به گزارش ایسنا، با لازمالاجرا شدن برنامه هفتم توسعه در تاریخ سوم مرداد، جامعه ورزش به خصوص فوتبال منتظر تنظیم آییننامه حق پخش تلویزیونی تا تاریخ سوم آبان بودند اما این اتفاق با وجود گذشت یک ماه از زمان قید شده در برنامه هفتم، عملی نشده است.
پیش از این منابع آگاه به ایسنا گفته بودند که علیرغم برگزاری جلسات متعدد بین صداوسیما و وزارت ورزش برای تنظیم آییننامه حق پخش، تا این لحظه آییننامه پیشنهادی از سوی صداوسیما مورد تایید وزارت ورزش و جوانان قرار نگرفته است. این موضوع باعث شد که ایسنا در ادامه پیگیریاش درباره موضوع حق پخش به آییننامه پیشنهادی سازمان صداوسیما دست پیدا کند. در ادامه به مهمترین موارد نگارش شده در آییننامه حق پخش پیشنهادی صداوسیما پرداخته شده است.
رقم حق پخش چقدر است؟
همانطور که پیشبینی میشد صداوسیما، ورزش را در درآمدهای حاصل از برنامههای تولیدی و پخش تبلیغات قبل، حین و بعد از مسابقات سهیم نکرده و به جای آن در ماده (۳) آییننامه پیشنهادی، سازمان برنامه و بودجه را مکلف دانسته که براساس نظر کارگروه مشترک (صداوسیما، وزارت ورزش و سازمان برنامه) منابع لازم را برای تامین حق پخش از محل منابع عمومی دولت تامین کند. علاوه بر این سازمان صداوسیما عنوان کرده که تکلیف قانونیاش در قبال حق پخش تلویزیونی منوط به تامین اعتبار در قانون بودجه است.
چنین موضعی از سوی صداوسیما جدید نیست و پیش از این پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما گفته بود: "حرف ما این است که به همان شکل که حق پخش بازیهای خارجی را ما پرداخت میکنیم و در بودجه دولت محترم و مجلس لحاظ میشود، به همان نحو باید حق پخشی که برای برنامههای ورزشی داخلی تعیین میشود، در ردیفهای بودجه ما گذاشته شود تا بتوانیم با هماهنگی وزارت ورزش به فدراسیونها اختصاص دهیم."
بیشتر بخوانید:
صداوسیما فراتر از قانون/ چرا حق پخش تحقق پیدا نمیکند؟
حق پخش واقعی فوتبال ایران چقدر است؟/ حداقل ۷۵۰ میلیارد برای هر تیم!
سازوکار حق پخش در دنیا/ لیگ ایران کمارزشتر از لیگ بیست و سوم آسیا
شاخصههای تعیین میزان حق پخش هر رشته ورزشی
میزان مخاطب، کمیت و کیفیت رویداد ورزشی با در نظر گرفتن نوع رشته، تعداد مسابقات و سطح رویداد شاخصههایی است که سهم هر رشته ورزشی را از بودجه تعیین شده برای حق پخش تلویزیونی مشخص میکند. براساس آییننامه پیشنهادی، این سهمبندیها باید حداکثر تا پایان شهریور هر سال توسط کارگروه مشترک تعیین شود و وزارت ورزش موظف به تقسیم آن است.
نکته قابل تامل، زمانبندی عجیبی است که در آییننامه پیشنهادی برای فدراسیونها در نظر گرفته شده است. این آییننامه میگوید "هر یک از فدراسیونها جهت بهرهمندی از درآمدهای ناشی از حق پخش، موظفند تا پایان فروردین هر سال تقویم مصوب داخلی برگزاری مسابقات ورزشی هر سال را به کارگروه مشترک ارسال کند." چنین شرطی در حالی برای فدراسیونها گذاشته شده که برای ورزشی مانند فوتبال، فروردین ماه زمان مناسبی به حساب نمیآید چرا که هنوز فصل جاری مسابقاتش به پایان نرسیده است.
