شناسهٔ خبر: 69884633 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

سفیر سابق ایران در قطر در گفت وگو با شفقنا: معتقدم «مذاکرات برای احیای توافق برجام صورت نخواهد گرفت»/ «دیپلماسی و میدان» باید در کنار هم عمل کنند / ترامپ در تلاش است مذاکرات جدیدی شکل بگیرد

صاحب‌خبر -

شفقنا- حمیدرضا دهقانی پوده سفیر سابق ایران در قطر با اشاره به اینکه چه راهکاری برای کنترل تنش بین ایران و اسرائیل وجود دارد، گفت: هیچ کشوری به تنهایی و با صرفاً یک ابزار نظامی یا دیپلماتیک نتوانسته است به دستاوردهای مؤثری دست یابد. بنابراین، هم دیپلماسی و هم میدان باید در کنار هم عمل کنند و هرکدام در جایگاه خود به ایفای نقش بپردازند تا برای کشور دستاوردهایی ایجاد کنند و قدرت ما را به اقتدار در منطقه و سطح جهانی تبدیل کنند. هر یک از این دو ابزار، دیپلماسی و میدان، مستلزماتی دارد که باید به آن‌ها پایبند باشیم. بنابراین، به نظر می‌رسد که اگر راه برای دستگاه دیپلماسی باز شود، می‌تواند به همراهی با میدان کمک کند و به ملت بزرگ ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خدمت نماید.

به گزارش شفقنا، در ادامه متن کامل گفت وگوی شفقنا با حمیدرضا دهقانی پوده را می خوانید:

ماهیت طرح معامله قرن نابودی فلسطین است* با توجه به پیروزی دونالد ترامپ آیا همان ترامپ پیشین را پیروز میدان شد؟ برخی معتقدند او مانند دور قبل دیگر رئیس جمهوری غیر قابل پیش‌بینی نخواهد بود ارزیابی شما در این باره چیست؟

به نظر من، آقای ترامپ همچنان غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. به دلیل همین غیرقابل پیش‌بینی بودن، نمی‌توان به‌طور قطعی گفت که آیا او تصمیمات دوره اول خود را در دوره دوم تکرار خواهد کرد یا خیر. اما برخی شواهد و اظهارات نشان می‌دهد که ممکن است اقداماتی که آقای ترامپ در دوره اول انجام داد، در این دوره تکرار نشود. از جمله این اقدامات، انتصاب برخی از دستیاران، وزرا و مسئولان بلندپایه دولت او در دوره اول است که احتمالاً در دولت دوم تکرار نخواهد شد. همچنین، وضعیت کنونی آمریکا، جهان و خاورمیانه متفاوت از گذشته است. به‌طوری که اگر کسی به موفقیت آقای ترامپ در دوره اول اعتقاد داشته باشد، تکرار همان سیاست‌ها و رویکردها در دوره دوم ممکن است به عدم موفقیت منجر شود.

تعامل ترامپ با نتانیاهو نسبت به بایدن بازتر است

* به نظر شما، ترامپ می تواند آتش بس بین غزه و اسرائیل بوجود آورد؟

آتش‌بس در غزه به عوامل متعددی وابسته است و از جمله طرف‌های اصلی آن، اسرائیل و شخص آقای نتانیاهو هستند. باید دید که در مدت باقی‌مانده از ریاست‌جمهوری آقای بایدن، آیا دولت ایالات متحده می‌تواند نتانیاهو و اسرائیل را به پذیرش آتش‌بس و توقف کشتار و نسل‌کشی ترغیب کند یا خیر. پس از اتمام دوره آقای بایدن، نوبت به آقای ترامپ خواهد رسید. در این شرایط، باید بررسی کرد که اگر جنگ ادامه داشته باشد، آقای ترامپ چه عناصر قوتی در اختیار دارد. به نظر می‌رسد که ترامپ در تعامل با نتانیاهو و اسرائیل دستش بازتر است؛  هم به جهت رای که آورده و هم به دلیل پشتیبانی حزب جمهوری‌خواه در مقابله با اسرائیل و توقف اقدامات جنگی آن. اما اینکه آیا او انگیزه‌ای برای انجام این کار دارد یا خیر، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به ویژه آنکه برخی از اعضای خانواده آقای ترامپ ممکن است نسبت به این موضوع دیدگاه‌هایی داشته باشند که به شدت طرفدار اسرائیل است و این امر می‌تواند مانع اقداماتی در این راستا شود. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که آقای ترامپ این مسئله را که درصد بالایی از یهودیان آمریکا به خانم هریس رای دادند و درصد بالایی از مسلمان‌ها به وی رای دادند مورد توجه قرار خواهد داد. همچنین او به خاطر خواهد داشت که چهار سال پیش آقای نتانیاهو پیروزی آقای بایدن را تبریک گفته بود. بنابراین، این موارد می‌تواند بر تصمیمات آینده او اثر بگذارد.

مذاکرات با تغییرات شکل می گیرد

* آیا مذاکرات هسته ایی در دولت جدید دونالد ترامپ دوباره استارت خواهد خورد؟

به نظر من، مذاکرات هسته‌ای در شکل و شمایل گذشته‌اش و به منظور احیای توافق برجام صورت نخواهد گرفت. اما آقای ترامپ همواره به دنبال امضای یک توافق جدید مشابه با برجام بوده و ممکن است این موضوع را در برنامه‌های خود قرار دهد. اگر مقصود از مذاکرات هسته‌ای، مذاکرات برای احیای برجام باشد، به دلایل متعددی، از جمله عدم باور ترامپ به اینکه توافق برجام منافع آمریکا را تأمین نکرده، احتمال از سرگیری دوباره این نوع مذاکرات به نظر محدود است. با این حال، مذاکرات هسته‌ای به معنای عام ممکن است همچنان شکل بگیرد.

