محمدصادق مهرجو در گفتوگو با خبرنگار شانا با اشاره به سابقه شکلگیری ناترازی انرژی در کشور گفت: پیش از انقلاب تنها در نقاط محدودی در تهران، گازکشی داشتیم اما بعد از هشت سال دفاع مقدس بر اساس سیاست دولت وقت، به دنبال توسعه زیرساختهای تولید گاز بودیم تا از منابعی که در اختیار داریم برای افزایش رفاه و برقراری عدالت استفاده کنیم. در آن زمان مخزن پارس جنوبی هم کشف شده بود و دولتمردان در پی استفاده بیشتر از این نعمت خدادادی بودند.
وی ادامه داد: شرایط بهگونهای پیش رفت که همزمان با افزایش تولید، شاهد گسترش شبکه مصرف گاز در کلانشهرها و شهرهای بزرگ بودیم، به این ترتیب مخازن درونسرزمینی، همچنین پارس جنوبی توسعه یافت. از طرف دیگر توسعه شبکه گازرسانی در دستور کار قرار گرفت و سرانجام مصرف گاز در کشور افزایش یافت.
این کارشناس انرژی با بیان اینکه روند افزایش تولید و مصرف گاز در دهه ۸۰ شمسی وارد مرحله جدیدی شد، تصریح کرد: در همین ایام به نقطهای رسیدیم که رشد شبکه گازرسانی و توسعه صنایع از روند توسعه مخازن و رشد تولید گاز، پیشی گرفت و بهتدریج با پدیده ناترازی انرژی مواجه شدیم.
داستان ناترازی گاز، چرا تولید از مصرف جا ماند؟
مهرجو با اشاره به اینکه در ۲۰ سال اخیر همواره با چالش ناترازی انرژی روبهرو بودهایم، گفت: در سالهای گذشته نیازهایی را در بخش صنایع و زیرساختهای پتروشیمی در نظر گرفتیم که سبب افزایش تقاضای گاز در کشور شده است. در واقع به دلیل در دستورکار قرار گرفتن توسعه پتروشیمیمحور، مصرف گاز همچنان رو به افزایش بوده و طبق برنامه قرار است تولید محصولات پتروشیمی به ۱۳۰ میلیون تن در سال برسد. این در حالی است که به دلایل مختلف ازجمله تحریمهای اقتصادی در زمینه تولید گاز بههیچوجه مطابق الگوی توسعه مصرف پیش نرفتیم.
وی با بیان اینکه بر اساس عملکرد شرکت ملی گاز، اولویت تأمین گاز همواره با بخش خانگی و واحدهای تجاری خرد بوده است، افزود: به همین دلیل تأمین سایر نیازها همچون صادرات، گازرسانی به نیروگاهها و تأمین گاز صنایع و پتروشیمیها در فصل سرما با مشکل مواجه میشود.
اتلاف انرژی در نیروگاهی که فقط ۱۸ درصد راندمان دارد
این کارشناس انرژی با اشاره به اینکه اکنون نزدیک به ۸۵ درصد تأمین برق کشور از طریق نیروگاههای حرارتی است بیان کرد: تولید برق در این نیروگاهها وابسته به گاز و سوخت مایع است، به همین دلیل در فصل سرما با چالش روبهرو هستیم. در سالهای گذشته نیاز به برق مصرفی در شبکه هم افزایش یافته است، اما همزمان با این رشد تقاضا به دنبال بهینهسازی مصرف در شبکه انتقال و توزیع برق نبودیم.
مهرجو با بیان اینکه در شرایط کنونی بهطور میانگین در شبکه انتقال و توزیع برق، حدود ۲۰ درصد تلفات انرژی داریم، گفت: راندمان نیروگاههای حرارتی نیز بهطور متوسط، چیزی حدود ۳۰ درصد است. برای نمونه راندمان نیروگاه بعثت که یکی از نیروگاههای قدیمی در جنوب تهران است، اکنون حدود ۱۸ درصد است و به این ترتیب بیش از ۸۰ درصد انرژی تحویلی به نیروگاه در پیک مصرف، به شکل گرما و بدون هیچ کارایی به فضا متصاعد میشود.
وی ادامه داد: این در حالی است که میتوان با بهره بردن از توربینهای نسل جدید و استفاده از سیکل ترکیبی در نیروگاههای موجود، از اتلاف انرژی جلوگیری کرد، البته اقدامهایی برای افزایش راندمان نیروگاهها در دستور کار قرار گرفته که باید با سرعت بیشتری پیگیری شود.
این کارشناس انرژی تلاش برای جلوگیری از اتلاف انرژی در زمینه گازهای مشعل را بسیار ضروری دانست و گفت: اکنون مقدار گازسوزی بسیار قابلتوجه است، البته با برنامهریزی و پیگیری وزارت نفت انتظار میرود با بهرهبرداری از پروژههای جمعآوری گازهای مشعل، مقدار گازسوزی به حداقل برسد.
انرژی کمی تولید نمیکنیم، زیاد و بد مصرف میکنیم!
مهرجو با بیان اینکه تولید انرژی در کشور بالاست، اما این مقدار انرژی در بخشهای مختلف صنایع، خانگی و یا نیروگاهی، به شکل نامناسب و بدی مصرف میشود، اظهار کرد: در سالهای گذشته جای خالی یک مرکز ذیل معاونت رئیسجمهور با عنوان «سازمان بهینهسازی و مدیریت مصرف انرژی» احساس میشد. خوشبختانه ایجاد این سازمان در قانون برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده است و دولت باید این موضوع را پیگیری کند، زیرا اکنون بهشدت نیازمند رصد مصرف، همچنین هماهنگسازی میان اجزای تولید و مصرف انرژی در کشور هستیم.
