
معرفی: این کتاب مجموعه یادداشتها و نامههای شهید بهروز مرادی است. مرادی اصالتا اصفهانی بود اما در خرمشهر بزرگ شد و هنگام آغاز جنگ با بقیه رزمندگان در دفاع از خرمشهر همراه شد. بهروز، نقاش زبردستی بود. تابلوی معروف «به خرمشهر خوش آمدید. جمعیت، ۳۵ میلیون نفر » از کارهای خلاقانه اوست.
جنگ پابرهنه
در اسفند سال ۷۰ رهبر انقلاب اینگونه مرقوم نمودند: این انعکاسی از رنج های مردم پابرهنه است که بخصوص در مقایسه با فداکاری همین مردم، بسی جانکاه و تلخ و ناپذیرفتنی می نماید.. و وقتی روح لطیف و حساسی، منظره این هر دو را به چشم دیده بلکه با آن زیسته باشد، با زبانی به همان تلخی آن را روایت میکند.. و البته توسن خیال اهل هنر همیشه و در همه میدان ها از واقعیت پیشی میگیرد.. در روایت های دیگر از همین جبهه و همان خط و در مقابله با همان دشمن، چیزی از همه برجستهتر است و شیرینتر، و آن، تواضع و چندان ندیدن کار خود در مقابل کار دیگرانی که ـ باری ـ آنان نیز در جبهههائی دیگر اما باز در برابر همان دشمن و به عشق همان خدا، تلاشی کرده و عرقی ریختهاند، اگرچه خطر در همه میدانها یکسان نیست...
و همه کسانی را که فیض آن جبهه را نبردهاند، اهل دنیا و دلبسته به تعلّقات آن ندانستن، و زحمت و مرارتی را که خود برای خدا بردهاند بر سر دیگران خرد نکردن.. و این صفت پاکان و پارسایان است.. این خصوصیت در این نوشته که از جهات بسیار؛ زبان، تصویر، پردازش، و به خصوص استفاده خوب از آیات قرآن، خیلی خوب است، به چشم نمیخورد.. و افسوس دیگر آنکه فرق است میان اینکه کسی از بسته شدن دروازه جهاد و شهادت غمگین شود و حسرت بخورد امّا با این حال از عمل به وظیفهئی که مصلحت اسلام و مسلمین بر دوش همه نهاده، خرسند باشد و این که کسی اصل را بر تشخیص خود ـ اگر نگوئیم میل خود ـ نهاده و قبول ختم جنگ را خیانت و کار شیطان و توطئه دشمن بداند.. و حتی به اشارهئی امام و خاصان او را هم مستثنی نکند.. در این کتاب شق اوّل دیده نمیشود.
معرفی: کتاب جنگ پا برهنه خاطرات رحیم مخدومی از مراحل مختلف جنگ و بیشتر از عملیاتهای والفجر ۸ و کربلای ۵ است. این کتاب بر شخصیتهایی که در جبهه حضور داشتند تمرکز کرده است و در کنار آن نگاهی هم به حوادث و رویدادهای جنگ دارد. تمام ۲۴ خاطره کتاب، با آیهای از قرآن آغاز میشود؛ آیهای به عنوان مقدّمه که با خاطره، ارتباط معنایی دارد و به نوعی ریشههای جنگ پابرهنه را مشخص میکند.
رحیم مخدومی در کتاب جنگ پا برهنه، با به تصویر کشیدن خاطرات خود در جهبههای جنگ از زندگی سخت آنهایی میگوید که هشت سال تمام در سرما و گرما، در کوهها و دشتها به دور از همه سیاستهای موسمی، بر سر عهد و پیمان خود با امام راحل ایستادند. این کتاب با تمرکز بر شخصیتهای گوناگونی که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور داشتهاند، سعی دارد حوادث و رویدادهای دفاع مقدس را با نگاهی متفاوت به تصویر بکشد.
از شخصیتهای محوری این کتاب میتوان عبدالرحیم جمشیدی، مهاجر افغانی را نام برد که برای کار به ایران آمده بود اما با مشاهده حوادث رخ داده در ایران بر اثر جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و سرانجام در سال آخر جنگ، به شهادت رسید.
خداحافظ کرخه
رهبر انقلاب در اسفند سال ۷۰ نوشتند: این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهتگیریهای بسیجی را بخوبی تشریح میکند. نویسنده، که خود یک بسیجی با همهی بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات بظاهر کم اهمیّت، آن امر مهّم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سنّ و سال است، بسی پختهتر از عمر خود مینویسد و میاندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری، این یکی از کتابهای خیلی خوب در مجموعهی خاطرهها است.
معرفی: داوود امیریان نگارش کتاب خداحافظ کرخه را در سنین جوانی یا شاید بتوان گفت نوجوانی شروع کرده است. وی بیشتر از آنکه در پی معرفی نام و اعتبار افراد در جبهههای جنگ باشد، به بیان خصوصیات رفتاری و اخلاقی آنها پرداخته است. شخصیتهایی که او در این کتاب از آنها نام میبرد، ناشناسند. اکثر آنها بسیجیان گمنامی هستند که یا به شهادت رسیدند، یا جانباز شدند و یا در گوشهای از این کشور زندگی میکنند اما آنچه این کتاب را خواندنی میکند صمیمیت و سادگی نویسنده در بیان حال و هوای رزمندگان هنگام عملیات، قبل و بعد از آن، پشت جبهه و فضای کلی جبهههاست.
یادداشتهای ناتمام
رهبر انقلاب در اسفند ۷۰ اینگونه تقریظ نوشتند: از این چهار نوشته، سومی را که به قلم شهید سید محمد شکری است، قبلاً در جزوه مستقل خوانده بودم، از اولی که به قلم شیوا و سرشار از صفای شهید سمندری است، ذکری در «حَنابندانِ» قدمی که یکی از شیواترین نوشتههای مربوط به جبهه است، رفته بود و با آن آشنایی دورادوری داشتم. آن را خواندم و حقیقتا محظوظ شدم. خدا این هر دو شهید را در سرادق ملکوت همنشین اولیاء فرماید. نوشته کمال سپاهی هم شیرین و خواندنی است هر چند آن جاذبه دو نوشته دیگر را ندارد. درباره نوشته آخر هم دو سه جمله در ابتدای آن نوشتهام. خداوند به همهشان جزای خیر بدهد.
معرفی: کتاب یادداشتهای ناتمام دربردارنده چهار خاطره از علی سمندریان، سید محمد شکری، اصغر آبخضر و کمال سپاهی، رزمندگان دوران جنگ عراق علیه ایران است. جنگ که به اتمام رسید، کتابهای بسیاری از خاطرات رزمندگان، اسرا و جانبازان منتشر شد که ناگفتههای خواندنی زیادی دربردارند و کتاب یادداشتهای ناتمام یکی از این آثار باارزش است.
نام کتاب اقتباس شده از عنوان اولین یادداشت است که شهید علی سمندریان آن را نوشته، او در این یادداشت روزگار دوران جنگ را شرح داده و همچنین، وصیتنامه کوتاه و مختصر ایشان در انتهای یادداشت آمده است. یادداشتهای ناتمام، لحظه توسل، در مهران و شب آتش از عناوین این کتاب هستند.
یادداشت «در مهران» نوشته شهید سید محمد شکری است. او در کربلا به دنیا آمده به هنگام شهادت سال چهارم پزشکی دانشگاه تهران را پشت سر میگذاشت. همانگونه که از نام عنوان پیداست، این بخش به قسمتی از درگیریهای منطقه مهران اختصاص داده شده است. «لحظه توسل» به قلم کمال سپاهی موقعیت و رویدادهای اردوگاه رزمندگان در کارون، منطقه شلمچه و ساعاتی از عملیات کربلای پنج را به تصویر میکشد. کمال سپاهی، نویسنده این یادداشت به عنوان بیسیمچی در آن عملیات حضور داشته است. آخرین یادداشت با عنوان «شب آتش»، در مورد عملیات مسلم بن عقیل که یک شب پُرحادثه و پُرآتش است توسط اصغر آبخضر به نگارش درآمده. دفتر پنجم با عنوان عملیات تکمیلی کربلای ۵ در تیر سال ۱۳۸۰ گم شده است. زهرا یزدینژاد، گردآورنده کتاب هم بدون دخل و تصرف، یادداشتها را در کتاب گنجانده است.
سفر به قلهها
اسفند ۷۰ رهبر انقلاب نوشتند: گزارش اول، حرفهای هنرمندانه، شرح کوتاهی از اولین ساعت بمباران سیانوری حلبچه، ارائه کرده است که بسیار مغتنم است، و نیز اشارهای به وضع اسرای عراقی در پشت خط اوّل دارد که آن هم جالب و مهم است. گزارش کوتاه دوم از همان نویسنده است. گزارش بعدی که به زبان روزنامهای و در سبک گزارشهای مطبوعات غربی و به تقلید از آنها نوشته شده حاوی مطلبی چندان مهم نیست، بعلاوه که گسیختگی در ذهن و نارسایی در زبان هم گاه در آن هست، ولی از این جهت که تصویری گرچه مبهم از کردهای اتحادیه میهنی ارائه کرده، مغتنم است.
گزارش چهارم درباره حمله عراق به جنوب پس از قبول قطعنامه (تیرماه ۶۷) و از آن جالبتر، شرح انهدام منافقین در غرب کشور و تپه حسنآباد است. گزارش خوبی است. تکیه بر بچههای جنوب (فقط) برایم مفهموم نشد؛ هرچند ناگفته ماندن چیز مهمی در آن واقعه، برایم کاملاً مفهوم بوده و هست! گزارش آخر از همان نویسنده (نویسنده گزارش چهارم!) چیزی نیست جز قلمانداز یک نویسنده خوش ذوق که جز پاسخ به احساسات، هدفی از نوشتن ندارد. این گزارشها را در ۱۸ اسفند ۷۰ تمام کردم و نه چندان خوشحال..!
معرفی: کتاب سفر به قله ها پنج گزارش از سه مستندنگار و روزنامه نگار معتبر جنگ است. هدایت الله بهبودی، مرتضی سرهنگی و سید یاسر هشترودی از جمله روزنامهنگارانی بودند که در طول هشت سال دفاع مقدس حضور مداوم در جبههها داشتند و از وضعیت جنگ و شهرهای جنگزده در مطبوعات قلم میزدند. پس از جنگ نیز هر سه به ضرورت به ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان و اسرای ایرانی اهتمام داشتند و میدانستند که اگر جنگ به دست آنان روایت نشود فردا روز تاریخی غلط و دروغین توسط دشمنان برای نسل آینده مهیا میشود.
در اولین گزارش بهبودی روایتی غریب و هولناک از بمباران شیمیایی حلبچه گزارش کرده که منجر به کشته شدن صدها انسان بیگناه میشود. در ادامه نیز وضعیت جبهه غرب و حضور رزمندگان در کردستان ثبت شده و در انتها نیز دو گزارش از سرهنگی بیشتر پیرامون حال روحی و معنوی رزمندگانی است که در جبهه حضور داشتهاند. نکته منحصر بهفرد تقریظ رهبری بر این اثر است که تنها به تایید کتاب نپرداختهاند بلکه همچون ناقدی نکتهبین ضعفها و مشکلات هر اثر را نیز گوشزد نمودهاند.
جدال در زیویه
متن تقریظ مقام معظم رهبری در اسفند سال ۷۰ منتشر شد: چند ساعتی از شب و روزهای ایام مبارک شهرالله به خواندن این خاطرات گذشت. با اینکه آدمهای متفاوت، از جاها و قضایای متفاوت و در زمانهای متفاوت، و همه بیخبر از یکدیگر گفته و نوشتهاند، محصول همه این خاطرات یک چیز است؛ همه از عظمت حادثه هشت ساله دفاع مقدّس و تحوّل شگرفی که در دل و جان و فکر و عمل جوانان این کشور پدید آورده بود، خبر میدهند و ابعاد بینهایت این معجزه الهی تاریخ را بتقریب نشان میدهند.
دریغ از آن روزهای فراموش نشدنی، دریغ از آن ماجرای معجزنشان، دریغ از آن تجربه درسآموز و جانهای پاکی که آن را شکل دادند و دریغ از آن جویبار رحمت و فضل خدا که کسانی چه زیرکانه و هوشمندانه از آن نوشیدند. خوشا به حال آنان و افسوس بر جانهای محرومی که در سرنوشتشان بهره از آن لطف بیحساب رقم نخورده بود. آنانکه بهرهمند شدند، به گذشت و مجاهدت و موقعشناسی و البته به توفیق حق این نعمت را یافتند و ما آیا نباید با هوشمندی و زیرکی جویبار رحمت را که هرگز منقطع نیست و هرگاه به گونهای و در مجرایی بشناسیم و با گذشت و مجاهدت، توفیق الهی را جلب و خود را از آن سیراب سازیم؟.. در میان این چند نوشته، نوشته شهید از همه معطّرتر و معنویتر و مؤثرتر است و نوشته «ولی صابری» از همه زیباتر و هنرمندانهتر.
