گروه سیاسی جهان نیوز: شورای شهر ششم در چهارمین و آخرین سال فعالیت خود به سر می برد. مرور عملکرد شورا در این سه سال و همچنین بررسی کارنامه شهردار منتخب شورا و در کنار آن حواشی بین چند عضو شورای شهر تهران با مدیریت شهری و شخص شهردار که همواره مورد استقبال رسانههای اصلاح طلب قرار می گیرد، دلایل مناسبی بود تا گفتگوی مفصلی با دکتر نادعلی، عضو و سخنگوی ششمین دوره شورای شهر برای تشریح موارد مذکور انجام شود.
آقای سخنگو با وسواس تمام نهایت تلاش خود را به کار گرفت تا اسمی از همکاران نبرد و یا مشخصا به فرد خاصی اشاره نکند اما از سمت دیگر تببین حقایق و دستاوردهای شورا و شهرداری در سه سال گذشته را هم وظیفه خود میدانست.
متن کامل گفتگوی بیش از دوساعته جهان نیوز با دکتر نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران را خواهید خواند:
جهان: آقای دکتر الان بیش از سه سال از عمر شورا میگذرد. در سال آخر شورای ششم قرار داریم. فارغ از اینکه خودتان عضوی از شورا هستید، به عنوان یک ناظر، عملکرد شورا را در این سه سال چطور ارزیابی می کنید؟
نادعلی: بسم الله الرحمن الرحیم. خوشحال هستم از اینکه در خدمت شما عزیزان و همکاران رسانهای و مخاطبان ارجمند رسانه صاحب نام و قدیمی جهان نیوز هستم. من فکر می کنم که اگر بخواهیم با ادوار گذشته مقایسه کنیم، این دوره شورای شهر تهران مجموعهای از محاسن را داشته و عیوب و و نقایصی را هم می توان برایش برشمرد. هیچ کاری را نمیتوان بدون نقص تصور کرد. چون کار انسانی همین است. یعنی تلاشها و برنامه ریزی هایی برای یک سری امور صورت میپذیرد که در مورد کار ما نظارت و سیاست گذاری میشود. توفیق هایی هم در آن وجود دارد؛ عدم توفیقهایی نیز ممکن است در آن بوده باشد. البته بنده به عنوان یک عضو از 21 عضو شورا عرض میکنم نه به عنوان سخنگوی شورا. نظر شخصی خودم را بیان می کنم. شورا تا زمانی که با وحدت کلمه و یک نگاه سازنده از جنس حل مسئله پیش میرود، توفیق هم شامل حال آن میشود چون قائل هستیم سنت الهی این اتفاق را بوجود میآورد. وقتی هم که به سمت اختلاف میرود و از وحدت کلمه دور میشود و اتفاقات حاشیهای پیدا میکند از توفیقات آن کم میشود. لذا شورا در دوره ششم موفقیت و عدم توفیق را باهم تجربه کرده است.
**شهرداری نیاز به حمایت مستمر شورا دارد/ ریشه بعضی اختلافات منافع شخصی است
جهان: ریشه اختلافات شورا چیست؟ اختلافات سیاسی یا مسئله عملکرد شهرداری؟
نادعلی: همه نوع بوده است. بعضی از رویکردهای سیاسی ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد. برای تعداد اندکی از افراد، بخشهایی از این اختلافها ممکن است از انتخاب شهردار تهران آغاز شده باشد. از بعضی از منافع و مقاصد افراد که گاهی اوقات احساس کردند ممکن است لطمه بخورد، حالا منافع هم که میگوییم گاهی اوقات ممکن است منافع شخصی هم نباشد. گاهی اوقات هم ممکن است منافع شخصی باشد. همین باعث شده است که نسبت به انتخابی که صورت گرفته و باید از آن حمایت کنند(در عین اینکه هرکجا نیاز هست نقد هم بکنند)، اما بخشی از اقلیت شورا از این موضوع دور شده و دلایل خودشان را هم دارند. با آنها هم اگر صحبت کنید حتما دلایل خودشان را مطرح میکنند. اما اینطرف هم در شورا یک اکثریتی وجود دارد که معتقد هستند اگر بخواهیم بعضی از عدم توفیقات دوره پنجم را جبران کنیم باید از شهرداری که خودمان انتخاب کردیم پشتیبانی کنیم. اگر شهرداری بخواهد در یک دوره چهارساله بعضی از آن عدم توفیقات و مشکلاتی را که در چهار سال قبل وجود داشت برطرف کند، حتما نیاز به حمایت مستمر شورا دارد. حمایت مستمر شورا هم فقط تبلیغ کردن و رپورتاژ آگهی نیست. حتما بخشی از آن هم نقد دلسوزانه و منصفانه است. اما نقد دلسوزانه و منصفانه هم به معنای چوب لای چرخ گذاشتن و جلوی آن حرکت کلی خدمت را گرفتن نمیتواند باشد. من سعی میکنم منظور خودم را به این شکل برسانم که آن اتفاقی که لازم بود، ما یک فضای کلی همدلی را برای شهردار تهران ایجاد بکنیم که او بتواند مشکلات را با سرعت بیشتری و کیفیت بیشتری برطرف بکند، این به صورت حداکثری ایجاد نشد.
**همان شش ماه اول گفتند مدیریت جدید شهری ناموفق است!
جهان: میشود گفت که این اختلافات از انتخابات مجلس شروع شد؟ یا حداقل از آن زمان شدت گرفت؟
نادعلی: نه؛ به نظر من اینطور نیست. به نظر من از ابتدای دوره شورا بخشهایی از این اختلافات و کارشکنیها شروع شد. از همان روزهای اول که آقای زاکانی انتخاب شده بود، هنوز حکم شهردار تهران برای ایشان نخورده بود، برخی از حرفها زده شد و توسط رسانههای خاص و بعد توسط رسانههای اصلاح طلب معروف پوشش داده شد. اینکه این مدیریت شهری ناموفق و ناکارآمد است، از همان شش ماه اول دوره کاری آقای زاکانی آغاز شد.
اگر میخواستیم چهارسال اول این دوره را مقایسه نقطهای بکنیم؛ مثلا سال اول این دوره یا شش ماه اول آن را با دورههای قبلی مقایسه کنیم؛ در خیلی از امور ممکن بود از آنها جلوتر هم باشیم. البته این نکته را هم بگویم اگر کسی ادعا کند که در این دوره و یا هر دورهای از مدیریت شهری، ما یکسره شاهد موفقیت بودهایم و هیچ مشکلی هم وجود نداشته است، این هم حرف ایرادداری است. برای اینکه امور شهری پیچیدگیهای مختلفی دارد، گاهی اوقات یک موضوعی را که می خواهید حل بکنید ده موضوع در رابطه با آن را باید حل کنید.
خصوصا که شهرداری پایتخت هم هست و می گویند این شهرداری پایتخت با سه چهار وزارتخانه برابری میکند. هم از لحاظ گردش مالی و هم از لحاظ اهمیت و تاثیرگذاری موضوعات که هر تصمیمی گرفته شود، در خیلی از اوقات روی کل کشور تاثیر می گذارد. پس حتما ممکن است تصمیم غلط هم در آن گرفته شود. انتصاب اشتباه هم ممکن است در آن وجود داشته باشد. یا مثلا در یک حوزهای نسبت به یک اتفاق نگاه مثبتی است، از یک زاویه دیگر که نگاه میکنیم میبینیم که یک مضراتی هم آن کار دارد و آن ضررها هم دیده میشود. به خاطر همین باید توجه کرد همان طور که رهبر معظم انقلاب بارها در مورد قوه مجریه به نمایندگان مجلس این یادآوری را کردند که کار اجرا خیلی سخت است و شما ضمن نظارت در مجلس باید این را درک بکنید که یک حمایتی هم از قوه مجریه لازم است، اینجا نیز باید این امر مورد توجه قرار گیرد. در مورد شورا هم که شبیه مجلس است و جنس پارلمانی دارد و نسبت به آن قوه مجریه خود که میشود شهرداری تهران، همین عیناً وجود دارد. یعنی باید بتواند نقد بکند و بتواند حمایت بکند ولی در کل وقتی چیزی را خودش راه انداخت باید بیاید پشتش بایستد و کمک کند که پیش برود.
جهان: در کل چقدر توانستید تصوراتی را که نسبت به شورا داشتید اجرایی بکنید؟
نادعلی: من بیرون از شورا یک عنصر فرهنگی بودم. یعنی پیش از شورا، تمرکزم روی کار و فعالیتهای فرهنگی بود. یک توفیقی هم بود برای بنده که دو سال هم در شهرداری تهران در دوره آقای دکتر قالیباف مشغول بودم. فکر نمیکردم تجربه قبلی من در شهرداری خیلی بتواند به من کمک کند و آنقدر به کار بیاید ولی این اتفاق افتاد و به من کمک کرد. برای اینکه شهرداری پیچیدگیهایی دارد که خیلی از آدمهایی که از بیرون میآیند اگر با شهرداری آشنا نباشند، نمیتوانند فضا را اداره بکنند.
**هدف ما این بود که حکمرانی شهری در پایتخت، فرهنگپایه باشد
آن چیز مهمی که بنده به عنوان یک عنصر کوچک فرهنگی بیرون برای خودم دغدغه داشتم اهمیت و اصالت نگاه فرهنگی در اداره کردن کشور بود، که حالا حکمرانی شهری یک سطحی از این حکمرانی کلی است. هدف ما این بود که حکمرانی شهری را در پایتخت به نوعی اتخاذ بکنیم که فرهنگ پایه باشد. خب دغدغههای ابتدایی که ما مطرح میکردیم آن موقع در صحبتهای کسی هنوز نبود و آن این بود که ما به همه امور شهر و اداره امور شهر از ذره بین و عدسی فرهنگ نگاه بکنیم. این حرف بزرگی است چون معمولا امور فرهنگی و یا کار فرهنگی در کشور یک تعاریف حداقلی و سطحی دارد. کار فرهنگی فقط این نیست که ما چند رویداد فرهنگی در شهر تهران برگزار بکنیم. کار فرهنگی فقط این نیست که به اهالی فرهنگ توجه کنیم. کار فرهنگی در درون مدیریت شهری حتی این نیست که ما یک سازمان مثل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری داشته باشیم. آنچه که حداکثری میشود این است که این نگاه در همه کارهایمان ساری و جاری باشد. یعنی اگر شما میخواهید به اقتصاد شهر نگاه کنید از زاویه فرهنگ نگاه کنید، اگر به ساخت و ساز، به رسیدگیهای ظاهری، زیباسازی و بحثهای فضای سبز و محیط زیست میخواهید کنید، باز از آن نگاه فرهنگی ببینید.
جهان: در دوره شما به نظرتان شهرداری تفاوت پیدا کرده است؟
نادعلی: به نظرم تفاوت پیدا کرده ولی کار بسیار سختی است. آن روزی هم که ما همت داشتیم و توضیح میدادیم شاید برای خیلیها قابل قبول نبود و اگر هم قابل قبول بود خیلی قابل درک نبود. ببینید شما اگر یک نگاه اقتصادی داشته باشید، به یک صورت با شهر برخورد میکنید، یکدفعه ممکن است این شهر را بردارید و شبیه به پایتخت استرالیا کنید. یا شبیه پایتخت یک کشور صنعتی کنید و خیلی از مسائل از جنس سبک زندگی را در آن اصلا نگاه نکنید. در حالی که اگر نگاه فرهنگی داشته باشید به سبک زندگی هم توجه میکنید و حتما نگاه اقتصادی بر این مبنا هم خواهید داشت. یعنی اتفاقا فرق این است که با نگاه فرهنگی، آن مباحث دیگر لطمه نمیخورد.
**نگاه زاکانی راهبردی و فرهنگی است/ بعضی برنامههای ایشان هشت ساله است
جهان: این موضوع در راستای همان چیزی است که آقای زاکانی در مورد روح و کالبد شهر اصرار دارند؟ چون بعضی از مظاهر آن هم مثل مثل میدانگاه جهاد بروز پیدا کرد
نادعلی: ببینید این نبود که قبلا ما هیچکاری در راستای شاخصهای فرهنگی ایرانی و اسلامی نداشته باشیم. این ادعای نادرستی است. ولی من به شما بگویم در انتخاب شهردار ما سعی کردیم فردی را انتخاب بکنیم که به جهت فرهنگی این شاکله را داشته باشد. ما آدمهای متخصصی در حوزه شهرسازی و مباحث دیگر داشتیم که به عنوان کاندیداهای شهرداری تهران آدمهای بسیار محترمی هم بودند. ما کسی را انتخاب کردیم که یک نگاه راهبردی و فرهنگی داشته باشد و بتواند با آن نگاه راهبردی و فرهنگی متخصصین دیگری را در حوزه شهرسازی، خدمات شهری، در حوزههای عمرانی و حمل و نقل به کار بگیرد و با آن نگاه راهبردی شهر را هم پویا و با جوش و تلاش و نشاط اداره بکند. در عین اینکه کار تخصصی از جنس شهرداری انجام میشود، آن نگاه فرهنگی خصوصاً نسبت به سبک زندگی ایرانی اسلامی، نسبت به حلقههای میانی که رهبرانقلاب مورد تاکید قرار دادند، نسبت به اتفاقات و موضوعاتی مثل توجه به دانش بنیانها و چیزهای مختلف دیگر، برای این تشکیلات مهم باشد. حالا اینکه چقدر موقعیت فراهم بوده که اینها به یک ظهور و بروز اجرایی کامل برسد، در بعضی موارد شده است و در بعضی موارد به توفیقات نزدیک شدهایم. در بعضی هم حالا حالاها کار داریم.
در شهر تهران بعضی از کارها را در چهارسال میشود انجام داد، برای بعضی از کارها هم از چهار سال واقعا زمان کافی نیست. درست است آن مثالی که مقام معظم رهبری در مورد شهید بزرگوار امیرکبیر میگویند حرف بسیار درستی است که در نزدیک به چهارسال کلی کار ایشان انجام داد ولی واقعا بعضی از اتفاقات امروزی که نیاز به تصمیمات راهبردی دارد، مثلا توسعه خطوط مترو، این یک اندازهای است که آن را باید در افق ده ساله دید و اتفاقا آقای دکتر زاکانی خیلی از برنامههایشان بیش از چهارسال برنامهریزی داشت. پنج ساله، شش ساله و هشت ساله چیزهایی که خودشان مطرح کردند.
**صحبت آقای پزشکیان درباره عمل به برنامه درست است
ما در کشور در مورد برنامهها متاسفانه خوب عمل نکردیم. برنامههایی که خوب هست نهایتاً بیش از 30درصد در دولت عملیاتی نمیشود. گاهی اوقات از این دولت به آن دولت هم برنامهها به فراموشی سپرده میشود. شاید در این دولت اولین بار است که آقای دکتر پزشکیان یک حرف خیلی خوبی را می زنند. شاید ما اول هم خیلی دوست نداشتیم و یک همچنین چیزی را پاسخ اصلی سوال نمیدانستیم ولی اینکه این برنامه هست و چه کسی باید انجامش بدهد؟ ما باید انجامش بدهیم بالاخره، یک حرف درستی است. الان هم برنامه وجود دارد، ولی معمولاً دورههای مدیریت شهری که عوض میشود چون رویکردهای سیاسی هم در کنار آن عوض میشود یکدفعه یک برنامهای تا یک جایی آمده و بعد این رها میشود و می روند روی یک پله دیگر میپرند. یک رویکرد دیگر و یک دست فرمان دیگر اتخاذ می شود.
جهان: در ادوار مختلف شهرداری نگاه فرهنگی به شهر وجود داشته اما هیچوقت ریشهای و عمیق نبوده است.
نادعلی: ببینید فراز و فرود داشتیم نمیتوانیم بگوییم اصلا نبوده است. در دوره آقای دکتر قالیباف که از لحاظ همان پارادایمهای مدیریتی و جهادی به ما نزدیکتر محسوب میشوند، اما در همان دوره هم فراز و فرود وجود داشته است. یعنی در بخشهایی خیلی خوب بوده و در بخشهایی هم شاید افت داشته است.
الان که ما از دوره خودمان داریم میگوییم ممکن است بعد که دوره تمام میشود و میخواهیم قضاوت کنیم حتی نظرات خود ما هم ممکن است یک مقداری تفاوت پیدا بکند، یا نظرمان مثبتتر بشود. وقتی داریم با برآیندها و معدلهای کار قبلی مقایسه میکنیم. یا ممکن است منتقدتر بشویم به خاطر اینکه یک سری کارهایی را میتوانستیم انجام دهیم ولی فرصتها از دست رفت و انجام نشد. آن وقت ممکن است به بعضی از کارهای خودمان دو مرتبه بیشتر انتقاد بکنیم.
