شناسهٔ خبر: 69957166 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

روز اول آموریم؛ اولین سیگنال تاکتیکی برای هویت بازی منچستریونایتد

با وجود یک میلیارد پوند هزینه در پنج سال گذشته، یک تیم کاملا معمولی به روبن آموریم به ارث رسیده است؛ با این حال، سرمربی پرتغالی باور دارد بازیکنانش «استعداد» یادگیری را دارند و به‌زودی بازی در یک هویت و مدل مشخص را یاد خواهند گرفت.

صاحب‌خبر -

طرفداری | شیاطین سرخ که همچنان در نیمه دوم جدول قرار دارند، هم از لحاظ نتیجه‌گیری و هم از لحاظ مدل بازی، دغدغه‌های بزرگی دارند.

منچستریونایتد در اولین بازی لیگ برتری روبن آموریم که با تساوی 1-1 برابر ایپسویچ تاون همراه شد، عملکرد چندان خوبی نداشت. با توجه به اینکه آموریم فقط چند روز فرصت تمرین با بازیکنان کلیدی‌اش را داشته است (اکثر آن‌ها هفته گذشته درگیر بازی‌های ملی بودند) و همچنین با توجه به تغییر اساسی در سیستم بازی نسبت به رویکرد اریک تن‌هاخ، این نتیجه چندان تعجب‌آور نبود. بنابراین، نکته مهم در مورد بازی یک‌شنبه، بیشتر به اهداف شیاطین سرخ مربوط می‌شد تا سطح واقعی عملکرد آن‌ها.

سرمربیان جدید معمولا در شروع کار خود، رویکرد سابق‌شان را پیاده نمی‌کنند. اما در این مورد، تفکر روبن آموریم شبیه به دوران چهار ساله‌اش در اسپورتینگ لیسبون بود. چیزی که روی کاغذ به سیستم 1-3-2-4 شباهت داشت، در واقع یک ۳-۴-۳ بود و گلی که مارکوس رشفورد در عرض ۹۰ ثانیه از شروع بازی به ثمر رساند، چندین عنصر مهم به نمایش گذاشته است. اولین مورد این بود که گل منچستریونایتد با بازی‌سازی از خط دفاع به ثمر رسید؛ ماتیاس دلخیت به عنوان مدافع میانی به جلو آمد تا نصیر مزراوی و جانی اونز بازی‌سازی را انجام دهند. این یکی از رویکردهای آموریم در اسپورتینگ لیسبون محسوب می‌شود که در آن یکی از هافبک‌های میانی - در اینجا کریستین اریکسن - این فرصت را پیدا می‌کند تا با جلو آمدن، به سومین هافبک تهاجمی تیم تبدیل شود. 

اما نکته مهم، تغییر جهت بازی توسط منچستریونایتد به وسیله انتقال‌ها بود. آندره اونانا ابتدا توپ را به سمت چپ به اوانز پاس داد، در حالی که چهار مهاجم ایپسویچ به شدت روی آن سمت فشار می‌آوردند. اما مدافع یونایتد توپ را به اونانا برگرداند و سنگربان کامرونی هم سپس با یک پاس عرضی، به سراغ نصیر مزراوی رفت.

و نصیر مزراوی توپ را به آماد دیالو در همان سمت منتقل کرد. وجود مدافع پنجم آموریم برای ایپسویچ که با چهار مهاجم پرس را انجام می‌داد، دردسر ایجاد کرد. تنها بازیکنی که می‌توانست مانع دیالو شود، لیف دیویس بود که با او فاصله داشت. پس از یک - دو با برونو فرناندز، دیویس هم از بازی خارج شد.

 

آماد با یک دریبل تماشایی به سمت جلو حرکت کرد و توپ را با یک ارسال عرضی به مارکوس رشفورد رساند تا او موفق به گلزنی شود. 

این آغاز رویایی، بهترین لحظه یونایتد در بعد از ظهر یکشنبه بود؛ پاسکاری آن‌ها در 88 دقیقه باقی‌مانده به ندرت به این اندازه دقیق و روان بود. اما شیاطین سرخ همچنان بر تغییر جهت حملات و دور زدن پرس حریف از کناره‌ها اصرار داشتند تا با نفوذ از جناح مخالف، حریف را غافلگیر کنند. در یک لحظه غیرمنتظره، آماد تلاش کرد تا با یک پاس بلند توپ را به دیوگو دالو برساند، اما باد شدید طوفان برت که این هفته در سراسر بریتانیا خسارت‌های زیادی به بار آورد، مانع از رسیدن توپ به مقصد شد و پاس او را قطع کرد. 

