سجاد محمدیان
ارکستر سمفونیک «قاف» شامگاه سهشنبه، ششم آذر، مثل شبهای پیشین به اجرای آثار استاد فرهاد فخرالدینی پرداخت، اما این اجرا میهمان ویژهای داشت که درخور توجه بود و آن هم حضور رئیسجمهور کشور، آقای پزشکیان، در این کنسرت بود که اکثر حاضران در کنسرت را متعجب کرد. حضور رئیسجمهور، آنهم در یک کنسرت موسیقی، اتفاقی بود که سالهاست شاهد آن نبودهایم.
خبرنگاران با این موضوع آشنا هستند که وقتی یکی از مقامات قرار است در برنامهای شرکت کند، از ساعتها قبل با انجام چک و خنثیهای فراوان و طاقتفرسا تلاش میشود تا محیط امن شود. اما این برای اولین بار بود که بدون زحمتدادن به مردم و بدون هیچ تشریفاتی و اقدامات خاصی، رئیسجمهور آمد و در کنار مردم نشست و به موسیقی فاخر گوش داد؛ بدون اینکه اتفاق خاصی رخ دهد. مردم هم از این حضور با تشویق خود استقبال کردند. آقای پزشکیان در انتهای این اجرا به استاد فرهاد فخرالدینی لوح تقدیر و کتاب نفیس شاهنامه اهدا و از ایشان تقدیر کردند. اما موضوع بااهمیت اتفاق آن شب کنسرت این بود که سخن سعدی علیهالرحمه به وقوع پیوست که «هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده و گر هنرمند از دولت بیفتد، غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است، هرجا که رود، قدر بیند و در صدر نشیند و بیهنر لقمه چیند و سختی بیند».
آری، قدرنهادن هنرمندان کشور، آنهم در جایگاهی مانند استاد فرهاد فخرالدینی، فخر است و جای خوشحالی دارد که مقامات کشور به این مهم توجه دارند. اما باید شامل هنرمندان دیگر نیز بشود. موضوعی که چند سالی است از منش و روش مسئولان دور شده است؛ چراکه پیشتر معمولا اگر قرار بود از هنرمندی قدردانی شود، اصولا این هنرمند بود که باید حضور مییافت اما این بار ماجرا برعکس بود و این سیاست بود که در پیشگاه فرهنگ و هنر، زانوی ادب بر زمین نهاد و فرهنگ را بر سر گذاشت. باید بیشتر شاهد اتفاقاتی از این دست باشیم؛ چراکه این مُلک، هنرپرور و هنرمندپرور است و ارجنهادن و توجه به فرهنگ و به هنرمندان، کاری میکند کارستان که سیاست در خواب هم نمیتواند ببیند.
نکته دیگر آنکه لازم به گفتن نیست که موسیقی در کشور ما مهجور است و موسیقی هنری، مهجورتر؛ گواه این مدعا خبر لغو کنسرتهای موسیقی است که بهتازگی رخ داده است. حمایت تمامقد مسئولان از موسیقی، تکلیف را برای دیگران مشخص میکند و این حضورها سببساز تحول خواهد بود؛ پس امید که بیش باد.
و سخن پایانی اینکه موسیقی هنری مخاطب دارد و با همین اوضاع نامساعد اقتصادی، هنوز بسیاری هستند که برای هنر جدی ارزش قائلاند و حاضرند هزینه کنند و میبینیم که یک اجرای هنری اینگونه چندین شب متوالی تمدید میشود. مسئولان اگر مدام صحبت از تهاجم فرهنگی میکنند و در این حوزه دغدغه دارند، نیک ببینند که چگونه مردم حامی هنر و هنرمندشان هستند. اگر پای صحبت هنرمندان بنشینیم، میشنویم که اگر گلهای دارند، از مردم نیست و بیشتر از مسئولان است که حامی نیستند و موانع را برطرف نمیکنند. باید راه را برای هنرمندان هموار و از آنها حمایت کرد تا شکوفا شوند؛ این کشور مانند «فخرالدینی»ها کم ندارد.