**اداره کردن شورای ششم کار بسیار پیچیدهای است
جهان: تفاوت اساسی شورای ششم و شورای پنجم را در چه چیزی میبینید؟ تفاوت اساسی شورا به نظر شما در چیست؟
نادعلی: به نظر من شورای ششم شورای بسیار پیچیدهای است. شورایی که اداره کردنش بسیار سخت است. اولا کلی متخصص مدیریت شهری داخل شورا است. شاید هیچ دورهای مدیران میانی و مدیران ارشد شهری آنقدر در آن حضور نداشتند. ما حداقل دو سه معاون شهردار در اینجا داریم. تعدادی مسئول سازمان و شهردار منطقه که هر کدام از اینها باعث میشود یک فهم بهتری از مدیریت شهری در این شورا وجود داشته باشد و هم قانونها را بهتر میدانند و هم تجربیات قبلی همراهشان است و عدم توفیقهای قبل ممکن است برایشان یک فضای ذهنی ایجاد کرده باشد. از این جهت خوب بوده است.
کسانی هم که بیرون از شهرداری بودهاند و بنده هم جزوشان هستم، گرچه درباره خودم صحبتی نمیکنم، ولی کسانی که آمدند در حوزه خودشان صاحب نظر بودند. در این دوره سراغ چهرههای هنری و ورزشی نرفتهاند. شورای ائتلاف لیستی را اعلام کرد و بر اساس رای آوردن آن لیست این شورا تشکیل شد. مدلی که اتخاذ کردند، چهرهها جایی نداشتند. لذا از این جهت که این شورا مباحث مربوط به مدیریت شهری را تخصصی مدنظر قرار میداد این خیلی اهمیت دارد.
جهان: البته این موضوع راجع به خانم سلیمانی صدق نمی کند.
نادعلی: حالا من در مورد شخص کلا نمیخواهم صحبت بکنم. ایشان هم حتما تجربیات مخصوص به خودشان را داشتند که به هر صورت عزیزان شورای ائتلاف احساس کردند ایشان میتواند در آن لیست قرار بگیرد. من هم به عنوان یک همکار و به عنوان یک شخصی که عضو شورا هستم در آمدن و نیامدن ایشان تاثیری نداشتم ولی وقتی که ایشان تشریف آوردند طبعاً وظیفه ما برادری و همکاری میشود.
در این شورا چون در مورد همه اعضا نگاهمان این بود، احساس کردیم همه مثل برادر و خواهر باید در کنار یکدیگر بایستیم و این روحیه اتفاقاً از این جهت کمک کرد. گاهی اوقات بعضی از اختلافات واقعاً نگاههای تخصصی است که با یکدیگر مختلف و متفاوت است. گاهی اوقات هم برخی از ما فکر میکنیم یک حقی دارد زیر پا گذاشته میشود، میآییم وسط و مخالفت میکنیم و حتی با طرف مقابل به جهت فکری درگیر میشویم. اما یک چیزی در بطن ما وجود دارد و آن یک اخوت و همدلی است که تا حد زیادی از فروپاشی این شورا جلوگیری میکند. چون نه مردم و نه بزرگان نظام از چنین چیزی استقبال نمیکنند که اختلاف دائماً در یک مجموعهای بجوشد. لذا نسبت به اعضای شورا به صورت نظر شخصی من نکتهای ندارم. اما متاسفانه گاهی اوقات تجربههایی که در کار برای عزیزان اتفاق افتاده است برای برخی از ایشان حجاب میشود. حداقل از دید ما اینجوری است. ممکن است از نظر خودشان اینگونه نباشد. یعنی تمام آنچه که دستاورد حداکثری از جنس موفقیت در مدیریت شهری است، در دوره خودشان تصور میکنند و نسبت به اتفاقات دیگر و تفاوت نگاهها و رویکردهای جدید خیلی استقبال نمیشود. حداقل به صورت ناخودآگاه این اتفاق میافتد.
**مزیت جدی شورای ششم حضور مهندس چمران است/ آقای چمران سند شوراست
یکی از ویژگیهای دیگر این است تعداد زیادی از ما یا شاید همهمان با انگیزههای انقلابی وارد شورا شدهایم. وقتی ما میخواهیم یک حرفی را مطالبه و مطرح کنیم همواره بحثهای گفتمانی دال مرکزی نکات ما است و همین هم باعث میشود که انتظار از جمع ما بیشتر شود. اگر گاهی اوقات بیتوجهی نسبت به این موارد گفتمانی و ایدئولوژیکی توسط ما اتفاق بیافتد، برای مردم و بزرگان قابل قبول نیست.
چند ماه بیشتر از عمر این شورا باقی نمانده است. بنابرین جایی برای تملق و چاپلوسی نیست. ولی یکی از ویژگیهای این دوره نسبت به دوره قبل که یک مزیت جدی برای شورای ششم محسوب میشود حضور آقای مهندس چمران در این شورا بود. تعبیری که آقای دکتر زاکانی در مورد ایشان میکنند این است که ایشان سند شورا هستند و ما هم که از نزدیک در کنار ایشان هستیم واقعاً میبینیم که ایشان سند شورا هستند. یکی از ویژگیهای ایشان این هست که به آقای زاکانی به عنوان شهردار تهران رای ندادند ولی برای اینکه آقای دکتر زاکانی در اداره و حل مسائل شهر تهران موفق بشوند، ذرهای کوتاهی نکردند. در عین حال شورایی را که دچار اختلاف بود را در کنار یکدیگر نگه داشت. ایشان خیلی تلاش کردند و حرص خوردند. گاهی اوقات بابت همین چیزها ممکن است حتی به سلامتی ایشان هم لطمه خورده باشد ولی ایستادند و کار کردند.
**در دوره گذشته نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی تهران اتفاق نیفتاد/ تعداد اتوبوسها و واگنها کم شد
جهان: اگر بخواهید مهمترین اقدامات و توفیقات شورا را در این مدت نام ببرید چه مواردی هست؟
نادعلی: ما در شورا برنامهریزی کردیم و شهرداری بر اساس ریل گذاری ما حرکت کرد. خیلی از اوقات هم همزمان که ما سیاستگذاری میکردیم شهرداری هم شروع کرده بود. مثلا در حوزه حمل و نقل عمومی دو مشکل عدیده در شهر تهران وجود دارد. یکی بحث آلودگی هواست و یکی هم بحث ترافیک است. اینها هم به خاطر توسعههای نامتوازن ادواری شهر تهران است و جمعیت انباشتهای که در شهر تهران وجود دارد. استفاده نامناسب و فرهنگ غلط استفاده از وسایل حمل و نقل و چیزهای مختلف دیگر است. به اضافه اینکه مثلا در دوره پنجم به هر دلیل که البته حرفهای آن بندگان خدا را هم باید شنید، نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی اتفاق نیفتاد و تعداد اتوبوسها و واگنها کم شد. تجهیزات بروز نشد. نگهداشت شهر به نحو مطلوب اتفاق نیفتاد. خود همین که سه شهردار بزرگوار عوض شدند خودش یک عدم ثباتی را بوجود میآورد و یکی از چیزهایی که از همان ماههای اول نغمههای استیضاح شهردار توسط آن جناح منتقد که اول از یک نفر و دو نفر شروع شد و بعد به کسان دیگری تسری پیدا کرد میگفتیم، یکی همین بود که فرض کنیم مباحث شما درست باشد که البته ما خیلی از آنها را قبول نداشتیم، ولی این عوض کردن دست فرمان و عوض کردن شهردار چقدر برای مردم میتواند حائز آثار مثبت باشد و چقد حائز آثار منفی؟ ما ایستادیم و واقعا حمایت کردیم که این بیثباتی در این دوره اتفاق نیفتد.
** کمک دولت سیزدهم و شهید رئیسی برای جبران عقب ماندگی تهران
برای حل آن دو مشکل عدیده، شورا گفت گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی چه زیرزمینی که از جنس مترو، توسعه خطوط مترو و ایستگاههای جدید مترو، و چه از جنس روی سطحی یعنی اضافه کردن اتوبوسهای نو و اورهال و تعمیرات اساسی اتوبوسهای قبلی و در عین حال نوسازی ناوگان حل و نقل عمومی. گرچه به مصداق برقیسازی در شورا اشاره نکرده بودیم. ولی ما وارد شدیم و بر این اساس برنامه توسعه چهار ساله نوشته شد و برنامه بودجه دو سال اخیر همه بر این مبنا بود و اولویت به گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی داده شد. همزمان شهردار تهران آقای دکتر زاکانی رفتند دنبال این قضیه و شروع به کار کردند. تا این موضوع گرم بشود و به نتیجه برسد با شرکتهای داخلی اتوبوسسازی و خیلی چیزهای دیگر. کارهایی را آقای دکتر زاکانی شروع کردند و بعضیهایش به نتیجه رسید و بعضی هم به نتیجه نرسید و در دوره حیات گرانبار شهید عزیزمان حضرت آیت الله رئیسی با هماهنگی که آقای دکتر زاکانی در هیئت دولت و با شهید رئیسی داشت، انصافاً آن عقب ماندگی خودمان را در حوزه اتوبوسها و واگنها را سعی کردیم جبران کنیم. ریل گذاری آن توسط شورا شروع شده بود ولی آنطرف شهرداری اگر همت نمیکرد این ریل گذاری به نتیجه نمیرسید.
قراردادهایی با چین بسته شده است این کمبود اتوبوسها را در شهر تهران و فرسودگی ناوگان حمل و نقل را جبران بکند، که بخش بخش دارد میآید و همین طور اضافه شده است. بعضی از دوستان با این موضوع مخالف هستند و میروند سراغ دستگاههای نظارتی و مصوبهای که رای اکثریت پارلمان شهری را دارد را زیر سوال میبرند و میروند جای دیگر شکایت میکنند. اعضای شورا همه برادران و خواهران عزیز ما هستند و همکاران ما هستند. ما در تخفیف و نقد آنها که خدای نکرده نمیخواهیم صحبت بکنیم، ولی به هر صورت که نمیتوانیم پا روی حق هم بگذاریم اینها اگر در تاریخ ثبت نشود همه تصور خواهند کرد شورای شهر تهران در دوره ششم نگذاشت شهرداری تهران کاری انجام بدهد. عین این است که بگوییم مجلس چندم جلوی کار دولت را گرفت و مردم هم این وسط خسارت دیدند.
تعداد زیادی از اعضای شورا و از رئیس کمیسیونها و از اعضای کمیسیونها در این بیست و یک نفر و از جمله خود رئیس محترم شورا واقعا این حرکت را تقویت کردند و دنبال کردند و حمایت کردند الان در همین اختلافهایی که وجود دارد ایستادهاند و دارند حمایت میکنند. یک وقت این برداشت نشود که شورا مخالف حرکت مثبت شهردار تهران و شهرداری است. بخشی از شورا هستند که با دیدگاه خود، خواسته یا ناخواسته چنین رویکردی را دارند.
جهان: تعامل شورای شهر با شهرداری تهران تا حد زیادی مشخص است. تعامل شهرداری با شورای شهر چطور است؟ مشخصا تعاملات شهردار تهران و معاونین با شورای شهر چگونه بوده؟
نادعلی: در بحث تعامل شهرداری تهران با ما مجموعاً میتوانیم بگوییم که موضوعات موضوعات مختلف است. در یک موضوع می بینید که ما بعضی از تذکرات را می دهیم و بعضی از حرفها را می زنیم و ممکن است آنقدری که ما انتظار داریم بازخورد وجود نداشته باشد و پاسخگویی وجود نداشته باشد. در جای دیگر ممکن است پاسخگویی خیلی خوب باشد. ما 22 منطقه و 22 شهردار داریم، کلی سازمان و روسای آنها را داریم.
** به خاطر منافع شهر و پیشبرد کار کشور از توهینها گذشتم
جهان: منظورم روابط شخص شهردار با شورا است.
نادعلی: ما هروقت که طلب کردیم ایشان در شورا حضور پیدا بکنند و نسبت به موضوعی پاسخگو باشند، ایشان آمدند. ببینید وقتی که بخشی از مجموعههای ما خدایی نکرده چیزی از جنس خصومت پیدا کرد و این آب گل آلود شد، در همه رفتارها و تعاملات بعدی ما تاثیر گذار خواهد بود.
شاید نزدیک به 30 سال است که در این طرف و آن طرف مشغول به کار کردن بودهام و بعضی اوقات مدیریت داشتهایم و بعضی اوقات داخل تیم داشتیم کار انجام میدادیم. اولین بار است که میبینم بعضی از توهینها به من و امثال من میشود. ولی ما عادت کردهایم که به خاطر منفعت این شهر و برای پیشبرد کاری که بالاخره مسئولیت آن روی شونههای ما قرار داده شده است، برای اینکه بتوانیم پاسخگو باشیم به مملکت امام زمان(عج) و نائب امام زمان، به قول غربیها ذهنمان را کاملا خالی کنیم و از فردایش دو مرتبه وارد شورا بشویم و دنبال پیگیری کارهای مردم و چیزهای دیگر باشیم.
شخصی ممکن است دیروز به من توهین کرده باشد و بدترین حرفها را به من زده باشد، ولی به خاطر حرفهایی که عرض کردم تمام موارد را نادیده بگیرم و آن برادر عزیز و بزرگوارمان را در آغوش بگیرم و بگویم کارها را با هم رسیدگی و پیگیری بکنیم.
** همراهی ملموس چند عضو شورا با اصلاح طلبان برای تخریب زاکانی
جهان: شما یک توییتی هم زده بودید با عنوان تلخ ترین روز شورا؟ نادعلی: برای اینکه ما با دوستان خودمان فکر میکردیم هم فکر هستیم، ما تنها شورایی هستیم که همه ما از یک جناح بودیم. اگر میخواستیم بگوییم انقلابیگری، دغدغهما بوده است. همه حداقل دعوی انقلابیگری داشتهایم. اگر میخواستیم بگوییم همه نسبت به بزرگوارانی مثل رئیس شورایمان آقای مهندس چمران، نسبت به رئیس مجلسمان آقای دکتر قالیباف نگاههای نزدیک داشته باشیم، همهما این شکلی بودیم. بعد هم بعضی چیزها اصلا از حد طبیعی هم خارج شد. مثلاً بعد از انتخابات ریاستجمهوری درحالی که فضا برای یک همدلی بیشتر کاملاً آماده بود(برای اینکه در طول انتخابات ما چیزهایی دیدیم از جنس این همدلی)، بلافاصله بعد از انتخابات اتفاقات خیلی عجیب و غریبی افتاد. نمیگویم توسط همه، توسط برخی از اعضای شورا که متاسفانه توسط بعضی از اعضای دیگر شورا یا تحمل میشد یا تایید میشد. یک نفر عضو شورا میایستد و با رسانههای اصلاحطلب مصاحبه میکند و در آن راجع به اداره شهر توسط شهردار نقد نمیکند، در مورد انتخاباتی که شهردار مرخصی گرفته و رفته در آن شرکت کرده صحبت میکند و میگوید مردم مشت محکمی بر دهان ایشان زدند. اصلا این جنس حرفها از این جمع و از این قافله و مجموعه خیلی بعید بود به خاطر اینکه همه اینها باعث میشود حاشیه بر متن غلبه بکند. ما کلی کار انجام دادیم در این دوره که شاید در زمان یکسال باقیمانده پایانی بهترین وقت است برای اینکه به نقطه فرجام برسد، یا یک نقطه مشخص و نشان مشخص روی آن گذاشته بشود که اگر بعدیها میآیند بتوانند تکمیلش کنند. اگر ما این یک سال را به هرج و مرج و دائم توهین کردن و دائم ادبیات سخیف و اشتباه نسبت به همدیگر بخواهیم بپردازیم، نه تنها مردم ناراحت میشوند بلکه آدرس اشتباه به دشمن هم میدهیم و دشمن را امیدوار میکنیم و دوستان را ناراحت میکنیم. آن وقت مجبور میکنیم که بزرگترها به ما تذکر بدهند که تذکر هم به ما دادند.
