شناسهٔ خبر: 69898505 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

روزنامه‌های امروز در یک نگاه؛

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _یکشنبه چهارم آذر ۱۴۰۳_ را در ادامه می‌خوانید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود» نوشت: فرونشست نقشه شومی برای اصفهان کشیده است. کارشناسان هم آژیر قرمز را به صدا درآورده‌اند و می‌گویند اگر همین امروز هم جلوی برداشت بی‌رویه آب در اصفهان گرفته شود دیر است. کارشناسان در این گزارش می‌گویند، این چاهی است که کشاورزی سنتی برای پایتخت صفوی‌ها کنده است. هم میدان نقش جهان را نشانه رفته است و هم سی‌وسه‌پل را، اما وضعیت مساجد تاریخی شهر خطرناک‌تر است به‌ویژه وقتی به تاریخ قاجاری شهر می‌رسد تا دوسوم گنبد مسجد سید را هم ردی عمیق از مدیریت نامطلوب آب می‌کشد برای تعطیلی ۲۰۰ مدرسه هم بی‌تابی می‌کند و تاکنون کلاس درس ۲۲ مدرسه را تخلیه کرده است.

«بهرام نادی» عضو هیئت علمی دانشکده عمران و ژئوتکنیک دانشگاه نجف‌آباد هم در گفت‌وگو با «ایران» آب پاکی را روی دست همگان می‌ریزد و می‌گوید: مرمت آثار هم نمی‌تواند تاریخ صفویه و قاجاریه را نجات دهد، چون فرونشست همچنان بدون مانع در حال خوردن اصفهان است و هر مرمتی بدون مدیریت درست آب‌های زیرزمینی، هدر دادن وقت و هزینه کشور است.

«مهدی معتق»، محقق ایرانی از دانشگاه لایبنیتس هانوفر و مرکز تحقیقات علوم زمین آلمان که پیش‌تر به همراه همکارش، محمود حق شناس حقیقی، ۶ هزار تصویر ماهواره‌ای از فرونشست شهرهای مختلف ایران را بررسی کرده‌اند به «ایران» می‌گوید: بر اساس کار تحقیقاتی انجام گرفته، دو زون مهم فرونشست در محدوده شهر، اصفهان را تهدید می‌کند.

به گفته معتق هر دوی این زون‌ها، نتیجه توسعه بی‌رویه و سنتی کشاورزی در اطراف اصفهان است؛ یک زون در جنوب اصفهان که با شهر فاصله دارد و یک زون در شمال و شمال شرق که اصفهان را تهدید می‌کند. او طول این زون را ۲۰ کیلومتر می‌داند که در شمال و شمال شرق اصفهان کشیده شده و مشغول تخریب مناطق ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ اصفهان است.

معتق هشدار می‌دهد که به دلیل گسترش کشاورزی و استخراج منابع آبی این فرونشست همچنان به مناطق مختلف سرایت می‌کند.

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۱۰۰ روزِ گران مدعیان اصلاحات چه پاسخی دارند؟!» نوشت: دولت چهاردهم که مدعیان اصلاحات چهارگوشه آن را در اختیار گرفته‌اند، در ۱۰۰ روز اول کاری خود به جای اینکه صدای بی صدایان و محرومان و طبقه متوسط و به‌طور کلی، مردم عادی باشد اقداماتی را برای خوشایند یک اقلیت بسیار کوچک، اشرافی، پرمدعا، کم‌بهره و پرسروصدا انجام داده است.

کارگزاران اقتصادی دولت به بهانه اصلاحات اقتصادی دست به تعدیل بسیاری از قیمت‌ها زده‌اند. این در حالی است که سیاست گران‌سازی به قصد کاهش مصرف یا افزایش درآمد دولت، بارها در کشور شکست خورده و اگرچه در کوتاه مدت، درآمدی برای دولت ایجاد کرده تا زیان‌دهی امثال خودروسازان را جبران کند! اما پس از مدتی، به بار سنگین دولت تبدیل شده و این دور باطل مخصوصاً در دولت‌های اصلاح‌طلب ادامه یافته است.

