رویا بابائی: «محل کارم در طبقه چهارم یکی از کارخانههای اطراف شهر قرار دارد. قطعی برق محل کارم از ساعت ۱ که با ساعت نهار کارخانه مقارن است شروع و تا ۳ بعدازظهر ادامه دارد. اگر بخواهم به نهار برسم باید کمی زودتر از ساعت قطعی برق خودم را به رستوران در طبقه همکف برسانم؛ اما در این صورت باید تا ساعت ۳ همان پایین بمانم و دیگر نمیتوانم به ادامه کارهایم برسم، مگر اینکه از دیگران بخواهم ویلچرم را از پلههای سهطبقه بالا بیاورند که کار درستی نیست؛ بنابراین من راه دوم که نخوردن نهار است را انتخاب میکنم و زمان قطعی برق را در اتاق کارم میمانم.»
«این یک بخش ماجراست و بخش دیگر این است که ساعت ۴ با پایان روز کاری وقتی به خانه میروم از ساعت ۵ تا ۷ به ساعت قطعی برق محله که خانه ما را هم شامل میشود برمیخورم و این ۲ ساعت را در پارکینگ روی ویلچر منتظر میمانم تا برق وصل شود.» اینها را مهدی پاکنژاد میگوید. پسر جوانی که مهندس IT در بخش خصوصی است و به دلیل داشتن عارضه نخاعی از ویلچر استفاده میکند.
قطع برق، تهدید این روزهای افراد دارای معلولیت
قطع برق تهدید بزرگ این روزهای افراد دارای معلولیت شده و زندگی بسیاری از معلولان، بیماران، جانبازان و افراد سالمند را تحتالشعاع قرار داده است. این طرح که هدف از اجرای آن حفظ سلامتی مردم و کاهش آلودگی عنوان شده در حالی اجرا میشود که نیازهای گروههای خاص مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته و بهصورت یکبُعدی در حال اجراست.
در حالیکه همه طرحهایی که گستره وسیعی از جامعه را در برمیگیرند در فاز مطالعاتی همه استثنائات را با درنظرگرفتن راه کارها مورد توجه قرار میدهند تا طرحی همهجانبه و به سود اکثریت جامعه اجرا شود.
آرامش از زندگیمان رفته
مریم احمدی، مادر یک دختر دارای معلولیت که به جز معلولیت، مشکل حاد تنفسی هم دارد و از دستگاه اکسیژن استفاده میکنند با بیان اینکه «قطعی برق آرامش را از زندگیاش برده.» میگوید: ناراحتی ریوی سمیرا به حدی شدید است که بیشتر طول شبانهروز را زیر اکسیژن است و با قطعیهای اخیر برق، صورت سمیرا وقتی برای دو ساعت نمیتواند اکسیژن بگیرد کبود میشود و ما بیشتر از همیشه نگرانش هستیم.
مراکزی نگهداری از معلولان را از قطعی برق مستثنی کنید
مدیر یکی از مراکز نگهداری از معلولان هم میگوید: در ساعات قطعی برق، بخشی از کار ما مختل میشود. ما استحمام معلولان را معمولاً اوایل روز که همکارانمان خسته نیستند انجام میدهیم اما اخیراً در این ساعتها قطعی برق و خاموشی آسانسور داریم و ناچار استحمام را به عصر موکول کردهایم که به ساعتهای پایانی کار و خستهترین حال همکاران برخورد کرده و کیفیت کافی را ندارد.
او بیان میکند: همچنین تشکهای برقی، دستگاههای اکسیژن و برخی لوازم توانبخشی بچههای ما با قطعی برق از کار میافتد و خداینکرده ممکن است جان افراد را در معرض خطر قرار داده و برای ما تبعات سختی داشته باشد.
وی اضافه میکند: همچنین جابجایی برخی از مددجویان و گذاشتن آنها روی ویلچر را با بالابر مکانیکی انجام میدهیم که با قطعی برق همکاران ما مجبورند مددجو را بغل بگیرند که این اقدام هم با خطر همراه است و هم اینکه کمر خود آنها را دچار ناراحتی میکند.
وی ادامه میدهد: برای پیشگیری از بروز هر اتفاقی ما یا باید ژنراتور برق تهیه کنیم که هزینهاش واقعاً برایمان زیاد است و فعلاً در توانمان نیست و یا اینکه دولت مراکزی مانند مرکز ما را از قطعی برق مستثنی کند تا جان ساکنان این مراکز به خطر نیفتد.