در ایام انتخابات که این بحث ربطی به شورا و شهرداری ندارد. ما که مدافع ایشان بودیم و حمایت از ایشان میکردیم و فکر میکردیم ایشان از بقیه بهتر است، کلی از ارتباطات را با طرفداران هر سه کاندیداهای دیگر اصولگرا داشتیم. یعنی هم با طرفداران آقای دکتر قالیاف و هم با طرفداران دکتر جلیلی و هم با طرفداران آقای دکتر قاضیزاده هاشمی، و تا زمان دور اول انتخابات و تا زمانی که دکتر زاکانی در صحنه انتخابات حضور داشت، ما مراقب بودیم احدی را تخریب نکنیم. وظیفهمان هم میدانستیم برای اینکه وقتی می گوییم جبهه انقلاب اسلامی یعنی اینکه وظیفه ماست. اگر ما غیر از این عمل بکنیم اصلا انقلابی نیستیم. من این موضوع را بارها در این دوره شورا گفتم. گفتم وقتی مدام میگویید شورای انقلابی ما زمانی انقلابی هستیم که انقلابی عمل کنیم. برای تک تک کارهایمان مشخص بکنیم که این کارمان انقلابی بوده است یا خیر. برای هر حرفی که میزنیم مشخص کنیم این حرف ما انقلابی بوده است یا خیر. در دور اول انتخابات تمام طرفداران آقای دکتر زاکانی برای اینکه ایشان کنار رفتند، یک عده به آقای دکتر جلیلی رای دادند و یک عدهشان هم به آقای دکتر قالیباف رای دادند. بعد از دور اول ما تمام تلاش مان را کردیم که همه این عزیزان بیایند و به آقای دکتر جلیلی رای بدهند.
قاعدتا از جهت جریان انقلاب یک همچین انتظاری بود ضمن احترام به آقای دکتر پزشکیان که همان موقع هم ما و آقای دکتر زاکانی برای ایشان احترام زیادی قائل بودیم. حالا فضای مناظرات و اینها یک حرف دیگر است، ولی شخصیت افراد و ارتباطاتشان با همدیگر یک جنس دیگر است که ارتباطات خیلی خوبی هم بین آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر زاکانی از قبل به واسطه همکاریشان در مجلس و چیزهای دیگر وجود داشت. اما بعد از این در طول این یک هفته انتخابات دور اول و دور دوم متاسفانه اختلافات داخلی زیادی بین طرفداران کاندیداهای اصولگرا رخ داده بود و ما همه تلاش میکردیم که این اختلافات به حداقل برسد. دور دوم که تمام شد همه باید میرفتیم پشت سر رئیس جمهور منتخب مردم میایستادیم. در اینجا دیگر بحث واقعا بحث ملی است و بحث جمهوری اسلامی است و حرف رهبر انقلاب است. هرکس رئیس جمهور شد با هر گرایشی همه باید بایستند و کمک کنند و جایی هم نقد کردن لازم بود، نقد منصفانه و مثل همیشه در باز است. ولی یکدفعه به صورت غیرفنی شروع شد حرفهای اینطوری راجع به آقای زاکانی زدن و عملا اصلاح طلبان با یک جمعی از عزیزانمان داخل شورا دست دادند.
**بعضی اعضای شورا نه به افتتاحها میآیند نه در جلسات شرکت میکنند
جهان: این دست دادن به صورت مستقیم بود یا غیر مستقیم؟
نادعلی: به نظر من مستقیم بود. یعنی ارتباطشان برای ما که حداقل در داخل شورا بودیم خیلی قابل لمس بود. وقتی میگوییم آن روز تلخ، شروع آن روز تلخ با این بود که یکی از بزرگواران اعلام کرد که در این سه سال هیچ اتفاق و دستاورد مهمی روی نداده است. برای ما که کف این شهر رفتیم و منطقه به منطقه و سازمان به سازمان کارها را دیدیم، بعضیها نمیآیند و بعضیها در این جلسات شرکت نمیکنند و در این افتتاح ها نمی روند، به هر صورت تجربه هم ما داریم اینجور هم نیستیم که هر فردی بیاید و یک گزارشی بدهد ما قبول بکنیم. ما بلند میشویم و میرویم راستی آزمایی میکنیم و همه امور را سعی میکنیم زیر ذرهبین قرار بدهیم. اجازه نمیدهیم که خدای نکرده بر سرمان کلاه برود. ضمن اینکه ایرادها را میگوییم و نقد میکنیم ولی حتما دستاور ها برای ما مایه افتخار است. این دوره نتیجه کار خود شورا است و انتخابی که خود شورا کرده است. شهردار را انتخاب کردهاند و شورایی که برنامههای توسعه و برنامه و بودجهها را تصویب کرده است و سیاستگذاریها را انجام داده است و بعد ایستادهاند و نظارت کردهاند. حالا یک دستاوردی وجود دارد من بگویم این دستاورد برای من نیست. اگر بد است نتیجه کار شوراست و اگر خوب هم است نتیجه کار شورا است. گاهی اوقات من فکر میکنم این عزیزان در خلوت خودشان و یا در یک آرامشی که قرار میگیرند و این التهابات و هیجانات کنار میرود، احتمالا شاید خودشان هم نمیخواستند آن لحظه چنین حرکتی را انجام بدهند. همین اعضایی که شاید بنده به آنها منتقد باشم، وقتی که نگاه تخصصیشان را میگذارند وسط و میخواهند کمک کنند کلی میتوانند کمک بکنند و شاید اگر تجربیاتشان را ببینید احتمالا از همه اینها بر میآید که بیشترین حمایت و کمک را همین دوستان بکنند و اتفاقاً نقدهایشان هم میتواند کمک کند.
**منتقدان زاکانی حتی به توصیه قالیباف هم عمل نکردند
جهان: برخی از مخالفان شهردار تهران ظاهراً خودشان را به برخی سیاسیون موثر به طور مشخص آقای قالیباف منتسب میکنند و آیا این انتساب درست است؟
نادعلی: آنچه که برای من مسلم شده و خب خود همین همدلی آدم را قرص و محکم میکند این است که ایشان واقعا به خاطر اینکه یک نگاه جامع و کلان دارد و در جمهوری اسلامی رئیس یک قوه هستند. به نظر من نوع ارتباط و تعامل ایشان با شهردار تهران به دور از این حاشیهها است. هم آقای دکتر زاکانی دکتر قالیباف را با یک نگاه دیگر میبینند و هم آقای دکتر قالیباف؛ به نظرم اینها برای اینکه میدانند ما کلی مسئله حل نشده داریم اگر دست به دست یکدیگر ندهیم و بخواهیم درگیر این جنس اختلافات شویم خیلی از این مسائل میماند. به نظرم آنها بری هستند از این ماجرا و مشخصا در بعضی از موارد از ایشان نقل شده است که به بعضی از عزیزانی که به ایشان نزدیک هستند تذکر دادند. ولی آن چیزی که ما را ناراحت میکند این است که بعضی از این دوستانی که حضور دارند و به آقای دکتر قالیباف نزدیک هستند، یعنی کار از جانب ایشان به اینها سپرده میشود و در مجلس رفت و آمد دارند و صاحب تخصص هستند و برادران عزیز ما هستند، اتفاقا ما هم بسیار دوستشان داریم. ولی در این خصوص آن میزان همکاری که باید اتفاق بیفتد را حداقل به توصیه آقای دکتر قالیباف به نظر من خیلی عمل نکردند. اینها یک بخشی هستند و یک بخش دیگری هم داریم که اصلا خودشان را به ایشان منتسب میکنند. چون در انتخابات مسئولیتهایی داشتند و رفت و آمدی داشتند.
جهان: یکسری اخباری آمد مبنی بر اینکه یک عضو شورای شهر روی انتخاب شهردار منطقه محل سکونتش نظر داشته و اختلاف از همان جا شروع شد. یا برادر یک عضو شورای شهر تخلفی داشته و در شهرداری با ایشان برخورد شده است. اینها چقدر درست است؟
نادعلی: ببینید واقعا در مورد این موارد من بسیار سختم هست به این صورت بخواهم اظهار نظر بکنم. در این دوره شورا حرفهایی زده شد، چه در صحن و چه در رسانهها به واسطه بعضی از اعضای شورا در مورد آبروی بعضی از آدمها، حرفهایی که درمورد برخی از افراد گفته شده بود و حقیقت نداشت و آبروی آنها زیر سوال رفت. اصلا در فضای شهرداری اگر فردی میخواست از داخل رسانههای غیر رسمی دنبال کند، آنقدر حاشیه و اتمسفر چرک و زرد و سیاه میدید. خوش به حال آن کسانی که یک جارو دستشان است و در خیابان دارند جارو میکنند و آن مهندسی که زیر آن پل دارد زحمت میکشد و برای احداث آن بزرگراه دارد تلاش میکند. من نمیتوانم بگویم لزوما این اتفاقها افتاده است. شاید بیشترین تنشها را خود ما با بعضی از این عزیزان داشته باشیم ولی به عنوان یک عضو شورا حفظ و حراست از حرمت آنها را وظیفه خودم میدانم.
**منتقدان در ظاهر احترام چمران را نگه میدارند/ برای زمین زدن مصوبات شورا تلاش میکنند
جهان: برخی اعضای شورا واقعاً قصد آبستراکسیون داشتند؟ یا تهدیدات برخی از آنها مبنی بر استعفا از شورای شهر چقدر واقعی بود؟
نادعلی: عزیزان ما دو بار آبستراکسیون انجام دادند. یکبار رسماً آبستراکسیون انجام دادند. ببینید وقتی که رئیس شورا میگوید جلسه داریم و باید بیایند بالاخره همه باید مراعات بکنند و تشریف بیاورند. همه مدعای این را دارند که ایشان برایشان محل احترام هستند. یعنی کسی خدای نکرده به زبان هم قائل به این نیست که ما این رئیس را قبول نداریم. ولی در عمل متاسفانه یک جاهایی بعضی از این اتفاقات میافتد که به این عزیزان این نقد وارد میشود. شما میتوانید به آقای چمران نقدتان را داشته باشید و میتوانید با ادب و با انصاف انتقاداتتان و حرفهای کارشناسیتان را مطرح کنید؛ بعد هم نهایتاً رای گیری میشود. این قاعده دموکراسی است دیگر.
خود مهندس چمران یکبار برای ما تعریف میکردند که یکبار در مورد اختلافات داخل شورا در دوره دوم خدمت مقام معظم رهبری رفته بودند. به ایشان میگویند یک عده از افرادی هستند که به شهردار نقدهایی دارند و عدم همراهیهایی دارند و ما در مصوبات یکسری مصوباتی داریم و با اینکه تصویب میشود این افراد باز آن را قبول ندارند. رهبر انقلاب میفرمایند که بالاخره این موضوع که مشخص است تا قبل از اینکه یک مصوبه رای بیاورد، همه افراد باید نکات خودشان را بگویند و مخالفت و موافقتشان را بکنند. آخر سر آن چیزی که به رای گذاشته میشود و هرچه رای اکثریت آورد آن مصوب میشود. الان ما یک مشکل بزرگی که داریم این است که مصوبههایی داریم که وقتی ما به آن رای دادهایم و رای اکثریت را آورده است، بعضی از دوستان چون آن مصوبه را قبول ندارند میروند و در جای دیگر دنبال میکنند که این مصوبات به زمین بخورد. این خب کار نادرستی است.
**اگر چمران نبود این شورا تا الان چند بار از هم فروپاشیده بود/ دو بار آبستراکسیون کردند
ممکن است از دید خودشان بتوانند برای این موضوع توجیهی داشته باشند ولی به نظر من از بیرون این موضوع توجیه پذیر نیست. یا مثلا اینکه جماعتی که دغدغه انقلابی دارند و با مباحث از جنس گفتمان انقلاب اعتقاداتش را تکمیل میکنند، به نظرم آبستراکسیون اگر در همه جای دنیا هم یک عبارت رایج و سیاسی سیاست مدارانه باشد، برای ما که از جهت گفتمانی هم چنین تقیدی داریم چیز قشنگی نیست. ما چون میخواهیم یک چیزی رای نیاورد و چون میدانیم اکثریت ممکن است به آن موضوع رای بدهند و خلاف نظر ما مصوب بشود ما اصلاً نیاییم که جلسه تصویب نشود که آن موضوع هم رای نیاورد. دو بار حداقل این اتفاق افتاد که بار دوم آن هم دوستان یک توجیهاتی داشتند که به نظرم آن توجیهات اگر درست هم بود منبع تعیین و تاییدش رئیس محترم شورا آقای مهندس چمران بودند. نکاتی را هم آمدند در حضور شهردار به صورت تند در صحن مطرح کردند، درست در زمانی که ایشان برای پاسخگویی به آن سوالات رفتند یک تعداد زیادی از آنها از جلسه خارج شدند.
اگر آقای مهندس چمران در این نقطه قرار نداشتند ممکن بود این شورا تا الان چند بار از هم فروپاشیده بود. ما در موضوعاتی واقعا گاهی اوقات به نقطه باریکتر از مو رسیدیم. آقای مهندس چمران برایشان توفیق مدیریت شهری مهم بود، لذا عملاً آقای مهندس چمران ایستاد و این را به شما بگویم آقای مهندس چمران هیچ وقت یک طرفه قضاوت نکردند، یعنی مهندس چمران در کنار مواردی که حمایت میکردند.
**بی عرضگی ادوار گذشته را باید با تلاش چند برابر جبران کرد/ چمران روی شورا غیرت دارد/ زاکانی هم بیاحترامی به شورا را بر نمیتابد
جهان: ایشان یک غیرتی هم روی شورا دارند که شخصی به شورا توهین نکند.
نادعلی: بله به شورا کسی توهین نکند و گاهی اوقات این وسط اتفاق میافتد به خاطر بعضی از حرمت شکنیهایی که نسبت به شهردار تهران اتفاق میافتد، ما مثلاً شهرستان میرویم، به خاطر اینکه آقای دکتر زاکانی یک چهره ملی هستند مورد سوال قرار میگیریم که این شورا چرا با ایشان اینجوری عمل میکنند و چرا نمیگذارید ایشان کار بکنند. یا اینکه چرا اختلافتان باعث میشود دل افراد دلسوز بشکند.
مردم شورا و شهرداری را یکی می دانند. مردم دنبال برطرف شدن مسائل و مشکلات شان هستند. در شرایطی که کشور ما قرار دارد، از یک طرف جنگ داریم و باید رو به روی دشمن قدار و جنایتکار بایستیم و از یک طرف در محاصره اقتصادی و سیاسی که قرار داریم و از طرف دیگر بیعرضگیهایی که در ادوار گذشته در کشور وجود داشته و الان باید با کوشش چند برابر ظرف چند سال این مشکلات را برطرف بکنیم. در این شرایط فرصت از دست دادن به نظرم خیلی اتفاق وحشتناکی است. گاهی اوقات به خاطر همین حرمت شکنی هایی که نسبت به شهردار تهران ممکن است باشد بعضی از مدیران در شهرداری و بعضی از نیروها غیرتی میشوند و گاهی یک وقت توییتی میزنند و گاهی کارهای دیگر میکنند که البته این کارها، پسندیده نیست. البته آنها از روی دغدغه خودشان و برای اینکه بالاخره یک تعصبی نسبت به کار جمعی دارند انجام میدهند حرف می زنند. ولی من چون بارها با آقای دکتر زاکانی صحبت داشتم، ایشان به این امر اصلا راضی نیستند و تذکر دادهاند و توبیخ کرده اند. اینگونه موارد رخ داده هم بسیار اندک و کمشمار بوده و در عین حال تذکر هم به آنها داده شده و آقای مهندس چمران هم نسبت به این قضیه حساسیت کامل دارند و برخورد می کنند.
خب ما هم جا دارد به همین اندازه غیرت را روی آقای مهندس چمران را داشته باشیم. یعنی آقای چمران که آنقدر از کلیت شورا و اعضای شورا حمایت می کنند، گاهی اوقات بعضی از ما ممکن است در یک زمانی حتی برخورد نامناسب هم با ایشان داشتیم و بعضی از موضوعات را آن چنان که ایشان میخواستند انجام ندادیم ولی ایشان در جای خودشان باز از همان افراد هم میبینیم که حمایت میکنند.
**اصلاح طلبان در چهار سال پروژه با پیشرفت 90 درصدی دوره قالیباف را تمام نکردند
جهان: در این یک سال باقی مانده اولویت شما و شهرداری تهران و در مجموع اولویت مجموعه شهری چیست؟ به هر حال تعدادی از پروژه ها روی زمین مانده و اولویت گذاری شما چگونه است؟
نادعلی: من به عنوان یک آدم فرهنگی و رسانهای کارهای مهمی که فکر میکنم باید انجام بدهیم این است که برای مردم آن میزان امیدی که ایجاد شده را به رسمیت بشناسیم. امید و ذهنیت مردم را راجع به خدماتی که انجام شده یا در حال انجام است از بین نبریم. بنده از همین جا به عنوان یک عضو مدیریت شهری و در شورا به عنوان نماینده مردم، نه فقط در مورد مدیریت شهری بلکه در مورد هر خدمتی که در دولت هم انجام میشود، چه در دولت شهید رئیسی بوده است و چه در دولت آقای پزشکیان اتفاق بیافتد همین وظیفه را دارم. چون هر کاری روی زمین در خدمت به این مردم اتفاق بیافتد، کار جمهوری اسلامی است و ربطی به این ندارد که این اقدامات را این جناح و آن جناح یا این دولت و آن دولت انجام داد. یکی از ایرادات دوره قبلی ما این بود که بعضی از کارها تقریبا تا هشتاد نود درصد در دوره آقای قالیباف رسیده بود، دوره آقای دکتر قالیباف تمام شد و دوستان عزیز در دوره پنجم آمدند و آن هشتاد تا نود درصد تا پایان دورهشان نتوانستند به هر دلیلی آن موارد را تکمیل کنند.
