به گزارش اقتصادآنلاین، آموزش نقشی اساسی در توسعه کشورها و افزایش رشد اقتصادی دارد. از نیمه دوم قرن بیستم، زمانی که اقتصاددانان بسیاری به نقش آموزش در رشد اقتصاد اشاره کردند، کشورها تمرکز بیشتری بر این امر گذاشتند. تخصصی شدن کارها و رشد بخش آموزش، در نهایت منجر به تحول عظیم در اقتصاد دنیا شد.
آموزش افراد، باعث میشود تا بهرهوری افزایش پیدا کند. افزایش تخصص و بهرهوری، در نهایت به تولید و درآمد بیشتر منجر میشود. این موارد در کنار یکدیگر باعث رشد اقتصاد در کشورها میشوند.
از سوی دیگر، آموزش یکی از راههای خروج افراد از طبقه فقیر است. در واقع آموزش فرزندان، باعث میشود تا بتوانند راحتتر در بازار کار راه خود را پیدا کنند و به درآمدی بالاتر از طبقه اجتماعی خود برسند. از طرفی، عدم توجه به بخش آموزش میتواند قابلیت جا به جایی افراد در طبقات درآمدی مختلف را از بین ببرد و آنها را سالها در طبقه فقیر نگه دارد.
حتی جوامع مختلف نیر ممکن است به دلیل عدم توجه به بخش آموزش در تله فقر و یا تله درآمد متوسط بیفتند. بسیاری از کشورها وجود دارند که به دلیل نیروی انسانی بسیار ارزان و یا وفور منابع طبیعی مانند نفت، توانستهاند رشدهای اقتصادی بالایی را تجربه کرده و از کشورهایی با درآمد پایین، به کشورهایی با درآمد متوسط تبدیل شوند.
با این حال این مزیت آنان با تغییرات قیمت منابع طبیعی و یا رشد بهرهوری ناشی از رشد تکنولوژی از بین خواهد رفت. این مسئله باعث میشود تا این کشورها که دیگر مزیتی برای رقابت ندارند، از اقتصاد جهانی عقب بمانند و در طبقه درآمدی فعلی خود، گیر کنند. حتی ممکن است به دلیل عدم اهمیت به مباحثی مانند تکنولوژی و آموزش، به طبقات درآمدی پایینتر سقوط کنند.
وضعیت آموزش در ایران در طی زمان
طبق دادههای هزینه درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود، هزینههای بخش آموزش و تحصیل برای خانوارهای شهری، از ۳۳۷ هزار تومان در سال ۱۳۹۰، با رشدی ۶۰۳ درصدی به ۲ میلیون و ۳۷۳ هزار تومان در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
نمودار زیر هزینه خانوارهای شهری برای آموزش در سالهای ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۲ را نشان میدهد.
از سوی دیگر، رشد سرسامآور هزینهها در نیازهای اساسی مانند خوراک، مسکن و بهداشت، کاهش سهم آموزش در سبد خانوار را در پی داشته است. در سال ۱۳۹۰، خانوارهای شهری ۳.۳۷ درصد از کل هزینههای خود را صرف آموزش و تحصیل کردهاند. سهم آموزش در سبد هزینههای خانوارهای شهری، به ۱.۵۳ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. در واقع سهم آموزش در سبد خانوار نصف شده است. البته باید توجه داشت روندی نزولی سهم آموزش از هزینههای خانوار در سال ۱۴۰۰ متوقف شده و پس از آن روندی صعودی را در پیش گرفته است.
این مسئله در بلندمدت تأثیر قابل توجهی بر بهرهوری، سطح درآمد افراد، و رشد اقتصادی خواهد داشت. در صورت ادامه افزایش تورم در بخشهایی مانند خوراکی و مسکن، میتوان شاهد کاهش بیشتر سهم آموزش از سبد خانوار بود.
نمودار زیر، سهم آموزش از سبد هزینههای خانوار در سالهای ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۲ را نشان میدهد.
دهکهای مختلف چقدر برای آموزش هزینه کردهاند؟
اوضاع سهم آموزش در سبد هزینههای خانوار برای دهکهای پایین جامعه بسیار نگران کننده است. هر خانوار شهری عضو دهک درآمدی اول، به عنوان کم درآمدترین دهک در جامعه، به طور میانگین تنها ۳۹۷ هزار تومان برای بخش آموزش هزینه کرده است. خانوارهای عضو این گروه، تنها ۰.۸۵ درصد از کل سبد هزینههای خود را به آموزش اختصاص دادهاند. هر خانوار شهری عضو دهک درآمدی دوم، به طور میانگین ۸۲۱ هزار تومان برای بخش آموزش هزینه کرده است. خانوارهای عضو این گروه، تنها ۱.۱۹ درصد از کل سبد هزینههای خود را به آموزش اختصاص دادهاند. هر خانوار شهری عضو دهک درآمدی سوم، به طور میانگین کمی بیش از یک میلیون تومان برای بخش آموزش هزینه کرده است. خانوارهای عضو این گروه، تنها ۱.۲۶ درصد از کل سبد هزینههای خود را به آموزش اختصاص دادهاند.
همچنین هر خانوار شهری عضو دهک هزینهای دهم به عنوان درآمدترین دهک در جامعه، به طور میانگین ۷ میلیون و ۳۱۱ هزار تومان برای بخش آموزش هزینه کرده است که بیانگر هزینه ۱۸ برابری آموزش این دهک نسبت به دهک اول است. خانوارهای عضو این گروه، ۱.۷۴ درصد از کل سبد هزینههای خود را به آموزش اختصاص دادهاند.
نمودار زیر سهم آموزش از کل هزینههای خانوار شهری در سال ۱۴۰۲ را بر اساس دهکهای درآمدی مختلف نشان میدهد.
نمودار زیر میانگین هزینه یک خانوار شهری برای بخش آموزش در سال ۱۴۰۲ را بر اساس دهکهای درآمدی مختلف نشان میدهد.