یزد از پیشینه تاریخی خوبی برخوردار است و در ایران به عنوان شهر دارالعباده با مردمانی خونگرم، مهمان نواز، متدین و سخت کوش شناخته میشود و با این توصیفات، انتظار از شهروندان استان این است که الگو و نمونهای از اخلاق و رفتار مطلوب اجتماعی در جامعه باشند، اما اتفاقات سالهای گذشته حاکی از برخی تغییرات و عوض شدن حال و هوای شهروندان استان و شهر یزد است.
صحنه اول: دختری با خودرو خود، آرام در بلوار دانشجوی یزد در حال حرکت است؛ در لاین چپ خیابان حرکت میکند؛ ناگهان یک خودرو با رانندگی یک پسر جوان از راه می رسد و مدام به او چراغ می دهد تا راهش را باز کند و دختر جوان چون در سمت راست خودرواش یک دستگاه خودرو بزرگ در حال حرکت است نمی تواند خواسته راننده پشت سر را اجابت کند و به سمت راست برود.
پسر جوان، مدام چراغ میدهد و بالاخره با زدن بوق ممتد از سمت راست خودرو آن دختر سبقت می گیرد؛ اما داستان همین جا تمام نمیشود! پسر جوان، خودرو خود را به سمت چپ هدایت و درست در جلوی خودرو آن دختر قرار میدهد و مدام سرعت خود را کم میکند تا او مجبور به ایستادن شود!
یزد از پیشینه تاریخی خوبی برخوردار است و ایران آن را به نام شهر دارالعباده با مردمانی خونگرم، مهمان نواز، متدین و سخت کوش می شناسند و با این توصیفات، انتظار از یزدیها این است که الگو و نمونهای از اخلاق و رفتار اجتماعی در جامعه ایران باشند
پسر راننده که خیلی هم خشمگین و ناراحت است از خودرو پیاده شده و با برخی الفاظ زشت، دختر را خطاب قرار می دهد و چندین بار با پا به خودرو دختر میکوبد، دختر معصوم هم شیشههای خودرو را بسته و مثل بید میلرزد و به گریه می افتد و پدر آن دختر پس از فهمیدن ماجرا به دادگاه مراجعه و شکایت می کند.
صحنه دوم: تصادف ۶ دستگاه خودرو در محل ورودی پارک کوهستان در ابتدای جاده تفت به یزد موجب ایجاد خسارت به خودروها می شود اما هیچ تلفات جانی اعم از مصدومیت یا فوتی بر جا نمی گذارد؛ اما داستان این سانحه همین جا تمام نمیشود.
سرنشینان خودروها که وسیله نقلیه آنها دچار خسارت شده بود از خودروها پیاده شده و هر یک سعی می کند دیگری را مقصر این حادثه بداند و همین امر موجب نزاع دست جمعی شده و ۱۳ مصدوم برجا میگذارد که برخی از آنها به مراکز درمانی یزد منتقل می شوند.
خود تصادف، خسارتی جانی نداشت اما پایین بودن آستانه تحمل سرنشینان، کار آنها را به بیمارستان ختم کرد!
صحنه سوم: سرنشینان ۲ دستگاه خودرو در نیمه شب حین دور دور در منطقه صفاییه یزد با یکدیگر کلکل میکنند؛ در طول مسیر نیز مدام به دست و پای هم می پیچند و هر یک سعی می کند دیگری را مغلوب خود کند!
کریخوانی های این ۲ خودرو به همین جا ختم نمیشود و سرنشینان ۲ خودرو در یکی از خیابانهای شهر توقف کرده از خودروها پیاد شده و به زد و خورد می پردازند، نزاعی که منجر به فوت یکی از طرفین دعوا با سلاح سرد شده و فرد ضارب به اتفاق بقیه سرنشینان خودروها بازداشت می شوند.
با وجود آنکه برای انواع و اقسام تصادفات، مقررات و قانون وجود دارد و کارشناسان راهور می توانند مقصر را شناسایی کنند اما برخی شهروندان خود را جای مامور قانون گذاشته و با داد و بیداد ، حکم صادر می کنند تا راننده مقابل را مغلوب کنند.
یکی از نکات قابل تامل در صحنه های تصادف این است که پس از وقوع سانحه رانندگی، برخی از رانندگان اقدام به تلفن زدن به دوستان و اقوام خود می کنند و آنها را به سر صحنه می کشانند تا اگر مثلا کار به نزاع کشید پشتیبان داشته باشند.
اینها رویدادهای ناگواری است که هر روز در گوشه و کنار شهر رخ میدهد و باید بررسی شود که چرا اینگونه شده و آستانه تحمل برخی از شهروندان اینقدر پایین آمده است؟ وظیفه رسانه ها، نخبگان و جامعه شناسان در این زمینه مهم است، باید وارد گود شوند و با واکاوی این معضل، راهکارهای قابل اتکایی برای رفع آن ارائه کنند.
بررسی های محققان و پژوهشگران نشان می دهد بیشترین نزاع های خیابانی در میان افراد کم سواد، بیکار و مجرد رخ می دهد که این هم جای بررسی دارد، به نظر میرسد بسیاری از شهروندان نیازمند آموزش کنترل خشم هستند تا از این طریق جلوی برخی نزاعها گرفته شود.