**دکتر زاکانی بسیجیوار به مردم تهران خدمت می کند
در مورد قرارداد چین عدهای میآیند و کارشکنی میکنند. ما و رئیس شورا همه توان خود را مصروف میکنیم، نمایندگان محترم مجلس در مجمع نمایندگان تهران هم دارند کمک میکنند که این کار به سرانجام برسد. اکثریت شورا در این موضوع همراه هستند. اما یک اقلیتی هستند که ممکن است آنها به این شکل مخالف نباشند ولی به هر صورت نکاتی دارند. هر فردی اگر حتی با نیت خیری هم به دنبال این است که این اتفاق انجام نشود، ما هم با نیت خیر و تمام توان تلاش می کنیم و کفش آهنی به پا میکنیم برای اینکه این اتفاق به نفع مردم تهران رخ بدهد. آقای دکتر زاکانی اجر خودش را از خداوند میگیرد. یک بچه بسیجی هستند که به مردم تهران خدمت میکنند و خدا را شکر در این امرهم موفق بودهاند. خود آقای دکتر زاکانی موضوعیت ندارند، مهم این است این کاری که همه زیر بار آن رفتند انجام بشود.
این در مورد همه مجاهدین از آقای دکتر قالیباف، آقای دکتر زاکانی و آقا عزیز جعفری، تا سایر بزرگان صدق میکند. اینها همه آدمهایی بودند که یک زمان داشتند زیست عادیشان را میکردند و آنجایی که معلوم شد باید بروند و اسلحه در دست بگیرند و جانشان را بگذارند کف دستشان، رفتند. بعداً لازم شده یک جایی در سازندگی وارد بشوند رفتند قرارگاه خاتم را زدند و آنجا مشغول شدند. یکی جایی لازم بوده که از کشور دفاع کنند باز هم در آنجا آمدند. یک جایی لازم بوده امنیت را برقرار کنند، رفتند داخل بحث امنیت و یک جایی قرار بوده در بحث اقتصاد مقاومتی کار کنند رفتند و در آنجا مشغول شدند. اتفاقاً روحیه جهادی یعنی همین. اینکه یک عدهای فکر کنند مدیریت جهادی و روحیه جهادی برای یک عده و جناح و جمع خاصی است، این اشتباه است. هر کس در راه خدا قدم برداشت خداوند آن روحیه را به آن فرد عطا می کند.
**برقی سازی ناوگان کمک ویژه دولت را میطلبد
در قصه برقی سازی مخالف و موافق زیاد است. یعنی یک عده می گویند ما مشکلات فرسودگی زیرساختهای برق داریم، یا برق نداریم. بعضیها میگویند نه اتفاقا به خاطر بعضی از کمبودهای حوزه انرژی باید سراغ برق برویم. گاهی اوقات هم حرفهای متناقض و متضاد از همین بزرگواران میشنویم. ولی مهم این است اگر میخواستیم مقدمات فراهم بکنیم شاید سالها بعد به این فضا نزدیک هم نمیشدیم. چون دیدیم دیگربعضی از موضوعات از جنس فناوریهای نو گاهی اوقات سالها با فاصله از اروپا و کشورهای غربی وارد ایران شده است. به نظر من ما الان یک شیرجه زدیم داخل چهار متری و به واسطه این دیگر مجبوریم خودمان را اداره کنیم و تمام آن زیرساختهای لازم و مرتبط را فراهم کنیم. منتهی این کمک ویژه دولت را هم میطلبد. دائم باید آن زیرساختهای لازم را توسعه بدهند و توسعههای لازم در حوزه برق و انرژی هم اتفاق بیفتد. حالا این چیزی که گزارش معاون حمل و نقل برای دکتر زاکانی شهردار محترم تهران هست این هست که هر قراردادی دارند میبندند در حوزه برقی سازی و تولید خودروها چه از جنس اتوبوس و چه تاکسی، با انتقال فناوری این قراردادها را میبندند. این باعث میشود عملا تولید در ایران روی بدهد و پا بگیرد و بعد آن وقت این میتواند به همه شهرها و کلان شهرهای ایران توسعه و تسری پیدا بکند و میتواند در منطقه و جنوب غربی آسیا منشا اثر بشود. به شرطی که البته عاقبت شرکتهای خودرو سازی رسمی ما را پیدا نکنند.
**دستاوردهای شهرداری در سه سال گذشته
جهان: در کل عملکرد دکتر زاکانی را در این مدت چطور ارزیابی می کنید.
نادعلی: من معتقدم دستاوردهای خوبی داشتند و فکر می کنم بر اساس چهار سال، این یک اتفاق امیدوارکننده برای تغییر ریل در نگهداشت شهر تهران و برای بهبود وضعیت حمل و نقل در تهران از مترو گرفته تا اتوبوس و چیزهای دیگر است. بعضی از کارهای مثل بزرگراه شهید شوشتری، بزرگراه یادگار امام جنوب و بزرگراه شهید بروجردی، ساخت ایستگاههای مترو، اینها جزو بخش عمرانی است. حتی پروژه های کوچک مقیاس که در داخل محلات برای مردم ملموس است. مثل آسفالت زیادی که در مناطق مختلف ریخته شد و واقعا در طول سالهای گذشته این سابقه ندارد. اینها مباحث مربوط به کالبد شهر است که به نظر من مهم است و در خیلی از آنها به نظر من دستاورد داشتند. در بعضی از جاها هم ممکن است نقدهایی وارد باشد. اما از یک جهت هم بحث روح شهر است. مثلا در موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی تا حد زیادی کار شد. در جمع آوری معتادین متجاهر به ویژه اینکه ما در شهر تهران در بدو ورود بیست و خوردهای هزار معتاد متجاهر در خیابانها و بین گاردریلها و در کلنیهای صد و دویست نفره حضور داشتند، از این موارد تا حد زیادی کاسته شد. البته این چیز ثابتی نیست چون ما در برخورد با مشکلات ورودیها را نمیبندیم. ورودیها همواره برقرار است، ما ته رودخانه ایستادهایم و به تعبیری کشتهها را جمع میکنیم. برای همین کار سختی است یعنی هر چقدر هم جلوی آن را میگیریم، رها که میکنیم دوباره این مشکلات زیاد میشوند. ولی الان آن بیست و خوردهای هزار خیلی کمتر شده و آن کلونی ها به تعداد خیلی کمتری رسیده است. برای اینها کمپهای مجهز تعبیه شده است برای دفع سموم شان و بازگشت به زندگی اولیه و بهبود شرایط بدنی آنها. آموزش شغل و برگشت به خانواده و تمام این سیکلهایی که باید معکوس انجام بشود تا برگردند به فضای اولیه، اینها در حال اتفاق افتادن است. حتما توفیق دارند و البته عدم توفیقهایی ممکن است وجود داشته باشد.
کار بسیار سختی است که یک معتاد دو باره به جامعه برگردد. ولی کار نکرده خیلیها را شهرداری تهران دارد انجام میدهد. البته در قرارگاه اجتماعی شهر تهران به اضافه آن دستیاری ریاست جمهوری که در دوره شهید رئیسی به آقای زاکانی داده شد، عملا توانستند یک کار خوبی را با کمک دستگاههای دیگر مثل پلیس، سپاه، قوه قضائیه، مبارزه با مواد مخدر، بهزیستی و جاهای مختلف در قرارگاه اجتماعی شهر تهران پیش ببرند.
برگزاری رویدادهای فرهنگی بزرگ که با کمک دستگاههای فرهنگی دیگر کشور برگزار شد. مثل میهمانی ده کیلومتری، برگزاری اربعین و چیزهای دیگر، اینها جزو توفیقاتی در حوزه بوده است.
مردم در تهران نیاز به نشاط و حال خوب دارند. مهم است که آدم ها احساس شادی خوب و مباح و در کشور و در شهر تهران داشته باشند. جشن خوب داشته باشند و یک جشن در سطح و تراز فرهنگ و تمدن و سبک زندگی ایرانی و اسلامی داشته باشند. این موارد هم جدید است و نیاز به تمرین دارد. نمیتوانم هم ادعا بکنم فقط برای شهرداری تهران بوده است، دستگاهها با هم کمک کردند ولی شهرداری تهران واقعا محوریت داشته است.
یک سری چیزهایی هم نشده است. مثلا در حوزه بوستانهایمان برای پاکسازی و آرامسازی بوستان برای خانواده زیاد کار نکردیم.
جهان: یک تعدادی بوستان مادر و کودک احداث شد؟
نادعلی: بله. ولی اینکه بگوییم همه الان بوستان هایی است که تراز نگاه ما است و مورد نیاز ما است برای استفاده از خانواده ها، این طبیعتا نیست. ما وقتی وارد محلههای اصیل تهران میشویم به جای اینکه بگویند برای ما یک بوستان بسازید که بچهها و جوانان ما استفاده کنند، میگویند آقا خواهشاً اینجا بوستان نسازید که آسیبهای اجتماعی به بچهها و جوانان ما نرسد.
جهان: اقدامات دکتر زاکانی و شهرداری تهران را در پنج مورد اگر بخواهید نام ببرید آنها را میتوانید بگویید؟
نادعلی: ببینید بعضی از قدم های مهم برداشته شده و به نتیجه نرسیده و بعضی از قدم ها هم به برداشته شده و به نتیجه رسیده است. بعضی از همانهایی که به نتیجه رسیده و معلوم شده برای خیلی از افراد معلوم نیست. یعنی بعضی از افراد شورا و در شهرداری لزوماً همه این دستاوردها را لمس نکرده اند. یک جاهایی هم یک سری کارهایی باید میشده و شاید به دلیل اینکه در اولویت قرار نگرفته است، انسان فکر میکند که آنجا کار نشده است. وقتی میرویم و میزان زیادی از کار انجام شده را در حوزههای دیگر میبینیم، میفهمیم که این دوره بسیار دوره پرکاری بوده است و شبانه روز در حال کار کردن بودهاند. مثال میزنم، به متروی ما با سرعت بسیار زیاد، تعداد زیادی ایستگاه اضافه شد. مثلا 90 روز قبل بازدید میکردیم و 90 روز بعد میآمدیم افتتاح را میدیدیم. میدیدیم که چقدر با سرعت و با کیفیت این زیرساختها تکمیل میشود. اینها هزینههای زیادی هم دارد.
یکی از کارهای مهم آقای دکتر زاکانی که میشود در کنار همین مصادیق برشمرد، تعیین و تکلیف منابع مالی شهرداری تهران بود. در دوره قبل آخرین ماهها با استقراض از بانک شهر و برخی بانکهای دیگر حقوقها را پرداخت کردند. آقای دکتر زاکانی که آمد یکی از کارهایی که کردند این بود که یک خزانه مشترک ایجاد شد و مدیریت همان منابع موجود باعث شد که دیگر این اتفاق نیفتد. این خب یک اتفاق مثبتی بود که با این میتوانید قدمهای بزرگ در حوزه حمل و نقل و در توسعه اتوبانی شهر تهران بردارید.
جهان: واگنها می آید بهمن ماه؟
نادعلی: انشالله؛ فیلم بازدید از ساخت واگن ها را دیدم.
جهان: میشود گفت اگر در این دوره به سر انجام نرسید در دوره بعد انجام میشود؟
نادعلی: اصلا مهم نیست. حتی اگر دوره بعد هم از آن استفاده بکنند به نظر من برای شهر تهران اتفاق مهمی است. گرچه برای تهران مدام باید این نوسازی اتفاق بیفتد. اگر رها بکنیم دوباره مثل اتفاقات شورای پنجم میشود. کمااینکه ما چهار سال تلاش کردیم تا این ماجرا به این ایستگاه رسیده است. اینطور نیست که به محض اینکه اراده بکنید درجا اتفاق بیفتد. رفتن و توافق کردن چه در داخل و چه در خارج، مشکلات بروکراتیک و اداری که وجود دارد، بعضی از این چیزهایی که ناشی از تحریمها هم هست، اینها همه باعث میشود کار از زمان تصمیم تا انجام طول بکشد. لذا دائم باید مقدمات آن اتفاق بیفتد که این نوسازی به استمرار ادامه پیدا بکند.
جهان: نقطه ضعف شورا و شهرداری قبل در چه بود؟
نادعلی: نظر دادن کسانی که جای افراد قبلی میآیند خیلی باید با دقت انجام بشود. چون تا قبل از اینکه خود آدم وارد کار بشود، قضاوت کردن نتیجه کار دیگران راحت است. وقتی خود آدم درگیر کار میشود میبیند موانع مشکلاتی و جود دارد که پشت سر گذاشتن آنها انرژی میبرد. ولی بعضی از چیزها را هم نمیشود پنهان کرد چون بالاخره آسیبهایی زد و این آسیبها به دوره ما انتقال پیدا کرد. بعضی از این آسیب ها دیگر مشخص شدهاند. من تلاشم بر این بود که به عنوان سخنگو به عقب برنگردم، فکر هم میکنم شهردار تهران هم تا جایی که مجبور نشد این کار را نکرد.
** دوره قبل سه بار شهردار عوض کردند/ جنس مدیریت دوره قبل شهرداری مثل آقای روحانی بود/ روی بعضی پروژهها خاک ریختند
ایراد اصلی دوره پنجم را در عوض کردن و یا در قرار دادن سه شهردار میدانم. اساساً برای یک دوره چهار ساله این با هیچ عقلی جور در نمیآید. نکته دوم در انتخاب گزینهها هم به نظرم تمام مساعی خودشان را ناظر به نیازهای شهر تهران خرج نکردند. ما ممکن است گزینه ای را برای شهرداری تهران بپسندیم و آنها آن فرد را برای شهرداری نپسندند. ولی در جمع خودشان باز کسانی بودند که شاید اگر شهرداری تهران را به عهده میگرفتند، شاید موفقیتشان از آن چیزی که تجربه شد بیشتر بود. نکته سوم اینکه شهر آن چنان که تحویل آنها شد به دوره بعد تحویل ندادند. بسیاری از ناوگان حمل و نقل شهری فرسوده شده بود و خیلی از زیرساختهای شهر تهران دچار فرسودگی شده بود. خیلی از پروژههای ناقصی که تحویل گرفتند کامل نکردند. یا مثلا تجهیزاتی که دائم باید بروز شود برای اینکه بعضی از سیستم هایی که دارد به جهت خدماتی دقیق هستند و حساسیت دارند مثل سیستم های مترو. انبار تجهیزات حساس مترو در دوره اولی که مدیر قرار دادند برای آن مجموعه خالی بود و ما گزارش دقیق آن را داریم. تا بیاید منابع اختصاص داده شود و خرید اتفاق بیافتد و آن تجهیزات خریده شود. خب اینها چیزهای حساسی هستند که هر لحظه ممکن است به واسطه نبود این تجهیزات در شهر تهران اتفاقات و حوادث ناگواری بوجود بیاورد.
موضوع دیگر هم اینکه یک قدری از این حیث یک قدری شبیه به دوره دولت آقای روحانی بود. یعنی جنس مدیریت بیشتر اداره کردن بود تا رفتن در دل پروژههای اساسی و تحولی. بعضی از کارها و پروژههای ناتمام و یا بعضی از چیزهایی که سراغش نرفتند و حتی رویش خاک ریختند.
