شفاآنلاین: سلامت > تله جمعیتی زمانی اتفاق میافتد که تعداد بچههایی که هر زن از ۱۵ تا ۵۰ سالگی یعنی طول دوره باروری به دنیا میآورد به کمتراز۱.۵فرزند به ازای هرمادر برسد، دراین صورت کشوروارد تله باروری پایین شده است. یعنی دیگر سیاستهای جمعیتی در افزایش شاخص باروری کل، اثرگذاری خود را از دست میدهد و ساختارها و شرایط جامعه به گونهای متحول شده که مشوقها و کمکهای اقتصادی، اثرگذار نیست. اگر هم اثرگذار باشد، بسیار ضعیف بوده و معنادار نخواهد بود.
در ایران میزان باروری کل در سال۱۴۰۱، ۱.۶بوده است و اکنون با کاهش این روند، در آستانه ورود به مرحله تله باروری هستیم. به عبارت دیگر اکنون پتانسیل و ظرفیت تجدید نسل و فرزندآوری در کشور ما درحال کاهش است، چون دوره باروری زنان در کشور ما معمولا بین ۲۰ تا ۳۵ سال است و باتوجه به اینکه میانگین سنی زنان در سن باروری،درحال افزایش است، این افراد از لحاظ سنی از فرزندآوری خارج میشوند. نسلهای بعدی که در جامعهشناسی نسل z نامیده میشوند، هم تعدادشان کمتر است و هم میلشان به ازدواج و فرزندآوری کم است و ارزشهای آنها متفاوت است.
یکی از مشکلات سیاستگذاریها در کشور، این است که براساس معیارهای نسلهای قبلی تدوین شده و از نظر اثربخشی نسل جدید را درنظر نگرفته است، غیر از عدم اثربخشی سیاستگذاریها، این روزها تغییر ساختار جمعیتی کشور نیز یک تحول اجتنابناپذیر است و آنچه تحت عنوان سالخوردگی جمعیتی یا کاهش ضریب تجدید نسل از آن یاد میکنیم درحال بروز است. به همین دلیل سرمایهگذاریهای دولت در این زمینه، قادر به تغییر ساختار فعلی جمعیت نیست و فقط میتواند در آینده اثرگذار باشد. اگر قوانین به شکل کنونی ادامه پیدا کند، در آینده اثرگذار نخواهد بود، در تصویب و اجرای هر قانونی، باید اقتضائات زمانی را درنظر بگیریم و باتوجه به تغییرات جامعه، بازنگری صورت گیرد. در غیر اینصورت تاخر قانونی باعث میشود برای چیزی قانونگذاری شود که وجود خارجی ندارد. حال سؤال این است آیا در قانون جوانی جمعیت، راهکارهای ارزیابی و سنجش اثربخشی قانون دیده شده است؟ خیر! بنابراین ما باید بسترشناسی کنیم و این را بدانیم که یک قانون کلی را نمیتوانیم برای همه افراد و گروهها اعمال کنیم. به همین خاطر باید سیاستگذاریها باتوجه به تفاوتهای قومی، اقلیمی و فرهنگی کشور هوشمندانه باشد.
یکی از مشکلات سیاستگذاریها در کشور، این است که براساس معیارهای نسلهای قبلی تدوین شده و از نظر اثربخشی نسل جدید را درنظر نگرفته است، غیر از عدم اثربخشی سیاستگذاریها، این روزها تغییر ساختار جمعیتی کشور نیز یک تحول اجتنابناپذیر است و آنچه تحت عنوان سالخوردگی جمعیتی یا کاهش ضریب تجدید نسل از آن یاد میکنیم درحال بروز است. به همین دلیل سرمایهگذاریهای دولت در این زمینه، قادر به تغییر ساختار فعلی جمعیت نیست و فقط میتواند در آینده اثرگذار باشد. اگر قوانین به شکل کنونی ادامه پیدا کند، در آینده اثرگذار نخواهد بود، در تصویب و اجرای هر قانونی، باید اقتضائات زمانی را درنظر بگیریم و باتوجه به تغییرات جامعه، بازنگری صورت گیرد. در غیر اینصورت تاخر قانونی باعث میشود برای چیزی قانونگذاری شود که وجود خارجی ندارد. حال سؤال این است آیا در قانون جوانی جمعیت، راهکارهای ارزیابی و سنجش اثربخشی قانون دیده شده است؟ خیر! بنابراین ما باید بسترشناسی کنیم و این را بدانیم که یک قانون کلی را نمیتوانیم برای همه افراد و گروهها اعمال کنیم. به همین خاطر باید سیاستگذاریها باتوجه به تفاوتهای قومی، اقلیمی و فرهنگی کشور هوشمندانه باشد.
رئیس پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
∎