شناسهٔ خبر: 69906645 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات

خصلت‌های فردی ترامپ تأثیری در استکبارپیشگی آمریکا ندارد و صحبت کردن از ترامپ 2016 و ترامپ 2024 ناشی از نبود شناخت تاریخی نسبت به حکومت آمریکا و یا قصد و نیت‌های دیگر است!

صاحب‌خبر -

 پس از برگزاری انتخابات آمریکا و پیروزی دانلد ترامپ در این کشور؛ تحلیل‌های مختلفی را در داخل ایران شاهد بوده‌ایم.

در میان اما کسانی از جریان "چپ ایرانی" یا همان اصلاح‌طلبان؛ رویکرد عجیبی را اتخاذ کرده‌اند که شبهاتی را برانگیخته است!

پیش از این و چند روز قبل بود که محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاحات طی یادداشتی در اشاره به پیروزی ترامپ خواستار مذاکره با آمریکا شد.

او با بیان اینکه شاید زمان آب‌شدن یخ‌های روابط خارجی ما، به‌ویژه رابطۀ با آمریکا فرارسیده باشد، گفته بود: می‌دانیم استراتژیِ «هنر معاملۀ» ترامپ، به‌نوعی با «هنر بداهه‌سرایی» عجین است و می‌دانیم این بداهه‌سرایی، چهره‌ای ژانوسی(آب و آتش) دارد. این‌که ایرانِ امروز و فردا از کدامین چهرۀ بداهه‌سرایی ترامپی نصیب ببرد، ربط تنگاتنگ و معنادار با تمایل و ارادۀ به بداهه‌سرایی رهبران آن در شرایط کنونی، از یک‌سو، و شیوه و روش این بداهه‌سرایی، از سوی دیگر، دارد. به‌عنوان کلام آخر، به اصحاب تصمیم و تدبیر امروز می‌گویم: گریز و گزیری از این بداهه‌سرایی، چه امروز و چه فردا، ندارید.[1]

بخش عجیب این تحلیل آنجاست که اصلاح‌طلبان همواره به سیاست‌های دموکرات‌ها علاقمند بودند و جمهوریخواهانی که ترامپ هم برخاسته از آنان است؛ جایی در مواضع ابراز شده اصلاح‌طلبان نداشتند. فلذا این نرم شدن یک‌شبه چندان قابل پذیرش نیست.

محمدجواد حق‌شناس، دیگر فعال اصلاح‌طلب است که به تازگی از تفاوت‌های ترامپ 2024 گفته است.

او در مصاحبه با اعتماد در این باره می‌گوید: مواجهه مسوولان ایرانی با دولت جدید آمریکا نباید بر اساس شناختی باشد که از 4 سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ شکل گرفته است. در آن برهه، ترامپ تازه پا به عرصه سیاسی گذاشته بود. ترامپ مدل 2016 تا 2020 با ترامپ امروز که یک دوره تجربه ریاست‌جمهوری و یک دوره تجربه شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری و...را در کارنامه دارد، تفاوت‌های ماهوی دارد. این چهره که اولویت‌های سیاست خارجی روشنی دارد، می‌تواند فضای متفاوتی را برای تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در جمهوری اسلامی فراهم سازد. در واقع ترامپ امروز ترامپ مدل 2016 نیست.

حق‌شناس می‌افزاید: مواضع جدید ترامپ هم با گذشته تفاوت‌های بسیاری دارد. مثلا او عنوان می‌کند به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست. از طرف دیگر، بن‌بستی که تیم راستگرا و افراطی حاکم در تل‌آویو شکل داده‌اند ترامپ را مجاب خواهد کرد که رویکرد متفاوتی را در خصوص ایران در پیش بگیرد. ترامپ رسما اعلام کرده آغازگر و ادامه‌دهنده هیچ جنگی نخواهد بود. این مواضع و اظهارات نباید از دید تحلیلگران و سیاستگذاران ایرانی دور بماند. در کنار این گزاره‌ها، نباید فراموش کرد که فضای منطقه خاورمیانه رنگ و بوی متفاوتی پیدا کرده است. وقتی عربستان و سایر کشورهای عربی رسما از مواضع ایران دفاع کرده و خواستار پایان دادن به تنش‌های منطقه‌ای می‌شوند، یعنی وضعیت جدیدی حاکم شده است. از سوی دیگر اولویتی که ترامپ در حوزه سیاست خارجی برای حل و فصل تنازعات میان چین و امریکا دارد، امکانات تازه‌ای را برای بازیگری ایران فراهم می‌کند.