احتمال تغییر سیاست های ترامپ برای تحریم ها وجود ندارد

* ترامپ در سخنرانی که در باشگاه اقتصاد نیویورک داشت عنوان کرد تحریم های ایران و روسیه را برمیدارد بخاطر اینکه دلار در تحریم تضعیف می شود ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

به نظر می‌رسد که نمی‌توانیم یکی از اظهار نظرهای آقای ترامپ را به عنوان ملاک برای نوع سیاست او در آینده در نظر بگیریم. یکی از ویژگی‌های ترامپ این است که می‌تواند در یک جمله یا حتی یک سخنرانی مفاهیم متعددی را بیان کند که لزوماً به یکدیگر مرتبط نیستند. اگرچه این اظهار نظر درباره برداشتن تحریم‌های ظالمانه علیه ایران و روسیه به عنوان یک گام مثبت به نظر می‌رسد، اما نمی‌توانم اطمینان حاصل کنم که آقای ترامپ با این گزاره سیاست خود را در مورد تحریم‌ها تغییر خواهد داد.

* ترامپ در کازرار انتخاباتی خود عنوان کرد به دنبال تغییر در رژِیم ایران نیست و اینکه خواسته که ایران بمب هسته ای نداشته باشد تحلیل شما در این باره چیست؟ فکر نمی کنید با این صحبت ترامپ چراغ سبز برای مذاکره مستقیم به ایران نشان داده است؟

به نظر می‌رسد که اعلام ما مبنی بر عدم تمایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای با گزاره‌ای که آقای ترامپ مطرح کرده مبنی بر این که ما فقط می‌خواهیم ایران بمب هسته‌ای نداشته باشد قابل جمع است. اگر واقعاً آقای ترامپ و ایالات متحده به این اظهارات پایبند باشند، به‌نظر می‌رسد که این یک گام مثبت خواهد بود. با این حال، همان‌طور که در سوال قبلی اشاره کردم، نمی‌توانیم از اظهارات آقای ترامپ اطمینان حاصل کنیم که سیاست عملی نیز منطبق بر این اظهارات خواهد بود. اما اگر این اظهارات با اقدام‌های عملی همراه شود و به‌وضوح بیان شود که ما فقط به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و در عین حال به حقوق ایران که واقعاً حقوق مشروعی است، اعتراف می‌کنیم و می‌پذیریم می‌تواند به‌عنوان یک گام مثبت تلقی شود.

* با آمدن ترامپ نظرات متفاوتی اعلام شد برخی براین باور هستند با امدن ترامپ، یک کابوس جدی و نگران کننده ایی بوجود اماده است؟

آن‌هایی که درباره کابوس صحبت می‌کنند، معمولاً برداشت‌های خود را براساس عملکرد آقای ترامپ در دور اول ریاست جمهوری‌اش بیان می‌کنند. باید ببینیم که آیا آقای ترامپ قصد دارد در دور جدید، روال گذشته خود را تکرار کند یا خیر. در هر صورت، اقداماتی که او در دور اول انجام داد، به نظر نمی‌رسد که برای جهان، منطقه خاورمیانه، و حتی ملت آمریکا مناسب و مؤثر باشد. بنابراین، به‌نظر می‌رسد که این کابوس که به آن اشاره کردید، مبتنی بر برداشت‌هایی است که از رفتار و سیاست‌های آقای ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری‌اش شکل گرفته است.

*آیا تنش بین ایران  و اسرائیل را کنترل می شود؟

بله، دیپلماسی و دستگاه دیپلماسی، همان‌طور که بسیاری از دیدگاه‌های مختلف در داخل اذعان کرده‌اند، نقش آفرینی بسیار مثبتی داشته‌اند. به‌ویژه در شرایطی که یک سال جنگ بین اسرائیل و غزه و لبنان اتفاق افتاد و همچنین در دوران ریاست‌جمهوری آقای پزشکیان و وزارت خارجه آقای عراقچی. در این مدت به دیپلماسی که در زمینه خاورمیانه اجازه فعالیت دادیم، اعتماد کنیم و این رویکرد را در سطح فراتر از منطقه نیز تعمیم دهیم. موضوعاتی مانند روابط با اروپا، بحران اوکراین و به‌ویژه تنظیم روابط با آمریکا می‌توانند دست دیپلماسی را باز بگذارند تا به ایفای نقش مثبت خود بپردازد. هیچ کشوری به تنهایی و با صرفاً یک ابزار نظامی یا دیپلماتیک نتوانسته است به دستاوردهای مؤثری دست یابد. بنابراین، هم دیپلماسی و هم میدان باید در کنار هم عمل کنند و هرکدام در جایگاه خود به ایفای نقش بپردازند تا برای کشور دستاوردهایی ایجاد کنند و قدرت ما را به اقتدار در منطقه و سطح جهانی تبدیل کنند. هر یک از این دو ابزار، دیپلماسی و میدان، مستلزماتی دارد که باید به آن‌ها پایبند باشیم. بنابراین، به نظر می‌رسد که اگر راه برای دستگاه دیپلماسی باز شود، می‌تواند به همراهی با میدان کمک کند و به ملت بزرگ ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خدمت نماید.