معرفی: کتاب جدال در زیویه در چهار بخش تدوین شده است. در بخش نخست، خاطرات شهید محمدتقی مشکوری که به عنوان تخریبچی در جبههها حضور داشته تحت نام «یک بال و صد پرواز » آمده است. در این خاطره، نحوه حرکت مینگذارها در هنگام عملیات، شجاعت این عزیزان، ملاقات یکی از مجروحان با امام زمان (عج) و شهید شدن بسیجیان تخریبچی در میدانهای مین وصف شده است.
در بخش دوم، خاطرات عباس پاسیار از جبهههای کردستان به چاپ رسیده است. در این خاطره، مبارزه برای آزادسازی بانه و سردشت از دست کومله و نبرد در منطقه زیویه تشریح شده است. بخش سوم، خاطرات ولی صابری تحت عنوان «دژ انصار» است که به فتح شلمچه و بیرون راندن دشمن از دژ مرزی و شهادت گروهی از بسیجیان اختصاص دارد و در بخش چهارم، خاطرات حمید حسینی در مورد عملیات کربلای چهار و شناسایی مناطق اطراف شلمچه آمده است.
شانه های زخمی خاکریز
حضرت آیت الله خامنه ای در فروردین سال ۷۱ مصادف با ۲۱ ماه مبارک رمضان مرقوم نمودند: در این نوشته هرچه به آخر نزدیکتر میشویم، روح اخلاص و صفایی را که در آن موج میزند بیشتر حس میکنیم. من به حال خود حسرت میخورم و به این جوانان شجاع و باایمان و فداکار غبطه میبرم که در عمری کمتر از نیمه عمر ما، به مقاماتی رسیدهاند که امثال من با خواندن شرح آن، احساس عروج معنوی میکنند. خدا کند در کشاکش زمانه، آنچه را در معراج جهاد و فداکاری به دست آوردهاند، بتوانند به خوبی حفظ کنند.
این نوشته، هنرمندانه و دارای نثری استوار نیز هست که ارزشش را بیشتر میکند. ویژگی مهم این کتاب آن است که حال امدادگران را شرح میکند. بسیار لازم بوده و هست که جبههگیان رستههای غیر رزمی مانند جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتیها که هر کدام عالم مخصوص به خود داشتهاند و بعضاً فداکاریشان از رزمندگان خطوط مقدم کمخطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده مثل (سنگرسازان و خاکریززنان)، نیز شرح خود را بنویسند یا بگویند و کسی بنویسد. باری از این جوان عزیز و از ناشرین باید تشکر کرد.
معرفی: صباح پیری یک امدادگر جانباز است که پس از پذیرش قطعنامه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت به او پیشنهاد کرد تا خاطرات هفت ساله جبههاش را بگوید. او هم شروع کرد و با حوصله ۳۲ نوار یک ساعتی را پر کرد. همه آن نوارها، جمله به جمله روی کاغذ نشستند و پس از مرتب شدن، «شانه های زخمی خاکریز » را در ردیف کتابهای خواندنی و جذاب دفاع مقدس قرار دادند.
دشت شقایقها
رهبر انقلاب پس از مطالعه این کتاب در فروردین ۷۱ اینگونه نوشتند: ارتش با حجم عظیم و تلاش متنوعاش، سهم بزرگی در تشکیل دفاع مقدس هشتساله داشته است. خاطرات دیگری که خواندهام همه تصویر وضع و حال سپاه و بسیج بوده است و اینکه نوشتهئی در شرححال واحدهای ارتش .. سبک هنرمندانه و قلم زیبای این نویسنده، کمکی درخور تحسین کرده است به آب و رنگ بخشیدن به حوادث و وقایع خطوط ارتشی.. البته فاصله میان این و آنچه از بسیج میدانیم و خواندهایم، بسی ژرف است. در اینجا وضع یگانهای ارتشی را میشود بهخوبی دید. کتاب را یکنفسه در روز جمعه ۷۱/۱/۷ خواندم.
معرفی: کتاب دشت شقایق ها، خاطرات جنگی یک سرباز وظیفه ارتشی است. سربازی، دورانی است که برای هر کس با خاطرات و تجربههای تلخ و شیرین بسیاری همراه است. بعضی از افراد در این دوران شروع به نوشتن خاطرات شخصی خود میکنند. خاطراتی که سالها بعد هرگاه به سراغ آنها میروند لبخند و شاید اشک را مهمان صورت آنها میکند. حال اگر این خاطرات نه در فضای امن پادگان و در شرایط صلح بلکه در شرایط جنگی و در خطوط مقدم نوشته شود و چاشنی آن نیز طنز و شیرینزبانی باشد، باید منتظر ماند تا با اثری جذاب روبهرو شد.
محمدرضا بایرامی در کتاب دشت شقایقها خاطرات روزانه خود از دوران سربازی را از ۲۴ تیر سال ۶۴ تا ۲۹ اسفند سال ۶۶ به رشته تحریر درآورده است. او که در منطقه جنگی شرهانی و در قسمت مخابرات مأمور به خدمت بوده است پسازآنکه با شرایط بسیار سخت جبهه از جمله گرمای طاقتفرسا، حمله رتیلها به چادر محل استراحت روبهرو میشود، تصمیم میگیرد خیلی سریع خود را با شرایط وفق دهد. پس شروع به نوشتن خاطرات خود بهصورت روزانه میکند.
پرواز شماره ۲۲
رهبر انقلاب در خرداد سال ۷۱ اینگونه تقریظ زدند: این کتاب از جهت ارائه اطلاعاتی درباره نیروی هوایی عراق و برخی مسائل جنبی خالی از فایده نیست. اشتباه گرفتن دزفول بهجای العمارة نقطه شیرین و جالب داستان است.
معرفی: کتاب پرواز شماره ۲۲، خاطرات خلبان عراقی، عصام عبدالوهاب الزبیدی است که روایتی از دوران کودکی تا هنگام فرودآمدن با چتر نجات در دزفول را به تصویر کشیده است. وی در خانواده ای مذهبی در بغداد به دنیا آمد و پس از درگذشت پدر که مقارن با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، به عنوان سرپرست یک خانواده ۱۲ نفره مجبور به کار شد. پس از پایان تحصیلات، به علت مشکلات مالی، وارد دانشکده نیروی هوایی شد. پس از موفقیت در خلبانی، ازدواج کرد و سعی کرد از جنگ دور باشد، با وجود این مأموریت هایی به وی داده شد.
این خلبان در اولین مأموریت که بمباران اردوگاه های نظامی ایران در حاج عمران بود، بمب ها را دورتر از مرکز انداخت. وی در بمباران فاو، مهران و جزایر مجنون شرکت داشت که در هر سه مورد بمب ها را دورتر از هدف انداخت. در بمباران سکوی پرتاب موشک هاواک موسوم به خ ـ ۲۸ نیز سه بار بمب ها را بی هدف رها کرد و در آخرین مأموریت خود که پشتیبانی از هواپیماهای بمب افکن بود، به علت اتمام ذخیره بنزین مجبور شد که از چتر نجات استفاده کند. او فکر می کرد در شهر العماره فرود آمده است در حالی که در دزفول بوده است.
سفر به شهر زیتون
اواخر خرداد سال ۷۱ رهبر انقلاب نوشتند: از این کتاب حتی بخش اوّلش را هم نتوانستم تمام کنم. تا ماجرای کمیل و قصّه غم سنگین آن دل کوچک خواندم و دیگر تحملم تمام شد. در گزارشهای جبهه، وضع به گونهای دیگر است، چه بسیار دقائقی که در برابر آن تصویرهای خونین، چهره به اشک آغشته شده است اما غم در ماجراهای شهادت، سوز و گدازی شیرین با خود دارد، درست چون غم در ماجراهای عشق. در آن احساس خسران نیست، هرچه هست شیرینی و سرخوشی است و حقیقتاً چیزی غریب است. با مرگ و فنا و ویرانی هیچ نسبتی ندارد. تبارک الله، ما ابدع سبیله و احلی التسرّع الیه..
معرفی: کتاب سفر به شهر زیتون نوشته جواد جزینی است که شامل خاطرات اولین حضور هنرمندان، نویسندگان و شاعران در سفر به شهر زلزلهزده رودبار و منجیل در سال ۶۹ است. این کتاب دو ارزش را یادآور میشود؛ یکی اینکه هنرمندان با نگاهی عاطفی به حادثه حضور پیدا میکنند و این حضور جزو وظایف آنها محسوب میشود. دوم اینکه کتاب به عنوان یک سند زنده و ماندگار درباره زلزله رودبار و منجیل باقی میماند.
یاد یاران
رهبر انقلاب در مرداد ۷۱ نوشتند: در این نوشته صفا و صداقت زیادی موج میزند. نویسنده غالبا نقش خود را کمرنگ کرده و یاد یاران شهیدش را برجسته ساخته است. روحیه بسیجی تقریباً با همه جوانبش در اینجا منعکس است و میشود فهمید که چگونه جوانهایی در کوره گداخته جبهه، به چه جواهرهای درخشندهای تبدیل میشدهاند. ذکر خصوصیات موقعها و حادثهها و آدمها، تصویر باورنکردنی جنگ هشت ساله را تا حدود زیادی در برابر چشم آیندگان میگذارد. سؤال من از خودم این است که آیا این از معراج برگشتگان چقدر میتوانند آن حال و هوا را پس از سفر منالحق الیالخلق حفظ کنند و حتی درست به یاد بیاورند؟ و برای این مقصود عالی از دست ما چه کاری ساخته است؟ و چه کردهایم؟ البته قصور یا تقصیر من و امثال من، نمیتواند تکلیف دشوار آنها را که خدا حجّت خود را برایشان تمام کرده، از دوششان بردارد. این کتاب با روح طنز و مزاحی که در همه جای آن گسترده است و به آن شیرینی و جاذبه ویژهای بخشیده، از بسیاری کتابهای جبهه جالبتر و گیراتر است.
معرفی: کتاب یاد یاران به قلم حمید داوود آبادی با روح طنز و مزاحی که هرجای آن گسترده است و بر آن شیرینی و جاذبه ویژهای بخشیده، از بسیاری کتابهای جبهه جالبتر و گیراتر روحیه و حال و هوای بچههای بسیج را تصویر کرده و از ویژگی های خوب این کتاب تصویرسازی خوبش از فضا و رویدادها است.
معمولاً وقتی صحبت از ادبیات پایداری می شود، اولین تصاویری که به ذهن متبادر میشود، تصاویری از جهاد، مبارزه، شهادت، مجروحیت و اسارت است. در بیشتر کتابهای خاطرات دفاع مقدس، این مساله بهخوبی هویداست؛ البته بیان واقعیتهای جنگ که تنها بخش کوچکی از آنها در این کتابها روایت شده، بسیار بااهمیت و بلکه واجب است و بهدلایل مختلف، حتماً رزمندگان و یادگاران جنگ باید راوی این خاطرات باشند تا سندی بر مظلومیت هشتساله کشورمان در برابر دشمن بعثی باقی بماند اما داوود آبادی، با نگاهی متفاوت بهسراغ خاطرهنگاری دوران جبهه خود رفته است. او که در اولین اعزامش در ۲۵ مهر ۱۳۵۹، احساس میکند که آنچه میبیند، صرفاً برای او نیست، بلکه باید آنچه را دیده بنویسد و برای بقیه بازگو کند، شروع به نوشتن میکند و در اولین گام، از نخستین تلاشهایش برای رفتن به جبهه بهصورت مخفیانه و همراه با دوست خود میگوید.
نونی صفر
متن تقریظ مقام معظم رهبری: شهید محمد شکری که نوشتههای لحظه به لحظهاش از چند عملیات، در شمار نورانیترین یادگارهای دفاع مقدس است، گویا برادر مؤلف این کتاب است و از او در چند جا از کتاب «خط فکه» نام برده است. اکنون این برادر رزمنده و زنده در خلال آنان که کتابش به آنها تقدیم شده، نام برادر شهیدش را نگنجانیده است ... زهی کرامت و بزرگواری ... برادر دیگری هم از او قبلاً بر مسند شهادت تکیه کرده بوده است: شهید سید علی شکری. اللهم احشرنا مع هولاء فی الدنیا والآخره. این نیز از جمله سندهای دقیق دوران دفاع مقدس است که باید از نویسنده آن بسیار متشکر بود. صفا و معنویت در این کتاب موج می زند.