سیاست گران‌سازی در جهانی که موتورهای تولید کالاهای ارزان‌قیمت همچون هند و چین دارد و اغلب کشورها نیز چنین الگوهای تولیدی را برگزیده‌اند منسوخ شده است، اما عده‌ای در ایران با عنوان «کارشناس» و «ژنرال» نمی‌خواهند واقعیت را بپذیرند.

افزایش ۴۰ تا ۶۶ درصدی قیمت نان، ۳۰ درصدی لبنیات، ۳۸ درصدی تعرفه برق، ۳۰ درصدی بلیت قطار، ۱۵ تا ۳۵ درصدی خودرو، تعرفه گاز، قطع برق به بهانه‌های دروغ و برملا شده، افزایش نرخ ارز با دستکاری دولتی نرخ نیما، قیمت میوه و صیفی‌جات و ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۴ که ابعاد تورمی در پی خواهد داشت؛ در کنار آزادسازی واردات گوشی‌های لوکس آمریکایی (آیفون)، بنزین سوپر، کاهش سه میلیارد دلاری ارز واردات کالاهای اساسی، افزایش دو هزار هزار میلیارد تومانی بودجه شرکت‌های دولتی، بازگرداندن حق مأموریت ارزی مدیران دولتی و… نشان می‌دهد اقدامات اقتصادی این دولت که مدعیان اصلاحات تا عمق آن مهره‌چینی کرده‌اند، در خدمت طبقه اشرافی و بر ضد محرومان و طبقه متوسط است.

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ایران مسلح به سلاح هسته‌ای جهان را بی‌ثبات‌تر می‌کند یا ثباتمند؟!» نوشت: هفتم اکتبر ۲۰۲۳، ظرفیت این را دارد که چشم‌اندازهای استراتژیک در غرب آسیا را تغییر دهد. برای اولین‌بار، تقابل ایران و اسرائیل از یک رویارویی پنهان به کشمکشی آشکار تبدیل شده است و حدس و گمان‌ها درباره شدت، گستردگی و تبعات آن با حساسیتی کم‌نظیر دنبال می‌شود. شاید کسانی که در داخل تونل‌های پیچ‌درپیچ غزه در حال طراحی هفتم اکتبر بودند به فکرشان هم خطور نمی‌کرد این عملیات، اینقدر بر مناسبات غرب آسیا و فراتر از آن اثرگذار شده و چنین مغناطیسی از مناسبات قدرت در جهان را جلب خود کند. یک اثر جنبی (نه حاشیه‌ای) هفتم اکتبر، گرم شدن بحث‌ها درباره تغییر دکترین هسته‌ای ایران است، برنامه‌ای که از دهه ۱۳۴۰ شمسی در دوره پهلوی در رابطه با مدرنیزاسیون کلید خورده، از اوایل دهه ۱۳۸۰ مناقشه‌برانگیز شده است و همچنان در عمل، از دکترین کاربرد صلح‌آمیز تبعیت می‌کند. آیا موازنه جدید در غرب آسیا منجر به دگردیسی برنامه هسته‌ای ایران خواهد شد؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد، تبعات آن چیست؟ تخاصم بیشتر؟ بی‌ثباتی پردامنه‌تر؟ یا تهدید گسترده‌تر؟ یا اینکه ممکن است تغییر دکترین هسته‌ای، منجر به ثبات بیشتر در منطقه شود؟

واقعیت این است که پاسخ این سوال که تسلیحات اتمی، جهان و مناطق نگهداری آنها را بی‌ثبات می‌کنند یا باثبات‌تر، دست‌کم از دهه ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۶۰ شمسی) در میان دانش‌پژوهان روابط بین‌الملل بحثی مناقشه‌آمیز و پردامنه است. در هشتم فوریه ۲۰۰۷، دانشگاه کلمبیای آمریکا شاهد یک مباحثه جنجالی بین «اسکات سیگن (Scott Sagan)» و «کنت والتز (Kenneth Waltz)» با عنوان «یک ایران هسته‌ای: تقویت ثبات یا زمینه‌سازی فاجعه؟» بود؛ مناظره‌ای که در ابعادی گسترده‌تر، در قالب یک کتاب نیز منتشر شده و طی نزدیک به ۱۸ سال گذشته به یکی از پراستنادترین آثار در سیاست بین‌الملل در حوزه استراتژیک تبدیل شده است. والتز، مبدع نظریه رئالیسم ساختاری و استاد دانشگاه هاروارد در می ۲۰۱۳ درگذشت، ولی مناظره و مباحثه معروف او با سیگن همچنان محل بحث‌هایی حساس است. سیگن استاد علوم سیاسی و عضو ارشد مرکز امنیت و همکاری بین‌المللی کارولین اس‌جی مونرو و نویسنده چندین کتاب و مقاله با تمرکز بر حوزه خلع سلاح است.

