شناسهٔ خبر: 69887706 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

کشف بیگانگان در جهان موازی احتمالا آسان‌تر است

براساس مدلی مبتنی بر معادله‌ی معروف جستجوی بیگانگان دریک، کشف حیات بیگانه در برخی دنیاهای موازی در مدل چندجهانی فرضی، محتمل‌تر است.

صاحب‌خبر -

هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت حیات در دیگر نقاط دنیا وجود دارد؛ اما با توجه به شواهد، محتمل است موجودات دیگری هم به جز ما در این جهان وجود داشته باشند. همچنین نمی‌دانیم آیا سیاره زمین بهترین شرایط و موقعیت را برای شکل‌گیری حیات دارد یا خیر؛ چرا که ممکن است شرایط بهتری برای رشد حیات در سایر نقاط جهان وجود داشته باشد. بااین‌حال، گروهی از ستاره‌شناس‌ها تصمیم گرفتند جستجوی حیات را چند گام فراتر ببرند: آیا ما تنها جهان ممکن برای حیات را داریم؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش منفی است.

به گزارش زومیت، پژوهشگرها به توجیه احتمالی دیگری برای این پرسش دست یافته‌اند که چرا تاکنون علائم حیات بیگانه را در کیهان خود پیدا نکرده‌ایم. پاسخ این است که شاید در جهان اشتباهی زندگی می‌کنیم!

یک مدل تئوری جدید مبتنی بر معادله معروف دریک نشان می‌دهد حیات بیگانه احتمالا می‌تواند در جهان‌های موازی مشخصی وجود داشته باشد که در مجاورت جهان ما در یک چندجهانی بی‌انتها قرار دارند. اگر این فرضیه صحیح باشد، به این معنی است که ما در جهان بهینه‌ای برای کشف تمدن‌های بیگانه زندگی نمی‌کنیم.

معادله دریک، فرمولی نظری بود که فرانک دریک، اخترفیزیکدان آمریکایی در سال ۱۹۶۱ برای کمک به حل تناقض بین احتمال بالای وجود تمدن بیگانه و فقدان شواهد برای چنین تمدن‌هایی، ارائه کرد. به این مسئله پارادوکس فرمی هم گفته می‌شود. معادله‌ی دریک احتمال کشف حیات بیگانه در کهکشان راه شیری را تخمین می‌زند. این معادله به تعداد ستاره‌های موجود در کهکشان بستگی دارد، زیرا تمدن‌های بیگانه احتمالا به یک ستاره‌ی میزبان سیاره فراخورشیدی به‌عنوان خانه‌ی خود نیاز دارند که از انرژی آن برای تکاملشان استفاده کنند.

کشف بیگانگان در جهان موازی احتمالا آسان‌تر است
دنیاهای موازی با انرژی تاریک بیشتر، می‌توانند ستاره‌های بیشتری نسبت به جهان ما داشته باشند و همین مسئله احتمال رشد حیات بیگانه را بالا می‌برد.

بااین‌حال پژوهشی جدید که ۱۳ نوامبر منتشر شد، فرضیه‌ی حیات بیگانه در مقیاس چندجهانی را با محاسبه‌ی تفاوت در چگالی انرژی تاریک بررسی می‌کند. انرژی تاریک نیروی اسرارآمیز عامل افزایش سرعت انبساط جهان است و می‌تواند بر تعداد ستاره‌هایی که در دنیاهای موازی مختلف شکل می‌گیرند، تأثیر بگذارد.

مدل یادشده نشان می‌دهد چگالی بهینه‌ی انرژی تاریک در یک جهان باعث می‌شود ۲۷ درصد از ماده غیرتاریک به ستاره تبدیل شود؛ اما در جهان ما، تنها ۲۳ درصد از چنین ماده‌ای به ستاره تبدیل می‌شود؛ بنابراین تعداد ستاره‌ها کمتر است و در نتیجه موقعیت‌های کمتری برای ظهور حیات بیگانه وجود دارد.

یافته‌های جدید کاملا فرضی و مبتنی بر وجود چندجهانی هستند. چندجهانی یا مولتی‌ورس خود نظریه‌ای فرضی است که هنوز با اثبات فاصله زیادی دارد. بااین‌حال به گفته‌ی لوکاس لومبرایزر، کیهان‌شناس دانشگاه ژنو سوئیس و یکی از مؤلفان مقاله، پیاده‌سازی چنین مدلی برای ظهور حیات در جهان‌های مختلف و بررسی پرسش‌های بنیادی درباره‌ی جهان ما می‌تواند هیجان‌انگیز باشد.

انرژی تاریک بر اساس داده‌های فعلی، ماده‌ یا نیرویی مجهول است که برخلاف گرانش عمل می‌کند و عامل انبساط فضازمان به شمار می‌رود. به باور ستاره‌شناس‌ها، انرژی تاریک به این دلیل وجود دارد که سرعت انبساط جهان رو به افزایش است؛ اما آن‌ها هیچ ایده‌ی واضحی از این فرضیه ندارند.

مقدار انرژی اسرارآمیز تاریک در جهان‌های موازی مختلف می‌تواند بر سرعت انبساط کیهانی و شکل‌گیری ستاره‌ها تأثیر بگذارد: اگر جهانی انرژی تاریک کمتری نسبت به جهان ما داشته باشد، ممکن است با سرعت آهسته‌تری منبسط شود. ازاین‌رو گرانش باعث فروپاشی ساختارهای بزرگ‌مقیاس مثل خوشه‌های ستاره‌ای، کهکشان‌ها یا ابرخوشه‌های کهکشانی می‌شود و حاصل آن کاهش سرعت ستاره‌زایی است؛ اما اگر جهانی انرژی تاریک بیشتری نسبت به جهان ما داشته باشد، شکل‌گیری ستاره‌هایش با توزیع ماده در سطحی وسیع‌تر و همچنین امکان تشکیل ساختار‌های ستاره‌ای بزرگ‌تر افزایش می‌یابد.

بااین‌حال مقدار زیادی انرژی تاریک می‌تواند باعث شود که یک جهان با سرعت بیشتری منبسط شود و با پراکنده‌شدن ماده، میزان شکل‌گیری ستاره‌ها کاهش پیدا کند. درنتیجه مدل جدید چگالی بهینه‌ی انرژی تاریک را محاسبه می‌کند که می‌تواند سرعت شکل‌گیری ستاره‌ها را به حداکثر برساند. این چگالی اندکی بیشتر از چگالی جهان ما است. به‌این‌ترتیب موجودات هوشمند جهان‌های دیگر ممکن است شانس بیشتری در پیداکردن یکدیگر داشته باشند.