**شهردار فعلی تهران عمیقا با فساد مبارزه میکند
جهان: آقای دکتر زاکانی مبارزه با فسادشان را در شهرداری ادامه دادند؟
نادعلی: آقای دکتر زاکانی مبارزه با فساد را در این دوره ادامه داد و با یک قید تکمیلی که خیلی عمیقتر و کارآمدتر و واقع گراتر بود. حتما هرجایی که ثروت و قدرت وجود دارد فساد هم ممکن است در کنارش پدید بیاید. به جهت شرعی و به جهت منطقی اینکه آدم همه را فاسد بپندارد در مجموعه ای بسیار غلط است. حتی شرع هم از ما نمی پذیرد. برای اصلاح می شود فقط رفت و مچ گرفت و آدمها را ریخت بیرون. خب اینجا طبیعتا یک مجموعه ای که کار سنگین اجرایی روی دوشش است، یعنی یک روز اگر یک فردی را از این اداره حذف بکنید میبینید که کار مردم در کف این شهر میماند این کار هم نمیشود کرد. خیلی هایش به اصلاح مسیر و ساختار و اینها بر میگردد و آنهایی که قابل اصلاح نیستند حذف کردن و برخورد کردن با آنها باید اتفاق بیفتد که این موضوع دائم اتفاق می افتاده است. خیلی ها را ما در این مدت دیدیم که... منظورم این نیست که هر کسی حذف شد و هر کسی اضافه شد ناظر بر فسادش بوده باشد. گاهی اوقات یک شخصی را برداشته اند و احساس کردند دیگر بهتر از نمی شود کاری انجام داد و تحولی در آن حوزه داشتند و یک شخص دیگری را گذاشتند، ممکن است اینگونه باشد. ولی کسانی هم بودند که حذف شدند و رفتند و بحث های قضایی و از این خصوص علیه شان اتفاق افتاده. یعنی یک مبارزه با فسادی که عملیاتی تر است و توام با اتفاقات از جنس رسانهای و تبلیغی و چیزهای این شکلی هم نیست که بخواهد دلبری کند و آبروها را ببرد ولی در پشت آن یک اتفاق پوکی بخواهد اتفاق بیافتد.
جهان: ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
آقای سخنگو با وسواس تمام نهایت تلاش خود را به کار گرفت تا اسمی از همکاران نبرد و یا مشخصا به فرد خاصی اشاره نکند اما از سمت دیگر تببین حقایق و دستاوردهای شورا و شهرداری در سه سال گذشته را هم وظیفه خود میدانست.
متن کامل گفتگوی بیش از دوساعته جهان نیوز با دکتر نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران را خواهید خواند:
جهان: آقای دکتر الان بیش از سه سال از عمر شورا میگذرد. در سال آخر شورای ششم قرار داریم. فارغ از اینکه خودتان عضوی از شورا هستید، به عنوان یک ناظر، عملکرد شورا را در این سه سال چطور ارزیابی می کنید؟
نادعلی: بسم الله الرحمن الرحیم. خوشحال هستم از اینکه در خدمت شما عزیزان و همکاران رسانهای و مخاطبان ارجمند رسانه صاحب نام و قدیمی جهان نیوز هستم. من فکر می کنم که اگر بخواهیم با ادوار گذشته مقایسه کنیم، این دوره شورای شهر تهران مجموعهای از محاسن را داشته و عیوب و و نقایصی را هم می توان برایش برشمرد. هیچ کاری را نمیتوان بدون نقص تصور کرد. چون کار انسانی همین است. یعنی تلاشها و برنامه ریزی هایی برای یک سری امور صورت میپذیرد که در مورد کار ما نظارت و سیاست گذاری میشود. توفیق هایی هم در آن وجود دارد؛ عدم توفیقهایی نیز ممکن است در آن بوده باشد. البته بنده به عنوان یک عضو از 21 عضو شورا عرض میکنم نه به عنوان سخنگوی شورا. نظر شخصی خودم را بیان می کنم. شورا تا زمانی که با وحدت کلمه و یک نگاه سازنده از جنس حل مسئله پیش میرود، توفیق هم شامل حال آن میشود چون قائل هستیم سنت الهی این اتفاق را بوجود میآورد. وقتی هم که به سمت اختلاف میرود و از وحدت کلمه دور میشود و اتفاقات حاشیهای پیدا میکند از توفیقات آن کم میشود. لذا شورا در دوره ششم موفقیت و عدم توفیق را باهم تجربه کرده است.
**شهرداری نیاز به حمایت مستمر شورا دارد/ ریشه بعضی اختلافات منافع شخصی است
جهان: ریشه اختلافات شورا چیست؟ اختلافات سیاسی یا مسئله عملکرد شهرداری؟
نادعلی: همه نوع بوده است. بعضی از رویکردهای سیاسی ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد. برای تعداد اندکی از افراد، بخشهایی از این اختلافها ممکن است از انتخاب شهردار تهران آغاز شده باشد. از بعضی از منافع و مقاصد افراد که گاهی اوقات احساس کردند ممکن است لطمه بخورد، حالا منافع هم که میگوییم گاهی اوقات ممکن است منافع شخصی هم نباشد. گاهی اوقات هم ممکن است منافع شخصی باشد. همین باعث شده است که نسبت به انتخابی که صورت گرفته و باید از آن حمایت کنند(در عین اینکه هرکجا نیاز هست نقد هم بکنند)، اما بخشی از اقلیت شورا از این موضوع دور شده و دلایل خودشان را هم دارند. با آنها هم اگر صحبت کنید حتما دلایل خودشان را مطرح میکنند. اما اینطرف هم در شورا یک اکثریتی وجود دارد که معتقد هستند اگر بخواهیم بعضی از عدم توفیقات دوره پنجم را جبران کنیم باید از شهرداری که خودمان انتخاب کردیم پشتیبانی کنیم. اگر شهرداری بخواهد در یک دوره چهارساله بعضی از آن عدم توفیقات و مشکلاتی را که در چهار سال قبل وجود داشت برطرف کند، حتما نیاز به حمایت مستمر شورا دارد. حمایت مستمر شورا هم فقط تبلیغ کردن و رپورتاژ آگهی نیست. حتما بخشی از آن هم نقد دلسوزانه و منصفانه است. اما نقد دلسوزانه و منصفانه هم به معنای چوب لای چرخ گذاشتن و جلوی آن حرکت کلی خدمت را گرفتن نمیتواند باشد. من سعی میکنم منظور خودم را به این شکل برسانم که آن اتفاقی که لازم بود، ما یک فضای کلی همدلی را برای شهردار تهران ایجاد بکنیم که او بتواند مشکلات را با سرعت بیشتری و کیفیت بیشتری برطرف بکند، این به صورت حداکثری ایجاد نشد.
**همان شش ماه اول گفتند مدیریت جدید شهری ناموفق است!
جهان: میشود گفت که این اختلافات از انتخابات مجلس شروع شد؟ یا حداقل از آن زمان شدت گرفت؟
نادعلی: نه؛ به نظر من اینطور نیست. به نظر من از ابتدای دوره شورا بخشهایی از این اختلافات و کارشکنیها شروع شد. از همان روزهای اول که آقای زاکانی انتخاب شده بود، هنوز حکم شهردار تهران برای ایشان نخورده بود، برخی از حرفها زده شد و توسط رسانههای خاص و بعد توسط رسانههای اصلاح طلب معروف پوشش داده شد. اینکه این مدیریت شهری ناموفق و ناکارآمد است، از همان شش ماه اول دوره کاری آقای زاکانی آغاز شد.
اگر میخواستیم چهارسال اول این دوره را مقایسه نقطهای بکنیم؛ مثلا سال اول این دوره یا شش ماه اول آن را با دورههای قبلی مقایسه کنیم؛ در خیلی از امور ممکن بود از آنها جلوتر هم باشیم. البته این نکته را هم بگویم اگر کسی ادعا کند که در این دوره و یا هر دورهای از مدیریت شهری، ما یکسره شاهد موفقیت بودهایم و هیچ مشکلی هم وجود نداشته است، این هم حرف ایرادداری است. برای اینکه امور شهری پیچیدگیهای مختلفی دارد، گاهی اوقات یک موضوعی را که می خواهید حل بکنید ده موضوع در رابطه با آن را باید حل کنید.
خصوصا که شهرداری پایتخت هم هست و می گویند این شهرداری پایتخت با سه چهار وزارتخانه برابری میکند. هم از لحاظ گردش مالی و هم از لحاظ اهمیت و تاثیرگذاری موضوعات که هر تصمیمی گرفته شود، در خیلی از اوقات روی کل کشور تاثیر می گذارد. پس حتما ممکن است تصمیم غلط هم در آن گرفته شود. انتصاب اشتباه هم ممکن است در آن وجود داشته باشد. یا مثلا در یک حوزهای نسبت به یک اتفاق نگاه مثبتی است، از یک زاویه دیگر که نگاه میکنیم میبینیم که یک مضراتی هم آن کار دارد و آن ضررها هم دیده میشود. به خاطر همین باید توجه کرد همان طور که رهبر معظم انقلاب بارها در مورد قوه مجریه به نمایندگان مجلس این یادآوری را کردند که کار اجرا خیلی سخت است و شما ضمن نظارت در مجلس باید این را درک بکنید که یک حمایتی هم از قوه مجریه لازم است، اینجا نیز باید این امر مورد توجه قرار گیرد. در مورد شورا هم که شبیه مجلس است و جنس پارلمانی دارد و نسبت به آن قوه مجریه خود که میشود شهرداری تهران، همین عیناً وجود دارد. یعنی باید بتواند نقد بکند و بتواند حمایت بکند ولی در کل وقتی چیزی را خودش راه انداخت باید بیاید پشتش بایستد و کمک کند که پیش برود.
جهان: در کل چقدر توانستید تصوراتی را که نسبت به شورا داشتید اجرایی بکنید؟
نادعلی: من بیرون از شورا یک عنصر فرهنگی بودم. یعنی پیش از شورا، تمرکزم روی کار و فعالیتهای فرهنگی بود. یک توفیقی هم بود برای بنده که دو سال هم در شهرداری تهران در دوره آقای دکتر قالیباف مشغول بودم. فکر نمیکردم تجربه قبلی من در شهرداری خیلی بتواند به من کمک کند و آنقدر به کار بیاید ولی این اتفاق افتاد و به من کمک کرد. برای اینکه شهرداری پیچیدگیهایی دارد که خیلی از آدمهایی که از بیرون میآیند اگر با شهرداری آشنا نباشند، نمیتوانند فضا را اداره بکنند.
**هدف ما این بود که حکمرانی شهری در پایتخت، فرهنگپایه باشد
آن چیز مهمی که بنده به عنوان یک عنصر کوچک فرهنگی بیرون برای خودم دغدغه داشتم اهمیت و اصالت نگاه فرهنگی در اداره کردن کشور بود، که حالا حکمرانی شهری یک سطحی از این حکمرانی کلی است. هدف ما این بود که حکمرانی شهری را در پایتخت به نوعی اتخاذ بکنیم که فرهنگ پایه باشد. خب دغدغههای ابتدایی که ما مطرح میکردیم آن موقع در صحبتهای کسی هنوز نبود و آن این بود که ما به همه امور شهر و اداره امور شهر از ذره بین و عدسی فرهنگ نگاه بکنیم. این حرف بزرگی است چون معمولا امور فرهنگی و یا کار فرهنگی در کشور یک تعاریف حداقلی و سطحی دارد. کار فرهنگی فقط این نیست که ما چند رویداد فرهنگی در شهر تهران برگزار بکنیم. کار فرهنگی فقط این نیست که به اهالی فرهنگ توجه کنیم. کار فرهنگی در درون مدیریت شهری حتی این نیست که ما یک سازمان مثل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری داشته باشیم. آنچه که حداکثری میشود این است که این نگاه در همه کارهایمان ساری و جاری باشد. یعنی اگر شما میخواهید به اقتصاد شهر نگاه کنید از زاویه فرهنگ نگاه کنید، اگر به ساخت و ساز، به رسیدگیهای ظاهری، زیباسازی و بحثهای فضای سبز و محیط زیست میخواهید کنید، باز از آن نگاه فرهنگی ببینید.
جهان: در دوره شما به نظرتان شهرداری تفاوت پیدا کرده است؟
نادعلی: به نظرم تفاوت پیدا کرده ولی کار بسیار سختی است. آن روزی هم که ما همت داشتیم و توضیح میدادیم شاید برای خیلیها قابل قبول نبود و اگر هم قابل قبول بود خیلی قابل درک نبود. ببینید شما اگر یک نگاه اقتصادی داشته باشید، به یک صورت با شهر برخورد میکنید، یکدفعه ممکن است این شهر را بردارید و شبیه به پایتخت استرالیا کنید. یا شبیه پایتخت یک کشور صنعتی کنید و خیلی از مسائل از جنس سبک زندگی را در آن اصلا نگاه نکنید. در حالی که اگر نگاه فرهنگی داشته باشید به سبک زندگی هم توجه میکنید و حتما نگاه اقتصادی بر این مبنا هم خواهید داشت. یعنی اتفاقا فرق این است که با نگاه فرهنگی، آن مباحث دیگر لطمه نمیخورد.
**نگاه زاکانی راهبردی و فرهنگی است/ بعضی برنامههای ایشان هشت ساله است
جهان: این موضوع در راستای همان چیزی است که آقای زاکانی در مورد روح و کالبد شهر اصرار دارند؟ چون بعضی از مظاهر آن هم مثل مثل میدانگاه جهاد بروز پیدا کرد
نادعلی: ببینید این نبود که قبلا ما هیچکاری در راستای شاخصهای فرهنگی ایرانی و اسلامی نداشته باشیم. این ادعای نادرستی است. ولی من به شما بگویم در انتخاب شهردار ما سعی کردیم فردی را انتخاب بکنیم که به جهت فرهنگی این شاکله را داشته باشد. ما آدمهای متخصصی در حوزه شهرسازی و مباحث دیگر داشتیم که به عنوان کاندیداهای شهرداری تهران آدمهای بسیار محترمی هم بودند. ما کسی را انتخاب کردیم که یک نگاه راهبردی و فرهنگی داشته باشد و بتواند با آن نگاه راهبردی و فرهنگی متخصصین دیگری را در حوزه شهرسازی، خدمات شهری، در حوزههای عمرانی و حمل و نقل به کار بگیرد و با آن نگاه راهبردی شهر را هم پویا و با جوش و تلاش و نشاط اداره بکند. در عین اینکه کار تخصصی از جنس شهرداری انجام میشود، آن نگاه فرهنگی خصوصاً نسبت به سبک زندگی ایرانی اسلامی، نسبت به حلقههای میانی که رهبرانقلاب مورد تاکید قرار دادند، نسبت به اتفاقات و موضوعاتی مثل توجه به دانش بنیانها و چیزهای مختلف دیگر، برای این تشکیلات مهم باشد. حالا اینکه چقدر موقعیت فراهم بوده که اینها به یک ظهور و بروز اجرایی کامل برسد، در بعضی موارد شده است و در بعضی موارد به توفیقات نزدیک شدهایم. در بعضی هم حالا حالاها کار داریم.
در شهر تهران بعضی از کارها را در چهارسال میشود انجام داد، برای بعضی از کارها هم از چهار سال واقعا زمان کافی نیست. درست است آن مثالی که مقام معظم رهبری در مورد شهید بزرگوار امیرکبیر میگویند حرف بسیار درستی است که در نزدیک به چهارسال کلی کار ایشان انجام داد ولی واقعا بعضی از اتفاقات امروزی که نیاز به تصمیمات راهبردی دارد، مثلا توسعه خطوط مترو، این یک اندازهای است که آن را باید در افق ده ساله دید و اتفاقا آقای دکتر زاکانی خیلی از برنامههایشان بیش از چهارسال برنامهریزی داشت. پنج ساله، شش ساله و هشت ساله چیزهایی که خودشان مطرح کردند.
**صحبت آقای پزشکیان درباره عمل به برنامه درست است
ما در کشور در مورد برنامهها متاسفانه خوب عمل نکردیم. برنامههایی که خوب هست نهایتاً بیش از 30درصد در دولت عملیاتی نمیشود. گاهی اوقات از این دولت به آن دولت هم برنامهها به فراموشی سپرده میشود. شاید در این دولت اولین بار است که آقای دکتر پزشکیان یک حرف خیلی خوبی را می زنند. شاید ما اول هم خیلی دوست نداشتیم و یک همچنین چیزی را پاسخ اصلی سوال نمیدانستیم ولی اینکه این برنامه هست و چه کسی باید انجامش بدهد؟ ما باید انجامش بدهیم بالاخره، یک حرف درستی است. الان هم برنامه وجود دارد، ولی معمولاً دورههای مدیریت شهری که عوض میشود چون رویکردهای سیاسی هم در کنار آن عوض میشود یکدفعه یک برنامهای تا یک جایی آمده و بعد این رها میشود و می روند روی یک پله دیگر میپرند. یک رویکرد دیگر و یک دست فرمان دیگر اتخاذ می شود.
جهان: در ادوار مختلف شهرداری نگاه فرهنگی به شهر وجود داشته اما هیچوقت ریشهای و عمیق نبوده است.
