اصطلاح "سیب زمینی سرخ کرده" به برش یا نوارهای سیب زمینی گفته میشود که از قرار معلوم منشأ دقیق آن مشخص نیست،اما به نظر می رسد در دهه ۱۷۰۰ میلادی به دنیای آشپزی وارد شد. البته سیب زمینی سرخ شده در دهه ۱۶۰۰ م وارد اروپا شده بود، اما یک قرن کامل طول کشید تا به عنوان غذا به طور گستردهای پذیرفته شود و در دهه ۱۷۰۰ م وارد لیست غذاهای موجود در منوی رستورانها شود.
تاریخچه سیب زمینی در جهان
سیب زمینیها قبل از رواج میان فرانسویها در بلژیک سرخ میشدند. بلژیکیها ادعا میکنند که این اختراع مردم آنها است و با داستانهای مختلف از منشا سیب زمینی سرخ کرده میگویند. طبق نسخه خطی "جوزف جرارد" ساکنان دره Meuse، در نزدیکی دینانت در بلژیک، از آنجا که در کنار رودخانه زندگی میکردند ماده اصلی غذایی شان ماهی بود، اما در یکی از زمستانهای سخت و هنگامی که رودخانهها یخ زده و صید ماهی دشوار شده بود، ایده برش دادن سیب زمینی مانند فیله ماهی و سرخ کردن آن رواج پیدا میکند. اما اینکه چرا سیب زمینی سرخ شده را به فرانسویها نسبت میدهند به این دلیل است که طبق داستانهای قدیمی در جنگ جهانی اول سربازان آمریکایی اولین بار سیب زمینی سرخ کرده را در بلژیک خورده اند، ولی به دلیل اینکه زبان رسمی ارتش بلژیک، فرانسوی بوده به اشتباه تصور کرده اند که در خاک فرانسه این سیب زمینیهای خوشمزه را میخورند برای همین از آن به عنوان سیب زمینی فرانسوی یاد کردند.
اولین بار تهیه و فروش سیب زمینی سرخ کرده روی گاریهای خیابانی موسوم به "frites"، در اواسط دهه ۱۷۰۰ در فرانسه شکل گرفت و این ماجرا هم دلیل دیگری بود برای اینکه نقطهی آغاز سیب زمینی سرخ شده را، کشور فرانسه بدانند غافل از اینکه سالها پیش از ورود این خوشمزهی پرطرفدار به فرانسه، مردم روستایی در بلژیک آن را سرو میکردند.
ورود سیب زمین سرخ شده به ایران
براساس آمار و اسناد قدیمی، تاریخ ورود سیب زمینی به ایران به دوران قاجار میرسد. «سر جان ملکم»، فرستاده دولت انگلیس، در اواسط پادشاهی فتحعلیشاه قاجار، سیبزمینی را به دربار ایران معرفی کرد. در زمان فتحعلی شاه، روزی «سر جان ملکم»، تقاضای شرفیابی کرد تا هدیه و ارمغان پادشاه انگلستان را تقدیم کند. فتحعلی شاه هم به خیالِ اینکه انگشتریِ الماس یا هدیهای گرانبها هدیه میگیرد، او را با گرمی پذیرفت. «سر جان ملکم» با لباس تمام رسمی و تشریفات تمام، درحالیکه پشت سر او چند برده سیاه با تعدادی صندوق بزرگ بود، وارد مقر سلطنتی شد و گفت: تصدقت گردم، این صندوقها را با نامهای که ضمیمه آن است امپراتور عظیمالشأنِ بریتانیایِ کبیر به حضور شاهنشاه ایران تقدیم کردهاند. در آن نامه امپراتور انگلیس گفته بود، چون در ایران قحطی و خشکسالی فراوانی رخ میدهد، چند صندوق سیب زمینی به همراه دفترچه نحوه کشت آن را به پادشاه ایران تقدیم میدارم. فتحعلی شاه از اینکه پادشاه انگلیس او را امر و نهی کرده بود که برای رعیت چه بکارد عصبانی شد و گفت: خوب پادشاه انگلستان برای ما چه پیشکش میکنند تا امر کنیم رعیت سیبزمینی بکارند!