او سپس با تأیید تلویحی مذاکره با آمریکا و در ادامه خوشبینی‌های خود تصریح می‌کند: این رویکرد به خصوص پس از تغییرات در دولت ایران و در پیش گرفتن دیپلماسی واقع‌گرایانه دورنمای تازه‌ای را در بخش سیاست خارجی نوید می‌دهد. ایران طی 4سال آینده می‌تواند به جای سیاست تقابلی و مبتنی بر تعارض با امریکا به سمت رویکرد منفعت‌محور و به دور از تعارض گام بردارد. سیاست‌هایی که گرفتاری‌های ایران را در بخش‌هایی چون رفع تحریم‌ها، فروش نفت و واردات و صادرات، حل معضل مهاجرت نخبگان و مهاجرت نیروی انسانی متخصص و...کاهش می‌دهد و چشم‌انداز متفاوتی را پیش روی ایران می‌گشاید.[2]

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

این دسته از اصلاح‌طلبان نمی‌دانند در منتهای خوشبینی‌های مفرط آنها چیزی جز دردسر و ناراضی‌تراشی وجود ندارد.

این خوشبینی‌های مفرط و تغییرات یک‌شبه در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن ولایت فقیه؛ همواره و حتی در زمانی که چپ‌های ستادی ضد آمریکایی‌ترین موجودات جهان بودند نیز در سمت عقلانیت، مذاکره و کاهش تنش قرار داشتند. تاریخی روشن و قابل اثبات که نه از خوشبینی مفرط این روزهای برخی چپ‌ها اثری در آن است و نه از رفتارهای هیستریک رفقای سفارت‌نورد همین جریان در دهه 60!

نظام اسلامی نشان داده است که بعنوان رأس هژمونی ایران؛ پاسخ دشمنی را با مقاومت می‌دهد و پاسخ احترام متقابل و حفظ منافع را با احترام.

باید تصریح کرد که خوشبین‌های این روزها به آمریکا و مذاکره طیفی هستند که یکسوی آنها ساده‌لوحان قرار دارند و سوی دیگر افراد مغرض!

ساده‌دلانی که نه از بی‌تغییری سیاست‌های رؤسای جمهور آمریکا نسبت به ایران درس می‌گیرند و نه از عدم پایبندی آمریکا به توافقاتی مثل برجام.

تکلیف مغرضان هم که البته مشخص است...

در این میان امر واضح آن است که نباید عزت و حکمت و مصلحت و منافع را به دست این ساده‌دلان و آن مغرضان پیش برد.

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

ترامپ نیز یکی مثل 40 و چند رئیس‌جمهور سابق آمریکاست که قصد دارد سیاست‌های استکباری هیئت حاکمه این کشور را به پیش ببرد و از ضربه زدن به ایران و ایرانی هم هیچ اِبایی ندارد.

اگر هم می‌گوید قصد جنگ یا براندازی ندارد؛‌ به این دلیل است که نمی‌تواند با هژمونی ایران پنجه در پنجه بیافکند. نه اینکه نمی‌خواهد!

خصلت‌های فردی او نیز بنا به تجربه هیچ تأثیری در این استکبارپیشگی ندارد و صحبت کردن از ترامپ 2016 و ترامپ 2024 ناشی از نبود شناخت تاریخی نسبت به حکومت آمریکا و یا قصد و نیت‌های دیگر است!

اینکه در این هنگامه، منافع ایران چگونه تأمین خواهد شد؛ مصلحتی است که خواص آگاه باید درباره آن اقتراح کنند و ولی فقیه باید آنرا تشخیص دهد.