نادعلی: ببینید فراز و فرود داشتیم نمیتوانیم بگوییم اصلا نبوده است. در دوره آقای دکتر قالیباف که از لحاظ همان پارادایمهای مدیریتی و جهادی به ما نزدیکتر محسوب میشوند، اما در همان دوره هم فراز و فرود وجود داشته است. یعنی در بخشهایی خیلی خوب بوده و در بخشهایی هم شاید افت داشته است.
الان که ما از دوره خودمان داریم میگوییم ممکن است بعد که دوره تمام میشود و میخواهیم قضاوت کنیم حتی نظرات خود ما هم ممکن است یک مقداری تفاوت پیدا بکند، یا نظرمان مثبتتر بشود. وقتی داریم با برآیندها و معدلهای کار قبلی مقایسه میکنیم. یا ممکن است منتقدتر بشویم به خاطر اینکه یک سری کارهایی را میتوانستیم انجام دهیم ولی فرصتها از دست رفت و انجام نشد. آن وقت ممکن است به بعضی از کارهای خودمان دو مرتبه بیشتر انتقاد بکنیم.
**اداره کردن شورای ششم کار بسیار پیچیدهای است
جهان: تفاوت اساسی شورای ششم و شورای پنجم را در چه چیزی میبینید؟ تفاوت اساسی شورا به نظر شما در چیست؟
نادعلی: به نظر من شورای ششم شورای بسیار پیچیدهای است. شورایی که اداره کردنش بسیار سخت است. اولا کلی متخصص مدیریت شهری داخل شورا است. شاید هیچ دورهای مدیران میانی و مدیران ارشد شهری آنقدر در آن حضور نداشتند. ما حداقل دو سه معاون شهردار در اینجا داریم. تعدادی مسئول سازمان و شهردار منطقه که هر کدام از اینها باعث میشود یک فهم بهتری از مدیریت شهری در این شورا وجود داشته باشد و هم قانونها را بهتر میدانند و هم تجربیات قبلی همراهشان است و عدم توفیقهای قبل ممکن است برایشان یک فضای ذهنی ایجاد کرده باشد. از این جهت خوب بوده است.
کسانی هم که بیرون از شهرداری بودهاند و بنده هم جزوشان هستم، گرچه درباره خودم صحبتی نمیکنم، ولی کسانی که آمدند در حوزه خودشان صاحب نظر بودند. در این دوره سراغ چهرههای هنری و ورزشی نرفتهاند. شورای ائتلاف لیستی را اعلام کرد و بر اساس رای آوردن آن لیست این شورا تشکیل شد. مدلی که اتخاذ کردند، چهرهها جایی نداشتند. لذا از این جهت که این شورا مباحث مربوط به مدیریت شهری را تخصصی مدنظر قرار میداد این خیلی اهمیت دارد.
جهان: البته این موضوع راجع به خانم سلیمانی صدق نمی کند.
نادعلی: حالا من در مورد شخص کلا نمیخواهم صحبت بکنم. ایشان هم حتما تجربیات مخصوص به خودشان را داشتند که به هر صورت عزیزان شورای ائتلاف احساس کردند ایشان میتواند در آن لیست قرار بگیرد. من هم به عنوان یک همکار و به عنوان یک شخصی که عضو شورا هستم در آمدن و نیامدن ایشان تاثیری نداشتم ولی وقتی که ایشان تشریف آوردند طبعاً وظیفه ما برادری و همکاری میشود.
در این شورا چون در مورد همه اعضا نگاهمان این بود، احساس کردیم همه مثل برادر و خواهر باید در کنار یکدیگر بایستیم و این روحیه اتفاقاً از این جهت کمک کرد. گاهی اوقات بعضی از اختلافات واقعاً نگاههای تخصصی است که با یکدیگر مختلف و متفاوت است. گاهی اوقات هم برخی از ما فکر میکنیم یک حقی دارد زیر پا گذاشته میشود، میآییم وسط و مخالفت میکنیم و حتی با طرف مقابل به جهت فکری درگیر میشویم. اما یک چیزی در بطن ما وجود دارد و آن یک اخوت و همدلی است که تا حد زیادی از فروپاشی این شورا جلوگیری میکند. چون نه مردم و نه بزرگان نظام از چنین چیزی استقبال نمیکنند که اختلاف دائماً در یک مجموعهای بجوشد. لذا نسبت به اعضای شورا به صورت نظر شخصی من نکتهای ندارم. اما متاسفانه گاهی اوقات تجربههایی که در کار برای عزیزان اتفاق افتاده است برای برخی از ایشان حجاب میشود. حداقل از دید ما اینجوری است. ممکن است از نظر خودشان اینگونه نباشد. یعنی تمام آنچه که دستاورد حداکثری از جنس موفقیت در مدیریت شهری است، در دوره خودشان تصور میکنند و نسبت به اتفاقات دیگر و تفاوت نگاهها و رویکردهای جدید خیلی استقبال نمیشود. حداقل به صورت ناخودآگاه این اتفاق میافتد.
**مزیت جدی شورای ششم حضور مهندس چمران است/ آقای چمران سند شوراست
یکی از ویژگیهای دیگر این است تعداد زیادی از ما یا شاید همهمان با انگیزههای انقلابی وارد شورا شدهایم. وقتی ما میخواهیم یک حرفی را مطالبه و مطرح کنیم همواره بحثهای گفتمانی دال مرکزی نکات ما است و همین هم باعث میشود که انتظار از جمع ما بیشتر شود. اگر گاهی اوقات بیتوجهی نسبت به این موارد گفتمانی و ایدئولوژیکی توسط ما اتفاق بیافتد، برای مردم و بزرگان قابل قبول نیست.
چند ماه بیشتر از عمر این شورا باقی نمانده است. بنابرین جایی برای تملق و چاپلوسی نیست. ولی یکی از ویژگیهای این دوره نسبت به دوره قبل که یک مزیت جدی برای شورای ششم محسوب میشود حضور آقای مهندس چمران در این شورا بود. تعبیری که آقای دکتر زاکانی در مورد ایشان میکنند این است که ایشان سند شورا هستند و ما هم که از نزدیک در کنار ایشان هستیم واقعاً میبینیم که ایشان سند شورا هستند. یکی از ویژگیهای ایشان این هست که به آقای زاکانی به عنوان شهردار تهران رای ندادند ولی برای اینکه آقای دکتر زاکانی در اداره و حل مسائل شهر تهران موفق بشوند، ذرهای کوتاهی نکردند. در عین حال شورایی را که دچار اختلاف بود را در کنار یکدیگر نگه داشت. ایشان خیلی تلاش کردند و حرص خوردند. گاهی اوقات بابت همین چیزها ممکن است حتی به سلامتی ایشان هم لطمه خورده باشد ولی ایستادند و کار کردند.
**در دوره گذشته نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی تهران اتفاق نیفتاد/ تعداد اتوبوسها و واگنها کم شد
جهان: اگر بخواهید مهمترین اقدامات و توفیقات شورا را در این مدت نام ببرید چه مواردی هست؟
نادعلی: ما در شورا برنامهریزی کردیم و شهرداری بر اساس ریل گذاری ما حرکت کرد. خیلی از اوقات هم همزمان که ما سیاستگذاری میکردیم شهرداری هم شروع کرده بود. مثلا در حوزه حمل و نقل عمومی دو مشکل عدیده در شهر تهران وجود دارد. یکی بحث آلودگی هواست و یکی هم بحث ترافیک است. اینها هم به خاطر توسعههای نامتوازن ادواری شهر تهران است و جمعیت انباشتهای که در شهر تهران وجود دارد. استفاده نامناسب و فرهنگ غلط استفاده از وسایل حمل و نقل و چیزهای مختلف دیگر است. به اضافه اینکه مثلا در دوره پنجم به هر دلیل که البته حرفهای آن بندگان خدا را هم باید شنید، نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی اتفاق نیفتاد و تعداد اتوبوسها و واگنها کم شد. تجهیزات بروز نشد. نگهداشت شهر به نحو مطلوب اتفاق نیفتاد. خود همین که سه شهردار بزرگوار عوض شدند خودش یک عدم ثباتی را بوجود میآورد و یکی از چیزهایی که از همان ماههای اول نغمههای استیضاح شهردار توسط آن جناح منتقد که اول از یک نفر و دو نفر شروع شد و بعد به کسان دیگری تسری پیدا کرد میگفتیم، یکی همین بود که فرض کنیم مباحث شما درست باشد که البته ما خیلی از آنها را قبول نداشتیم، ولی این عوض کردن دست فرمان و عوض کردن شهردار چقدر برای مردم میتواند حائز آثار مثبت باشد و چقد حائز آثار منفی؟ ما ایستادیم و واقعا حمایت کردیم که این بیثباتی در این دوره اتفاق نیفتد.
** کمک دولت سیزدهم و شهید رئیسی برای جبران عقب ماندگی تهران
برای حل آن دو مشکل عدیده، شورا گفت گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی چه زیرزمینی که از جنس مترو، توسعه خطوط مترو و ایستگاههای جدید مترو، و چه از جنس روی سطحی یعنی اضافه کردن اتوبوسهای نو و اورهال و تعمیرات اساسی اتوبوسهای قبلی و در عین حال نوسازی ناوگان حل و نقل عمومی. گرچه به مصداق برقیسازی در شورا اشاره نکرده بودیم. ولی ما وارد شدیم و بر این اساس برنامه توسعه چهار ساله نوشته شد و برنامه بودجه دو سال اخیر همه بر این مبنا بود و اولویت به گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی داده شد. همزمان شهردار تهران آقای دکتر زاکانی رفتند دنبال این قضیه و شروع به کار کردند. تا این موضوع گرم بشود و به نتیجه برسد با شرکتهای داخلی اتوبوسسازی و خیلی چیزهای دیگر. کارهایی را آقای دکتر زاکانی شروع کردند و بعضیهایش به نتیجه رسید و بعضی هم به نتیجه نرسید و در دوره حیات گرانبار شهید عزیزمان حضرت آیت الله رئیسی با هماهنگی که آقای دکتر زاکانی در هیئت دولت و با شهید رئیسی داشت، انصافاً آن عقب ماندگی خودمان را در حوزه اتوبوسها و واگنها را سعی کردیم جبران کنیم. ریل گذاری آن توسط شورا شروع شده بود ولی آنطرف شهرداری اگر همت نمیکرد این ریل گذاری به نتیجه نمیرسید.
قراردادهایی با چین بسته شده است این کمبود اتوبوسها را در شهر تهران و فرسودگی ناوگان حمل و نقل را جبران بکند، که بخش بخش دارد میآید و همین طور اضافه شده است. بعضی از دوستان با این موضوع مخالف هستند و میروند سراغ دستگاههای نظارتی و مصوبهای که رای اکثریت پارلمان شهری را دارد را زیر سوال میبرند و میروند جای دیگر شکایت میکنند. اعضای شورا همه برادران و خواهران عزیز ما هستند و همکاران ما هستند. ما در تخفیف و نقد آنها که خدای نکرده نمیخواهیم صحبت بکنیم، ولی به هر صورت که نمیتوانیم پا روی حق هم بگذاریم اینها اگر در تاریخ ثبت نشود همه تصور خواهند کرد شورای شهر تهران در دوره ششم نگذاشت شهرداری تهران کاری انجام بدهد. عین این است که بگوییم مجلس چندم جلوی کار دولت را گرفت و مردم هم این وسط خسارت دیدند.
تعداد زیادی از اعضای شورا و از رئیس کمیسیونها و از اعضای کمیسیونها در این بیست و یک نفر و از جمله خود رئیس محترم شورا واقعا این حرکت را تقویت کردند و دنبال کردند و حمایت کردند الان در همین اختلافهایی که وجود دارد ایستادهاند و دارند حمایت میکنند. یک وقت این برداشت نشود که شورا مخالف حرکت مثبت شهردار تهران و شهرداری است. بخشی از شورا هستند که با دیدگاه خود، خواسته یا ناخواسته چنین رویکردی را دارند.
جهان: تعامل شورای شهر با شهرداری تهران تا حد زیادی مشخص است. تعامل شهرداری با شورای شهر چطور است؟ مشخصا تعاملات شهردار تهران و معاونین با شورای شهر چگونه بوده؟
نادعلی: در بحث تعامل شهرداری تهران با ما مجموعاً میتوانیم بگوییم که موضوعات موضوعات مختلف است. در یک موضوع می بینید که ما بعضی از تذکرات را می دهیم و بعضی از حرفها را می زنیم و ممکن است آنقدری که ما انتظار داریم بازخورد وجود نداشته باشد و پاسخگویی وجود نداشته باشد. در جای دیگر ممکن است پاسخگویی خیلی خوب باشد. ما 22 منطقه و 22 شهردار داریم، کلی سازمان و روسای آنها را داریم.
** به خاطر منافع شهر و پیشبرد کار کشور از توهینها گذشتم
جهان: منظورم روابط شخص شهردار با شورا است.
نادعلی: ما هروقت که طلب کردیم ایشان در شورا حضور پیدا بکنند و نسبت به موضوعی پاسخگو باشند، ایشان آمدند. ببینید وقتی که بخشی از مجموعههای ما خدایی نکرده چیزی از جنس خصومت پیدا کرد و این آب گل آلود شد، در همه رفتارها و تعاملات بعدی ما تاثیر گذار خواهد بود.
شاید نزدیک به 30 سال است که در این طرف و آن طرف مشغول به کار کردن بودهام و بعضی اوقات مدیریت داشتهایم و بعضی اوقات داخل تیم داشتیم کار انجام میدادیم. اولین بار است که میبینم بعضی از توهینها به من و امثال من میشود. ولی ما عادت کردهایم که به خاطر منفعت این شهر و برای پیشبرد کاری که بالاخره مسئولیت آن روی شونههای ما قرار داده شده است، برای اینکه بتوانیم پاسخگو باشیم به مملکت امام زمان(عج) و نائب امام زمان، به قول غربیها ذهنمان را کاملا خالی کنیم و از فردایش دو مرتبه وارد شورا بشویم و دنبال پیگیری کارهای مردم و چیزهای دیگر باشیم.
شخصی ممکن است دیروز به من توهین کرده باشد و بدترین حرفها را به من زده باشد، ولی به خاطر حرفهایی که عرض کردم تمام موارد را نادیده بگیرم و آن برادر عزیز و بزرگوارمان را در آغوش بگیرم و بگویم کارها را با هم رسیدگی و پیگیری بکنیم.
** همراهی ملموس چند عضو شورا با اصلاح طلبان برای تخریب زاکانی
جهان: شما یک توییتی هم زده بودید با عنوان تلخ ترین روز شورا؟
در ایام انتخابات که این بحث ربطی به شورا و شهرداری ندارد. ما که مدافع ایشان بودیم و حمایت از ایشان میکردیم و فکر میکردیم ایشان از بقیه بهتر است، کلی از ارتباطات را با طرفداران هر سه کاندیداهای دیگر اصولگرا داشتیم. یعنی هم با طرفداران آقای دکتر قالیاف و هم با طرفداران دکتر جلیلی و هم با طرفداران آقای دکتر قاضیزاده هاشمی، و تا زمان دور اول انتخابات و تا زمانی که دکتر زاکانی در صحنه انتخابات حضور داشت، ما مراقب بودیم احدی را تخریب نکنیم. وظیفهمان هم میدانستیم برای اینکه وقتی می گوییم جبهه انقلاب اسلامی یعنی اینکه وظیفه ماست. اگر ما غیر از این عمل بکنیم اصلا انقلابی نیستیم. من این موضوع را بارها در این دوره شورا گفتم. گفتم وقتی مدام میگویید شورای انقلابی ما زمانی انقلابی هستیم که انقلابی عمل کنیم. برای تک تک کارهایمان مشخص بکنیم که این کارمان انقلابی بوده است یا خیر. برای هر حرفی که میزنیم مشخص کنیم این حرف ما انقلابی بوده است یا خیر. در دور اول انتخابات تمام طرفداران آقای دکتر زاکانی برای اینکه ایشان کنار رفتند، یک عده به آقای دکتر جلیلی رای دادند و یک عدهشان هم به آقای دکتر قالیباف رای دادند. بعد از دور اول ما تمام تلاش مان را کردیم که همه این عزیزان بیایند و به آقای دکتر جلیلی رای بدهند.