وی وقتی مطمئن شد که این بار از رشوه خبری نیست، دستور داد صندوقها را به انبار بفرستند. بزرگان جمع پس از مدتی التماس و خواهش توانستند شاه را راضی کنند تا صندوقها را بین رعیت تقسیم کند. اتفاقا در همان سال و پس از کاشت سیبزمینی، در دهات ایران قحطی بزرگی آغاز شد. عدهای شایع کردند که این قحطی به خاطر کاشت بوتههای سیبزمینی است، کشاورزان هم همه بوتهها را سوزاندند و در خیابانها شعار دادند مرگ بر سیبزمینی! چون سیبزمینی را سر جان ملکم به ایران آورده بود، ابتدا به آن «آلوی ملکم» میگفتند. هنوز هم در برخی از شهرهای ایران مثل شیراز به سیبزمینی «آلو» میگویند. مثلاً «دو پیازه آلو» یک غذای شیرازی است که با سیب زمینی درست میشود و در آن از «آلو بخارا» خبری نیست!
سیب زمینی؛ مایه حیات!
در ستایش سیب زمینی همین قدر بس که سازمان ملل سال ۲۰۰۸ میلادی را سال بینالمللی سیبزمینی نامید. این حرکت نمادین سازمان ملل متحد برای کمک به افزایش تولید سیبزمینی در کشورهای جهان بود؛ مخصوصا در کشورهای در حال توسعه و اقشار فقیر جامعه؛ اگرچه طعم فوقالعاده سیب زمینی انقدر دوستداشتنی است که فقیر و غنی نمیشناسد و جزء محبوبترین خوراکیهای جهان است.
باشگاههای دوستداران سیبزمینی در سراسر جهان عضو دارند و درباره انواع غذاهایی که میتوان با سیبزمینی تهیه کرد با هم بحث و تبادل نظر میکنند. اسم یکی از این باشگاههای دوست داران سیبزمینی در آمریکا، الهه سیب زمینی است و حتی کتابی درباره تاریخ سیبزمینی در بریتانیا به قلم «جان ریدر» به نام «خوردنی دلپذیر: سیبزمینی در تاریخ جهان». به چاپ رسیده است.
این کتاب به حقایق جالبی درباره سیبزمینی اشاره میکند و ما را با این سوال مواجه میکند که چگونه گذشتگان ما بدون این گیاه حیاتی دوام آورده بودند. بر پایه دادههای مختلفی که در این کتاب مطرح شدهاست، تاریخ پیدایش سیب زمینی به هشت هزار سال قبل میرسد. در آن دوران انسانهای عصر حجر در کوهستان آند برای اولین بار سیبزمینی خودرو را کشف کرده بودند.
فرنگیها اولین بار در اواخر سده ١٥ میلادی، از طریق کریستف کلمب با سیبزمینی آشنا شدند. ۴۰ سال بعد، یکی از فاتحان اسپانیایی آمریکا با خوردنی خوشمزهای روبرو شد که بعدا آن را با نام «پاتاتا» وارد اروپا کرد. طی سده بعدی، مزارع وسیعی در هلند به کاشت سیبزمینی اختصاص داده شد. اما آشنایی فرانسویها با سیبزمینی توسط آنتوآن پارمنتیر صورت گرفت؛ او طی مدت محکومیتش در زندان پروسیها در زمان جنگ، سه سال تمام فقط سیبزمینی خورد و زنده ماند.
او سال ١٧٨٥ پس از آزادی از زندان، سیبزمینی را به درباریان پاریس معرفی کرد و مورد پسند شاه قرار گرفت؛ او به پارمنتیر گفت: «روزی فرانسه بهخاطر یافتن نان برای فقرا از تو سپاسگزاری خواهد کرد». هزاران خانواده بینوا در فرانسه، زندگی خود را مدیون سیبزمینی بودند. جمعیت اروپا پس از کشف سیبزمینی به طور ناگهانی افزایش یافت. مزرعهای که قبلا تنها یک نفر را تغذیه میکرد، حالا وسیله زنده ماندن چهار خانواده شده بود.
جان ریدر در کتاب خود با تحقیق در این زمینه تلاش کرده است تا ثابت کند که حتی انقلاب صنعتی اروپا به نحوی از سیبزمینی نیرو گرفته است. جان ریدر معتقد است که بدون سیبزمینی بسیاری از ما امروز در قید حیات نبودیم و بدون سیبزمینی نیز قرار نیست جلو برویم. سیبزمینی که ما غالبا از آن یک تصور واحد داریم، حدود پنج هزار نوع دارد و تنها در پرو، خاستگاه این گیاه، سه هزار نوع آن با شکلها و رنگهای گوناگون کشت میشود.
خدابخش حکیمی – خبرنگار تحریریه جوان قدس