مردم در ۱۵ تير با انتخاب پزشكيان اولين ضربه كاري رابه تفكر تعاملگريزي، جنگطلبي افراطيون وارد كردند و دنبال رفاه، آرامش، درآمد و مذاكره برد-برد باجهان هستند. سايههاي باقيمانده شكست خورده به دنبال حذف ظريف برآمدند. اما پويش و مطالبه ملي مذاكره جدي در كشور تقويت شد. در نتيجه نه تنها ظريف حذف نشد بلكه انرژي پتانسيل دكتر لاريجاني هم به عنوان بازيگر همافزاي (سينرژيك) آزاد شد. حاكميت و مردم به اين نتيجه رسيدند كه معقولانهترين روش تعامل، مذاكره عزتمندانه است نه تقابل جنگمدارانه كه نتيجه غيرقابل كنترل و مديريت را به دنبال خواهد داشت.كاربست قدرت نظامي فقط در صورت ضرورت و با اطمينان بالاي پيشگيرانه بايد به كار گرفته شود. سلاح اول رايزني و ديپلماسي فعال، پويا، مغزافزار است. دور ماندن دولت از جنگ و تنش ويرانگر، لازمه رفع مشكلات معيشتي و مبارزه با فساد اقتصادي و رانت سياسي است. سياست خارجي ديد وسيع و قدرت تحليل ميخواهد. نگاه تركيبي (هيبريدي) عزت، مصلحت، حكمت همراه باپيوست احتياط حداكثري جهت تبديل برنامه هستهاي به ابزار بازدارندگي واقعي و فعال جهت افزايش قدرت چانهزني و امتيازگيري، نيازمند افزايش قدرت و اختيار داخلي قويتر است تا دكتر عراقچي و تيم حرفهاي او با جسارت بيشتر، فرآيند مذاكرات شفاف، صريح، مستقيم و سريع پيش از ورود ترامپ به كاخ سفيد را عملياتي كنند. بايد سناريوهاي خطرناك قبلي جهاني را برهم زنيم، فرسايش در مذاكرات به صلاح نیست چون ضريب جسارت و حماقت نتانياهو را افزايش ميدهد. مردم باهدف رفع تحريمهاي ظالمانه به پزشكيان راي دادند اما پس از ۳ماه، پرونده ايران درآستانه ورود به ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرارگرفته است. دكتر پزشكيان بايد با تعامل بيشتر با مقام رهبري، اختيارات براي عراقچي و تيم مذاكرهكننده فراهم كند تا با اعتماد به نفس، جسارت، هوش هيجاني و قدرت امتيازگيري بيشتري، مذاكرات را دنبال كند. در ضمن شنيدن صداي رساتر و هماهنگتر داخلي، قطعا وزن اثربخشي، ثمربخشي، كارايي مذاكرات را افرايش ميدهد. اروپا هديه خود را به ترامپ داده است. كشورهاي همسايه و مسلمان، بريكس به جز چين، روسيه نيز از ايران حمايت نكردند. ايران که در يكي از پيچهاي تاريخي و سرنوشتساز خودقرارگرفته دو مسير پيش رو دارد:
۱) جنگمحوري مخرب كه زاييده تفكر افراطيون است.
۲) مذاكرات جدي و سازنده كه به عنوان مطالبه ملي و ضرورت تاريخي مطرح است.
آيا بايد دور خود ديوار بكشيم و براي ايران سرنوشتي مشابه غزه و لبنان رقم بزنيم؟ و با تكيه برتصور داشتن چند بمب اتم و ادامه جنگهاي نيابتي، در برابر دنيا بايستيم!
يا اينكه، يك بار براي هميشه با كنار زدن تصميمات اعوجاجي و ديدگاههاي كوتاهبينانه مسير و روند مذاكرات برد- برد را در پيش بگيريم و آيندهاي روشن براي ايران در سپهر سياسي ترسيم كنيم؟
ايران با توجه به امكانات متنوع و گسترده در همه ابعاد و زمينهها ظرفيت و استعداد، كشور پيشرو در منطقه را دارا ميباشد، نبايد با نگاه نفرتپراكني در منطقه اين جايگاه را براي هميشه از دست بدهيم.
فوق دكتراي رسانههاي اجتماعي