شناسهٔ خبر: 69980353 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

هادی محمدی

توافق آتش‌بس نتانیاهو در سایه یک‌شنبه سیاه 

نتانیاهو که از روز اول تصدی نخست‌وزیری با چالش جدی رقبای سیاسی روبه‌رو بود، با طوفان الاقصی در ورطه‌ای قرار گرفت که حتی برای نجات خودش چاره‌ای جز تصویر اوضاع این رژیم، به عنوان جنگ سرنوشت و آرماگدون و ضرورت یک پیروزی مطلق نداشت. بدین‌گونه توانست ناتو و غرب وحشی را تمام‌قد در کنار خود قرار داده و امریکا با ارزیابی از تهدید منافع راهبردی‌اش در غرب آسیا، اداره جنگ را به عهده گرفت. 

صاحب‌خبر -

نتانیاهو که از روز اول تصدی نخست‌وزیری با چالش جدی رقبای سیاسی روبه‌رو بود، با طوفان الاقصی در ورطه‌ای قرار گرفت که حتی برای نجات خودش چاره‌ای جز تصویر اوضاع این رژیم، به عنوان جنگ سرنوشت و آرماگدون و ضرورت یک پیروزی مطلق نداشت. بدین‌گونه توانست ناتو و غرب وحشی را تمام‌قد در کنار خود قرار داده و امریکا با ارزیابی از تهدید منافع راهبردی‌اش در غرب آسیا، اداره جنگ را به عهده گرفت. 
این تصور با طوفان‌الاقصی و حمایت جبهه مقاومت از غزه، دامنه تهدید برای فروپاشی هژمونی امریکایی و غربی و تمامی طرح‌های نجات‌بخش رژیم صهیونی را برجسته کرد. جنگ‌طلب‌های حاکم بر کاخ سفید، که با تمام توان در صحنه جنگ و مدیریت و حمایت از رژیم حضور داشتند، استراتژی عملیاتی خود را با استمرار یک جنگ مرحله‌ای، در قبال غزه و سپس در مقابل جبهه‌های حمایتی یک اولویت حیاتی دانسته و رژیم صهیونی را که همواره در دکترین‌های نظامی بر جنگ‌های سریع و کوتاه و غافلگیر‌کننده تکیه داشت وارد گرداب و باتلاق پرهزینه جنگ فرسایشی کردند. 
اگرچه در کارنامه جنگی در غزه و سپس در ۶۶ روز گذشته در لبنان، چیزی جز جنایت و ویرانی و نسل‌کشی ثبت نکردند و هیچ یک از اهداف آنها، چه در غزه و چه در لبنان محقق نشد ولی به برخی دستاورد‌های تروریسم‌پایه، دلخوش بودند و این تصور را ترویج می‌کردند که کار حزب‌الله در لبنان و مقاومت در غزه تمام است. این گزاره را محمد بن‌سلمان نیز به مقامات ایرانی بیان کرده بود که برای یکسره‌سازی منطقه‌ای در مورد جبهه مقاومت و ایران، راه چندانی در پیش ندارند. آنها برای شهادت سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین و تعدادی از فرماندهان مقاومت در لبنان، شادکامی کرده و با وجودی که رژیم صهیونی در ابعاد گوناگون نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در درون خود و در عرصه جهانی با انزوای وسیع روبه‌رو بود و حتی توریست‌های اسرائیلی را در هتل‌های ایتالیا اخراج می‌کردند، اصرار در تکمیل راهبرد نظامی در دستور کار بود. در حالی که این‌گونه ارزیابی کرده بودند که رمقی برای حزب‌الله باقی نمانده است، ناگهان با عملیات گسترده موشکی و پهپادی حزب‌الله تا عمق ۱۵۰ کیلومتری در درون فلسطین اشغالی روبه‌رو شدند به‌طوری‌که حزب‌الله با ۳۵۰ موشک و پهپاد اهداف اساسی خود را با موفقیت مورد هدف قرار داد و یک نقطه عطف نظامی را در معادله جنگ ثبت کرد. 
صدور حکم دادگاه لاهه و تمامی شاخص‌های فرسایش در تاب‌آوری رژیم، با عملیات یک شنبه گذشته که در درون رژیم به یک شنبه سیاه معروف شد، ۴ میلیون شهروند صهیونی را به پناهگاه برد و بیش از ۵۰۰ بار آژیر را در این وسعت عملیاتی به صدا درآورد، تمامی مظاهر حیات در اسرائیل را در کنار خسارت و تلفات در این گستره بر صهیونیست‌ها تحمیل کرد. محاسبات امریکایی نیز همانند آنچه از زبان بسیاری از نظامیان معترض اسرائیلی بیان می‌شود، چشم‌انداز جنگ در لبنان را در دایره منطقه‌ای مورد بازبینی قرار داده و این گونه برآورد شد که این روند نه تنها رژیم صهیونی را در ورطه شکست قطعی قرار می‌دهد، بلکه تضمین امنیت این رژیم و منافع استعماری امریکایی و غربی در منطقه نیز در خطر جدی است؛ لذا در یک تصمیم دو حزبی با روند جدی یک آتش‌بس دائمی در لبنان موافقت و به نتانیاهو نیز دستور اجرایی داده شد که به سرعت، برخلاف شعار‌های روز‌های گذشته خود، آتش‌بس را در کابینه حتی در میان افراطی‌های آنها تأیید کند. این توافق در لبنان، از نگاه امریکا و وعده به رهبران رژیم، مقدمه‌ای برای ریل‌گذاری راهبرد تغییر یافته از رویکرد نظامی به یک راهبرد دیگر است تا با پیوند زدن روند‌های غزه به طرح آبراهام، امنیت رژیم و منافع امریکایی به طور همزمان احیا شود؛ لذا از روز‌های گذشته کاخ سفید آقای مک‌گورک را به عربستان فرستاده تا زمینه‌های تحریک و احیای عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها فعال شود. 
در این راهبرد احتمالاً رویکرد نظامی در غزه از اولویت خارج و به شکل روتین وحشی‌گری صهیونی دنبال می‌شود و پایان جنگ در غزه به پیشرفت مذاکرات در عربستان گره خواهد خورد. یعنی آنچه در یک شنبه سیاه رژیم توسط مقاومت لبنان به عنوان نقطه عطف شاهد بودیم، نه تنها شکست و ناکامی اسرائیل را نهایی کرد، بلکه استراتژی منطقه‌ای امریکا را به عنوان شریک اصلی جنایات در غزه و لبنان در عرصه منطقه‌ای تغییر داد که باید شاخص‌های رفتاری در این مرحله را چه در قبال ایران و چه در قبال سوریه یا فشار به عربستان با کمک کشور‌های باند سازشکاری دنبال نماییم. چالش اصلی امریکا و رژیم صهیونی در این مرحله، گسترش فضای بین‌المللی علیه سیاست‌های امریکایی و جرائم رژیم صهیونیستی است که با آمدن ترامپ، نمی‌توانند امید و شانس چندانی به تحقق آن داشته باشند.