بد مصرف کردن انرژی، بهصرفه است!
وی با اشاره به اینکه قیمتهای ارزان انرژی، یکی از عوامل اصلی جدی نگرفتن بهینهسازی مصرف در کشور است، گفت: چه در بخش خانگی و چه در بخش صنعتی، اختلاف قیمت میان بهای پرداختی بابت مصرف هر مترمکعب با قیمت گاز صادراتی بسیار زیاد است. هرچند یکی از مزایای کشور ما قیمت پایین انرژی است، اما همین موضوع سبب شده است بهینهسازی مصرف در صنایع مختلف مانند سیمان، فولاد و پتروشیمی بهصرفه نباشد.
مهرجو ادامه داد: حتی در قیمتگذاری پلکانی نیز شاهد آن هستیم که قیمت پلکان آخر - که مربوط به مصرفکنندگان خیلی زیاد است - بهازای هر مترمکعب، ۶ هزار تومان در نظر گرفته شده که این نرخ همچنان با قیمت گاز صادراتی، اختلاف قابلتوجه و معناداری دارد و مصرفکننده را نسبت به بهینهسازی مصرف ترغیب نمیکند.
چرا بهینهسازی مصرف انرژی در حد حرف باقی مانده است؟
این کارشناس انرژی با بیان اینکه چنانچه زمینه لازم برای مشارکت مردم در بهینهسازی مصرف انرژی ایجاد شود، میتوان به ایجاد تحول در این عرصه امیدوار بود، گفت: یک روش پیشنهادی این است که به مردم اعلام کنیم گاز صرفهجوییشده از سوی آنها در اختیار صنایع قرار میگیرد و بدینترتیب بهازای هر مترمکعب کاهش مصرف، بخشی از مابهالتفاوت قیمت گاز به افرادی که صرفهجویی میکنند، پرداخت میشود. با این شیوه، هم رفاهیات مردم دچار خدشه نمیشود و هم اینکه تمام افراد به دنبال بهینهسازی مصرف میروند.
وی افزود: طرحهای تشویقی شرکت ملی گاز همین الان نیز وجود دارد، اما تا زمانی که مقدار پاداش و واریزیها برای مردم، ملموس نباشد نمیتوان انتظار داشت در این زمینه توفیقی داشته باشیم.
این کارشناس انرژی با اشاره به اینکه سیاستهای قیمتی باید نقش مکمل را در کنار سیاستهای غیرقیمتی ایفا کنند، تصریح کرد: نباید فقط به دنبال گران کردن باشیم و باید طرحهای تشویقی را در نظر بگیریم، اما باید در نظر داشت اکنون قیمت انرژی چه در صنایع و چه بخش خانگی، بهاندازه کافی برای صرفهجویی انگیزاننده نیست و به همین دلیل بهینهسازی مصرف در حد حرف باقی میماند.
سوخت ارزان برای خودروی گران پرمصرف، پاسخی ساده برای معمای ناترازی بنزین در ایران
مهرجو در پاسخ به اینکه کشورهای توسعهیافته چگونه دچار معضل ناترازی انرژی نمیشوند، گفت: اجازه بدهید این پرسش را بهصورت مصداقی در مورد بنزین پاسخ دهم. در این کشورها قیمت خودرو جهانی و رقابتی است، یعنی خودروسازان با قیمتی که خودروی خود را به سایر کشورها عرضه میکنند، در بازار داخلی میفروشند. از طرف دیگر، قیمت حاملهای انرژی در این کشورها نیز تابع نوسانات قیمت نفت خام بوده و سبدی از سوخت به مصرفکنندگان عرضه میشود، یعنی هر فرد میتواند بنزینی با درجه اکتان و قیمت متفاوت مصرف کند.
وی ادامه داد: با در نظر گرفتن مالیات، قیمت سوخت در این کشورها گران محسوب میشود؛ در این شرایط که انحصاری در بازار خودرو وجود ندارد، مصرفکننده بهطور طبیعی ترجیح میدهد از خودرویی استفاده کند که مصرف سوخت کمتری داشته باشد.
این کارشناس انرژی افزود: اما در ایران، خودرو به نسبت سایر کشورها با قیمت بالاتری عرضه میشود و با اعمال محدودیت در واردات و تعرفهگذاری، حق انتخاب مصرفکننده محدود شده است، اما در مقابل، قیمت حاملهای انرژی پایین است. برای نمونه فردی که در ایران قصد دارد از خودروی هیبریدی استفاده کند - که در هر ۱۰۰ کیلومتر ۲ یا ۳ لیتر بنزین مصرف میکند - به دلیل گران بودن این خودرو، همچنین ناچیز بودن قیمت بنزین از این تصمیم پشیمان میشود، بنابراین قیمت بالای خودروهایی که مصرف بهینه دارند در کنار قیمت پایین سوخت، فرد را به استفاده از خودرویی با مصرف غیربهینه و استفاده هر چه بیشتر از انرژی سوق میدهد.
مهرجو با بیان اینکه ایران جزو معدود کشورهایی است که قیمت سوخت در آن ارزان و خودرو در آن گران است، اظهار کرد: این چرخه معیوبی است که باید برای خروج از آن اقدام کنیم، البته طبق همین مباحث نباید نتیجه گرفت که قیمت سوخت بهطور دفعی ۳ یا ۴ برابر شود زیرا، بررسیها نشان داده اینگونه تصمیمها به تنهایی کافی نبوده و حاصلی در پی نخواهد داشت، بنابراین برای برونرفت از این وضعیت باید برنامه جامع و اساسی داشت که همه جوانب در آن در نظر گرفته شود.
به گفته وی، در شرایط کنونی دولت از اتخاذ تصمیمهایی مانند واردات بنزین سوپر و فروش آن با قیمت آزاد، ناگزیر است.