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «محبوسین همیشگی» را برگزید و نوشت: رسانه‌های عبری خیلی زود به پیشواز حکم بازداشت نخست‌وزیر جنایتکار اسرائیل از سوی دیوان کیفری بین‌المللی رفته‌اند و این ذهنیت در میان افکار عمومی صهیونیست‌ها غالب شده که بنیامین نتانیاهو، از این پس یک محبوس همیشگی است. قصاب غزه که در ماه‌های اخیر از ترس انتقام فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها و حتی اعراب ساکن فلسطین اشغالی، یک زندگی پر از وحشت تحت شدیدترین تدابیر امنیتی را تجربه می‌کرد، باید تا آخرین روز حیات ننگینش خود را در گوشه‌ای از سرزمین‌های اشغالی از نظرها پنهان سازد. او نه‌تنها نمی‌تواند حتی در صورت کناره‌گیری از قدرت -که اینچنین جنون‌آسا به آن چسبیده است- به فرزندانش در آمریکا بپیوندد و یک دوره بازنشستگی آرام را سپری کند، بلکه پس از تحت تعقیب قرار گرفتن توسط مراجع بین‌المللی، حتی در حصار لایه‌های امنیتی تیم محافظش نیز احساس امنیت نمی‌کند، چرا که بخوبی می‌داند متنفذان سیاسی و نظامی حاکمیت اسرائیل برای پاک کردن لکه ننگ حکم دادگاه لاهه، می‌خواهند هرچه زودتر از شر این مهره سوخته که ساختار دولتی و دیپلماتیک رژیم صهیونیستی را مختل ساخته، خلاص شوند.

از پنجشنبه گذشته در شبکه‌های اجتماعی، این ایده که نتانیاهو تبدیل به نماد کامل کارما (عقوبت) شده در حال گسترش است. بسیاری بر این باورند او با ارتکاب شنیع‌ترین جنایات علیه مردم غزه و البته کرانه باختری و لبنان طی بیش از یک سال و یک ماه گذشته، تلاش داشت از محکومیت و محبوس شدن ناشی از پرونده‌های فساد چهارگانه معروفش فرار کند ولی حالا محکوم به حبسی بسیار هراس‌آورتر و گسترده‌تر در چنگال تیم حفاظت خود است، چرا که هر لحظه احتمال ترور این تروریست بزرگ توسط عوامل یک رژیم تروریست تمام‌عیار مثل اسرائیل وجود دارد. این حکم زلزله‌ای بزرگ است که پیامدهای زیادی در رابطه با نحوه تعامل کشورهای متحد اسرائیل با آن خواهد داشت، زیرا این کشورها ملزم به تبعیت از تصمیم دادگاه بین‌المللی کیفری هستند. جالب اینکه آویگدرو فلدمن، وکیل دادگستری و کارشناس امور قضائی در سرزمین‌های اشغالی برخلاف ادعای نتانیاهو در مواجهه با حکم بازداشتش، معتقد است: «تصمیم دادگاه بین‌المللی کیفری برای صدور حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت یک تصمیم یهودستیزانه (آنتی‌سمیتیک) نیست، بلکه تصمیم قضائی مهمی است و ما با یک فاجعه بزرگ روبه‌رو هستیم.»

