گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس: گرامیداشت «هفته بسیج» فرصتی مغتنم بود برای گپوگفتی صمیمی با سردار سرتیپ پاسدار «اسماعیل احمدیمقدم» رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی، فرمانده اسبق نیروی انتظامی و جانشین اسبق نیروی مقاومت بسیج که مشروح آنرا در ادامه میخوانید؛
دفاعپرس: بسیج از چه زمانی به سپاه پاسداران واگذار شد؟
شرایط ابتدای انقلاب اسلامی بدینصورت بود که دستگاه اطلاعاتی کشور (ساواک) منحل شده بود و نیروهای انتظامی یعنی شهربانی و ژاندارمری نیز انسجام خود را از دست داده و هنوز نتوانسته بودند به شرایط عادی برگردند؛ از سوی دیگر ارتش هم با تقلیل خدمت سربازی به یک سال و تصفیه بعضی از فرماندهان و نیز خروج مستشاران آمریکایی، تقریباً مشغول بازآفرینی خود بود.
در چنین شرایطی اولین نهاد، کمیته انقلاب اسلامی بود که بهصورت محلی با اتکا به مساجد، در جریان انقلاب خودجوش شکل گرفت که نقش امنیت محلهها را بر عهده داشت؛ البته ابتدا تصور بر این بود که این شرایط یک دوران گذار برای کمیتههاست و به همین جهت، مردم در قالب کمیتههای محلی، اداره محلات را برعهده داشتند؛ اما وقتی این شرایط هم طولانیتر شد، هم بیانضباطیهایی در بعضی از این واحدها مشاهده شد و هم سوء استفادههای اندکی در قالب کمیتهها صورت گرفت، مشخص شد بدون مرکزیتی که این نیروها را راهبری کند، اداره و نظارت بر فعالیت آنها سخت خواهد شد؛ لذا حضرت امام خمینی (ره) به آیتالله مهدویکنی حکمی برای تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی دادند.
آن زمان بنده در قم طلبه بودم، اما بهواسطه شرایط انقلابی حاکم در کشور، حوزه تعطیل شد و به همین خاطر وارد کمیتههای انقلاب اسلامی شدم تا اینکه غائلههای ترکمنصحرا، خلق عرب و کردستان رخ داد، لذا بهواسطه اینکه آن زمان کمیتهها وظیفه محلی داشتند، نمیتوانستند با اینگونه اقدامات ضد انقلاب مقابله کنند؛ بنابراین نیروهای داوطلب مردمی و سپاه وارد عمل شدند.
در همان ایام حضرت امام خمینی (ره) برای اینکه فعالیت نیروهای داوطلب مردمی دائمی و سازماندهی شده باشد در آذر ۱۳۵۸ فرمان تشکیل «بسیج مستضعفین» را صادر کردند؛ البته بسیج عمومی مبنای دینی و قرآنی دارد؛ به عبارت دیگر دفاع مثل امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی برای آحاد مردم است؛ یعنی اینگونه نیست که دفاع از کشور فقط وظیفه نیروهای مسلح باشد، بلکه آحاد مردم هم باید در دفاع شرکت کنند.
بر این اساس، وقتی که جنگ شروع شد در همان دو سه ماه اول جنگ، حضرت امام (ره) بسیج را که سازمانی مستقل از سپاه و یک نهاد برآمده از انقلاب مثل کمیته و سپاه بود به سپاه واگذار کرد.
دفاعپرس: شما چگونه به بسیج و سپاه ورود پیدا کردید؟
بنده ضمن اینکه تقریباً از اوایل تیرماه ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم، اولین حضورم در بسیج را به شکل دیگری در کردستان تجربه کردم؛ آن زمان که «محمد بروجردی» با تشکیل سازمان «پیشمرگان مسلمان کُرد» فعالیتهای خود را در کردستان شروع کرده بود، مسئولیت تبلیغات در سپاه جوانرود را بر عهده داشتم.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی برخی مناطق کردنشین غرب و شمال غرب کشورمان توسط افراد دو حزب ضد انقلاب دموکرات و کوموله اشغال شده بود؛ به همین دلیل مسئولان دولت موقت سعی میکردند با مذاکرات سیاسی مسئله را حل کنند؛ ولی مذاکرات شکست خورد و مناطقی از کردستان که قبلاً آزاد شده بود، دوباره به دست این گروهکها افتاد؛ اما مجدداً سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد که با حضور مردم منطقه تشکیل شده بود در همکاری با سپاه پاسداران، موجبات پاکسازی برخی مناطق اشغال شده را فراهم ساختند.
بعد از جوانرود در سال ۱۳۶۱ به سردشت منتقل شدم و آنجا هم مجدداً با حضور مردم منطقه «بسیج عشایری» را راهاندازی کردیم. بعد از ۱۴ ماه فعالیت در سردشت به واسطه تجربیات قبلی که در تشکیل بسیج داشتم، بنده را در سال ۱۳۶۴ به عنوان مسئول واحد بسیج قرارگاه حمزه تعیین کردند.
