سینا عضدی استاد روابط بین الملل دانشگاه جورج واشنگتن در گفتوگو با ایلنا، در رابطه با تاثیر بازگشت ترامپ به کاخ سفید بر تصمیمات اروپا نسبت به ایران، تصریح کرد: در خصوص سیاستهای اروپاییها در قبال ایران و دولت ترامپ، پیشینه تاریخی این موضوع به دوره اول ریاستجمهوری ترامپ مرتبط است که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ ادامه داشت. در این زمان، سیاستهای اروپاییها بهطور کامل از سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران متمایز بود. ایالات متحده تلاش میکرد تا اجرای توافق هستهای (برجام) را مختل کند و حتی بعد از خروج از این توافق، کشورهای اروپایی سعی داشتند برجام را حفظ کنند. اوج این تلاشها زمانی بود که دولت آمریکا در سازمان ملل به اصطلاح مکانیزم ماشه را فعال کرد و کشورهای اروپایی بهطور قانونی این اقدام را رد کردند و اعلام کردند که ایالات متحده هیچگونه زمینه یا دلیل قانونی برای این اقدام ندارد، زیرا از برجام خارج شده است.
احتمال همکاری اروپا با آمریکا در اجرای سیاست فشار حداکثری
وی ادامه داد: اکنون، شرایط بهطور قابلتوجهی تغییر کرده است و روابط ایران و اروپا به دلیل حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین خراب شده است. در نتیجه، کشورهای اروپایی سیاستهای سختتری در قبال ایران اتخاذ کردهاند. اگر سیاست ایران در قبال جنگ اوکراین تغییر نکند و حمایت از روسیه ادامه یابد، بهنظر میرسد که کشورهای اروپایی سیاستهای تندتری را نسبت به ایران پیگیری خواهند کرد و ممکن است با آمریکا در اجرای سیاست فشار حداکثری همکاری نزدیکتری داشته باشند.
این تحلیلگر سیاست بین الملل در پاسخ به این پرسش که تحریمهای اخیر کشورهای اروپایی برای اعمال فشار بیشتر به ایران است تا پای میز مذاکره بیاید و یا به جهت منزوی ساختن ایران است، اظهار کرد: کشورهای اروپایی بهطور همزمان در تلاش هستند تا فشار بیشتری بر ایران وارد کنند، زیرا از برنامه هستهای ایران و پیشرفتهای آن نگران هستند. غنیسازی ۶۰ درصدی ایران نگرانی جدی برای آنان بهوجود آورده است. از سوی دیگر، حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین نیز به افزایش فشارهای دیپلماتیک و تلاش برای منزوی کردن تهران منجر شده است. بهنظر میرسد که احتمال دارد پیش از اکتبر ۲۰۲۵، مکانیزم ماشه فعال شود و این موضوع نگرانیهای جدی را بهدنبال داشته باشد. جنگ اوکراین بهطور خاص موجب ناراحتی و عصبانیت شدید اروپاییها از ایران شده است.
واکاوی تفاوت تحریمهای آمریکا با تحریمهای سازمان ملل
عضدی در خصوص راهکارهای مقابله با این تحریمهای بی اساس غربیها در مراجع بین المللی، بیان کرد: در خصوص مقابله با این موضوع از منظر حقوق بینالملل، بنده حقوقدان نیستم و نظری در این زمینه ندارم، اما بهنظر میرسد که کشورهای اروپایی و آمریکا، بهویژه چهار کشور آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان، بهخاطر نفوذ بالای خود در آژانس بینالمللی انرژی اتمی قادر به اعمال فشار بر ایران هستند. این کشورها میتوانند قطعنامههایی برای بررسی برنامه هستهای ایران به شورای امنیت ارسال کنند، هرچند که روسیه یا چین ممکن است در آنجا با وتوی خود مانع از تصویب شوند. با این حال، اروپاییها میتوانند بهطور جداگانه مکانیزم ماشه را که تحت قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام قرار دارد، فعال کنند. در این صورت، مشکلات دیپلماتیک ایران بهمراتب بیشتر خواهد شد. تا کنون تحریمهای اعمالشده علیه ایران عمدتاً تحریمهای یکجانبه آمریکا بوده است که از لحاظ قوانین بینالملل آمریکا از اقتصاد خودش استفاده میکند و مشروعیت قانونی درصحنه بین الملل نداشتهاند. اما اگر تحریمهای سازمان ملل دوباره به حالت اجرایی برگردد، این موضوع هم از نظر دیپلماتیک به زیان ایران خواهد بود و هم انزوای ایران را تشدید خواهد کرد، زیرا اجرای تحریمهای سازمان ملل برای تمامی کشورهای عضو ملزوم است.