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «معاهده صلح لاریجانی» را برگزید و نوشت: در میانه تأیید و تکذیب‌های مربوط به دیدار امیرسعید ایروانی و ایلان ماسک و نیز در شرایطی که با صدور قطعنامه تروئیکای اروپایی، روابط سرد تهران و قاره سبز به اوج خود رسیده است، گفته‌های علی لاریجانی درباره آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا، سطح جدیدی از تحلیل‌های سیاسی و رسانه‌ای را در محافل داخلی و حتی منطقه‌ای و جهانی باز کرد. در این میان، بسیاری این گفته‌ها را چراغ سبز تهران برای آغاز دور تازه مذاکرات می‌دانند و برخی هم خبر از بازگشت لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی می‌دهند. اما نتیجه هرچه باشد، در شرایط کنونی که به نظر می‌رسد واقعیت‌ها فاصله معناداری برای آغاز گفت وگوهای تهران چه با طرف‌های اروپایی و چه با طرف آمریکایی دارد، می‌تواند فضای مثبتی را پیش روی همه طرف‌ها بگذارد. در این بین، خلأ یک مسیر درست که اصطلاحاً خال‌جوش مذاکرات را بزند، بسیار پررنگ است و آنچه علی لاریجانی در مقام مشاور رهبری و نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با رسانه IR.KHAMENEI عنوان کرده، کلیات یک مذاکره جدی را به دست می‌دهد. برای تبیین درست تر نکته یادشده، جا دارد به بخش مهم و کلیدی این گفت‌وگو رجوع کنم؛ آنجا که علی لاریجانی ضمن نشان دادن انعطاف دیپلماتیک مبنی برای آمادگی برای مذاکره بر سر برجام جدید، بیان کرد: «شما (آمریکا) با تجربه‌ای که برای منصرف کردن ایران دارید و دیدید که نمی‌شود، پس دو راه بیشتر پیش رویتان ندارید؛ یکی برگردید به همان برجامی که تصویب شده -خب ایران همیشه به شما گفته بیایید برگردید، اشتباهتان را حل کنید، البته خسارت‌های ما را هم باید یک‌جوری تأمین کنید و یک راه دیگرش هم این است که خیلی خب، قبول ندارید؟ چون شنیدم دولت جدید ایالات متحده گفته «ما آن برجام را اصلاً قبول نداریم، چون ایرانی‌ها سر ما را کاله گذاشتند!» آن وحی منزل نیست، بیایید سر موضوع جدید: شما می‌گوئید «ایران هسته‌ای را ما قبول داریم. به سمت بمب نرود عیب ندارد!»؛ ما غنی‌سازی در این حد داریم، خب بیایید توافق کنید -که ایران یک شروطی دارد برای این امر با توجه به تجربه گذشته ما به سمت بمب نمی‌رویم، شما هم شروط ما را بپذیرید. توافق بعدی بکنید، بنابراین ما توصیه نمی‌کنیم شما رفتار غلط قبلی‌تان را دنبال کنید. ولی به هر حال این هم یک راه‌حل است. بیایید از این راه‌حل استفاده کنید.»

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «اجاره داغ‌تر از تورم» را برگزید و نوشت: سرعت نسبی رشد اجاره‌بها در کشور رکورد ۱۳ ساله را ثبت کرد. بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» از روند افزایش هزینه اجاره‌نشینی نشان می‌دهد نسبت تورم اجاره به تورم عمومی در یک‌سال منتهی به آبان ۱۴۰۳، به بیشترین میزان از سال ۱۳۹۰ رسیده است. در حال حاضر نرخ رشد اجاره‌بها ۱.۲۶ برابر نرخ تورم است؛ درحالی‌که نیمه اول دهه ۹۰ همواره هزینه اجاره به اندازه نصف تورم افزایش پیدا می‌کرد. آنچه باعث شده است شاخص اجاره مسکن با رشد ۴۲ درصدی به عنصر داغ سبد مصرف خانوارها تبدیل شود به هر دو سمت عرضه و تقاضا مربوط است. در سمت عرضه (آپارتمان اجاره‌ای) امکان جبران کمبود با فرمول مشابه سایر کالاها که در کوتاه‌مدت با واردات جبران می‌شود- وجود ندارد؛ از سال ۹۷ رکود سنگین ساخت باعث افت عرضه شد. در سمت تقاضا نیز «رژیم مصرف» در بازار اجاره، غیرممکن است، بنابراین اگرچه در سال‌های اخیر تورم مثلاً خوراکی‌ها به کاهش کالری خانوار و در نهایت افت نسبی تورم این کالاها انجامید، اما در بازار اجاره تا زمان احیای «قدرت خرید خانه اول»، کاهش تقاضا صورت نمی‌گیرد.

زیر پای تاریخ اصفهان خالی می‌شود