شناسهٔ خبر: 69938362 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

جواد محرمی

من، مشکات و کارگردان دیدار بسیجیان!

مقابل تلویزیون نشسته‌ام. حاج صادق آهنگران لباس سبز سپاه برتن کرده و مناسب با فضای فاطمیه ذکر مصیبتی می‌خواند، اما وسط مرثیه‌خوانی گوش‌نواز او شبکه یک ترجیح می‌دهد برود سراغ مجری برنامه! ترجیحاً ریموت را برمی‌دارم و به دنبال حسینیه امام خمینی و نوای روح‌نواز آهنگران در شبکه‌های دیگر می‌گردم. به شبکه قرآن می‌رسم؛ خوشبختانه حاج صادق هنوز در حال خواندن است

صاحب‌خبر -

مقابل تلویزیون نشسته‌ام. حاج صادق آهنگران لباس سبز سپاه برتن کرده و مناسب با فضای فاطمیه ذکر مصیبتی می‌خواند، اما وسط مرثیه‌خوانی گوش‌نواز او شبکه یک ترجیح می‌دهد برود سراغ مجری برنامه! ترجیحاً ریموت را برمی‌دارم و به دنبال حسینیه امام خمینی و نوای روح‌نواز آهنگران در شبکه‌های دیگر می‌گردم. به شبکه قرآن می‌رسم؛ خوشبختانه حاج صادق هنوز در حال خواندن است. روضه سردار، چشم‌ها را به چالش کشیده و اشک‌ها روان است. آقا که آغاز می‌کند یک‌راست سر اصل مطلب می‌رود و از فلسفه بسیج و ابتکار امام راحل در راه‌اندازی آن می‌گوید. سخن آقا به اینجا می‌رسد که شما اکثراً دوران امام را درک نکرده‌اید! این جمله روی تصاویری که مدام به هم کات می‌خورد و فقط موسپید‌های بسیجی را نشان می‌دهد، برایم عجیب به نظر می‌رسد، اینها که اغلب پیرمرد هستند! چرا آقا می‌گوید شما اغلب دوره امام را درک نکرده‌اید؟ به فکر فرو می‌روم. آقا چرا فکر می‌کند این پیرمرد‌های ۵۰، ۶۰ ساله امام را درک نکرده‌اند! دقیق‌تر به قاب تلویزیون نگاه می‌کنم. تصاویر همچنان به هم کات می‌خورد و خبری از نسل جوان نیست. به همسر می‌گویم قطعاً در این محفل جوان‌های زیادی حضور دارند که آقا آنها را می‌بیند و ما نمی‌بینیم. می‌گوید حتماً هست، اما دوربین نشان نمی‌دهد. باز به فکر فرو می‌روم. همچنان موسپید‌ها در مرکز توجه دوربین‌ها هستند. فرهاد قائمی و پرویز فلاحی‌پور، بازیگران سریال‌های تلویزیونی هم مورد توجه فیلمبردار‌ها قرار گرفته‌اند و در میان همان جمع موسپید در مرکز توجهند، اما همچنان من به دنبال جوان‌هایی می‌گردم که رهبری آنها را خطاب قرار داد و گفت شما اغلب دوره امام را درک نکرده‌اید. گوشی همراه زنگ می‌خورد و به اتاق می‌روم. همسرم بلند صدایم می‌زند: «بیا جوان‌ها را هم نشان داد.» در حال حرف زدن با تلفن برمی‌گردم و دوباره به قاب سیما خیره می‌شوم، اما باز چیزی نمی‌بینم. همسر می‌گوید اتفاقاً خیلی هم زیاد هستند و لباس سبز و خاکی پوشیده‌اند، ولی باز خبری نیست. دوربین‌ها هنوز به پیرمرد‌ها تمایل دارند. مقداری که صبر پیشه می‌کنم و وقت می‌گذارم، آقای کارگردان تصمیم می‌گیرد یک قاب هم از جوان‌ها نشانمان بدهد. معلوم است تعدادشان هم زیاد است، چون موسپید‌ها در قاب‌های بسته‌تری بودند و قاب جوان‌ها بازتر است، اما ظاهراً کارگردان برنامه زنده حسینیه امام خمینی خیلی به جوان‌ها اعتقادی ندارد و احتمالاً شعارش این است که دود فقط از کنده بلند می‌شود! مشکات دختر پنج ساله‌ام که کنجکاو شده ببیند آقا چه می‌گوید که من را اینطور محو تماشای تلویزیون کرده، سؤال می‌کند بابا «تقویت» یعنی چه؟ می‌گویم یعنی «بهتر شدن» کلمه‌ای که در میان جملات رهبری توجهش را به خود جلب کرده است. با خودم فکر می‌کنم ما دهه شصتی‌ها وقتی واژه بسیج را می‌شنویم، اولین تصویری که به ذهنمان می‌آید بی‌درنگ نوجوان‌های لباس خاکی هستند که در حال لبخند زدن‌اند. نسل مشکات با این تصاویری که کارگردان برنامه زنده حسینیه امام خمینی از بسیج ارائه می‌دهد و روی آن هم اصرار دارد در آینده با شنیدن این واژه احتمالاً جمعی موسپید برایش تداعی می‌شود.‌ای کاش آقای کارگردان دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها را هم می‌دید و دکمه را روی تصاویر آنها فشار می‌داد تا مشکات تصویر دقیق‌تری از بسیج در ذهنش شکل بگیرد.