نیاز مراکز نگهداری از معلولان دغدغه کسی نبود
مدیر یکی دیگر از مراکز نگهداری از معلولان و سالمندان هم میگوید: همه وسایل توانبخشی برقی هستند و ما برای بهبود حال مددجویان باید از این وسایل استفاده کنیم. از سوی دیگر برای جابهجایی، استحمام و نظافت معلولان و سالمندان به دستگاه بالابر و آسانسور نیاز دائمی داریم؛ اما قطعی برق ما را دچار مشکل کرده است.
وی میافزاید: قطعی برق قطعاً به همه مردم سختی وارد میکند؛ اما این شرایط برای معلولان، به دلیل شرایط خاصشان سختتر است؛ چون مراکز کوچک و خانههای مراقبتی که تعداد مددجویان کمی دارند فاقد موتوربرق و ژنراتور هستند و با قطعی برق چهارچوب تمام کارها و نیازهای ضروریشان به هم میریزد.
او ادامه میدهد: هر طرحی که جنبه عمومی و کشوری داشته باشد استثنائاتی دارد و جای تعجب است که در طرح قطعی برق به نیاز گروههای خاصی مانند معلولان توجه نشده است. معلولان همواره مورد غفلت و بیتوجهی قرار دارند و این طرح هم نمونه بارز آن است و اگر این مسئله دغدغهای مسئولان بود بهسادگی میشد آن را مدیریت کرد. مگر در هر استان چند مرکز نگهداری از معلولان یا چند سرای سالمندان داریم که شناسایی آنها برای دولت سخت و زمانبَر باشد؟
معلولان قربانی تصمیمات اجتماعی
بر اساس آمار بهزیستی حدود ۳۰ هزار فرد دارای آسیب نخاعی تحت پوشش این سازمان قرار دارند که بیشتر آنها در خانه و تعداد کمی از آنها هم در مراکز نگهداری میشوند. به این آمار سالمندان، جانبازان و مبتلایان به بیماریهایی که برای درمان نیاز مبرم به دستگاهها و تجهیزات برقی دارند و در خانههای شخصی تحت مراقبت هستند را هم اضافه کنید.
همه این افراد نیازها و شرایط خاصی دارند که باید توسط وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی به اطلاع دولت و بهویژه تصمیمگیرندگان و تعیینکنندگان ساعت قطعی برق رسیده و این افراد را مجاب به اتخاذ تمهیداتی با کمترین آسیب کند و جای تعجب دارد که دولت تصمیمی با این دایره بزرگ از دربرگیرندگان را بدون درنظرگرفتن استثنائات عملیاتی کرده است.
اگر قطعی برق در راستای عدم مازوتسوزی بهمنظور سلامتی جامعه صورت میگیرد این اقدام باید در چهارچوبی چندوجهی و با نگاه کارشناسانه نیاز اساسی همه آحاد جامعه را در نظر بگیرد و اینگونه نباشد که درمان و حتی سلامت چند هزار فرد آسیبپذیر بدون بررسی و مراعات درگیر یک تصمیم کلی شده و اصل یک کار خوب را خام جلوه دهد.
اگر دولت در عدم پرداخت مستمری مکفی یا عدم اجرای ماده ۲۷ قانون حمایت از معلولان، داشتن بار مالی را بهانه میکند، شناسایی مراکز نگهداری از معلولان و سالمندان که نیاز به هزینه خاصی ندارد. پس در این طرح چرا معلولان از دید دولت جا ماندند و نیازهایشان موردتوجه قرار نگرفت؟ طوریکه انگار مانند گذشته معلولان دغدغه دولت جدید هم نیستند، معلولان همواره قربانی تصمیمات اجتماعی هستند، اجتماعی که از دید دولتمردان منهای معلول است مگر در هنگامه انتخابات.
۲۳۳۲۳۳
![بی برقی بلای جان معلولان/ «با قطعی برق، صورت سمیرا وقتی برای دو ساعت نمیتواند اکسیژن بگیرد کبود میشود»](https://media.khabaronline.ir/d/2024/10/19/4/6114052.jpg?ts=1729325202000)
![بی برقی بلای جان معلولان/ «با قطعی برق، صورت سمیرا وقتی برای دو ساعت نمیتواند اکسیژن بگیرد کبود میشود»](https://media.khabaronline.ir/d/2024/11/27/4/6135429.jpg?ts=1732679394000)