پاس‌های بلند این چنینی ریسک‌آمیز بودند، اما وقتی شیاطین سرخ دو پاس کوتاه پشت سر هم ارسال می‌کردند، به خوبی بین دو وینگ‌بک خود تغییر جهت می‌دادند. بسیاری از بازیکنان ایپسویچ وقتی دالو قصد داشت پاس بدهد، در نزدیکی او قرار داشتند اما پاس مدافع پرتغالی به فرناندز و پاس بعدی کاپیتان به سمت مخالف، باعث شد آماد با فضای مناسب مقابل دیویس قرار بگیرد.

یک مثال دیگر را در پرتاب اوت مشاهده می‌کنید؛ به تجمع بازیکنان ایپسویچ دقت کنید، پنج بازیکن در عرض محوطه و سه بازیکن در داخل آن حضور دارند. این امر باعث ایجاد فضای خالی در سمت مقابل شد، بنابراین دالو توپ را در میانه زمین به مزراوی پرتاب کرد که او نیز به نوبه خود دیالو، که باز هم فضا داشت، را در سمت راست هدف قرار داد. 

و یک مثال پر از جزئیات دیگر؛ دوباره دیوگو دالو در حالی که سه بازیکن نزدیک او هستند و سه نفر دیگر تقریبا چنین وضعیتی را دارند، توپ را به اونز می‌رساند. این مدافع هم با نادیده گرفتن دلیخت و ارسال پاس عرضی، مزراوی در سمت راست به حرکت در می‌آورد.

نصیر مزراوی هم توپ را به برونو فرناندز که داخل زمین قرار گرفته تحویل می‌دهد. این دقیقا همان الگویی است که منجر به گل مارکوس رشفورد شد. 

در اینجا چیزهای متفاوتی وجود دارد. کریستین اریکسن توسط فرناندز تغذیه می‌شود و در ادامه دالو را صاحب توپ می‌کند. این صحنه نشانگر عدم هماهنگی منچستریونایتد با مدل بازی جدیدش بود چون الخاندرو گارناچو خیلی دیر به سمت داخل محوطه حریمه حرکت کرد. 

این موقعیت با یک ارسال بی‌خطر از سوی دالو به پایان رسید اما یونایتد با انتقال توپ از سمت چپ به راست و سپس برگشتن دوباره به چپ، توانسته بود خود را از پرس ایپسویچ خارج کند. 

منچستریونایتد دوباره به انجام حرکات مشابه ادامه داد. در نیمه دوم، پس از پرتاب اوت دیالو، مزراوی با یک پاس بسیار بلند، توپ را به دالو ارسال کرد. 

وینگ‌بک راست آموریم هم توپ را با سر به فرناندز رساند.

که ارسال جاه‌طلبانه کاپیتان از دالو فاصله گرفت. 

در وقت‌های اضافی هم بهترین موقعیت منچستریونایتد از تغییر جهت بازی به دست آمد. مانوئل اوگارته که به عنوان تعویضی وارد میدان شده بود، دو بار با پاس بلند قصد داشت دیالو را صاحب توپ کند. اولین ارسال پشت سر این بازیکن قرار گرفت و ثمره‌ای نداشت.

اما 30 ثانیه بعد، اوگارته پاس مشابه اما دقیق‌تری را فرستاد. 

و آماد را در موقعیتی بالاتر در زمین پیدا کرد که فضای کافی برای حمله از پشت سر دیویس را داشت.

و او هم با یک دریبل به داخل محوطه رفت تا آخرین شوت آن عصر منچستریونایتد که توسط بازیکنان ایپسویچ بلاک شد را به ثبت برساند. 

در حقیقت، با توجه به عملکرد کل بازی، منچستریونایتد نمی‌توانست شایسته پیروزی باشد؛ با این حال، با توجه به نحوه‌ی حملات تیم آموریم، پیروزی برابر ایپسویچ می‌توانست برد برازنده‌ای باشد. با گذشت زمان، هماهنگی بیشتری به دست می‌آید و به کیفیت فردی بیشتری در مناطق هجومی نیاز خواهد بود، اما انتقال و تغییر جهت بازی، که عمدتا با همراهی مدافعان میانی کناری و وینگ‌بک‌ها انجام می‌شود، احتمالا بخش کلیدی از رویکرد آموریم خواهد بود.

تحلیل مایکل کاکس برای اتلتیک