معرفی: کتاب نونی صفر مشتمل بر خاطرات سید حسن شکری از ایام حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق است. وی در این خاطرات به چگونگی رزم در مناطق جنگی فاو، امالقصر، مهران، کانال پرورش ماهی و عملیاتهای والفجر ۸ در سهراه نمک، کربلای ۱ (سنگشکن) و عملیات تکمیلی کربلای ۵ در نونی صفر پرداخته است. این عملیات در ١٠ اسفند ۱۳۶۵ با رمز یا فاطمهالزهرا(س) برای تصرف کانال نونی صفر که تاکنون چند گردان برای تصاحب آن متلاشی شده بودند، آغاز میشود.
شکری در این عملیات از ناحیه دست مجروح میشود و برادرش سید محمد شکری هم شهید میشود. سید حسن شکری در این کتاب به تفصیل آمادگیهای قبل از عملیات، رزمهای شبانه، مراحل مختلف عملیات و مناطق عملیات را توضیح میدهد. علاوه بر این، ایشان مناجاتهای عاشقانه و بیقراریهایشان برای استقبال از مرگ، توسلها و دعاهایشان، پرپرشدن همرزمانش را هم به زیبایی توصیف کرده است.
حماسه هویزه
متن تقریظ مقام معظم رهبری: سراسر دوران جنگ سرشار از ماجراهای رویاگونه این راهیان شب و شیران روز است، و گروه شهیدان هویزه از برجستهترین آناناند. بیشک اگر لحظات پر معنا و پر ماجرای هر یک از این شهادتها ثبت میشد و - چنان که در این یادداشتها آمده- به چشم میآمد، غنیترین میراث معنوی برای تاریخ به جا میماند. این نوشته ها را که در نوع خود، بسیار کم نظیر است، باید قدر دانست و کوشش فراهم آورنده آن را ارج نهاد.
معرفی: کتاب حماسه هویزه به قلم نصرت الله محمود زاده، مروری دوباره بر حماسه هویزه و روزهای تلخ اما بهیادماندنی آن است. در دل مقاومت بود که آموختیم، چهگونه از خود دفاع کنیم. از آن پس ورق جنگ برگشت. هویزه از آن جهت مظلوم پرونده جنگ است که پیام شهدا آنطور که باید، به اهلش منتقل نشد و هنوز ناگفتههایش بیش از حد تصور است. چرا نباید بدانیم چه بر هویزه گذشت که نتوانستیم حتی شهدا را از چنگ دشمن نجات دهیم؟ مسأله هویزه، مسأله جنگ و گریز نیست؛ مسأله آزمایش و خطا نیست. هویزه با بیش از ۱۶۰ شهید، فرهنگ مقاومت را در ماههای آغاز جنگ، سرمشق چهگونه جنگیدن قرار داد و عاشورای حسینی را از بایگانی تاریخ تشیع وارد کارزار نمود.
همپای صاعقه
رهبر انقلاب در وصف این کتاب نوشتند: این یک کتابِ منبعِ بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبتشده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرتانگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتحالمبین و بیتالمقدس پدید آمده و برترینهای هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه نمایشگاه بینظیر هنرهای انقلاب اسلامی نشان میدهد.
این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما میگذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلاماللهعلیه آنها را با عظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد. در روز و شبهایی از آبان و آذر ۸۶ صفحه به صفحه و سطربه سطر مطالعه و نیوشیده شد.
معرفی: کتاب همپای صاعقه نوشته حسین بهزاد و گل علی بابایی، کارنامهای تاریخی و مستند از شکلگیری لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) است که روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهه از جنگ تحمیلی، یعنی از ابتدای دی ماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیر ماه گرم سال ۱۳۶۱ را بازگو میکند. موضوع اصلی این کتاب شرح مستند مراحل آغازین تاسیس تیپ نظامی محمد رسول الله است و نقش این تیپ را در دو عملیات بزرگ فتحالمبین، بیتالمقدس و لبنان بیان میکند، همچنین این اثر، برگزیده ششمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در رشته پژوهش است.
نورالدین پسر ایران
تقریظ این کتاب در بهمن سال ۹۰ طی مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در موسسه حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به «سیدنورالدین عافی» راوی، همسر وی و نویسنده کتاب «معصومه سپهری» اهدا شد:
این نیز یکی از زیباترین نقاشی های صفحه پُرکار و اعجاز گونه هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحه ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشههایی که عادتاً در بیان خاطرهها نگفته می ماند، از ویژگی های برجسته این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه همسری است که تلخیها و دشواری های زندگی با رزمنده ای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است. ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله.
معرفی: نورالدین پسر ایران به قلم معصومه سپهری، کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری ۱۶ ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که حضور دفاع مقدس را در گردانهای خطشکن لشکر ۳۱ عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهههای مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به ۸۰ ماه از دوران جنگ تحمیلی را باوجود جراحت های سنگین و شهادت برادر کوچکترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیاتهای متعددی حضور داشت و جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس است.
من زندهام
این تقریظ در مهر سال ۹۲ نوشته شده بود که در چهارمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در حضور جمعی از پیشکسوتان عرصه ایثار و شهادت در خرداد ۹۳ رونمایی شد: کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائی ها و زشتی ها و رنج ها و شادی ها آفرین گفتم. گنجینه یادها و خاطرههای مجاهدان و آزادگان، ذخیره عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درس ها و آموختنیها را پرشمار می کند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهن ها و حافظهها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن. این نیز از نوشتههایی است که ترجمهاش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام می فرستم.
معرفی: کتاب من زندهام، خاطرات دوران چهار ساله اسارت معصومه آباد در زندانهای رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخشهای مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا میکند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت خانم آباد به دوره دفاع مقدس، اسارت و آزادی او و سه بانوی آزاده دیگر، به پایان میرسد.
سی و چند روز بیشتر از حملهی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی دست نامحرمان اسیر شدند! «بناتالخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثیها اول که ماشینشان را محاصره میکنند، از خوشحالی پایکوبی میکنند و پشت بیسیم به فرماندهانشان اعلام میکنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی میگویند از نظر ما شما ژنرالهای ایرانی هستید!
لشکر خوبان
مهر ماه سال ۹۲ بود که تقریظ رهبر انقلاب در مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در وزرات کشور رونمایی شد:
این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمردهایم؛بیآنکه از ریزهکاریها و نقشهای معجزآسای تشکیلدهنده آن و رنگآمیزیهای بینظیر جزءجزء آن بهدرستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزهکاریهای حیرتانگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است. آنچه درباره عملیات بدر و والفجر ۸ و کربلای ۵ و کربلای ۴ و بیتالمقدس ۲ و ۳ در این کتاب آمده، از بخشهای برجستهتر آن است. همچنین مجاهدتها در کوههای غرب؛ در ماووت و گردهرش و قامیش و دیگر آن بلندیهای سخت، و نیز آنچه به یگانها و دستهجات اطلاعات و غواص مربوط میشود و نیز بخشهای دیگری از آن، درخور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود.
معرفی: کتاب لشکر خوبان نوشته معصومه سپهری، گزارشی جذاب از گفتوگوی طولانی فرج قلی زاده با مهدی قلی رضایی است که به بازخوانی گوشههایی ناگفته از تاریخ دفاع مقدس میپردازد.
در این کتاب برای نخستین بار از وقایع لشکر عاشورا سخن به میان آمده و شخصیتپردازی ملموس و موثر معصومه سپهری از قهرمان داستان (مهدی قلی رضایی) در مجموع شخصیت نوجوانی را به تصویر میکشد که با جدیت، عزم و همتی ستودنی، سختترین و خطیرترین لحظات میدانهای حادثه و حماسه را تجربه کرده و از هر ماموریت و عملیاتی، به یادگار زخمی برداشته که هنوز هم با اوست و هرگز لحظهای از خود جدایشان نمیکند. از برجستهترین ویژگیهای این کتاب میتوان به ارائه اطلاعاتی جدید درباره لشکر عاشورا و نقش واحدهای اطلاعاتی در جبهههای هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد.
پنجرههای تشنه
در آستانه اربعین حسینی و همزمان با حضور میلیونی عاشقان ثارالله در راهپیمایی اربعین در اردیبهشت ۹۳ این تقریظ در جوار بارگاه سیدالشهداء علیهالسلام رونمایی شد:
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؛ این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست. ای شعله فروزان، ای فروغ تابان، ای گرمابخش دل های خلایق! تو کیستی با این شکوه و جلال، با این شیرینی و دلنشینی، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغله فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت می کنند؟ تو کیستی ای نور خدا، ای ندای حقیقت، ای فرقان، و ای سفینةالنجاة؟ چه کردهای در راه خدایت که پاداش آن، خداییشدنِ هر آن چیزی است که به تو نسبت می رساند؟ بنفسی انت، بروحی انت، بِمُهجَةِ قلبی انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب.
معرفی: کتاب پنجره های تشنه به روایت مهدی قزلی، روزنوشت های انتقال ضریح جدید امام حسین علیه السلام از قم به کربلاست. مرحوم حاج محمد دانش آشتیانی یکی از خیّرین قمی بود که بعد از فروپاشی نظام صدام راه عتبات را در پیش گرفت و خدمتگزار آستان مقدس معصومین، مدفون در عراق، شد؛ از بردن لوستر و فرش برای حرمهای ائمه گرفته تا برگزاری مراسم جشن و عزادارای در آنجا. رفتوآمدهای عاشقانهاش در این مسیر باب رفاقتی بین او و متولیان عراقی، بهویژه مسئولان حرم مطهر حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) گشود.
در سال ۱۳۸۴ حاج محمد از طریق دوستانش در آستان قدس حسینی مطلع شد که تولیت، به دلیل فرسودگی ضریح مطهر و تعدی متجاوزان بعثی به آن، قصد دارد ضریح جدیدی بسازد و جایگزین ضریح فعلی کند.
پنجرههای تشنه، حاصل روایت اتفاقی است که شاید هر صد سال یک بار رخ دهد. کتابی با ادبیات ساده و بیغل و غش، درست مانند تمام شخصیتهایی که در صفحه صفحه کتاب میآیند و خود را به ضریح حسین علیهالسلام میرسانند و تبرک میجویند و میروند.
آن بیست و سه نفر
این تقریظ در اردیبهشت ۹۴ و همزمان با دهمین سالگرد سفر رهبر انقلاب به استان کرمان با حضور جمعی از پیشکسوتان عرصه ایثار و شهادت، نویسندگان و فعالان حوزه ادبیات مقاومت، مسئولان و شخصیتهای کشوری و لشکری در حسینیه ثارالله شهر کرمان رونمایی شد:
در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشته شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرینکام شدم و لحظهها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده خوش ذوق و به آن ۲۳ نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیبائی ها، پرداخته سرپنجه معجزهگر اوست، درود می فرستم و جبهه سپاس بر خاک می سایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناختهام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
معرفی: کتاب آن بیست و سه نفر اثر احمد یوسف زاده حاوی خاطرات ۲۳ نوجوان است که توسط ارتش بعث در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند.
نگارش این کتاب از روی دستنوشتههای سال ۱۳۷۰ یوسف زاده است و متن فیلم مستند مهدی جعفری که حاوی ساعتها مصاحبه محمد شهبا با افراد گروه ۲۳ نفره است، از این رو، خواننده میتواند مطمئن باشد آنچه در این کتاب میخواند تخیل و قصهپردازی نیست؛ بلکه روایتی است از آنچه این ۲۳ نفر دیده و از سر گذراندهاند.
گلستان یازدهم
این یادداشت رهبر انقلاب در دی ماه ۹۵ در مراسم ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در حسینیه امام خمینی (ره) همدان رونمایی شد:
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلیٰ به عزّت رسید.. هنیئاً له. راوی -شریک زندگی کوتاه او- نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانه خود به روشنی نشان داده است. در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب.
معرفی: کتاب گلستان یازدهم، خاطرات زهرا پناهیروا، همسر سردار شهید علی چیتسازیان، به قلم بهناز ضرابیزاده است. این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشتماهه مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است. فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکرد که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقه حضور در جنگ را نداشت.
دختر شینا
این تقریظ در ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت و در بهمن سال ۹۵ در حسینیه امام خمینی (ره) همدان رونمایی شد: رحمت خدا بر این بانوی صبور و باایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنج های توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامه جهاد دشوارش باز دارد. جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود.
