شناسهٔ خبر: 70006329 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

کلینیک‌هایی که باید دایر شود

مهدی غنی از پژوهشگران شناخته‌شده در عرصه دین است که این بار در شبکه‌های اجتماعی مطلبی درباره کلینیک بی‌حجابی نوشته است که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید:

صاحب‌خبر -

مهدی غنی

 

مهدی غنی از پژوهشگران شناخته‌شده در عرصه دین است که این بار در شبکه‌های اجتماعی مطلبی درباره کلینیک بی‌حجابی نوشته است که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید:

در خبرها آمده بود که طرحی برای مقابله با بی‌حجابی پیشنهاد شده که از این به بعد به جای جریمه‌کردن خانم‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، آنها را به کلینیک روان‌شناسی دعوت کنند تا مشکلات آنها مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته و به آنها خودباوری را برگردانند... .

این طرح که تحت عنوان کلینیک ترک (اعتیاد) بی‌حجابی مطرح شد، واکنش‌های زیادی به دنبال داشت.

خانم مهری دارستانی، رئیس فعلی اداره زنان ستاد امر به معروف، که از مدافعان این طرح هستند، در پاسخ به کسانی که گفته‌اند چرا کلینیک ترک اختلاس و ترک رشوه و... تأسیس نمی‌شود، گفته است اتفاقا خبرهایی به‌زودی در این زمینه خواهید شنید.

به گفته ایشان طرح با همکاری متخصصان و دغدغه‌مندان در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر‌» تهیه شده است.

حجت‌الاسلام دکتر محمدحسین طاهری‌ آکردی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، در گفت‌وگو با «صبح نو» اعلام کرده است: «هدف اصلی ما از این طرح، کار فرهنگی است، نه اجبار. ریاست محترم جمهوری نیز بارها تأکید کرده‌اند که بحث عفاف و حجاب نباید امنیتی شود و باید از مسیر فرهنگی پیش برویم. این طرح دقیقا در همین راستا طراحی شده است».

ایشان همچنین یادآور شده است: «ستاد امر به معروف همیشه آماده شنیدن صدای دوستان و منتقدان است. معتقدیم که نقد منصفانه می‌تواند به بهبود عملکرد ما کمک کند».

در این زمینه چند نکته به ذهن محدود نگارنده رسید که با ایشان و ناقدان محترم در میان می‌گذارم:

1- اول اینکه منتقدان دلسوز توجه کنند اینکه نهادی از اجبار مردم به نوعی پوشش و ایجاد فضای امنیتی و انتظامی در معابر عمومی برای زنان و دختران و دستگیری آنها دست برداشته و به اینجا رسیده که «اجبار و تحمیل» کار اشتباهی بوده و باید از راه گفت‌وگو و اقناع و آگاهی‌بخشی کار کرد، خود به نوعی پیشرفت و اصلاح است و باید به آنها تبریک گفت و از آن استقبال کرد.

2- این نهاد به هر حال عده زیادی کارمند و مأمور استخدام کرده و همه آنها معیشت‌شان به این کار بستگی دارد، بنابراین باید به فکر آنها هم بود و برای‌شان کاری پیشنهاد کرد که بی‌کار نشوند که بی‌کاری هم خود مفسده‌انگیز است.

3- با طراح کلینیک هم می‌توان گفت‌وگو کرد و پرسید آیا کسانی که گمان می‌کردند با زور و اجبار می‌توان یک امر فرهنگی را بر مردم تحمیل کرد، خود نیاز به کلینیک و آگاهی ندارند؟ در قرآن و اسلام هم چنین شیوه‌ای درباره حجاب تجویز نشده و بزرگانی مانند آیت‌الله جوادی‌آملی و آیت‌الله مکارم و... هم این مسئله را متذکر شده و فتوا داده بودند، با همه این مسائل، باز کسانی بر آن اصرار می‌ورزیدند. آیا برای اینان نباید کلینیکی دایر کرد و مشکلات‌شان را بررسی و درمان کرد؟

4- آیا کسانی که زن و دختر و ناموس مردم را به خاطر بیرون‌بودن موی سر از زیر روسری روی زمین می‌کشیدند و بی‌آبرو می‌کردند یا مأمور مرد آنها را بغل کرده و به داخل ون هل می‌داد که تصاویرش هم هست، نیاز به کلینیک ندارند؟ به‌ویژه آنکه رفتار آنان چه‌بسا در واکنش بانوان معترض به حجاب اجباری، نقش برجسته‌ای  داشته است.

5- آنان که می‌گفتند با دیدن موی سر زنان تحریک جنسی می‌شوند و دین و ایمان‌شان را از دست می‌دهند، آیا نیاز به روان‌درمانی ندارند؟ با توجه به اینکه در آیه حجاب سوره نور، قبل از حجاب، به چشم‌چرانی اشاره کرده و گفته از خیره‌شدن به زنان پرهیز کنید. به نظر می‌آید اگر کلینیک برای این آقایان دایر می‌شد، خودبه‌خود مسئله حجاب از اهمیت می‌افتاد.

6- آیا بهتر نبود قبل از طرح کلینیک ترک بی‌حجابی، برای اختلاسگران و مفاسد مالی و رشوه‌خواری و رانت‌خواری کلینیک یا بیمارستان یا هر راه‌حل دیگری ارائه می‌کردند تا اعتماد ازدست‌رفته مردم را به‌درستی و امانت‌داری خود بازمی‌گرداندند و سپس به کار فرهنگی می‌پرداختند؟