ساده‌لوحی و غرض‌ورزی در این میانه هیچ جایی نخواهد داشت.

 پس از برگزاری انتخابات آمریکا و پیروزی دانلد ترامپ در این کشور؛ تحلیل‌های مختلفی را در داخل ایران شاهد بوده‌ایم.

 

در میان اما کسانی از جریان "چپ ایرانی" یا همان اصلاح‌طلبان؛ رویکرد عجیبی را اتخاذ کرده‌اند که شبهاتی را برانگیخته است!

پیش از این و چند روز قبل بود که محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاحات طی یادداشتی در اشاره به پیروزی ترامپ خواستار مذاکره با آمریکا شد.

او با بیان اینکه شاید زمان آب‌شدن یخ‌های روابط خارجی ما، به‌ویژه رابطۀ با آمریکا فرارسیده باشد، گفته بود: می‌دانیم استراتژیِ «هنر معاملۀ» ترامپ، به‌نوعی با «هنر بداهه‌سرایی» عجین است و می‌دانیم این بداهه‌سرایی، چهره‌ای ژانوسی(آب و آتش) دارد. این‌که ایرانِ امروز و فردا از کدامین چهرۀ بداهه‌سرایی ترامپی نصیب ببرد، ربط تنگاتنگ و معنادار با تمایل و ارادۀ به بداهه‌سرایی رهبران آن در شرایط کنونی، از یک‌سو، و شیوه و روش این بداهه‌سرایی، از سوی دیگر، دارد. به‌عنوان کلام آخر، به اصحاب تصمیم و تدبیر امروز می‌گویم: گریز و گزیری از این بداهه‌سرایی، چه امروز و چه فردا، ندارید.[1]

بخش عجیب این تحلیل آنجاست که اصلاح‌طلبان همواره به سیاست‌های دموکرات‌ها علاقمند بودند و جمهوریخواهانی که ترامپ هم برخاسته از آنان است؛ جایی در مواضع ابراز شده اصلاح‌طلبان نداشتند. فلذا این نرم شدن یک‌شبه چندان قابل پذیرش نیست.

محمدجواد حق‌شناس، دیگر فعال اصلاح‌طلب است که به تازگی از تفاوت‌های ترامپ 2024 گفته است.

او در مصاحبه با اعتماد در این باره می‌گوید: مواجهه مسوولان ایرانی با دولت جدید آمریکا نباید بر اساس شناختی باشد که از 4 سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ شکل گرفته است. در آن برهه، ترامپ تازه پا به عرصه سیاسی گذاشته بود. ترامپ مدل 2016 تا 2020 با ترامپ امروز که یک دوره تجربه ریاست‌جمهوری و یک دوره تجربه شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری و...را در کارنامه دارد، تفاوت‌های ماهوی دارد. این چهره که اولویت‌های سیاست خارجی روشنی دارد، می‌تواند فضای متفاوتی را برای تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در جمهوری اسلامی فراهم سازد. در واقع ترامپ امروز ترامپ مدل 2016 نیست.

حق‌شناس می‌افزاید: مواضع جدید ترامپ هم با گذشته تفاوت‌های بسیاری دارد. مثلا او عنوان می‌کند به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست. از طرف دیگر، بن‌بستی که تیم راستگرا و افراطی حاکم در تل‌آویو شکل داده‌اند ترامپ را مجاب خواهد کرد که رویکرد متفاوتی را در خصوص ایران در پیش بگیرد. ترامپ رسما اعلام کرده آغازگر و ادامه‌دهنده هیچ جنگی نخواهد بود. این مواضع و اظهارات نباید از دید تحلیلگران و سیاستگذاران ایرانی دور بماند. در کنار این گزاره‌ها، نباید فراموش کرد که فضای منطقه خاورمیانه رنگ و بوی متفاوتی پیدا کرده است. وقتی عربستان و سایر کشورهای عربی رسما از مواضع ایران دفاع کرده و خواستار پایان دادن به تنش‌های منطقه‌ای می‌شوند، یعنی وضعیت جدیدی حاکم شده است. از سوی دیگر اولویتی که ترامپ در حوزه سیاست خارجی برای حل و فصل تنازعات میان چین و امریکا دارد، امکانات تازه‌ای را برای بازیگری ایران فراهم می‌کند.