معرفی: کتاب دختر شینا به زندگی عاشقانه سردار شهید ستار ابراهیمی می پردازد که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید. همسر این شهید، شوهر قهرمان خود را در سن ۲۴ سالگی از دست داد و به دلیل عشقی که به او داشت، دیگر ازدواج نکرد. به این ترتیب قدمخیر محمدی، پنج فرزند خود را به تنهایی بزرگ کرد. این کتاب نوشته بهناز ضرابیزاده است که در حوزه خاطرهنویسی به روند ایستادگی و پایداری زنی تنها پرداخته است.
دختر شینا در واقع عاشقانه ای از دوران جنگ است که بهناز ضرابی زاده آن را از خاطرات قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر گردآوری و به صورت رمان به نگارش درآورده است. این اثر با استقبال مخاطبان ادبیات پایداری رو به رو شده و جز نخستین آثار در زمینه خاطرات زنان از جنگ هشت ساله ایران می باشد.
سردار شهید ابراهیمی، یکی از شهیدان استان همدان بود که در عملیات والفجر۸ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وقتی مهتاب گم شد
تقریظ رهبر انقلاب در ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در بهمن سال ۹۵ در حسینیه امام خمینی (ره) همدان رونمایی شد: بچّههای همدان؛ بچّههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادّعا؛ یاران حسین (علیهالسّلام)؛ یاوران دین خدا .. و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور .. و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دل های روشن، همّت ها و عزم های راسخ؛ بصیرت ها و دیدهای ماورائی .. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمه این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت می کند و آتش شوق را در آن سرکشتر می سازد.
راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ به شدّت آزرده او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد و الحمدلله ربّ العالمین، نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همه آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله. درباره نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از این ها است. مقدّمه کتاب یک غزل به تمام معنی است.
معرفی: کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی سردار شهید علی خوشلفظ و روایتی عینی از یک واقعه تاریخی است. این کتاب، قصه نیست؛ داستان پردازی و اسطوره سازی هم نیست. بلکه واقعیت زندگی و رزم مردی است که خود واقعی اش را در شبی که مهتاب گم شد، پیدا کرد.
علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند.
علی خوش لفظ یک قهرمان ملی است. این را زخم های نشمرده ای که از او علی خوش زخم ساخته گواهی می دهد. علی خوش زخم، نیازی به مدال ملی شجاعت ندارد. بچۀ بازیگوش محلۀ شترگلوی همدان، که روزگاری از دیوار راست بالا می رفت، پس از ۱۱ بار مجروحیت با تیر و ترکش و موج و شیمیایی، حالا نمی تواند روی تخت بیمارستان بنشیند. تیر کالیبر تانک در آوردگاه شلمچه و کربلای ۵، پس از ۲۶ سال، همسایۀ نخاع اوست.
سردار شهید علی خوش لفظ پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت و صبر در برابر دوری یاران و دوستان، ۲۹ آذر سال ۱۳۹۶ آسمانی شد و به کاروان عظیم شهدا پیوست. او به تعبیر همرزمانش «علی خوش رفیق» بود. چون در هشت سال جنگ، ۸۰۰ نفر از رفقایش شهید شده اند که با ۹۰ نفر از آنان رفیق تر و عقد اخوت بسته بود. از این جماعت هشت نفرشان پارۀ تن او بوده اند. برادرانی چون علی محمدی، نادر فتحی، حبیب مظاهری، رضا نوروزی، عباس علافچی، بهرام عطائیان، جمشید اصلیان، و علی چیت سازیان که به رفیق اعلی رسیدند.
آب هرگز نمیمیرد
سومین تقریظی که در ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در بهمن ۹۵ رونمایی شد، مربوط به این کتاب است: سلام بر یاران حسین (علیهالسّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانههایی چون سُلگی و خوشلفظ را به ما شناساند. ساعت های خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم «درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم؛ لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم/ هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران؛ که ره چون می توانم یافتن سوی درون من هم ...»
در میان کتاب های خاطرات جنگ، این، یکی از بهترینها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شدهاند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالیمقام علی چیتسازیان نیز دارای همین برجستگیها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.
معرفی: کتاب آب هرگز نمیمیرد، روایت خاطرات فرمانده گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام لشکر انصارالحسین علیهالسلام استان همدان، یعنی سردار جانباز میرزامحمد سُلگی است؛ سرداری که نویسنده کتاب، حمید حسام، در بیان خصوصیات فردی او نوشته است «سردار میرزامحمد سلگی فرمانده شهیدانی است که خون قلبشان را نثار حسین علیهالسلام کردهاند. او از تبار انصارالحسین علیهالسلام است و حاضر نیست سرمایه گمنامی را در این دنیا با هیچ قیمت معاوضه کند. مشکل کار اینجاست که او بیان خاطرات خود را نوعی حدیث نفس میداند و از نظر او باید همچنان مهر سکوت بر لب زد و گمنام ماند و این معامله یعنی عملکرد خود در هشت سال دفاع مقدس را برای فردای خود و قیامت یوم تبلی السرائر گذاشت.
کتاب آب هرگز نمیمیرد که در سال ۱۳۹۴ جایزه جشنواره جلال آل احمد برگزیده شد، فقط روایت زندگی یک فرد نیست بلکه مرور مشاهدات این فرد از جنگها، راهبردهای جنگی و سرنوشت سایر همرزمان میرزامحمد سلگی است که در فصلهای گوناگون کتاب با آنها آشنا میشویم.
سرباز کوچک امام
رهبر انقلاب در تیر ماه سال ۹۶ نوشتند: سرگذشت این نوجوان شجاع و باهوش و صبور در اردوگاههای اسارت، یکی از شگفتیهای دفاع مقدّس است؛ ماجراهای پسربچّه سیزده چهارده سالهای که نخست میدان جنگ و سپس میدان مقاومت در برابر مأموران درندهخوی بعثی را با رفتار و روحیهای اعجابانگیز، آزموده و از هر دو سربلند بیرون آمده است. دلْ بر مظلومیّت او می سوزد ولی از قدرت و تحمّل و صبر او پرمی کشد؛ این نیز بخشی از معجزه بزرگ انقلاب اسلامی است. در این کتاب، نشانههای خباثت و لئامتِ مأموران بعثی آشکارتر از کتاب های مشابهی است که خواندهام. بههرحال این یک سند باارزش از دفاع مقدّس و انقلاب است؛ باید قدر دانسته شود. خوب است سستپیمانهای مغلوبدنیاشده، نگاهی به امثال این نوشته صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.
معرفی: کتاب سرباز کوچک امام به قلم فاطمه دوست کامی، خاطرات مهدی طحانیان از سالهای اسارت در دوران نوجوانی از سال ۶۱ تا ۶۹ در اردوگاههای رژیم بعث است. او در شهرستان اردستان اصفهان به دنیا آمد و هنوز ۱۳ سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت به هر شکل شده خود را به جبههها برساند. او در یک عملیات که با پاتک سنگین دشمن روبه رو شد، اسیر میشود. برخلاف تصور خود و دیگران که گمان میکنند او با اسیر شدن کم خواهد آورد و مجبور میشود با دشمن همکاری کند، او به یکی از اسطورههای مقاومت و صبر در میان اسرای ایرانی بدل میگردد.
با وجود سن کم او نیز همچون دیگر اسرا زیر دست جلادان بیرحم رژیم بعث شکنجه میشود اما از آرمانهای انقلاب کوتاه نمینشیند و در چندین مصاحبهای که توسط رژیم برنامهریزی میشود نه تنها علیه جمهوری اسلامی تبلیغ نمیکند بلکه در بند اسارت نیز باعث تقویت و تایید کشور میشود. آنها در اردوگاه نه تنها در مقابل شکنجه و فشار روحی دشمن مقاومت میکنند بلکه سعی میکنند از فرصت اسارت استفاده کنند و در حوزه علم و تقوای خود را رشد میدهند. سرانجام این صبر جواب میدهد و او عزتمندانه و همچون قهرمانی اسطورهای به خاک وطن و آغوش خانواده بازمیگردد.
فرنگیس
تقریظ رهبر انقلاب در بهمن سال ۹۶ در هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع بررسی نقش بانوان در دوران دفاع مقدس منتشر شد:
بخش ناگفته و بااهمّیّتی از حوادث دوران دفاع را به مناسبت شرح حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب می توان دید. بانو فرنگیس دلاور با همان روحیّه استوار و پُرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن، با ما سخن گفته و منطقه ناشناخته و مهمّی از جغرافیای جنگ تحمیلی را با جزئیّاتش به ما نشان داده است.
ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگیها و گرسنگیها و خسارت های مادّی و ویرانیها و داغ عزیزان آنها، هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده است، خبر نداشتیم؛ و نیز از فداکاری جوانان آنان که در شمار اوّلین شتابندگان به مقابله با دشمن مهاجم بودند. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنائی است که نظیر آن فقط در سوسنگرد، در همان اوان اتّفاق افتاده بود. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسنده کتاب -خانم فتّاحی- بهخاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبهگیری و خاطرهنویسی، باید بسیار تشکّر کرد.
معرفی: کتاب فرنگیس، خاطرات فرنگیس حیدرپور اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس به قلم مهناز فتاحی است که به روایت خاطرات زنی شجاع بپردازد که در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی دشمن را به خاک و خون بکشد. رهبر انقلاب در سفرشان به کرمانشاه به این بانوی بزرگ اشاره کرده بودند و بر ثبت خاطراتش تاکید داشتند.
در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
در کمین گل سرخ
در فروردین سال ۹۸ همزمان با برگزاری هشتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران، تقریظ رهبر انقلاب منتشر شد:
این نمونه جالب و بی سابقهای است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیت های آن. آن را یکسره مطالعه کردم (تا ۸۴/۶/۷) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است. و این طبیعی است. البته برجستگی های شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمیتوان نشان داد. او حقاً نمونهای از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود. رحمت خدا بر او.
معرفی: کتاب در کمین گل سرخ نوشته محسن مومنی به روایت زندگی صیاد شیرازی میپردازد. صیاد شیرازی یکی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس بود که پس از ۳۲ سال خدمت در یگانهای مختلف نیروی زمینی ارتش در تهران و مقابل منزلش به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ترور شد.
تیپ ۸۳؛ مجموعه خاطرات روحانیون رزمنده
رهبر انقلاب اسلامی اینگونه تقریظ زدند: شرح خاطرات طلّاب رزمنده جوان که ضمناً شرح گوشههائی هرچند کوتاه از مجاهدات معصومانه آنان نیز هست، در این کتاب با قلمی و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوه نُوی است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پختهتر شود، بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب، درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها میدهد و در آزمایشهای دشوار زندگی با مردم شریک می گردد. این طلبههای جوان و خوش روحیهاند که اگر مدارج تحصیل را طی کنند، رهبران برجسته باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دینِ زندگیساز.. حوزه علمیه بی شک از پرورش چنین طلّاب و روحانیونی به خود میبالد و احساس رضایت از انجام وظیفه تاریخی خود که همواره بحمدالله بدان موفق بوده است میکند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه این کتاب در ایام ۱۵ شعبان و مابعد آن که بزیارت قم رفته بودم، دست داد.
معرفی: مبارزه روحانیون در جبهههای هشت ساله ما مردانه بود. یکدست و یکرنگ، درست مثل دل بسیجیها؛ بسیجیهایی که رو به دل امام خویش «قنوت عشق» میگرفتند. تیپ ۸۳ به قلم سیدمحمدعلی دیباچی، کتابی است که ما را به دیدار بعضی از آن مردانگیها میبرد. این کتاب، دومین مجموعه از خاطرات روحانیون رزمنده است که از طرف واحد ثبت خاطرات تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق(ع) روحانیون رزمی- تبلیغی در سال ۱۳۷۰ تهیه، جمع بندی و تدوین شده است.
دلتنگ نباش!
زینب مولایی نویسنده کتاب شرح زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی در خرداد ۹۸ به همراه زینب عبد فروتن، همسر شهید قربانی با رهبر انقلاب دیداری کوتاه داشتند و معظم له که سال ۹۷ کتاب دلتنگ نباش را خوانده بودند، در ابتدای کتاب نوشتند: سلام و رضوان خدا بر شهید عزیز روحالله قربانی. از همسر شهید باید تشکر شود به خاطر فرستادن این کتاب و از ایشان و خانم مولائی بخاطر تدوین این اثر.