گزارشی گروسی در ماه مارس بسیار مهم است
این کارشناس روابط بینالملل با بیان اینکه بهترین رویکردی که ایران میتواند اتخاذ کند، همکاری مؤثر و جدی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، عنوان کرد: این همکاری بهمنظور جلوگیری از دادن بهانه به کشورهای اروپایی و ایالات متحده بسیار حیاتی است. گزارشی که آقای گروسی قرار است در ماه مارس ارائه دهد، بهنظر من اهمیت زیادی دارد و یک گزارش مثبت از سوی ایشان میتواند تأثیر بسزایی در روند تحولات آتی داشته باشد. از اینرو، بهترین رویکرد برای ایران، همکاری با آژانس است.
بهترین رویکرد، همکاری کامل با آژانس و دریافت یک گزارش مثبت از دبیرکل آن سازمان است
وی افزود: نکتهای که باید مجدداً تأکید کنم این است که کشورهای اروپایی نسبت به غنیسازی ۶۰ درصدی ایران حساسیت زیادی دارند. این نگرانی بهدلیل نزدیک شدن ایران به غنیسازی ۹۰ درصدی، که میتواند به استفاده نظامی منجر شود، بیشتر میشود. به همین خاطر، کشورهای اروپایی در این خصوص بسیار حساس هستند. مسئله دسترسیها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، اما بهنظر میرسد که بیشترین حساسیت در حال حاضر به موضوع غنیسازی ۶۰ درصدی مربوط میشود. در چند ماه آینده، اگر ایران تصمیم به افزایش ظرفیت غنیسازی بگیرد، این موضوع پیچیدگیهای بیشتری برای پرونده هستهای ایران به وجود خواهد آورد. بنابراین، بهترین رویکرد، همکاری کامل با آژانس و دریافت یک گزارش مثبت از دبیرکل آن سازمان است.
اگر اسرائیل عضو آژانس بود، ممکن بود رویکردها متفاوت شود
وی درباره رویکرد دوگانه آژانس بینالملل اتمی در خصوص اسرائیل، گفت: متأسفانه مسئله بهطور قانونی پیچیده شده است. زیرا اسرائیل هرگز معاهده عدم اشاعه (NPT) را امضا نکرده و بنابراین آژانس نمیتواند نظارت یا اعمال نظری بر برنامه هستهای این کشور داشته باشد. همچنین، کشورهای اروپایی نیز نمیتوانند در این زمینه اقدام خاصی انجام دهند. البته، نه آژانس میتواند اظهارنظر کند نه اروپاییها البته فکر میکنید اگر اسرائیل عضو آژانس بود، رویکرد متفاوتی اتخاذ شود؟ خیر ممکن بود این اتفاق رخ ندهد. حمایتهای قبلی، بهویژه از سوی فرانسه از برنامه هستهای اسرائیل شده است ولی به استناد این ادعا که اسرائیل جز NPT نیست، هیچ صحبتی دربارهی برنامه هستهای آن نمیشود.
کشورهای عربی قادر به ارائه کمک مؤثر اقتصادی، سیاسی یا دیپلماتیک به ایران نیستند
عضدی درباره تاثیر صدور قطعنامههای صادر شده علیه ایران بر روابط خارجی آن با سایر کشورها، عنوان کرد: نگرانی من از این است که اگر پرونده برنامه هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بازگردد، بهطور خودکار روابط ایران با کشورهای عربی که در چند سال اخیر بهبود یافته، تحت تأثیر قرار بگیرد. همانطور که اشاره کردم، بازگشت تحریمهای سازمان ملل موجب میشود که تمامی کشورهای عضو، ملزم به پیروی از آنها باشند، از جمله نظارت بر کشتیهایی که از ایران به سمت کشورهای دیگر حرکت میکنند و مسائل دیگر. این موضوع میتواند بهبودهای صورتگرفته در روابط ایران و کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار داده و به عبارتی این منفعت را از بین ببرد. بنابراین، این مسئله برای تهران بسیار مهم است و باید در نظر گرفته شود.
وی خاطرنشان کرد: موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که کشورهای عربی منطقه به دلیل اینکه در سطح بینالملل از قدرت کافی برخوردار نیستند، نمیتوانند بهعنوان حامی اقتصادی ایران عمل کنند یا کمک مؤثری از لحاظ سیاسی یا دیپلماتیک ارائه دهند. همانطور که گفته شد، این سه کشور اروپایی هستند که در سطح بینالمللی با ایران مراوده دارند و نفوذ بیشتری در روابط دیپلماتیک با ایران از خود نشان میدهند. لذا تأکید میکنم که نفوذ کشورهای عربی در سطح بینالمللی به مراتب کمتر از فرانسه، آلمان یا بریتانیا است.