دفاعپرس: بعد از خاتمه جنگ تحمیلی مدتی جانشین نیروی مقاومت بسیج و فرمانده منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ بودید؛ از چه زمانی این دو مسئولیت به شما واگذار شد؟
بنده از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۳۸۰ معاون هماهنگکننده نیروی انتظامی بودم که با آمدن سردار «محمدباقر قالیباف» به عنوان فرمانده جدید ناجا بعد از چند ماه همکاری، مجدداً به سپاه برگشتم و سردار «صفوی» که فرماندهی کل سپاه را برعهده داشتند از بنده خواستند به سردار «محمد حجازی» در نیروی مقاومت بسیج کمک کنم؛ لذا به عنوان جانشین سردار حجازی معرفی شدم و چون برای تقویت ساختار و تشکیلات منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ نتوانستند کسی را پیدا کنند به این نتیجه رسیدند که فرماندهی این بخش را هم به بنده واگذار کنند و بدینترتیب همزمان که جانشین فرمانده نیروی مقاومت بسیج بودم، فرماندهی منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ را هم برعهده بنده گذاشتند.
دفاعپرس: با در نظر گرفتن سوابق فعالیتی که در بسیج داشتید، عملکرد بسیج را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیج اصول، مبانی و کارکردهایی دارد که اولین کارکرد آن در ابتدا امنیتی بود و با شروع جنگ تحمیلی، کارکرد دفاعی هم پیدا کرد؛ اما هرچند به نظر میرسید که با پایان یافتن دفاع مقدس ضرورت ادامه فعالیت بسیج هم به پایان رسیده است، ولی در سال ۱۳۶۷ با پیام امام (ره) در اولین مجمع فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه جنگ باشد یا نه، سپاه باید به فعالیت خود ادامه دهد، مشخص شد که ایشان دفاع نظامی را به «دفاع همهجانبه» تغییر دادند؛ به عبارت دیگر ما در قرآن «جهاد کبیر» را داریم که در واقع قتال نیست و شامل همه انواع مواجهه با دشمن میشود؛ یعنی به جز فرمان بسیج جنگی، فرمان بسیج فرهنگی هم داریم.
امروز مقداری مفاهیم و دانش نظری «جنگ ترکیبی» روشنتر و بازتر شده است؛ یعنی دفاع از کشور فقط محدود به نیروهای مسلح نمیشود و چنانچه هدف از جنگ، تحمیل اراده باشد، ضرورتاً این تحمیل اراده با جنگ به دست نمیآید؛ بلکه تحمیل اراده و یا تأمین هدف به اشکال غیرمسلحانه هم میتواند بهدست آید؛ مثلاً برای تضعیف انقلاب اسلامی ایران صدام را تحریک میکنند و او به کشورمان حمله نظامی انجام میدهد و به واسطه آن، خسارت میلیارد دلاری میبینیم.
این یک نوع ایجاد خسارت است که با حمله نظامی بهوجود میآید؛ در مقابل وقتی بر روی کاغذ، تحریم اقتصادی ایران را مینویسند و بهدنبال آن خسارتهای چندین برابری در مقایسه با خسارت نظامی به کشور وارد میشود هم نوع دیگری از ایجاد خسارت علیه کشورمان است؛ در حالی که لشکری هم در روبهروی ما نیست؛ پس فعالیت بسیج برگرفته از دفاع همهجانبه مردمی است؛ زیرا دفاع همهجانبه و امنیت همهجانبه مردمی مثل تار و پود فرش بوده و دو عنصرِ جدا از هم نیستند؛ لذا در همین راستا یکی از کارهایی که بسیج از همان ابتدا شروع به انجام آن کرد، کمک به سازندگی کشور بود که خروجی آن تشکیل قرارگاه سازندگی است.
عرصه دیگری که بسیج به آن وارد شد، کمک به واکسیناسیون عمومی مردم، کمک به مردم در هنگام وقوع حوادث و بلایا مثل کمک به مردم زلزلهزده رودبار بوده و در ادامه گسترش فعالیتهای بسیج، بسیج علمی، اصناف، دانش آموزی، معلمان، کارگران و... شکل گرفت.
باید آمادگی ادراکی، روحیه فداکاری، ایثار و جهاد در بین مردم باشد، اما تشکلی هم باید وجود داشته باشد تا این موضوعات را در میان مردم سازمان دهد؛ پس بسیج یعنی حفظ ارزشها. امروز فرمانده معظم کل قوا شکلی از حکومت را همچون امام خمینی (ره) تبیین میکنند که حکومت بدون بسیج قابل تصور نیست؛ زیرا معتقدند که بسیج یعنی «مردمسالاری دینی».
انتهای پیام/ 241
∎