معرفی: شهید روحالله قربانی از شهدای مدافع حرم اهل بیت است که ۱۳ آبان سال ۹۴ در حلب سوریه به شهادت رسید. کتاب دلتنگ نباش توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده و فرازهایی از زندگی شهید قربانی را در مصاحبههایی با همسر شهید و نزدیکانش نوشته است.
آن مرد با باران میآید
در آستانه فرا رسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۹۸ و در سومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی این تقریظ رونمایی شد: بسیار خوب و هنرمندانه و پرجاذبه نوشته شده است. تصویری که از ماه های آخر مبارزات نشان می دهد، درست و روشن و واقعی است. به گمان من همه جوان ها و نوجوان های امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند. از نویسنده کتاب باید تقدیر و تشکر شود انشاءالله.
معرفی: کتاب آن مرد با باران میآید، اثر وجیهه سامانی در سال ۱۳۹۱ در جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری برگزیده و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. چاپهای بعدی این کتاب توسط انتشارات کتابستان معرفت صورت گرفتهاست. این کتاب در سال ۱۳۹۷ در جشنواره شهید اندرزگو (روایت انقلاب) نیز مورد تقدیر قرار گرفت. موضوع کتاب به داستان زندگی پُرماجرای خانوادهای از طبقه متوسط در کوران نهضت اسلامی مردم ایران در مقطع ۱۷ شهریور تا ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ اختصاص دارد.
شخصیتپردازی قوی، قلم روان، توجه به روحیات و خصوصیات رفتاری شخصیتهای رمان و مستند بودن حوادث، توجّه به موضوع انقلاب اسلامی خصوصاً برای گروه سنّی نوجوان، ازجمله عوامل جذّابیت این کتاب است.
مربع های قرمز
تقریظ رهبر انقلاب در نهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و به مناسبت چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس در اواخر شهریور ۹۹ در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران منتشر شد:
بسیار شیرین و جذاب نوشته شده است. ردپای چانهگرمی های آقای حاج حسین یکتا در آن آشکار است. ظرافت های برخاسته از ذوق و قریحه لطیف که در سراسر کتاب گسترده است، می تواند از نویسنده خوش قلم و چیره دست کتاب باشد و می تواند هم، دُرافشانی های راوی باشد. نقطه برجسته کتاب، یاد شهیدان و یاد حال و حضور ملکوتی آنان پیش از شهادت است که حقاً بسیار خوب تصویر شده است. ارادت راوی به مرحوم آقای حاج میرزا علی احمدی میانجی هم برای من جالب بود. آن مرحوم را حدود ۶۰ سال به علم و تقوا و ورع میشناختم و به من لطف داشت.
معرفی: این کتاب روایتی از خاطرات شفاهی حسین یکتا در دوران دفاع مقدس و به قلم زینب عرفانیان است. این کتاب در واقع یک روایت جذاب و خواندنی است که در میان مرز داستان نویسی و زندگینامه نویسی به رشته تحریر در آمده است. کتاب مربع های قرمز بر اساس مستنداتی که دارای منبع و مرجعیت قطعی می باشد، نوشته شده و نویسنده حساسیت های زیادی را در نگارش آن به کار برده است.
شاید مهمترین ویژگی کتاب مربعهای قرمز یاد شهیدان و تصویری است که از حال و حضور ملکوتی شهدا در معرض دید نسل معاصر و جامعه بشری قرار گرفته است.
عصرهای کریسکان
همزمان با برگزاری دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در شهر سنندج در اسفند سال ۹۹، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای منتشر شد:
بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزاده کُرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیه کتاب. با این که نیروهای مبارز کُردِ طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجابآور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. دلاوری و شجاعتِ راوی و خانوادهاش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُردی که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگیها، رفتار قساوتآمیز و شریرانه کسان دیگری که به دروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن می گفتند نیز به خوبی تشریح شده است. کتاب جامعی است؛ تاریخ، شرح حال، شناخت قوم کُرد، شناخت حوادث تلخ و شیرین منطقه کردی در اوایل انقلاب ... در آذر ۹۹ مطالعه شد.
معرفی: کریسکان نام محدودهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که پایگاه اصلی حزب دموکرات ایران به شمار میرفت. امیر سعیدزاده بالغ بر شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات مورد شکنجه قرار گرفت. او تقریباً تنها نجاتیافته از زندان هولناک کریسکان است و دیگر همبندیهای وی همگی بدون محاکمه اعدام شدهاند. به این دلیل که اغلب رخدادها در آن منطقه روی داده، این نام برای این کتاب انتخاب شده است.
کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب، خاطرات امیر سعیدزاده از رزمندگان جنگ ایران و عراق را به تصویر میکشد. در این اثر با سرنوشت غمناک و حزنآلود او همراه شوید تا به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی ببرید. راوی این کتاب یکی از خاصترین رزمندگان نیروهای دفاع مقدس، امیر سعیدزاده است؛ زیرا در هیچ سازمانی عضویت ندارد. نیرویی آزاد محسوب میشود، با این حال در مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی حضور پیدا میکند و همچنین به مأموریتهای خارج از کشور برای شناسایی نیز میرود. بعد از آن وراد سپاه میشود.
سعیدزاده قبل از انقلاب، توسط ساواک، مورد مواخذه قرار گرفته و فرار میکند. اسیر کومله میشود و از آنجا نیز میگریزد. چهار سال بعد از جنگ، او به وسیله حزب دموکرات کردستان عراق به اسارت درمیآید. این دوران از روزهای آغازین انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله به درازا میکشد. راوی در این اثر با یک سبک جدید، خاطرات چند روایی را طراحی کرده است. او وارد یک تنش و ناآرامی میشود. در یک فصل واکنش خانوادهاش نسبت به این موضوع نشان داده میشود و از زبان همسرش همان خاطرات کامل میگردد، حوادثی که پیرامون خانواده روی میدهد یعنی راوی اصلی خود اطلاع ندارد، اما خانواده کاملاً به تمامی جنبهها تسلط دارند. در یک بخش همسر او وارد روایت میشود و نقاط ابهامآمیز را کامل میکند.
تنها گریه کن
رهبر انقلاب این کتاب را در اسفند ۹۹ مطالعه کردند و در آبان ۱۴۰۰ همزمان با یازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت تقریظ معظم له منتشر شد:
با شوق و عطش، این کتاب شگفتیساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت .. هیچ سرمایه معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایهی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانهی مادرانه به آن نیاز داشت. از نویسنده جداً باید تشکر شود.
معرفی: کتاب تنها گریه کن شامل روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان در دوران مبارزات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و پس از آن است که به قلم اکرم اسلامی تدوین و توسط انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.
حوض خون
اسفند سال ۱۴۰۰بود که تقریظ رهبر انقلاب در مراسم دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت منتشر شد:
اولین احساس، پس از خواندن بخشهایی از این کتاب، احساس شرم از بیعملی در مقایسه با مجاهدت این مجاهدانِ خاموش و بیریا و گمنام بود. آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفتهای از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوشسلیقهای که این کار پرزحمت را بهعهده گرفته و به خوبی از عهده برآمده است و نیز از موسسه جبهه فرهنگی عمیقاً تشکر شود.
معرفی: کتاب حوض خون روایتی از مجاهدت بانوان اندیمشکی از رختشویی در دوران دفاعمقدس است که در ۵۰۴ صفحه، به قلم فاطمهسادات میرعالی نوشته و توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی چاپ شده است.
در این کتاب همچنین گروهی از بانوان اهل قلم همچون زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی در تحقیق و تدوین ۶۴ داستان نقش داشته و اثر جنگ را در عمیقترین لایه به مخاطب معرفی میکنند.
مهاجر سرزمین آفتاب
یکی دیگر از تقریظ های حضرت آیت الله خامنه ای در سیزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در شهریور سال ۱۴۰۱رونمایی شد که تاکید کردند «ساخت فیلم بر اساس زندگی خانم بابایی حرکت مهم و مؤثری در جهت معرفی و آبروبخشیدنِ به خانواده اسلامی و مرد مسلمان است و نباید از آن غفلت شود»:
سرگذشت پرماجرا و پرجاذبه این بانوی دلاور که با قلم رسا و شیوای حمید حسام نگارش یافته است، جدّاً خواندنی و آموختنی است. من این بانوی گرامی و همسر بزرگوار او را سال ها پیش در خانهشان زیارت کردم. خاطره آن دیدار در ذهن من ماندگار است. آن روز جلالت قدر این زن و شوهر با ایمان و با صداقت و با گذشت را مثل امروز که این کتاب را خواندهام، نمیشناختم؛ تنها گوهر درخشانِ شهید عزیزشان بود که مرا مجذوب می کرد. رحمت و برکت الهی شامل حال رفتگان و ماندگان این خانواده باد.
معرفی: کتاب مهاجر سرزمین آفتاب به کوشش حمید حسام و مسعود امیرخانی اثری است که خاطرات کونیکو یامامورا یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران را به مخاطبان عرضه می دارد.
کونیکو یامامورا که تا ۲۱ سالگی تحت آموزههای بودا پرورشیافته بود، آشنایی خود را با همسر مسلمانش، یک نقطۀ عطف میداند؛ نقطهای که همه چیز بعد از آن تغییر کرد و او را به دنیای جدیدی از ارزشهای اسلامی و انقلابی وارد کرد و ثمره زندگی او، یعنی فرزند ۱۹سالهاش را در راه پاسداری از این ارزشها به مقام رفیع شهادت رسانید.
کتاب مهاجر سرزمین آفتاب به روایت خاطرات کونیکو یامامورا میپردازد. فرزند شهیدش جوان ۱۹ساله ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبههها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید.
خاتون و قوماندان
تقریظ رهبر انقلاب در اردیبهشت سال گذشته و در چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در مشهد منتشر شد:
سلام خدا بر شهید عزیز، علیرضا توسّلی، مجاهد مخلصِ فداکار و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه او خانم امّ البنین. حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت، دریافت نکردهام. برخی از آنها جداً تاثرانگیز است، ولی از سوی دیگر، حرکت جهادی فاطمیون افتخاری برای آنها و همهی افغانها است.
معرفی: کتاب خاتون و قوماندان، روایت عاشقانه و صادقانه همسر علیرضا توسلی، امالبنین حسینی، از ۱۵ سال زندگی و دلدادگی است. مریم قربانزاده با حفظ امانت راوی خاطرات تلخ و شیرین این زوج مهاجر شده و با قلمی دلنشین و صمیمی روایتی جذاب تقدیم مخاطب کرده است. ام البنین حسینی دختری از سرزمین بامیان افغانستان است که جنگ و درگیری باعث میشود در کودکی با خانواده به ایران مهاجرت کند. زندگی آنها به عنوان یک خانواده مهاجر با مشکلات و سختیهای زیادی همراه است. پدرش از میان خواستگارهای فراوان ام البنین بر روی جوان مجاهدی دست میگذارد که از دار دنیا تنها خدا را دارد.
زندگی این زوج مهاجر از همان ابتدا با دلتنگی و تنگدستی همراه است. علیرضا ماههای متمادی در افغانستان به جنگ مشغول است و ام البنین در ایران با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند اما عشق و صبری که این دو نثار یکدیگر میکنند کمک میکند از تمام این سختیها تنها خاطرهای خوش باقی بگذارند. مجاهدت ام البنین در تمام این سالها چیزی کمتر از جهادهای علیرضا ندارد. او در این ۱۵ سال مجبور میشود سه بار به افغانستان مهاجرت کند، زخمها و دردهای یک مجاهد را تیمار کند و در بدترین اوضاع اقتصادی و در دوری همسر سه کودک خردسال را بزرگ نماید.
سرباز روز نهم
این تقریظ رهبر انقلاب در اسفند سال ۱۴۰۱ نوشته شده ولی در پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و اولین رویداد ملی تکریم فعالان مساجد سراسر کشور در مرداد سال گذشته رونمایی شد:
پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خواندهام ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبه این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره برجسته، بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا. اراده قوی، فهم درست، روحیه ایثار، شجاعت، خستگیناپذیری، ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا و بسی دیگر از خصوصیات برجسته، بخشهایی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسلهای دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطهانگیز است. این گل های سرسبد به چه مقاماتی رسیدند و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او.
