احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
محمد رضا شاه فقید در کتاب «ماموریت برای وطنم» که کمتر از ۷ سال پیش از فاجعه انقلاب اسلامی منتشر شد، با رجوع افتخار آمیز به تاریخ کهن میهن ما به درستی ایران را کشوری غنی از فرهنگ و هنر و گهواره تمدن انسانی می نامد که جز مهر و همزیستی پیامی برای همسایگان خود و سایر کشورهای جهان ندارد.
او با تکیه بر پند جاودانه و داهیانه فردوسی که «توانا بود هر که دانا بود»، سرمایه واقعی ایران برای رسیدن به آنچه «تمدن بزرگ» می خواند را ارتش دانش آموختگان و تکنوکراتهایی می دانست که با کسب آخرین دستاوردهای علمی و صنعتی، اقتصادی متکی به عدالت اجتماعی و منابع عظیم طبیعی کشور، ملت ما همان تمدن باشکوه باستانی را یکبار دیگر احیا کند.
پیش از او هم پدر مقتدرش رضا شاه بزرگ همراه با روشنفکران زاییده انقلاب شکوهمند مشروطه«ماموریت» خود را نجات ایران از خطر اضمحلال کشور و تکه پاره شدن آن به دست امپراتوریهای ستمگر روسیه و بریتانیا، پیوند آن به تمدن نوین از راه دانش و پیشرفت علمی و صنعتی، و حفظ استقلال وخوشبختی نسل های بیشمار آینده قرار داده بودند.
آن روزی که رضا شاه تاج پادشاهی این سرزمین تاریخی را که سلسله فاسد و زبون قاجار بر زمین انداحته بود با همت والای خود بر سر گذاشت، ایران ما تنها چند صد دانش آموخته در مدارس ابتدایی و انگشت شماری محصلین فنی و علمی در دارالفنون داشت.
اما روز وداع او از خاک میهن این رقم به ۴۰ هزار دانش آموز دبیرستانی و دانشگاهی رسیده بود.
و آن روز که محمد رضا شاه ایران را ترک کرد، این رقم به ۱۲ میلیون در کشور و ازقضا به ۴۰هزار دانشجوی فوق لیسانس و دکترا در دانشگاهها و مراکز معتبر آموزشی سراسر جهان رسیده بود.
بی جهت نبود که رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی این لشگر ملی و آینده ساز ایران را با توطئه ای منحوس تر و نکبت بار تر از خودش به نام «انقلاب فرهنگی» مورد تهاجم قرار داد و با بستن دانشگاهها و اخراج استادان و آموزگارانی که دل در گرو پیشرفت و سعادت ملت داشتند به مسخ آموزش و پرورش و گسترش خرافات دینی پرداخت.
خمینی دانشگاه های کشور را «منبع فساد و انحطاط کشور» خوانده بود و آرزویش تبدیل آنها به حوزه های علمیه قم بود.
امروز جامعه جهانی با گسستن بندهای ایدئولوژیکی ورشکسته لنینی و دینی یکصد سال گذشته که در انقلابهای بولشویکی و چینی و اسلامی نمایانگر می شوند هم اینک به سوی آینده ای بر مبنای حاکمیت قوانین و دستاوردهای علمی و تکنولوژی های نوین می رود و رهبران و مدیران امروز و فرادی آن با توجه به همسویی و سازگاری آنها با این ارزشها انتخاب و تعیین خواهند شد.
در حالیکه اکثر سازمانهای مخالف رژیم برای نمایش و تثبیت خود به عنوان جایگزین واقعی آن با یقه درانی سیاسی برای خود و مردم ما اتلاف وقت می کنند، این تنها شاهزاده رضا پهلوی است که آینده پر سعادت ایران و ایرانی را به یاری لشگر عظیم کارشناسان و تحصیلکردگان ایرانی در پرتو غلبه دانش آنها بر جهالت دستگاه جور و ارتجاع جمهوری اسلامی ترسیم می کند.
ماموریت محمد رضا شاه برای ایران هنوز پایان نیافته است!