گروه استانهای دفاعپرس لرستان - عصمت دهقانی؛ گاه فضای شهر و دیارم چنان از عطر ناب شهدا لبریز میشود و رایحه ای دل انگیز، ما را تا کوچههای خاطره و شهادت رهسپار میکند، که سالهای خون و حماسه را با کوله باری از اندوختههای معنوی به یاد میآوریم. این روزها گُله به گُله خاک وطنمان بوی بهشت میدهد.
دفاع ما را مقدس مینامند چرا که جنگ میان دو گروه برای مسائل دنیوی نبود؛ گرچه طرف مقابل به قصد تصرف خاک آمده بود. ولی این جنگ هشت ساله سرمایههای معنوی و اخروی رزمندگان ما را بیشتر از یک نبرد در میان دیدگان حقیقت بین بشر امروزی گشود و به این غافلان و جاهلان نشان داد که در سایهی دین و مذهب و عشق به آنچه که ریشه در اعتقادات ما دارد، میتوان با توان اندک جنگی و رزمی نیز به مدد و عنایت خداوند ایستاد.
اگر فقط و فقط خدا را در نظر داشت، گذشت زمان هرگز قادر نخواهد بود عطر شهدا را از دلهای بیدار بزداید.
مردانی که غرور و غیرت تمام وجودشان را فرا گرفت و با تمام قدرت در برابر دشمن متجاوز ایستادند. همچنان درِ باغ شهادت به روی مشتاقان باز است و هنوز هم جویندگان وصال از وصول به مبعود جا نمانده اند. گر چه کم نیستند کسانی که لباس عافیت دنیا بر تن کرده و مزهی دلنشین دنیا زدگی را به لحظههای حضور ترجیح میدهند!
دیر زمانی است که دیگر خبری از توپ و تانک و معبر و خاکریز و خمپاره و ترکش نیست که بدجور احساس خوشایند امنیت را برایمان عادی کرده است و زرق و برق و دنیا پرستی حتی نفس کشیدنهای ساده را نیز احاطه کرده است. گاهی یادمان میرود که این امنیت حاصل خون پاک هزاران لاله در خاک خفته است.
همه لحظه، همه ساعت، همه روز، همه ماه و همه سال و اکنون همه حال! که به رسم گمنامی شهیدی سر از خاک بر میآورد و گاهی استخوانی بدون پلاک از او، تلنگر بیداری ما میشود که فراموش نکنیم که این آمدنهایگاه و بیگاه، نشانههای است برای بیداری دلهایی که زنگار دنیا پرستی آنها را به وادی غفلت کشانده است.
آمدن شهدای گمنام یعنی اینکه فصل کوچ پرستوها نگذشته است. هر لاله فاطمی که میآید، حمل تابوت او بر روی شانههای شهر، نعمتی است که دلها را با نفس بهاری زنده میکند و مجالی برای خانه تکانی دلها. آه از این خانه تکانی که بر دل مادران چشم انتظار چه میکند و کمی آنسوتر، تفحص گران به دنبال گنج میگردند برای روزهای نداری ما!
انتهای پیام/
∎