معرفی: کتاب سرباز روز نهم، زندگینامه جامع و کامل شهید مصطفی صدرزاده از شهدای شاخص دفاع از حرم است که از فرماندهان تیپ فاطمیون بود. این کتاب توانسته راویان بسیاری را گرد بیاورد که هر کدام در عرصهای همراه با این شهید بودند و توانستهاند گوشه از سلوک معنوی و اخلاقی او را از نزدیک مشاهده کنند. از والدین و همسر شهید گرفته تا دوستانی که در پایگاه بسیج و بعدا در دفاع از حرم با او همراه بودهاند، در این کتاب خاطرات خود را بیان نمودهاند.
پژوهش ها و مصاحبه های این کتاب برعهده محمدمهدی رحیمی، پریسا وزیرلو، فرزانه مردی و تدوین آن برعهده نوید نوروزی و پریسا وزیرلو بوده و بازنویسی کتاب توسط نعیمه منتظری صورت گرفته است.
شهید صدرزاده جوان بسیار فعالی بود که در عرصه جهاد فرهنگی و نظامی کارهای درخشانی از خود به جای گذاشت و حتی هدف خود از شهادت را این میدانست که بتواند دست بازتری برای ترویج فرهنگ اسلام داشته باشد. این کتاب به خوبی نشان میدهد جوانی که نه انقلاب اسلامی و نه جنگ را درک کرده توانست با دنباله روی سیره شهدا و تهذیب نفس به جایگاهی برسد که بسیاری حتی در دوران دفاع مقدس نیز توفیق رسیدن به آن را نداشتهاند.
اسم تو مصطفاست
این تقریظ نیز که در پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در مرداد سال ۱۴۰۲ رونمایی شد، در آذر سال ۹۷ نوشته شده است:
صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همه چیز، بر همه عشقها و همه محبوب ها.. اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهل بیت علیهم السلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او، و بر همسر صبور (سمیه ابراهیم پور) و دیگر وابستگانش، نوشته خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است.
معرفی: کتاب اسم تو مصطفاست، روایتی از زندگی شهید مصطفی صدرزاده است که زندگی نامه داستانی این شهید مدافع حرم به روایت سمیه ابراهیم پور، همسر شهید و به قلم خانم راضیه تجار نوشته و توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.
پاییز آمد
مهر امسال و در شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در زنجان این تقریظ رونمایی شد: عشقی آتشین، عزمی پولادین و ایمانی راستین، چهرهنگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالتزده می کند و فاصله نجومیشان با این مجاهدان واقعی را آشکار می سازد.
معرفی: شهدا را همیشه کلیشهای معرفی کردهاند و هروقت صحبت از خاطرات زندگی آنها میشود، توقع میرود یک موجود خیالی، دستنیافتنی و ازآسمانآمده معرفی شود که انگار هیچوقت زندگی عادی و روزمره نداشته است. برای همین تصور جامعه از شهید یک شخص معصوم عاری از هر گناه و اشتباه است، درحالیکه چنین نیست و شهدا هم مثل سایر آدمهای شهر زندگی عادی داشته و در روزمرگی کاملاً معمولی به سر میبردند، شاید خیلیهایشان حتی اهل نماز شب یا مستحبات نبودند و در همین کوچهوبازار زندگی میکردند، آرزوهایی داشتهو اشخاصی بریده از دنیا و مادیات نبودهاند.
در کتاب پاییز آمد به زندگی خصوصی فخرالسادات موسوی و سردار شهید احمد یوسفی فرمانده واحد مهندسی، رزمی سپاه ناحیه زنجان، آشنایی و عشق آنها پرداخته میشود؛ اتفاقی که در کتابهای مشابه کمتر رخ میدهد.
مجید بربری
تقریظ اخیر که در تیر ماه ۱۴۰۲ نوشته شده، در هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت رونمایی شد: اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را میبینیم که رشتهای از انوار خورشید حسینی، آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت، به کار میاندازد و دارنده آنها را به اوج می رساند. مجید قربانخانی مصداق آیه فَمَن یُرد الله ان یهدیه یشرح صدره للإسلام است. او لایق این عروج بوده و دل با صفا و روح با مرام او ظرفیت آن را داشته است.. گوارایش باد و الحقنا الله به ان شاءالله.
معرفی: کتاب مجید بربری، روایتگر زندگی شهید مجید قربانخانی است که به حُرّ مدافعان حرم شهرت یافته و در ۱۵۲ صفحه به قلم کبری خدابخش دهقی نوشته شده است. این کتاب مجیدبربری روایت تحوّل یک جوان است برای وصل شدن به قافله کربوبلاییها و قصّههایی است از یک قصّه متفاوت؛ از عوض شدن، از خواستن و طلبیدن، از مجیدبربری تا شهید مجید قربانخانی شدن.
این کتاب، نه لغات درهموبرهمِ سخت و پیچیده دارد و نه حتّی مفاهیم دور از ذهن غیر قابل تأمّل؛ فصلها و قصّهها مثل یک دورهمیِ دوستانه چیده شده است، برای شنیدن از دوستی به اسم مجید و ماجراهایش؛ ماجراهایی که او را از محلّه یافتآباد تهران به خانطومان سوریه رساند تا تقدیر برای او آنجا رقم بخورد.
مجید این راه را از امام حسین علیه السّلام خواسته بود و وقتی زنعمویش از او پرسید که در کربلا از آقا چه خواسته، مجید در جوابش فقط یک حرف زد «من از امام خواستم من را آدم کند، عوض بشوم، زندگیام را عوض کند، دستم را بگیرد و از این راهی که میروم برم گردانَد.»
بیست سال و سه روز
این تقریظ رهبر انقلاب نیز در هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت رونمایی شد: این شرح حال نیز برای امثال من غبطهانگیز و حسرتزا است. نور این جوان و امثال او چشم امثال مرا خیره می کند و ما را متوجّه تاریکی هایی که در آن گرفتاریم، می سازد. آفرین به آن انگیزه نجاتبخش که سیدمصطفیها را به چنین اوجی می رساند و مرحبا به صبر و توکلی که پدر و مادری را در فقدان چنین فرزندی آرامش میبخشد. خدا را سپاس که در دوران چنین انسان هایی زندگی می کنیم.
معرفی: کتاب بیست سال و سه روز، روایت زندگی جوانترین شهید مدافع حرم، سیّدمصطفی موسوی است که به قلم سمانه خاکبازان به رشته تحریر درآمده است. این کتاب که در سال ۱۳۹۷ به چاپ رسیده، دوازدهمین جلد از سری مجموعهکتابهای مدافعان حرم انتشارات روایت فتح است. خاطرات این شهید توسط ریحانه جهاندوست و مهدیه زکیزاده جمعآوری شده و در سال ۱۳۹۶ به دست سمانه خاکبازان، نویسنده این کتاب رسیده است.
هواتو دارم
این تقریظ رهبر انقلاب نیز که در تیر ماه سال گذشته نوشته شده، در هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت رونمایی شد: این نیز جلوهئی دیگر از رویش های انقلاب است؛ جوان دلاوری با عقلانیّت دهه ۹۰ و احساسات دهه ۶۰.. مصداق «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه..» با جهادی در بهترین راه و سرانجامی برترین سرانجام.. هنیئاً لأرباب النعیم نعیمُهم.. معرفت و صبر راوی (همسر شهید) در خور ستایش است.. گرامی و سربلند باد.
معرفی: کتاب هواتو دارم که به قلم محمدرسول ملاحسنی نوشته شده، قصّه زندگی شهید مهندس مرتضی عبداللهی است که از سال ۱۳۸۵ آغاز و در سال ۱۳۹۷ تمام میشود؛ روایت ۱۲ سال از زندگی پُرپیچوخم و پر از لحظههای ناب یک قهرمان. داستان از یک خواب شروع میشود؛ خوابی که سرچشمه تغییرات اساسی در یک انسان است؛ خوابی که همسر او قبل از ازدواجشان میبیند و تحوّل عجیبی را در او ایجاد میکند.
آخرین فرصت
هنوز تقریظ این کتاب منتشر نشده که شاهد نهمین چاپ کتاب آخرین فرصت هستیم و مشتاقان در انتظار رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب هستند که قرار است در آینده ای نزدیک منتشر شود.
معرفی: کتاب آخرین فرصت در قالب روایتهایی مستند و جذاب به موضوع هایی همچون ارزشهای دفاع مقدس، ابعاد عرفانی، معرفتی مبارزاتی، سیاسی و مجاهدت شهید علی کسایی و زندگی سراسر عشق و ایمان این شهید را با همسرش رفعت قافلان کوهی اختصاص دارد.
شهید علی کسایی جوانمرد انقلابی و مربی آموزشهای سیاسی و مذهبی است که در ۱۴ آذر ۱۳۳۴ مصادف با عید غدیر در شیراز به دنیا آمد. در سن ۲۵ سالگی ازدواج کرد که خطبه عقدشان توسط امام خمینی (ره) جاری و مراسم ساده عروسیشان نیز در روز عید غدیر برگزار شد. علی کسایی که زندگیاش را وقف آموزش، تفسیر قرآن و نهج البلاغه و آرمانهای انقلاب اسلامی کرده بود، در روز عروسیاش دعا کرد تا خداوند شهادتش را هم روز عید غدیر قرار دهد.
همچنین این کتاب به عنوان تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ ایران و عراق محسوب می شود که در قالب رمانی جذاب به مسائلی همچون صمیمیت و سادهزیستی، احترام به والدین، عشق به همسر و فرزند، صبر و ایثار، توجه به بیتالمال و حقالناس، عفت و حیا، فداکاری و شهادت پرداخته شده است.
تقریظ های شفاهی
علاوه بر تقریظ هایی که ذکر کردیم، برخی از کتاب های منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس نیز به صورت شفاهی از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تحسین قرار گرفته و در واقع نویسندگان و ترویج دهندگان فرهنگ کتابخوانی به ویژه در حوزه ایثار و شهادت تشویق شده اند تا در این زمینه قلم را به زمین نگذارند و با اراده ای جدی تر ادامه دهنده راه شهدا و رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم و امنیت باشند. برخی از این سفارش ها به شرح زیر است:
بابانظر
فرمایش رهبر انقلاب: بابانظر که یک جوان کم سوادی بوده رفته جنگ، فرماندهی کرده و سال ها در جنگ بوده و بعد هم جانباز شده و شهید شده است، شرح حال را خودش گفته؛ این کتاب شد. یک داستان مفصل شد.
معرفی: بابانظر عنوان کتابی است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شدهاست. این کتاب حاصل مصاحبههای شفاهی با سردار شهید محمدحسن نظرنژاد است که طی آن خاطرات راوی پیرامون انقلاب و جنگ تحمیلی بیان میشود. نظرنژاد ملقب به بابانظر، بیشتر زمان جنگ ایران و عراق را در جبهههای جنگ گذراند و جراحتها و آسیبهای جدی دید. مصاحبههای این کتاب توسط سیدحسین بیضایی انجام شده و تدوین آن را مصطفی رحیمی به عهده داشتهاست.
خاک های نرم کوشک
فرمایش رهبر انقلاب: الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان باب شده و مینویسند. بنده هم مشتری این کتابها هستم و میخوانم. بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم؛ آنچه درباره شان نوشته شده، روایتهای صادقانه و بسیار تکان دهنده است.این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص بدهد کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است. آدم میبیند برخی از این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین برونسی، قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود. شرح حالش را نوشتهاند. من توصیه میکنم و واقعا دوست میدارم شماها بخوانید. اسم این کتاب، خاکهای نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده است.
معرفی: کتاب خاکهای نرم کوشک به قلم سعید عاکف، منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان شهید عبدالحسین برونسی در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است. کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل میشود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.
دا
فرمایش رهبر انقلاب: کتاب «دا» که حقاً و انصافاً کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان میدهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب به منظور انتقال فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است ... این کتاب در گستره کشور هنوز شناخته نشده است؛ در حالی که چند صد هزار تا حالا چاپ کردید. اگر «دا» شناخته شود، میلیونها نسخه از این کتاب فروش خواهد رفت و میلیونها نفر از محتوای این کتاب بهره خواهند برد... شما هزار کتاب «دا» میتوانید تولید کنید. «دا» یک رگه ارزشمند است که در معدن پیدا کردید، این راه را ادامه دهید.
معرفی: این کتاب روایت خاطرات سیده زهرا حسینی در بصره و خرمشهر است که توسط سیده اعظم حسینی تدوین و تنظیم شده است. سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی این کتاب را تشکیل میدهد. جنگ از زبان دختری ۱۷ساله بازگو میشود. بیان حوادث تکاندهنده و شرح جزئیات بهاعتقاد اغلب کارشناسان، این کتاب را بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین اثر در زمینه خاطرهنگاری دفاع مقدس معرفی کرده است.
