جهان صنعت نیوز– اکونومیست در گزارشی به بررسی پیامدهای احتمالی سیاستهای دونالد ترامپ از جمله تمرکز بر سیاست خارجی تهاجمی، حمایتگرایی اقتصادی و اصلاحات داخلی پرداخت. در سیاست خارجی، نحوه تعامل او با جنگ اوکراین، خاورمیانه و چین به ویژه تأثیر تصمیمات او بر اعتبار آمریکا و روابط ژئوپلیتیکی آزمونهای کلیدی خواهد بود. در داخل کشور، اولویتهایی مانند مقابله با مهاجرت غیرقانونی، کاهش مالیاتها و بازآفرینی ساختار دولت مطرح است. همچنین، تأکید ترامپ بر فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و زیستفناوری، نقش کلیدی در حفظ برتری اقتصادی و نظامی آمریکا خواهد داشت، گرچه این تغییرات با چالشهای زیادی همراه است.
وقتی بزرگترین اقتصاد جهان مسیری به شدت حمایتگرایانه پیش میگیرد، چه اتفاقی میافتد؟ وقتی یک ابرقدرت جهانی تصمیم میگیرد که سیاست خارجی مبتنی بر معامله را به جای اتحادها انتخاب کند و وقتی این تغییر همزمان با جنگها، همکاری تهدیدآمیز دشمنان و تحولاتی مانند هوش مصنوعی که از مراقبتهای بهداشتی تا جنگ را دگرگون میکند، رخ میدهد، چه اتفاقی میافتد؟ جهان به زودی پاسخ این سوالات را خواهد یافت.
دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی خود وعده تغییرات گستردهای داده است. این تغییرات ممکن است تحقق یابند، اما لحن سخنرانیهای انتخاباتی با واقعیت حکمرانی تفاوت دارد. تیمی که آقای ترامپ انتخاب میکند و اولویتهایی که بر آنها تمرکز میکند، میزان موفقیت او را تعیین خواهند کرد. انتصابات اولیه او نشاندهنده تأکید بر وفاداری، رویکردهای تهاجمی و ایجاد اختلال است.
آزمونهای سیاست خارجی به سرعت فرا خواهند رسید. ترامپ بارها گفته که میتواند جنگ اوکراین را در یک روز خاتمه دهد و تحت فشار خواهد بود تا سریعاً به توافقی برسد. به عنوان نخستین نمونه از دیپلماسی ادعایی او، نتیجه این تلاشها در سراسر جهان بازتاب خواهد داشت. اگر ترامپ اوکراین را تحت فشار قرار دهد تا از بخشی از سرزمین خود چشمپوشی کند، اما تضمینی امنیتی ارائه دهد که بهطور مؤثری ولادیمیر پوتین را از تعرض باز دارد، اعتبار آمریکا (و ترامپ) افزایش خواهد یافت. اما اگر توافقی یکجانبه به اوکراین تحمیل شود که آن را در برابر روسیه آسیبپذیر کند، پوتین پیروز خواهد شد. در این صورت، بقای اوکراین به توانایی اروپاییها برای دفاع از آن بستگی خواهد داشت—آزمونی که احتمالاً شکست خواهند خورد. چین و سایر متجاوزان احتمالی نیز از این وضعیت درس خواهند گرفت: وعدههای آمریکا تهی از اعتبار هستند.
خاورمیانه آزمونهای متفاوتی ارائه خواهد داد. ترامپ ممکن است بتواند اسرائیل و حماس را متقاعد به آتشبس در غزه کند؛ بنیامین نتانیاهو نیز تمایل خواهد داشت به او یک پیروزی سریع بدهد. اما بعید است که ترامپ اسرائیل را به سوی تنها راهحل پایدار—ایجاد یک دولت فلسطینی—هدایت کند. او احتمالاً در قبال ایران سختگیری خواهد کرد، نه تنها به این دلیل که ممکن است ایران برای ترور او توطئه کرده باشد. اما سیاست “فشار حداکثری” که در دوره اول او بر تحریمها متمرکز بود، اکنون تأثیر کمتری خواهد داشت. ایران شبکهای مخفیانه برای فروش نفت خود، عمدتاً به چین، ایجاد کرده است.
بازآفرینی ساختار دولت ممکن است مهمترین بخش از دستور کار ترامپ باشد. مهمترین انتخاب ژئوپلیتیکی او نحوه برخورد با چین خواهد بود. اگرچه اقتصاد چین در حال حاضر ضعیف است، این کشور نسبت به زمان نخستین دوره ریاست جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۷، هم متخاصمتر و هم قدرتمندتر شده است. ترامپ ممکن است به سرعت با بحرانی در دریای جنوبی چین روبرو شود. اینکه آیا به فیلیپین کمک میکند یا آن را رها میکند، آزمونی کلیدی خواهد بود.
چین همچنین نشان خواهد داد که ترامپ تا چه حد در مورد تعرفهها جدی است. او وعده تعرفههای ۶۰ درصدی بر واردات از چین (و ۱۰-۲۰ درصدی بر سایر کشورها) را داده است. آیا این تهدیدی برای مذاکره است یا تمایلی واقعی به جدایی اقتصاد آمریکا از چین؟ این موضوع در سال ۲۰۲۵ مشخص خواهد شد، به ویژه که اجرای تعرفهها با سایر اولویتهای ترامپ رقابت خواهد کرد.
در صدر این فهرست، مسئله مهاجرت غیرقانونی قرار دارد. میتوان انتظار داشت که او نمایشی از اخراجهای گسترده ارائه دهد. کاهش مالیاتها نیز در دستور کار قرار خواهد داشت، زیرا بسته مالیاتی دوره اول ترامپ در پایان سال ۲۰۲۵ منقضی میشود. او در دوران تبلیغات انتخاباتی، وعدههایی به ارزش ۱۰ تریلیون دلار برای کاهش مالیات ارائه داده است. اما حتی با وجود تسلط جمهوریخواهان بر هر دو مجلس کنگره، قانونگذاران نسبت به بودجهای که چنین بار سنگینی بر دوش دارد، محتاط هستند.
با کمی شانس، مهمترین بخش از دستور کار داخلی ترامپ جای دیگری قرار خواهد داشت: در برنامهای برای کاهش قوانین و بازآفرینی ساختار دولت، از مقررات دارویی تا تأمین تجهیزات نظامی. این اصلاحات تعیین خواهند کرد که آمریکا با چه سرعتی فناوریهای پیشرفته، از جمله زیستفناوری و هوش مصنوعی را پذیرفته و گسترش میدهد. ایلان ماسک مسئول این امر خواهد بود. وعده او برای کاهش بودجه فدرال به میزان ۲ تریلیون دلار غیرواقعی است. اما این ایده که آمریکا برای حفظ برتری خود در فناوریهای نوآورانه به اصلاحات دولتی نیاز دارد، کاملاً درست است.
اگر ترامپ واقعاً میخواهد آمریکا را دوباره بزرگ کند، باید بر این بخش تمرکز کند. این که مردی که عاشق تعرفهها است، رهبری شتاب در فناوریهایی را بر عهده بگیرد که ممکن است در نهایت بسیاری از مشاغل آمریکایی را دگرگون یا جایگزین کند، طعنهآمیز خواهد بود. اما گسترش پیشتازی آمریکا در هوش مصنوعی، بیش از هر بخش دیگری از برنامه MAGA، میتواند به تضمین رفاه آینده و امنیت نظامی آمریکا کمک کند. حالا نوبت شماست، ایلان!
∎