قاعدتا از جهت جریان انقلاب یک همچین انتظاری بود ضمن احترام به آقای دکتر پزشکیان که همان موقع هم ما و آقای دکتر زاکانی برای ایشان احترام زیادی قائل بودیم. حالا فضای مناظرات و اینها یک حرف دیگر است، ولی شخصیت افراد و ارتباطاتشان با همدیگر یک جنس دیگر است که ارتباطات خیلی خوبی هم بین آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر زاکانی از قبل به واسطه همکاریشان در مجلس و چیزهای دیگر وجود داشت. اما بعد از این در طول این یک هفته انتخابات دور اول و دور دوم متاسفانه اختلافات داخلی زیادی بین طرفداران کاندیداهای اصولگرا رخ داده بود و ما همه تلاش میکردیم که این اختلافات به حداقل برسد. دور دوم که تمام شد همه باید میرفتیم پشت سر رئیس جمهور منتخب مردم میایستادیم. در اینجا دیگر بحث واقعا بحث ملی است و بحث جمهوری اسلامی است و حرف رهبر انقلاب است. هرکس رئیس جمهور شد با هر گرایشی همه باید بایستند و کمک کنند و جایی هم نقد کردن لازم بود، نقد منصفانه و مثل همیشه در باز است. ولی یکدفعه به صورت غیرفنی شروع شد حرفهای اینطوری راجع به آقای زاکانی زدن و عملا اصلاح طلبان با یک جمعی از عزیزانمان داخل شورا دست دادند.
**بعضی اعضای شورا نه به افتتاحها میآیند نه در جلسات شرکت میکنند
جهان: این دست دادن به صورت مستقیم بود یا غیر مستقیم؟
نادعلی: به نظر من مستقیم بود. یعنی ارتباطشان برای ما که حداقل در داخل شورا بودیم خیلی قابل لمس بود. وقتی میگوییم آن روز تلخ، شروع آن روز تلخ با این بود که یکی از بزرگواران اعلام کرد که در این سه سال هیچ اتفاق و دستاورد مهمی روی نداده است. برای ما که کف این شهر رفتیم و منطقه به منطقه و سازمان به سازمان کارها را دیدیم، بعضیها نمیآیند و بعضیها در این جلسات شرکت نمیکنند و در این افتتاح ها نمی روند، به هر صورت تجربه هم ما داریم اینجور هم نیستیم که هر فردی بیاید و یک گزارشی بدهد ما قبول بکنیم. ما بلند میشویم و میرویم راستی آزمایی میکنیم و همه امور را سعی میکنیم زیر ذرهبین قرار بدهیم. اجازه نمیدهیم که خدای نکرده بر سرمان کلاه برود. ضمن اینکه ایرادها را میگوییم و نقد میکنیم ولی حتما دستاور ها برای ما مایه افتخار است. این دوره نتیجه کار خود شورا است و انتخابی که خود شورا کرده است. شهردار را انتخاب کردهاند و شورایی که برنامههای توسعه و برنامه و بودجهها را تصویب کرده است و سیاستگذاریها را انجام داده است و بعد ایستادهاند و نظارت کردهاند. حالا یک دستاوردی وجود دارد من بگویم این دستاورد برای من نیست. اگر بد است نتیجه کار شوراست و اگر خوب هم است نتیجه کار شورا است. گاهی اوقات من فکر میکنم این عزیزان در خلوت خودشان و یا در یک آرامشی که قرار میگیرند و این التهابات و هیجانات کنار میرود، احتمالا شاید خودشان هم نمیخواستند آن لحظه چنین حرکتی را انجام بدهند. همین اعضایی که شاید بنده به آنها منتقد باشم، وقتی که نگاه تخصصیشان را میگذارند وسط و میخواهند کمک کنند کلی میتوانند کمک بکنند و شاید اگر تجربیاتشان را ببینید احتمالا از همه اینها بر میآید که بیشترین حمایت و کمک را همین دوستان بکنند و اتفاقاً نقدهایشان هم میتواند کمک کند.
**منتقدان زاکانی حتی به توصیه قالیباف هم عمل نکردند
جهان: برخی از مخالفان شهردار تهران ظاهراً خودشان را به برخی سیاسیون موثر به طور مشخص آقای قالیباف منتسب میکنند و آیا این انتساب درست است؟
نادعلی: آنچه که برای من مسلم شده و خب خود همین همدلی آدم را قرص و محکم میکند این است که ایشان واقعا به خاطر اینکه یک نگاه جامع و کلان دارد و در جمهوری اسلامی رئیس یک قوه هستند. به نظر من نوع ارتباط و تعامل ایشان با شهردار تهران به دور از این حاشیهها است. هم آقای دکتر زاکانی دکتر قالیباف را با یک نگاه دیگر میبینند و هم آقای دکتر قالیباف؛ به نظرم اینها برای اینکه میدانند ما کلی مسئله حل نشده داریم اگر دست به دست یکدیگر ندهیم و بخواهیم درگیر این جنس اختلافات شویم خیلی از این مسائل میماند. به نظرم آنها بری هستند از این ماجرا و مشخصا در بعضی از موارد از ایشان نقل شده است که به بعضی از عزیزانی که به ایشان نزدیک هستند تذکر دادند. ولی آن چیزی که ما را ناراحت میکند این است که بعضی از این دوستانی که حضور دارند و به آقای دکتر قالیباف نزدیک هستند، یعنی کار از جانب ایشان به اینها سپرده میشود و در مجلس رفت و آمد دارند و صاحب تخصص هستند و برادران عزیز ما هستند، اتفاقا ما هم بسیار دوستشان داریم. ولی در این خصوص آن میزان همکاری که باید اتفاق بیفتد را حداقل به توصیه آقای دکتر قالیباف به نظر من خیلی عمل نکردند. اینها یک بخشی هستند و یک بخش دیگری هم داریم که اصلا خودشان را به ایشان منتسب میکنند. چون در انتخابات مسئولیتهایی داشتند و رفت و آمدی داشتند.
جهان: یکسری اخباری آمد مبنی بر اینکه یک عضو شورای شهر روی انتخاب شهردار منطقه محل سکونتش نظر داشته و اختلاف از همان جا شروع شد. یا برادر یک عضو شورای شهر تخلفی داشته و در شهرداری با ایشان برخورد شده است. اینها چقدر درست است؟
نادعلی: ببینید واقعا در مورد این موارد من بسیار سختم هست به این صورت بخواهم اظهار نظر بکنم. در این دوره شورا حرفهایی زده شد، چه در صحن و چه در رسانهها به واسطه بعضی از اعضای شورا در مورد آبروی بعضی از آدمها، حرفهایی که درمورد برخی از افراد گفته شده بود و حقیقت نداشت و آبروی آنها زیر سوال رفت. اصلا در فضای شهرداری اگر فردی میخواست از داخل رسانههای غیر رسمی دنبال کند، آنقدر حاشیه و اتمسفر چرک و زرد و سیاه میدید. خوش به حال آن کسانی که یک جارو دستشان است و در خیابان دارند جارو میکنند و آن مهندسی که زیر آن پل دارد زحمت میکشد و برای احداث آن بزرگراه دارد تلاش میکند. من نمیتوانم بگویم لزوما این اتفاقها افتاده است. شاید بیشترین تنشها را خود ما با بعضی از این عزیزان داشته باشیم ولی به عنوان یک عضو شورا حفظ و حراست از حرمت آنها را وظیفه خودم میدانم.
**منتقدان در ظاهر احترام چمران را نگه میدارند/ برای زمین زدن مصوبات شورا تلاش میکنند
جهان: برخی اعضای شورا واقعاً قصد آبستراکسیون داشتند؟ یا تهدیدات برخی از آنها مبنی بر استعفا از شورای شهر چقدر واقعی بود؟
نادعلی: عزیزان ما دو بار آبستراکسیون انجام دادند. یکبار رسماً آبستراکسیون انجام دادند. ببینید وقتی که رئیس شورا میگوید جلسه داریم و باید بیایند بالاخره همه باید مراعات بکنند و تشریف بیاورند. همه مدعای این را دارند که ایشان برایشان محل احترام هستند. یعنی کسی خدای نکرده به زبان هم قائل به این نیست که ما این رئیس را قبول نداریم. ولی در عمل متاسفانه یک جاهایی بعضی از این اتفاقات میافتد که به این عزیزان این نقد وارد میشود. شما میتوانید به آقای چمران نقدتان را داشته باشید و میتوانید با ادب و با انصاف انتقاداتتان و حرفهای کارشناسیتان را مطرح کنید؛ بعد هم نهایتاً رای گیری میشود. این قاعده دموکراسی است دیگر.
خود مهندس چمران یکبار برای ما تعریف میکردند که یکبار در مورد اختلافات داخل شورا در دوره دوم خدمت مقام معظم رهبری رفته بودند. به ایشان میگویند یک عده از افرادی هستند که به شهردار نقدهایی دارند و عدم همراهیهایی دارند و ما در مصوبات یکسری مصوباتی داریم و با اینکه تصویب میشود این افراد باز آن را قبول ندارند. رهبر انقلاب میفرمایند که بالاخره این موضوع که مشخص است تا قبل از اینکه یک مصوبه رای بیاورد، همه افراد باید نکات خودشان را بگویند و مخالفت و موافقتشان را بکنند. آخر سر آن چیزی که به رای گذاشته میشود و هرچه رای اکثریت آورد آن مصوب میشود. الان ما یک مشکل بزرگی که داریم این است که مصوبههایی داریم که وقتی ما به آن رای دادهایم و رای اکثریت را آورده است، بعضی از دوستان چون آن مصوبه را قبول ندارند میروند و در جای دیگر دنبال میکنند که این مصوبات به زمین بخورد. این خب کار نادرستی است.
**اگر چمران نبود این شورا تا الان چند بار از هم فروپاشیده بود/ دو بار آبستراکسیون کردند
ممکن است از دید خودشان بتوانند برای این موضوع توجیهی داشته باشند ولی به نظر من از بیرون این موضوع توجیه پذیر نیست. یا مثلا اینکه جماعتی که دغدغه انقلابی دارند و با مباحث از جنس گفتمان انقلاب اعتقاداتش را تکمیل میکنند، به نظرم آبستراکسیون اگر در همه جای دنیا هم یک عبارت رایج و سیاسی سیاست مدارانه باشد، برای ما که از جهت گفتمانی هم چنین تقیدی داریم چیز قشنگی نیست. ما چون میخواهیم یک چیزی رای نیاورد و چون میدانیم اکثریت ممکن است به آن موضوع رای بدهند و خلاف نظر ما مصوب بشود ما اصلاً نیاییم که جلسه تصویب نشود که آن موضوع هم رای نیاورد. دو بار حداقل این اتفاق افتاد که بار دوم آن هم دوستان یک توجیهاتی داشتند که به نظرم آن توجیهات اگر درست هم بود منبع تعیین و تاییدش رئیس محترم شورا آقای مهندس چمران بودند. نکاتی را هم آمدند در حضور شهردار به صورت تند در صحن مطرح کردند، درست در زمانی که ایشان برای پاسخگویی به آن سوالات رفتند یک تعداد زیادی از آنها از جلسه خارج شدند.
اگر آقای مهندس چمران در این نقطه قرار نداشتند ممکن بود این شورا تا الان چند بار از هم فروپاشیده بود. ما در موضوعاتی واقعا گاهی اوقات به نقطه باریکتر از مو رسیدیم. آقای مهندس چمران برایشان توفیق مدیریت شهری مهم بود، لذا عملاً آقای مهندس چمران ایستاد و این را به شما بگویم آقای مهندس چمران هیچ وقت یک طرفه قضاوت نکردند، یعنی مهندس چمران در کنار مواردی که حمایت میکردند.
**بی عرضگی ادوار گذشته را باید با تلاش چند برابر جبران کرد/ چمران روی شورا غیرت دارد/ زاکانی هم بیاحترامی به شورا را بر نمیتابد
جهان: ایشان یک غیرتی هم روی شورا دارند که شخصی به شورا توهین نکند.
نادعلی: بله به شورا کسی توهین نکند و گاهی اوقات این وسط اتفاق میافتد به خاطر بعضی از حرمت شکنیهایی که نسبت به شهردار تهران اتفاق میافتد، ما مثلاً شهرستان میرویم، به خاطر اینکه آقای دکتر زاکانی یک چهره ملی هستند مورد سوال قرار میگیریم که این شورا چرا با ایشان اینجوری عمل میکنند و چرا نمیگذارید ایشان کار بکنند. یا اینکه چرا اختلافتان باعث میشود دل افراد دلسوز بشکند.
مردم شورا و شهرداری را یکی می دانند. مردم دنبال برطرف شدن مسائل و مشکلات شان هستند. در شرایطی که کشور ما قرار دارد، از یک طرف جنگ داریم و باید رو به روی دشمن قدار و جنایتکار بایستیم و از یک طرف در محاصره اقتصادی و سیاسی که قرار داریم و از طرف دیگر بیعرضگیهایی که در ادوار گذشته در کشور وجود داشته و الان باید با کوشش چند برابر ظرف چند سال این مشکلات را برطرف بکنیم. در این شرایط فرصت از دست دادن به نظرم خیلی اتفاق وحشتناکی است. گاهی اوقات به خاطر همین حرمت شکنی هایی که نسبت به شهردار تهران ممکن است باشد بعضی از مدیران در شهرداری و بعضی از نیروها غیرتی میشوند و گاهی یک وقت توییتی میزنند و گاهی کارهای دیگر میکنند که البته این کارها، پسندیده نیست. البته آنها از روی دغدغه خودشان و برای اینکه بالاخره یک تعصبی نسبت به کار جمعی دارند انجام میدهند حرف می زنند. ولی من چون بارها با آقای دکتر زاکانی صحبت داشتم، ایشان به این امر اصلا راضی نیستند و تذکر دادهاند و توبیخ کرده اند. اینگونه موارد رخ داده هم بسیار اندک و کمشمار بوده و در عین حال تذکر هم به آنها داده شده و آقای مهندس چمران هم نسبت به این قضیه حساسیت کامل دارند و برخورد می کنند.
خب ما هم جا دارد به همین اندازه غیرت را روی آقای مهندس چمران را داشته باشیم. یعنی آقای چمران که آنقدر از کلیت شورا و اعضای شورا حمایت می کنند، گاهی اوقات بعضی از ما ممکن است در یک زمانی حتی برخورد نامناسب هم با ایشان داشتیم و بعضی از موضوعات را آن چنان که ایشان میخواستند انجام ندادیم ولی ایشان در جای خودشان باز از همان افراد هم میبینیم که حمایت میکنند.
**اصلاح طلبان در چهار سال پروژه با پیشرفت 90 درصدی دوره قالیباف را تمام نکردند
جهان: در این یک سال باقی مانده اولویت شما و شهرداری تهران و در مجموع اولویت مجموعه شهری چیست؟ به هر حال تعدادی از پروژه ها روی زمین مانده و اولویت گذاری شما چگونه است؟
نادعلی: من به عنوان یک آدم فرهنگی و رسانهای کارهای مهمی که فکر میکنم باید انجام بدهیم این است که برای مردم آن میزان امیدی که ایجاد شده را به رسمیت بشناسیم. امید و ذهنیت مردم را راجع به خدماتی که انجام شده یا در حال انجام است از بین نبریم. بنده از همین جا به عنوان یک عضو مدیریت شهری و در شورا به عنوان نماینده مردم، نه فقط در مورد مدیریت شهری بلکه در مورد هر خدمتی که در دولت هم انجام میشود، چه در دولت شهید رئیسی بوده است و چه در دولت آقای پزشکیان اتفاق بیافتد همین وظیفه را دارم. چون هر کاری روی زمین در خدمت به این مردم اتفاق بیافتد، کار جمهوری اسلامی است و ربطی به این ندارد که این اقدامات را این جناح و آن جناح یا این دولت و آن دولت انجام داد. یکی از ایرادات دوره قبلی ما این بود که بعضی از کارها تقریبا تا هشتاد نود درصد در دوره آقای قالیباف رسیده بود، دوره آقای دکتر قالیباف تمام شد و دوستان عزیز در دوره پنجم آمدند و آن هشتاد تا نود درصد تا پایان دورهشان نتوانستند به هر دلیلی آن موارد را تکمیل کنند.
**دکتر زاکانی بسیجیوار به مردم تهران خدمت می کند
در مورد قرارداد چین عدهای میآیند و کارشکنی میکنند. ما و رئیس شورا همه توان خود را مصروف میکنیم، نمایندگان محترم مجلس در مجمع نمایندگان تهران هم دارند کمک میکنند که این کار به سرانجام برسد. اکثریت شورا در این موضوع همراه هستند. اما یک اقلیتی هستند که ممکن است آنها به این شکل مخالف نباشند ولی به هر صورت نکاتی دارند. هر فردی اگر حتی با نیت خیری هم به دنبال این است که این اتفاق انجام نشود، ما هم با نیت خیر و تمام توان تلاش می کنیم و کفش آهنی به پا میکنیم برای اینکه این اتفاق به نفع مردم تهران رخ بدهد. آقای دکتر زاکانی اجر خودش را از خداوند میگیرد. یک بچه بسیجی هستند که به مردم تهران خدمت میکنند و خدا را شکر در این امرهم موفق بودهاند. خود آقای دکتر زاکانی موضوعیت ندارند، مهم این است این کاری که همه زیر بار آن رفتند انجام بشود.