عباس دست طلا
فرمایش رهبر انقلاب: این کاری که اخیرا شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزه کاری ها خاطرات میگیرند،این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتاب های شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنائی را خواندم یکی هم کتاب این حاج آقای عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات خواندم. خیلی خوب بود انصافا، مخصوصا کتاب ایشان. هم مطلب در آن زیاد بود هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان میدید. خداوند ان شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.
«عباس دست طلا» خاطرات حاج عباسعلیباقری به قلم محبوبه معراجیپور است که انتشارات فاتحان آن را روانه بازار نشر کرده است، عباسعلی باقری یکی از بازاریان و پشتیبانان جنگ در دوران دفاع مقدس بوده است. این کتاب در راستای توجه به نقش اصناف در جنگ و با نگاه به نقش بازاریان در دفاع مقدس منتشر شده است.
آتش به اختیار
فرمایش رهبر انقلاب: در نوشته حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل طلب نیروهای دیدبان به خوبی تشریح شده است.نمیدانم کدام یک از شما آن کتاب مربوط به امدادگران را نوشتهاید. من دیدم که این کتاب واقعاً چقدر لازم است.معلوم بود که این فرد خودش امدادگر بوده است. بدون اینکه آدم امدادگر باشد، نمیتواند مطلبی بنویسد. یا آن کس که کتاب آتش به اختیار را نوشته است، پیدا بود که قاعدتاً باید دیدهبانی را ... حس کرده باشد.
معرفی: مجموعه آتش به اختیار، خاطراتی است که به سرگذشتی از دیدهبانان سیار و نفوذی اختصاص دارد؛ کسانیکه در عملیات کربلای ۵ کارآیی خود را به اثبات رساندند و از نظر تکنیکی و تاکتیکی مهارت کافی داشتهاند. خود نویسنده یکی از دیدهبانان روزهای جنگ بوده است و عنوان کتابش، نام یکی از خاطراتش است. برخی از خاطراتش تاریخ دارند اما برخی دیگر بدون تاریخ هستند.
۱۳ خاطره از کتاب، ماجراهایی هستند که برای خود راوی اتفاق افتاده است و باقی خاطرهها هم نقل قول از دوستان وی هستند. دو خاطره از این کتاب پیشتر در کتابهای «آلواتان» و «تپههای لاله سرخ» به چاپ رسیدهاست. این کتاب خاطرات حجت ایروانی از انواع دیدهبانی و وظایف دیدهبانانها در دوران جنگ تحمیلی است.
از الوند تا قراویز
فرمایش رهبر انقلاب: به این دو برادر بلند همت آفرین می گویم و از زحمات با ارزش ایشان تقدیر می کنم و به فتوحات آینده شان دل می بندم.
معرفی: کتاب از الوند تا قراویز، جلد اول از مجموعه کتابهای کارنامه عملیاتی استان همدان است که توسط حسین بهزاد و گلعلی بابایی تدوین و نوشته شده است. این کتاب هشت سرفصل دارد که فصل نخست آن به معرفی استان همدان و چگونگی شکلگیری نهضت امام خمینی(ره)، فصل دوم به شروع درگیریهای کردستان و اعزام رزمندگان همدان به کردستان و بررسی اتفاقات اخیر، فصل سوم به اتفاقات آن زمان استان همدان تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، فصل چهارم به کردستان و ماجرای آزادسازی سنندج، فصل پنجم به ماجرای کودتای نوژه و چگونگی شکل گیری شبکه براندازی و مقابله با آن، فصل ششم به تشکیل جبهه همدان و شکست کودتای نقاب و شکست اقدامات آمریکا در طبس، فصل هفتم به موضوع آغاز کننده اصلی جنگ و حمایت آمریکا و شورای روابط خارجی و فصل هشتم به چگونگی شکل گیری آرایش نظامی عراق برای حمله به ایران اختصاص دارد.
دسته یک
فرمایش رهبر انقلاب: من یک کتابی را اخیراً خواندم که شرح چند روز در حول و حوش یکی از حملات ماست؛ از زبان افراد باقی مانده از یک دسته، نه از یک لشکر یا یک تیپ یا از گردان یا از یک گروهان حتی. تعدادی از این دسته باقی ماندند و گزارش کردند. این نویسنده و محقق بسیار با ذوق، که حقاً و انصافاً این جور کارها بسیار با ارزش است، رفته جزء جزء مطالب را از زبان آن افراد گرفته که یک کتاب ششصد هفتصد صفحه ای شده. ما فقط می شنویم عملیات فاو. خیلی از کارهای مهمی هم که در این عملیات انجام گرفته، اینها را همین طور از رو میدانیم: از اروند عبور کردند، فاو را گرفتند، کارخانه نمک را فتح کردند، فلان کار را کردند. ما کلیات را میدانیم؛ اما اینکه در این قدم به قدم چه گذشته، دیگر اینها را نمیدانیم.
یک صفحه عظیم مینیاتور با نهایت استادی و زیبایی جلوی ما گذاشتهاند، ما هم از دور ایستادهایم نگاه میکنیم و میگوییم: به به. نمیرویم نزدیک تا ببینیم در هر گوشهای از مینیاتور، چقدر هنر به کار رفته تا ساخته شده. این کارها را بعضیها میکنند. کردهاند. حالا این نمونهای که بنده دیدهام، یکی از کارهاست. امیدوارم این کارها ادامه پیدا کند. کتاب دسته یک بسیار کتاب خوبی است.
معرفی: کتاب دسته یک، بازروایی خاطرات شب عملیات و به نقل از چند نفر از نیروهای گردان حمزه و حاصل تحقیق و تدوین اصغر کاظمی است. نکته جالبی که در این کتاب مشاهده میشود شنیدن برخی از صحنههای جنگ از چند نگاه متفاوت و با روایات مختلف اما در نهایت یکسان است. این کتاب نوشتهای پژوهشی از اصغر کاظمی درباره رزمندگان نوجوانی است که قصد دارند در جاده فاو - امالقصر عملیاتی انجام بدهند. رزمندگان این گردان به مدت ۲ ماه در چادری زندگی میکنند و حوادث زیادی را از سر میگذرانند.
ضربت متقابل
فرمایش رهبر انقلاب: کتابهایی مانند ضربت متقابل و هم پای صاعقه، باید کتاب های رایج دست کارکنان در سطح سپاه و خانوادههایشان باشد.
معرفی: کتاب ضربت متقابل، جلد دوم همپای صاعقه است و به کارنامه عملیاتی سپاه محمد رسول الله(ص) در عملیات رمضان ـ از تیر ماه سال ۱۳۶۱ تا پایان شهریور همان سال ـ پرداخته است.
بابایی، اثر تاریخ واقعی جنگ را بدون دخل و تصرف همراه با خاطرات فرماندهان روایت می کند و فضاسازی و شخصیت سازی در این کتاب جایی ندارد؛ چراکه در پژوهش نمی توان شخصیت کاذب و خیالی ایجاد کرد و باید عین همان که هست گفته شود. به زندگی روزمره شهید محمدابراهیم همت و احمد متوسلیان هم در ضربت متقابل اشاره شده است ولی باز هم نمی توان گفت کتاب خاطره نویسی است. چون درخاطره نویسی دست خاطره نویس باز و ممکن است کنار شخصیت اصلی، شخصیت پردازی را هم چاشنی کار بکند.
بنا بر گفته نویسنده اثر، این کتاب در ابتدا برای مخاطب خاص نوشته شد اما پس از انتشار، بسیار سریع کمیاب و مشخص شد جز مخاطب خاص خواننده عام هم آن را پسندیده است…البته این به دلیل نگارش روان و سبک تاریخ نگاری شیرین کتاب است و کسی که حتی جنگ تحمیلی را ندیده می تواند با خواندن آن و درک جزئیات جنگ از کتاب لذت ببرد.
فرهنگ جبهه
فرمایش رهبر انقلاب: وقتی که جلد اول کتاب شما، فرهنگ جبهه، در آمد، طبعاً، به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من می آورند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس من را جذب کرد، تا آخرش خواندم. بعد دیدم این کافی نیست، به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید! در جمع خانواده، جاهایی از کتاب را خود بازکردم و خواندم. گفتم که این کتاب اصلاً باید در فضای خانه ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.
شما اصطلاحات کتاب فرهنگ جبهه را جمع کردید؛ این اصطلاحات خیلی ارزش دارد. مجموعه آن به صورت یک ماده ی خام تاریخی و به صورت یک سند تاریخی، الان در اختیار ماست. براساس سند تاریخی، کارهای گزارشی فراوانی ممکن است انجام بگیرد. چقدر خوب است ک آن کسانی که فیلم میسازند، یا قصه مینویسند، یا شعر میگویند، یا نمایشنامه مینویسند، از این نوشتهها و این اسناد استفاده کنند.آن وقت کارآیی این نوشتههای شما به حد نهایت میرسد که در ادبیات و در هنر رایج مربوط به جنگ بیاید و به خورد آنها برود؛ همچنان که آن اسم ها و لقبهایی که به آنها اشاره کردید، مثل حسن بی ریا، خودش موضوع یک داستان است. این باید بیاید و مثل نگینی که انسان در جای مهمی آن را می نشاند، در جای مهمی قرار بگیرد.
معرفی: فرهنگ جبهه، عنوان کتابی است که در سال ۱۳۷۵ برگزیده نخستین دوره انتخاب پژوهش های کشوری به عنوان پژوهش برتر در حوزه فرهنگی –اجتماعی شده است. این کتاب که به قلم سید مهدی فهیمی نوشته شده، شامل مجموع ده ها هزار فیش به دست آمده از ۶ هزار صفحه کتاب در ۱۰ موضوع است. هدف کلی از انتشار این کتاب جمع آوری، تدوین و تکثیر فرهنگ دفاع مقدس در انواع و عناوین بیست و چندگانه «اصطلاحات و تعبیرات»، «شعارها و رجزها»، «نام ها و نشانی ها»، «شوخ طبعی ها»، «کلمات قصار»، «مکاتبات»، «یادگار نوشته ها»، «خلاقیت ها»، «بازی ها» و «اوقات فراغت» است.
کتاب فرهنگ جبهه که در ۱۵ فصل منتشر شده است، توانسته خاطرات و لحظات فراموش نشدنی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را با زیبایی و جذابیت خاصی برای خواننده ملموس و متصور نماید.
یاور صادق
فرمایش رهبر انقلاب: این کاری که اخیرا شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزهکاریها خاطرات میگیرند،این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتابهای شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنائی را خواندم یکی هم کتاب این حاج آقای عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات خواندم. خیلی خوب بود انصافاً، مخصوصا کتاب ایشان. هم مطلب در آن زیاد بود هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان میدید. خداوند ان شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.
معرفی: این کتاب به خاطرات محمد صادق بنایی در طی سالهای انقلاب و دفاع مقدس میپردازد. بنایی یکی از بازاریان قدیمی بوده که از قبل از پیروزی انقلاب با رهبر انقلاب رابطهای نزدیک و دوستانه داشته است که بخشی از این کتاب، به خاطرات بنایی از مقام معظم رهبری میپردازد.
این اثر با هدف چاپ کتابهایی از افرادی که زمان جنگ، شغل آزاد داشتهاند و روشن کردن بخشی از جنبههای پنهان مانده هشت سال دفاع مقدس تدوین شده است. کتاب حاضر، حاصل گفت و گوی ۲۰ ساعته با بنایی است که بخشی از آن در شهر خامنه ـ زادگاه حاج صادق بنایی- انجام گرفته است. مطالب اثر در ۱۳ گفتار تنظیم شده است و طی آن درباره زادگاه و خانواده، دوران تحصیل و ورود به دنیای کار صنعتی، دیدار با آیه الله خامنهای، جنگ تحمیلی و حوادث مربوط به آن، عملیات فاو و پایان جنگ سخن گفته شده است.
مقتل
فرمایش رهبر انقلاب: جزوهای به نام مقتل دیدم، که آن لحظههای حساس و تعیینکننده را شکافته بود؛ نقاطی که اصلاً مفاهیم اسلامی در آنجا خودش را نشان میدهد. در لشکرکشی، به عنوان کلان کار، چیزی از مفاهیم اسلامی دیده نمیشود. همه دنیا لشکر کشی میکنند. همه دنیا میجنگند. همه دنیا یک روز میبرند و یک روز میبازند. همه گریز دارند. همه هم حمله و فداکاری دارند. اما آن جایی که بخصوص تفکر و روحیه و منش اسلامی خودش را مشخص میکند، جاهای خاصی است. آنجاها را جستن و روی آنها تکیه کردن و آن ها را خوب بیان کردن، حقیقتاً کار بسیار برجسته و مهمی است. خوشبختانه کارهای شما از همین قبیل است.