او سپس با تأیید تلویحی مذاکره با آمریکا و در ادامه خوشبینی‌های خود تصریح می‌کند: این رویکرد به خصوص پس از تغییرات در دولت ایران و در پیش گرفتن دیپلماسی واقع‌گرایانه دورنمای تازه‌ای را در بخش سیاست خارجی نوید می‌دهد. ایران طی 4سال آینده می‌تواند به جای سیاست تقابلی و مبتنی بر تعارض با امریکا به سمت رویکرد منفعت‌محور و به دور از تعارض گام بردارد. سیاست‌هایی که گرفتاری‌های ایران را در بخش‌هایی چون رفع تحریم‌ها، فروش نفت و واردات و صادرات، حل معضل مهاجرت نخبگان و مهاجرت نیروی انسانی متخصص و...کاهش می‌دهد و چشم‌انداز متفاوتی را پیش روی ایران می‌گشاید.[2]

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

این دسته از اصلاح‌طلبان نمی‌دانند در منتهای خوشبینی‌های مفرط آنها چیزی جز دردسر و ناراضی‌تراشی وجود ندارد.

این خوشبینی‌های مفرط و تغییرات یک‌شبه در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن ولایت فقیه؛ همواره و حتی در زمانی که چپ‌های ستادی ضد آمریکایی‌ترین موجودات جهان بودند نیز در سمت عقلانیت، مذاکره و کاهش تنش قرار داشتند. تاریخی روشن و قابل اثبات که نه از خوشبینی مفرط این روزهای برخی چپ‌ها اثری در آن است و نه از رفتارهای هیستریک رفقای سفارت‌نورد همین جریان در دهه 60!

نظام اسلامی نشان داده است که بعنوان رأس هژمونی ایران؛ پاسخ دشمنی را با مقاومت می‌دهد و پاسخ احترام متقابل و حفظ منافع را با احترام.

باید تصریح کرد که خوشبین‌های این روزها به آمریکا و مذاکره طیفی هستند که یکسوی آنها ساده‌لوحان قرار دارند و سوی دیگر افراد مغرض!

ساده‌دلانی که نه از بی‌تغییری سیاست‌های رؤسای جمهور آمریکا نسبت به ایران درس می‌گیرند و نه از عدم پایبندی آمریکا به توافقاتی مثل برجام.

تکلیف مغرضان هم که البته مشخص است...

در این میان امر واضح آن است که نباید عزت و حکمت و مصلحت و منافع را به دست این ساده‌دلان و آن مغرضان پیش برد.

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

نقاشی یک ترامپ جدید در آتلیه اصلاحات/ بازی "ساده‌لوحان و مغرضان" با منافع ایران

ترامپ نیز یکی مثل 40 و چند رئیس‌جمهور سابق آمریکاست که قصد دارد سیاست‌های استکباری هیئت حاکمه این کشور را به پیش ببرد و از ضربه زدن به ایران و ایرانی هم هیچ اِبایی ندارد.

اگر هم می‌گوید قصد جنگ یا براندازی ندارد؛‌ به این دلیل است که نمی‌تواند با هژمونی ایران پنجه در پنجه بیافکند. نه اینکه نمی‌خواهد!

خصلت‌های فردی او نیز بنا به تجربه هیچ تأثیری در این استکبارپیشگی ندارد و صحبت کردن از ترامپ 2016 و ترامپ 2024 ناشی از نبود شناخت تاریخی نسبت به حکومت آمریکا و یا قصد و نیت‌های دیگر است!

اینکه در این هنگامه، منافع ایران چگونه تأمین خواهد شد؛ مصلحتی است که خواص آگاه باید درباره آن اقتراح کنند و ولی فقیه باید آنرا تشخیص دهد.

ساده‌لوحی و غرض‌ورزی در این میانه هیچ جایی نخواهد داشت.