سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): چهل روز از شهادت فرمانده مجاهد لبنان میگذرد. در این روزها علاوه بر ترجمههای متعددی که برای کتاب او «خار و میخک» روانه بازار شده است، تصاویر و صوتهای متعددی از روزهای زندگی او منتشر شده است که در ادامه بخشهایی از آنها را از نظر میگذرانید.
آخرین نامه؛ دو هفته پیش از شهادت
چند ماه قبل خبری از او پخش شد که گفته بود این راه را ادامه خواهیم داد حتی اگر کربلای دیگری رقم خورد. فرمانده را از دست دادیم و هنوز نمیدانیم آخر این خط کربلاست یا خیر؛ اما سنوار در آخرین نامهاش به مجاهدان آزادسازی فلسطین از جنگی طولانی میگوید که به دق الباب مسجد الاقصی میانجامد. گویا این چیزهایی که امروز میبینیم تنها گامهای اولیه و کوچک آن جنگ است.
صوت بخشی است از نشست خبری اسامه حمدان عضو دفتر سیاسی حماس اندکی پس از شهادت سنوار.
نبرد بیپایان؛ ۲۰۲۱
تجربه انسان فلسطینی فراتر از تصور ماست. ما هیچگاه نمیتوانیم بفهمیم که وقتی خانه و خاک فردی را بگیرند و خانوادهاش را بکُشند و اسیر کنند و از حقوق اولیه محرومش کنند و تا میخواهد در کمپ آوارگان آرام گیرد، باز قتل و اسارت و کوچ اجباری رخ دهد و این اتفاقات در چندین نسل و چندین میلیون نفر آدم تکرار شود، آن مردم چه حالی پیدا میکنند؟
سنوار در این مصاحبه شگفتانگیز این تجربه فلسطینی و نتیجهی طبیعی این تجربه زیستهشده را به میان میکشد؛ تجربهای که دههها ادامه یافته و حالا فقط یک راه پیش پای فلسطینیها قرار داده: ایستادن.
فیلم بخشی است از مصاحبه مجله آمریکایی-کانادایی وایس با شهید یحیی سنوار.
و أنا واثق؛ من یقین دارم
«قوی، قوی نخواهد ماند و ضعیف، ضعیف نخواهد ماند. روزها میآیند و میروند؛ و این روزها هم انشاءالله خواهد گذشت. غزه با تمام قدرتش مقاومت خواهد کرد تا رژیمتان را ریشهکن کند؛ و من یقین دارم!»
«إنَّ القوی لایبقی قویاً وإنَّ الضعیف لایبقی ضعیفاً. و إنَّ الأیام دول و قد دالت إن شاء الله رب العالمین هذه الأیام. ستنطلق غزة بمقاوتها بکل قوة لتقتلع کیانکم؛ وأنا واثق!»
نوید طوفان؛ پس از جنگ سیف القدس، ۲۰۲۱؛
«هر گاه خدا مقدر کند و ضرورت جنگ حقیقی آشکار شود، دشمن چیزی را از ما خواهد دید که او را آزرده و دل تمام آزادگان جهان را شاد خواهد کرد.»
یحیی سنوار این جمله را سه سال پیش و پس از جنگ سیف القدس گفت اما صدای این مرد تا ابد در گوش مجاهدان مقاومت طنینافکن خواهد بود.
شاید جنگ اصلی، آن چیزی که سنوار وعدهاش را میدهد، همانی باشد که ۱۵ مهر / ۷ اکتبر پارسال آغاز شد اما حالا که یک سال از طوفان الاقصی میگذرد و حادثهها هر بار فرسخها جلوتر از حد انتظار رخ میدهند، باید به این بیندیشیم که شاید هنوز هم جنگ حقیقی اصلی شروع نشده است و هنوز به استقبال سرنوشت خود نرفتهایم؛ جنگ اصلی قرار است جغرافیای منطقه را به نفع ملتهای منطقه به قبل و بعد از خود تبدیل کند.
نوید یحیی سنوار؛
«هر گاه خدا مقدر کند و ضرورت جنگ حقیقی آشکار شود، دشمن چیزی را از ما خواهد دید که او را آزرده و دل تمام آزادگان جهان را شاد خواهد کرد.»
یحیی سنوار این جمله را سه سال پیش و پس از جنگ سیف القدس گفت اما تحقق وعدهی او را کمتر از یک سال پیش در ۱۵ مهر / ۷ اکتبر دیدیم. سال ۲۰۲۱ محلهی شیخ جراح در کرانهی باختری کانون اعتراضات ضد اشغالگری در فلسطین شد. خانههای چند فلسطینی به حکم دادگاه جعلی اسرائیل از مالکیت آنها خارج شد و رژیم قصد اشغال آن خانهها را کرد. آتش اعتراضات شعلهور شد و تا مسجد الاقصی رسید. صهیونیستها هم به نمازگزاران مسجد حملهور شدند و این موجب ورود نظامی مقاومت غزه به نزاع شد. آن زمان مقاومت برای اولین بار از موشکهای دوربردش رونمایی کرد؛ موشکهایی که به دورترین نقاط سرزمینهای اشغالی میرسید. شاید اولین بار هم بود که مقاومت غزه به خاطر اتفاقی در کرانه باختری و نه در غزه اعلان جنگ کرد. به همین دلیل هم بود که نام عملیات را سیف القدس گذاشتند. جنگ ۱۱ روز ادامه پیدا کرد و نهایتاً آتش بس برقرار شد.
در این ویدئو یحیی سنوار میگوید آن چیزی که در این معرکه دیدید تنها یک مانور نظامی کوچک بود و جنگ اصلی اساساً امری دیگر است. او میگوید که اگر روزی صهیونیستها باز هوس تعرض به مسجد الاقصی کنند، جنگ اصلی راه خواهد افتاد. به نظر میرسد صهیونیستها این وعدهی سنوار را جدی نگرفتند که طوفان الاقصی نصیبشان شد.
چنین حماقتهایی در کارنامه اسرائیل کم نیست؛ یک موردش به سال ۲۰۱۱ برمیگردد؛ یعنی زمانی که حدود هزار زندانی فلسطینی در مقابل یک اسیر صهیونیست مبادله شد و خود یحیی سنوار یکی از همین زندانیان بود. در آخرین قسمت ماجرا به داستان سنوار، مردی که کابوس اسرائیل شد، پرداختیم.
∎