این در مورد همه مجاهدین از آقای دکتر قالیباف، آقای دکتر زاکانی و آقا عزیز جعفری، تا سایر بزرگان صدق میکند. اینها همه آدمهایی بودند که یک زمان داشتند زیست عادیشان را میکردند و آنجایی که معلوم شد باید بروند و اسلحه در دست بگیرند و جانشان را بگذارند کف دستشان، رفتند. بعداً لازم شده یک جایی در سازندگی وارد بشوند رفتند قرارگاه خاتم را زدند و آنجا مشغول شدند. یکی جایی لازم بوده که از کشور دفاع کنند باز هم در آنجا آمدند. یک جایی لازم بوده امنیت را برقرار کنند، رفتند داخل بحث امنیت و یک جایی قرار بوده در بحث اقتصاد مقاومتی کار کنند رفتند و در آنجا مشغول شدند. اتفاقاً روحیه جهادی یعنی همین. اینکه یک عدهای فکر کنند مدیریت جهادی و روحیه جهادی برای یک عده و جناح و جمع خاصی است، این اشتباه است. هر کس در راه خدا قدم برداشت خداوند آن روحیه را به آن فرد عطا می کند.
**برقی سازی ناوگان کمک ویژه دولت را میطلبد
در قصه برقی سازی مخالف و موافق زیاد است. یعنی یک عده می گویند ما مشکلات فرسودگی زیرساختهای برق داریم، یا برق نداریم. بعضیها میگویند نه اتفاقا به خاطر بعضی از کمبودهای حوزه انرژی باید سراغ برق برویم. گاهی اوقات هم حرفهای متناقض و متضاد از همین بزرگواران میشنویم. ولی مهم این است اگر میخواستیم مقدمات فراهم بکنیم شاید سالها بعد به این فضا نزدیک هم نمیشدیم. چون دیدیم دیگربعضی از موضوعات از جنس فناوریهای نو گاهی اوقات سالها با فاصله از اروپا و کشورهای غربی وارد ایران شده است. به نظر من ما الان یک شیرجه زدیم داخل چهار متری و به واسطه این دیگر مجبوریم خودمان را اداره کنیم و تمام آن زیرساختهای لازم و مرتبط را فراهم کنیم. منتهی این کمک ویژه دولت را هم میطلبد. دائم باید آن زیرساختهای لازم را توسعه بدهند و توسعههای لازم در حوزه برق و انرژی هم اتفاق بیفتد. حالا این چیزی که گزارش معاون حمل و نقل برای دکتر زاکانی شهردار محترم تهران هست این هست که هر قراردادی دارند میبندند در حوزه برقی سازی و تولید خودروها چه از جنس اتوبوس و چه تاکسی، با انتقال فناوری این قراردادها را میبندند. این باعث میشود عملا تولید در ایران روی بدهد و پا بگیرد و بعد آن وقت این میتواند به همه شهرها و کلان شهرهای ایران توسعه و تسری پیدا بکند و میتواند در منطقه و جنوب غربی آسیا منشا اثر بشود. به شرطی که البته عاقبت شرکتهای خودرو سازی رسمی ما را پیدا نکنند.
**دستاوردهای شهرداری در سه سال گذشته
جهان: در کل عملکرد دکتر زاکانی را در این مدت چطور ارزیابی می کنید.
نادعلی: من معتقدم دستاوردهای خوبی داشتند و فکر می کنم بر اساس چهار سال، این یک اتفاق امیدوارکننده برای تغییر ریل در نگهداشت شهر تهران و برای بهبود وضعیت حمل و نقل در تهران از مترو گرفته تا اتوبوس و چیزهای دیگر است. بعضی از کارهای مثل بزرگراه شهید شوشتری، بزرگراه یادگار امام جنوب و بزرگراه شهید بروجردی، ساخت ایستگاههای مترو، اینها جزو بخش عمرانی است. حتی پروژه های کوچک مقیاس که در داخل محلات برای مردم ملموس است. مثل آسفالت زیادی که در مناطق مختلف ریخته شد و واقعا در طول سالهای گذشته این سابقه ندارد. اینها مباحث مربوط به کالبد شهر است که به نظر من مهم است و در خیلی از آنها به نظر من دستاورد داشتند. در بعضی از جاها هم ممکن است نقدهایی وارد باشد. اما از یک جهت هم بحث روح شهر است. مثلا در موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی تا حد زیادی کار شد. در جمع آوری معتادین متجاهر به ویژه اینکه ما در شهر تهران در بدو ورود بیست و خوردهای هزار معتاد متجاهر در خیابانها و بین گاردریلها و در کلنیهای صد و دویست نفره حضور داشتند، از این موارد تا حد زیادی کاسته شد. البته این چیز ثابتی نیست چون ما در برخورد با مشکلات ورودیها را نمیبندیم. ورودیها همواره برقرار است، ما ته رودخانه ایستادهایم و به تعبیری کشتهها را جمع میکنیم. برای همین کار سختی است یعنی هر چقدر هم جلوی آن را میگیریم، رها که میکنیم دوباره این مشکلات زیاد میشوند. ولی الان آن بیست و خوردهای هزار خیلی کمتر شده و آن کلونی ها به تعداد خیلی کمتری رسیده است. برای اینها کمپهای مجهز تعبیه شده است برای دفع سموم شان و بازگشت به زندگی اولیه و بهبود شرایط بدنی آنها. آموزش شغل و برگشت به خانواده و تمام این سیکلهایی که باید معکوس انجام بشود تا برگردند به فضای اولیه، اینها در حال اتفاق افتادن است. حتما توفیق دارند و البته عدم توفیقهایی ممکن است وجود داشته باشد.
کار بسیار سختی است که یک معتاد دو باره به جامعه برگردد. ولی کار نکرده خیلیها را شهرداری تهران دارد انجام میدهد. البته در قرارگاه اجتماعی شهر تهران به اضافه آن دستیاری ریاست جمهوری که در دوره شهید رئیسی به آقای زاکانی داده شد، عملا توانستند یک کار خوبی را با کمک دستگاههای دیگر مثل پلیس، سپاه، قوه قضائیه، مبارزه با مواد مخدر، بهزیستی و جاهای مختلف در قرارگاه اجتماعی شهر تهران پیش ببرند.
برگزاری رویدادهای فرهنگی بزرگ که با کمک دستگاههای فرهنگی دیگر کشور برگزار شد. مثل میهمانی ده کیلومتری، برگزاری اربعین و چیزهای دیگر، اینها جزو توفیقاتی در حوزه بوده است.
مردم در تهران نیاز به نشاط و حال خوب دارند. مهم است که آدم ها احساس شادی خوب و مباح و در کشور و در شهر تهران داشته باشند. جشن خوب داشته باشند و یک جشن در سطح و تراز فرهنگ و تمدن و سبک زندگی ایرانی و اسلامی داشته باشند. این موارد هم جدید است و نیاز به تمرین دارد. نمیتوانم هم ادعا بکنم فقط برای شهرداری تهران بوده است، دستگاهها با هم کمک کردند ولی شهرداری تهران واقعا محوریت داشته است.
یک سری چیزهایی هم نشده است. مثلا در حوزه بوستانهایمان برای پاکسازی و آرامسازی بوستان برای خانواده زیاد کار نکردیم.
جهان: یک تعدادی بوستان مادر و کودک احداث شد؟
نادعلی: بله. ولی اینکه بگوییم همه الان بوستان هایی است که تراز نگاه ما است و مورد نیاز ما است برای استفاده از خانواده ها، این طبیعتا نیست. ما وقتی وارد محلههای اصیل تهران میشویم به جای اینکه بگویند برای ما یک بوستان بسازید که بچهها و جوانان ما استفاده کنند، میگویند آقا خواهشاً اینجا بوستان نسازید که آسیبهای اجتماعی به بچهها و جوانان ما نرسد.
جهان: اقدامات دکتر زاکانی و شهرداری تهران را در پنج مورد اگر بخواهید نام ببرید آنها را میتوانید بگویید؟
نادعلی: ببینید بعضی از قدم های مهم برداشته شده و به نتیجه نرسیده و بعضی از قدم ها هم به برداشته شده و به نتیجه رسیده است. بعضی از همانهایی که به نتیجه رسیده و معلوم شده برای خیلی از افراد معلوم نیست. یعنی بعضی از افراد شورا و در شهرداری لزوماً همه این دستاوردها را لمس نکرده اند. یک جاهایی هم یک سری کارهایی باید میشده و شاید به دلیل اینکه در اولویت قرار نگرفته است، انسان فکر میکند که آنجا کار نشده است. وقتی میرویم و میزان زیادی از کار انجام شده را در حوزههای دیگر میبینیم، میفهمیم که این دوره بسیار دوره پرکاری بوده است و شبانه روز در حال کار کردن بودهاند. مثال میزنم، به متروی ما با سرعت بسیار زیاد، تعداد زیادی ایستگاه اضافه شد. مثلا 90 روز قبل بازدید میکردیم و 90 روز بعد میآمدیم افتتاح را میدیدیم. میدیدیم که چقدر با سرعت و با کیفیت این زیرساختها تکمیل میشود. اینها هزینههای زیادی هم دارد.
یکی از کارهای مهم آقای دکتر زاکانی که میشود در کنار همین مصادیق برشمرد، تعیین و تکلیف منابع مالی شهرداری تهران بود. در دوره قبل آخرین ماهها با استقراض از بانک شهر و برخی بانکهای دیگر حقوقها را پرداخت کردند. آقای دکتر زاکانی که آمد یکی از کارهایی که کردند این بود که یک خزانه مشترک ایجاد شد و مدیریت همان منابع موجود باعث شد که دیگر این اتفاق نیفتد. این خب یک اتفاق مثبتی بود که با این میتوانید قدمهای بزرگ در حوزه حمل و نقل و در توسعه اتوبانی شهر تهران بردارید.
جهان: واگنها می آید بهمن ماه؟
نادعلی: انشالله؛ فیلم بازدید از ساخت واگن ها را دیدم.
جهان: میشود گفت اگر در این دوره به سر انجام نرسید در دوره بعد انجام میشود؟
نادعلی: اصلا مهم نیست. حتی اگر دوره بعد هم از آن استفاده بکنند به نظر من برای شهر تهران اتفاق مهمی است. گرچه برای تهران مدام باید این نوسازی اتفاق بیفتد. اگر رها بکنیم دوباره مثل اتفاقات شورای پنجم میشود. کمااینکه ما چهار سال تلاش کردیم تا این ماجرا به این ایستگاه رسیده است. اینطور نیست که به محض اینکه اراده بکنید درجا اتفاق بیفتد. رفتن و توافق کردن چه در داخل و چه در خارج، مشکلات بروکراتیک و اداری که وجود دارد، بعضی از این چیزهایی که ناشی از تحریمها هم هست، اینها همه باعث میشود کار از زمان تصمیم تا انجام طول بکشد. لذا دائم باید مقدمات آن اتفاق بیفتد که این نوسازی به استمرار ادامه پیدا بکند.
جهان: نقطه ضعف شورا و شهرداری قبل در چه بود؟
نادعلی: نظر دادن کسانی که جای افراد قبلی میآیند خیلی باید با دقت انجام بشود. چون تا قبل از اینکه خود آدم وارد کار بشود، قضاوت کردن نتیجه کار دیگران راحت است. وقتی خود آدم درگیر کار میشود میبیند موانع مشکلاتی و جود دارد که پشت سر گذاشتن آنها انرژی میبرد. ولی بعضی از چیزها را هم نمیشود پنهان کرد چون بالاخره آسیبهایی زد و این آسیبها به دوره ما انتقال پیدا کرد. بعضی از این آسیب ها دیگر مشخص شدهاند. من تلاشم بر این بود که به عنوان سخنگو به عقب برنگردم، فکر هم میکنم شهردار تهران هم تا جایی که مجبور نشد این کار را نکرد.
** دوره قبل سه بار شهردار عوض کردند/ جنس مدیریت دوره قبل شهرداری مثل آقای روحانی بود/ روی بعضی پروژهها خاک ریختند
ایراد اصلی دوره پنجم را در عوض کردن و یا در قرار دادن سه شهردار میدانم. اساساً برای یک دوره چهار ساله این با هیچ عقلی جور در نمیآید. نکته دوم در انتخاب گزینهها هم به نظرم تمام مساعی خودشان را ناظر به نیازهای شهر تهران خرج نکردند. ما ممکن است گزینه ای را برای شهرداری تهران بپسندیم و آنها آن فرد را برای شهرداری نپسندند. ولی در جمع خودشان باز کسانی بودند که شاید اگر شهرداری تهران را به عهده میگرفتند، شاید موفقیتشان از آن چیزی که تجربه شد بیشتر بود. نکته سوم اینکه شهر آن چنان که تحویل آنها شد به دوره بعد تحویل ندادند. بسیاری از ناوگان حمل و نقل شهری فرسوده شده بود و خیلی از زیرساختهای شهر تهران دچار فرسودگی شده بود. خیلی از پروژههای ناقصی که تحویل گرفتند کامل نکردند. یا مثلا تجهیزاتی که دائم باید بروز شود برای اینکه بعضی از سیستم هایی که دارد به جهت خدماتی دقیق هستند و حساسیت دارند مثل سیستم های مترو. انبار تجهیزات حساس مترو در دوره اولی که مدیر قرار دادند برای آن مجموعه خالی بود و ما گزارش دقیق آن را داریم. تا بیاید منابع اختصاص داده شود و خرید اتفاق بیافتد و آن تجهیزات خریده شود. خب اینها چیزهای حساسی هستند که هر لحظه ممکن است به واسطه نبود این تجهیزات در شهر تهران اتفاقات و حوادث ناگواری بوجود بیاورد.
موضوع دیگر هم اینکه یک قدری از این حیث یک قدری شبیه به دوره دولت آقای روحانی بود. یعنی جنس مدیریت بیشتر اداره کردن بود تا رفتن در دل پروژههای اساسی و تحولی. بعضی از کارها و پروژههای ناتمام و یا بعضی از چیزهایی که سراغش نرفتند و حتی رویش خاک ریختند.
**شهردار فعلی تهران عمیقا با فساد مبارزه میکند
جهان: آقای دکتر زاکانی مبارزه با فسادشان را در شهرداری ادامه دادند؟
نادعلی: آقای دکتر زاکانی مبارزه با فساد را در این دوره ادامه داد و با یک قید تکمیلی که خیلی عمیقتر و کارآمدتر و واقع گراتر بود. حتما هرجایی که ثروت و قدرت وجود دارد فساد هم ممکن است در کنارش پدید بیاید. به جهت شرعی و به جهت منطقی اینکه آدم همه را فاسد بپندارد در مجموعه ای بسیار غلط است. حتی شرع هم از ما نمی پذیرد. برای اصلاح می شود فقط رفت و مچ گرفت و آدمها را ریخت بیرون. خب اینجا طبیعتا یک مجموعه ای که کار سنگین اجرایی روی دوشش است، یعنی یک روز اگر یک فردی را از این اداره حذف بکنید میبینید که کار مردم در کف این شهر میماند این کار هم نمیشود کرد. خیلی هایش به اصلاح مسیر و ساختار و اینها بر میگردد و آنهایی که قابل اصلاح نیستند حذف کردن و برخورد کردن با آنها باید اتفاق بیفتد که این موضوع دائم اتفاق می افتاده است. خیلی ها را ما در این مدت دیدیم که... منظورم این نیست که هر کسی حذف شد و هر کسی اضافه شد ناظر بر فسادش بوده باشد. گاهی اوقات یک شخصی را برداشته اند و احساس کردند دیگر بهتر از نمی شود کاری انجام داد و تحولی در آن حوزه داشتند و یک شخص دیگری را گذاشتند، ممکن است اینگونه باشد. ولی کسانی هم بودند که حذف شدند و رفتند و بحث های قضایی و از این خصوص علیه شان اتفاق افتاده. یعنی یک مبارزه با فسادی که عملیاتی تر است و توام با اتفاقات از جنس رسانهای و تبلیغی و چیزهای این شکلی هم نیست که بخواهد دلبری کند و آبروها را ببرد ولی در پشت آن یک اتفاق پوکی بخواهد اتفاق بیافتد.
جهان: ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.