معرفی: مجموعه هفت داستان کوتاه، که بستر همه آنها وقایع جبهه جنگ ایران و عراق و عملیات های رزمندگان است. در«زیباترین شعر» حسن، رزمندهای که ذوق شعری دارد، به همراه سیدمجتبی برای کندن گودالی نزدیک خطوط دشمن مأمور میشوند. محلشان لو میرود و توسط ترکش خمپاره دشمن سید به شهادت میرسد. حسن زیباترین شعر را لختههای خون سیدمجتبی و تراشههای گوشت با خاک و گل آمیختهاش میداند.
بکایی در این کتاب و در داستان هایش به معادلسازی وقایع کربلا و وقایعی پرداخته که در جنگ تحمیلی بر سر رزمندگان اسلام آمده است. در کتاب مقتل هم، روایت ها روایت محاصره، شکنجه، اسارت و شهادت است.
ختامه مسک
اینک که به پایان تقریظ های رهبر انقلاب بر کتاب های حوزه ایثار و شهادت رسیدیم، این گزارش را به عنوان «ختامه مسک» با چند تقریظ دیگر معظم له در حوزه اخلاق و انقلاب به پایان می بریم؛ باشد که این مجموعه به عنوان تقریظ ها به عنوان مرجعی از یادداشت های حضرت آیت الله خامنه ای بر کتاب ها به یادگار بماند.
تن تن و سندباد
یادداشت رهبر انقلاب در آبان سال ۷۳ که در دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی در مرداد سال ۱۳۹۵ منتشر شد: من هم همین قصّه را همیشه تعریف میکردم! حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه این کتاب را به همه بچهها بدهم.
معرفی: کتاب تنتن و سندباد را میتوان یک کتاب استراتژیک در حوزه ادبیات نوجوان بهشمار آورد. این کتاب که در سال ۱۳۷۰ نگارش شده است، با نگاهی دقیق و نافذ مسئله نوظهور زمان خود را به عنوان موضوع و هسته اصلی داستان برگزیده است. هدف محمدمیرکیانی یعنی نویسنده از خلق چنین داستانی، پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئله «تهاجم فرهنگی» غرب به شرق است. جالب آنکه در ابتدای دهه ۷۰، مسئله تهاجم فرهنگی امری واضح و قابل رؤیت برای همگان نبود و حتی علیرغم تأکیدات فراوان رهبرانقلاب، این امر برای طیف وسیعی از دستاندرکاران و مسئولان گنگ و نامفهوم بود.
دختران آفتاب
این تقریظ که در نیمه خرداد سال ۸۷ نوشته شده در مهر سال ۹۴ در اولین همایش حیات طیبه؛ پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی رونمایی شد: پس از نزدیک سه سال توانستم در این روزها -ایام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها- این کتاب را بخوانم. در میان کتاب های داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسندهای ایرانی است. طرح کلی داستان و درونمایههای داستانی آن خوب و شیرین است. حرف ها هم قوی و منطقی است. اتفاقاً پیش از این، کتابِ ... را خواندهام. آن قویتر است ولی با توجه به برخی ملاحظات (عمدةً بهرهبرداری نکردن از عامل جنسی در کتاب حاضر) در این کتاب، هنر بیشتری به کار رفته است. باید ترویج شود. تنها نقطه ضعف آن ذکر مشخصات استاد فاطمه است در فصل آخر کتاب.
معرفی: کتاب دختران آفتاب، مخاطب عام را هم درگیر میکند؛ چراکه بحثهای کتاب، جواب گفتوگوهای تربیتی و نقدهای اجتماعی و شوخی جمعهای خانوادگی و محفلهای مختلط زنانه و مردانه درباره مسائل زنان است. کتاب برای والدین، رفعکننده برخی گرههای ذهنی در روابط عاطفیشان با همسرشان است و همچنین کلیدهای خوبی از نیازهای تربیتی فرزندان را در اختیارشان قرار میدهد و برای فرزندان و بهویژه دختران، آگاهی و ترسیم فضای آینده و پیشرو را به دست میدهد.
این کتاب به همت امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند نوشته شده است.
یار کجاست
تقریظ رهبر انقلاب: بار دیگر موسم حج شد و وقت انس و معاشقه من با سفرنامههای حج. دود کبابی به ضرورت، با مصداقی از «وصفالعیش، نصفالعیش»؛ و «ماشاءالله کان». اما بیشک این یکی از بهترین سفرنامههای حج است که من خواندهام. اگر نگویم بهترین؛ لطیف، پرنکته، ژرفنگر، با روح، موعظهآمیز، گویا و همراه با هنرمندیهای ادیبانه؛ از قبیل زیبایی قلم، همراهی طنز، اشتمال بر تصویر، آمیختگی به خیال؛ و... خلاصه اینکه، نوشته زیبا و شیرینی است.
معرفی: یکی از سنتهای معمول اهالی قلم، نگاشتن داستانها و خاطرات سفرهایی است که داشتهاند. این خاطرات معمولاً با نام «سفرنامه» منتشر میگردند و از جمله این سفرنامهها، «سفرنامههای حج» است. نویسندگانی که به این سفر مشرف شدهاند، با انتشار این خاطرات، خوانندگان را با احساسات، عواطف و تجربیات خود از این سفر سهیم میکنند. کتاب «یار کجاست؟» که به قلم رحیم مخدومی به رشته تحریر درآمده است، شرح حال سفر این نویسنده کشورمان به سرزمین وحی است؛ شرح حالی که حضرت آیتالله خامنهای آن را یکی از بهترین سفرنامههای حج که خواندهاند، میدانند.
سفر به قبله
یادداشتی در اسفند سال ۷۰ به همراه تصویری از حضور رهبر انقلاب در مراسم حج سال ۱۳۵۸ منتشر شد: این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانه خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم -از سال های دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد .. و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمیتوانست و جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد.
بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود .. و این امید، اگرچه با حج ۱۰ روزه سال ۵۸ که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت اما آتش آن شوق، سوزندهتر و مشتعلتر شد .. در سال های ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم .. اما امروز ..؟ شور و اشتیاقی بیسکون و امیدی تقریبا فرو مرده .. تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزاینده شوق نیز هست.
این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول
معرفی: این کتاب گزارش سفر هدایت الله بهبودی و چند تن از دوستانش به کعبه است. این نخستین مراسم حج پس از کشتار ایرانیان در مکه در سال ۱۳۶۶ بوده و نخستین نگاه نویسنده به این مراسم معنوی. نویسنده در این کتاب، گزارش روزانه سفر خود را نوشته است و لحظه به لحظه انسان را در موقعیت قرار می دهد. نویسنده دو نوع نگاه دارد نگاه سیاسی و نگاه معنوی . نگاه سیاسی اشاره به برخورد سعودیها با ایرانیها و سیاست های آنها در کمرنگ جلوه دادن جنبه های مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی دارد . نگاه مذهبی به توصیف لحظه های ناب عرفانی، رنگ باختن تعلقات دنیوی و برابری انسان ها، برائت از شیطان و وسوسه هایش دارد که انسان را مشتاق سفر به آن دیار می کند.
ایستگاه خیابان روزولت
امسال در روزهای نزدیک به سالروز تسخیر لانه جاسوسی، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای طی مراسمی در موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور نویسنده کتاب، کارشناسان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و جمعی از فعالان حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸منتشر شد:
این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸ است. این کتاب پُرکننده یکی از خلأهای رسانهئی و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایت ها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکردهایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان دادهاند. باید از نویسنده این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود؛ به خاطر اقدام هشیارانهاش در این عرصه مهم. نثر کتاب، روان و رسا و تحقیق و تحلیلهای آن منطقی و صادقانه و قانعکننده است. نام انتخاب شده برای کتاب عالی است.
معرفی: رهبر انقلاب در سالهای اخیر بر آشنایی نسل جوان با اسناد لانه جاسوسی و گنجاندن این اسناد در کتابهای درسی تأکید داشتهاند. کتاب ایستگاه خیابان روزوِلت روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران به قلم محمد محبوبی است که در ۶۰۸ صفحه توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به چاپ رسیده است.
این کتاب با اشاره به فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا در ایران پس از انقلاب، شرح جامعی از روابط ایران و آمریکا از روز تسخیر سفارت در آبان ۱۳۵۸ تا آزادی گروگانها در دی ۱۳۵۹ ارائه داده و همچنین شماری از اسناد منتشرنشده سرویس اطلاعاتی آمریکا را برای نخستین بار منتشر کرده است.
المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغته
در سال ۹۶ و همزمان با ایام سالگرد درگذشت آیتالله محمد واعظ زاده خراسانی و همچنین همزمان با برگزاری همایش نکوداشت ایشان در مشهد، تقریظ رهبر انقلاب منتشر شد:
این کتاب، کتاب بسیار خوبی است. در مراجعاتی که داشتهام، آن را از همه آنچه در این موضوع دیدهام بهتر یافتم. این فقط یک کتاب لغت نیست؛ یک موسوعه و دائرةالمعارف قرآنی است. بلکه در آن اقوال و آراء بسیار -آن هم به تفصیل- نقل شده و در آخر هر بحث هم، تحلیلهایی افزوده شده است. اسم معجم برای این کتاب، کوچک است.
این کتاب، کتاب با ارزش و مفیدی است که همانند آن را نداریم. حتی اهل سنت -مخصوصاً مصری ها که کارهای زیادی در این زمینه دارند- مانند این را ندارند. چند دوره از آن را برای کتابخانههای مهم مثل کتابخانه الازهر بفرستید.
معرفی: المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغته، دایرةالمعارفی ۳۳ جلدی درباره لغات قرآن کریم و حاصل تلاش چندین ساله مرحوم آیتالله واعظ زاده خراسانی و جمعی از همکاران ایشان میباشد که به زبان عربی نگاشته شده است.
تدوین کتابهایی در زمینه توضیح لغات قرآن مجید، یکی از تلاشهای مسلمانان در تاریخ اسلام است و سابقه آن به قرن اول هجری میرسد و میتوان گفت این کتاب، جدیدترین و جامعترین کتابها در زمینه شرح لغات قرآن کریم است. مؤلف در این کتاب، لغات قرآن را به ترتیب حروف الفبا چینش کرده و شرح هر لغت را در چهار بخش ارائه میدهد؛ ابتدا توضیحی کوتاه پیرامون ساختار لغت و تعداد کاربرد آن در سورههای مختلف قرآن گزارش میکند، سپس معنای واژه در منابع لغوی -به ترتیب تاریخ تألیف- ارزیابی میشود.
بعد از آن، نظرات مفسران گوناگون -از صدر اسلام تا زمان معاصر- درباره آن واژه آورده میشود و سپس از وجه ادبی به تحلیل واژه و ریشهشناسی آن و تبیین معنای حقیقی و مجازی آن میپردازد و در بخش آخر که مهمترین بخش است، کاربردهای قرآنی آن واژه بر اساس تدبر و تحلیل اطلاعات توسط نویسنده به خواننده ارائه میشود.
بدینسان پژوهنده قرآنی پس از اطلاعات لغوی، تفسیری و ادبی که بهدست میآورد، اولاً از مراجعه به سایر کتابهای لغت بینیاز میشود و ثانیاً با بهرهوری از تحلیل مؤلفان در کتاب، میتواند معنایی دقیق از واژه کسب کند و در راه تدبر قرآنی از آن سود ببرد.
رهنمای طریق
رهبر انقلاب در مرداد ۹۷ نوشتند: بخش عمدهای از کتاب مطالعه شد. مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آن لازم یا راهگشا است. خداوند به همه آنها توفیق دهد و مؤلف محترم را محفوظ بدارد بمنّه و کرمه.
معرفی: کتاب رهنمای طریق مشتمل بر ۵۸۰ سوال از محضر آیتالله محمدعلی جاودان و پاسخهای ایشان است. کتاب پس از شرح زندگینامه مختصری از جاودان به پرسشهای اخلاقی و عبادیای که از او شده، اشاره کرده و پاسخهای گفته شده را نیز آورده است. بخشهای بعدی کتاب نیز به پاسخهای این شخصیت به مشاورههای تحصیلی، پرسشهای اعتقادی، قرآنی، روایی و تاریخی، مشاورههای مطالعه، پرسشهای مربوط به ازدواج، پرسشهای مربوط به مسائل خانواده و مانند آن پرداخته است.