جوان آنلاین: شش عضو باند اتباع غیرمجاز گروگانگیر که برای اخاذی ۵۰ هراز دلاری، هموطنشان را هشت روز گروگان گرفته و شکنجههای مرگبار داده بودند با عملیات مأموران ویژه نوپو و مأموران پلیس امنیت در کمتر از هشت دقیقه بازداشت شدند.
چند روز قبل پرونده آدمربایی از پلیس اینترپل کشور افغانستان به پلیس اینترپل ایران ارسال شد که اعضای خانوادهای در آن کشور شکایت کرده بودند پسرشان به نام بشیر در ایران از سوی افرادی ربوده شده است.
پلیس افغانستان از پلیس ایران برای آزادی پسر گروگان گرفته شده درخواست کمک کرده بود و بدین ترتیب پرونده آدمربایی پسر افغانستانی در اختیار مأموران پلیس امنیت پایتخت قرار گرفت.
اخاذی ۵۰ هزار دلاری
بررسی پرونده آدمربایی نشان داد اوایل هفته گذشته زن و شوهر میانسالی در ایالت لنگرهار افغانستان به اداره پلیس میروند و اعلام میکنند چهار روز قبل مردی از ایران با آنها تماس گرفته و گفته پسرشان بشیر را گروگان گرفتهاند و باید برای آزادی او ۵۰ هزار دلار به حساب آنها واریز کنند.
آدمربایان در ادامه فیلمی از شکنجه پسر جوان برای خانوادهاش میفرستند، بهطوریکه سر و صورت پسر ربوده شده با نایلونی پوشانده شده و آدمربایان در حال شکنجه او هستند.
قطع انگشت
پس از ارسال فیلم شکنجه، پدر و مادر بشیر که جان پسرشان را در خطر میبینند، تلاش میکنند از بستگان خود پول قرض بگیرند. این خانواده که وضع مالی خوبی ندارند پس از گرفتن گلریزان در محل زندگیشان در نهایت ۲ هزار دلار جمعآوری و به آدمربایان اعلام میکنند این مبلغ را فراهم کردهاند، اما آنها حاضر نمیشوند با گرفتن این مبلغ بشیر را رها کنند. پس از این گروگانگیران برای تهدید و ترساندن خانواده پسر ربوده شده در اقدامی وحشتناک، انگشت اشاره بشیر را قطع و با ارسال این فیلم دلخراش آنها را تهدید میکنند اگر موضوع را به پلیس خبر بدهند پسرشان را به طرز فجیعی به قتل میرسانند. سپس خانواده بشیر که جان فرزندشان را در خطر میبینند به اداره پلیس ایالتشان میروند و درخواست کمک میکنند.
عملیات نوپو
از سوی دیگر مأموران پلیس در بررسیهای فنی دریافتند پسر ربوده شده دو ماه قبل به صورت قانونی از کشور افغانستان وارد ایران شده و در یک ساختمان در حال ساخت در یکی از خیابانهای غربی پایتخت کارگری میکرده است.
مأموران پلیس در ادامه دوربینهای مداربسته محل کار بشیر را بازبینی کردند. دوربینهای مداربسته تصویر دو سرنشین موتوسوار را ثبت کرده بود که پسر جوان را به بهانهای سوار موتورسیکلت کرده و به سمت جنوب تهران به راه افتاده بودند. در تحقیقات بعدی مشخص شد دو مرد آدمربا از اتباع هستند و پسر ربوده شده را به خانهای قدیمی در حوالی میدان شوش منتقل کردهاند. با به دست آمدن این اطلاعات، تیم ویژهای از مأموران پلیس امنیت و مأموران ویژه نوپو وارد عمل شدند و گروگان را نجات دادند.
سرهنگ سعید راستی، رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس پایتخت درباره این حادثه به خبرنگار ما گفت: «در این عملیات، مأموران پلیس امنیت همراه مأموران نوپو برای نجات گروگان وارد عمل شدند و در مدت هشت دقیقه، چهار مرد افغان را در مخفیگاه و دو نفر از آنها را که با دیدن مأموران اقدام به فرار کرده بودند، در خیابانی در همان نزدیکی دستگیر کردند. همچنین گروگان ۲۳ ساله را نیز که داخل اتاقکی در پشتبام دست و پایش بسته و صورتش با پلاستیک و چسب پوشانده شده بود، نجات دادند.» تحقیقات از متهمان به دستور بازپرس پرونده از سوی مأموران پلیس امنیت ادامه دارد.
به کاهدون زدیم
بصیر، سردسته آدمربایان و طراح نقشه آدمربایی خشن است. وی مدعی است او و همدستانش اشتباه کردند و به کاهدون زدند.
بصیر، گروگان را میشناختی؟
نه.
چه شد که او را گروگان گرفتید؟
میخواستیم از خانوادهاش اخاذی کنیم. با خودم فکر کردم خانوادهاش برای آزادی پسرشان پول خوبی به ما میدهند.
تصور میکردید پولدار هستند؟
بله، ما تصور میکردیم خانوادهاش تاجر هستند و خودش هم برای تجارت به ایران آمده، به همین دلیل وقتی خانوادهاش اعلام کردند ۲ هزار دلار فراهم کردهاند، احتمال دادیم میخواهند ما را فریب بدهند و به پیشنهاد یکی از همدستان، انگشت پسر ربوده شده را قطع کردیم و فیلم آن را برای خانوادهاش فرستادیم تا زودتر پول را فراهم کنند، اما بعد متوجه شدیم که اشتباه فکر کردیم و خانواده او فقیر هستند و پسرشان برای کارگری به ایران آمده است.
چرا فکر میکردید خانوادهاش پولدار هستند؟
یکی از اعضای باند به ما گفت خانوادهاش پولدار هستند. او یکبار در افغانستان دیده بود که بشیر سوار خودروی مدل بالایی شده، به همین خاطر تصور کرده بود او پولدار است. در صورتی که آن روز مرد پولداری او را برای انجام کاری سوار خودرویش کرده بود.
چطور او را ربودید؟
روز حادثه، من و یکی از همدستانم به محلی که او در آنجا زندگی میکرد، رفتیم و با نشان دادن برگهای مدعی شدیم پلیس هستیم. ما وسایل پلیسی مثل گاز اشکآور و باتوم همراه داشتیم و او هم به ما اعتماد کرد و سوار موتورسیکلتمان شد، به این شکل بشیر را ربودیم و به مخفیگاهمان بردیم.
مخفیگاه را چه کسی در اختیار شما قرار داده بود؟
من و همدستان همگی به صورت غیرقانونی به ایران آمده بودیم و در بازار برای مردی ایرانی باربری میکردیم. همان مرد بازاری این خانه را برای خواب و استراحت در اختیار ما قرار داده بود.
بشیر چند روز گروگان شما بود؟
هشت روز او گروگان ما بود که پلیس دستگیرمان کرد.