سهم هر باشگاه از حق پخش تلویزیونی
ماده (۷) آییننامه پیشنهادی حق پخش تعیین نحوه تقسیم درآمدهای کسب شده از حق پخش تلویزیونی را بر عهده فدراسیونها گذشته است. در همین راستا هر فدراسیون باید ضوابط تقسیمبندی درآمدهای حق پخش را در مجمع عمومی خود به تصویب برساند. همچنین فدراسیونهای ورزشی موظف شدهاند که در پایان هر سال مالی، گزارشی از نحوه تقسیم درآمدهای ناشی از حق پخش را در اختیار کارگروه مشترک قرار دهند.
کیفیت پخش مسابقات افزایش پیدا میکند؟
صداوسیما در ماده (۱۱) آییننامه پیشنهادی مکلف شده که پس از دریافت مجوز حق پخش، مسابقات را با بهترین کیفیت صوتی و تصویری ممکن براساس استانداردهای خود پخش کند. این بخش هم یکی از موارد ابهامآمیز آییننامه پیشنهادی حق پخش تلویزیونی است چرا که شاخص معینی برای کیفیت پخش در نظر گرفته نشده و این امکان برای صداوسیما فراهم شده که مسابقات را با کیفیت دلخواهش پخش کند.
صداوسیما یا ورزش؛ آییننامه پیشنهادی حق پخش به سود کیست؟
آن طور که از آییننامه پیشنهادی حق پخش برمیآید، این آییننامه به شکل قابل توجهی به سود صداوسیما نوشته شده است. موارد مشخصی هم برای اثبات این موضوع در آییننامه وجود دارد.
یکی اینکه صداوسیما با حفظ ۱۰۰ درصدی درآمدهای ناشی از پخش مسابقات ورزشی، پرداخت حق پخش تلویزیونی را به تخصیص اعتبار در بودجه عمومی منوط کرده است. یعنی در شرایطی که دولت برای تنظیم بودجه با تنگناهای متعددی مواجه است، باید بار تامین حق پخش تلویزیونی را هم تحمل کند.
مورد دومی که کفه ترازوی حق پخش تلویزیونی را به سمت صداوسیما سنگینتر میکند، نبود نظارت بر کیفیت پخش مسابقات است. پس از آنجایی که کیفیت پخش مسابقات براساس استانداردهای خود صداوسیماست، این سازمان میتواند پخش مسابقات را با هر کیفیتی به عنوان استاندارد مورد تاییدش عنوان کند.
قطعا این موضوع باعث میشود که دوباره مبلغ ناچیزی به عنوان حق پخش به ورزش برسد و باز هم دردی از آن دوا نشود. پس آیا بهتر نیست که راهی برای شفافسازی درآمدهای متعدد حاصل از پخش مسابقات ورزشی در نظر گرفته شود تا هم شفافیت بیشتر شود، هم برآورد تعداد مخاطبان هر رشته ورزشی دقیقتر شود، هم ورزش از حق پخش به مبلغ قابل توجهتری برسد و از همه مهمتر، بار حق پخش تلویزیونی از روی دوش مردم (بودجه عمومی) برداشته شود؟
البته نباید شفافیت را فقط برای صداوسیما در نظر گرفت، بلکه وزارت ورزش و فدراسیونها هم باید در این زمینه شفاف عمل کنند تا مشخص شود که درآمد حاصل از حق پخش تلویزیونی چطور و چقدر تقسیمبندی شده تا اتفاقی که این سالها با نبود شفافیت در مورد تبلیغات محیطی لیگ برتر فوتبال رقم خورده، تکرار نشود.
تصویب آییننامه پیشنهادی حق پخش در چه مرحلهای است؟
آییننامه پیشنهادی در تاریخ ۲۱ شهریور از سوی پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما برای تصویب در هیات وزیران به محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور ارسال شده اما از آن تاریخ هنوز تاییدیه هیات وزیران را نگرفته و مخالفانی دارد. با این اوصاف باید دید در نهایت ماجرای حق پخش که ورزش ایران سالهاست با آن درگیر است به کجا میرسد و در نهایت زور صداوسیما میچربد یا ورزش؟
انتهای پیام