اوایل فروردین امسال، زن و شوهری به اداره پلیس تهران مراجعه کردند و از ناپدید شدن ناگهانی پسرشان، کامران، خبر دادند. یکی از والدین گفت: پسرم صبح از خانه خارج شد و گفت با یکی از دوستانش قرار دارد و شب به خانه بازمیگردد. اما او نهتنها به خانه نیامد، بلکه تلفن همراهش نیز خاموش است و ما نگران هستیم اتفاق ناگواری برایش افتاده باشد.
بررسیهای فنی و مخابراتی نشان داد که کامران در روز ناپدید شدن، همراه فرزین و یکی از دوستانش دیده شده است. با این اطلاعات، فرزین بهعنوان مظنون اصلی تحت تعقیب قرار گرفت. چند روز بعد، خبری به پلیس رسید که دو پسر جوان به نامهای فرزین و منصور در زندان ساوه به قتل اعتراف کردهاند. آنها مدعی شدند که در اوایل بهار امسال، کامران را به قتل رسانده و جسد او را در بیابانهای اطراف ساوه دفن کردهاند.
فرزین و منصور اوایل آبان در ساوه به دلیل درگیری با فردی دیگر بازداشت و به زندان منتقل شدند. مأموران در تحقیقات خود متوجه شدند که این دو نفر از کارت عابربانک کامران پول برداشت کردهاند. در پی این کشف، فرزین و منصور در زندان به قتل کامران اعتراف کردند.
فرزین در اظهارات خود گفت:من و کامران اختلاف مالی داشتیم. روز حادثه او را همراه با منصور سوار خودرویمان کردیم تا دراینباره صحبت کنیم. در طول مسیر مشاجره بالا گرفت و درگیری لفظی ما تبدیل به دعوا شد. کامران از خودرو پیاده شد و شروع به فحاشی کرد. ما عصبانی شدیم و در درگیری، او با چاقو زخمی شد. سپس پیکر نیمهجانش را داخل صندوق عقب گذاشتیم و به سمت ساوه حرکت کردیم. در نزدیکی ساوه، فکر کردیم او فوت کرده، اما متوجه شدیم که هنوز زنده است. در آن لحظه منصور با قفل فرمان چند ضربه به سرش زد و او را کشت. سپس جسدش را در بیابان دفن کردیم.
فرزین ادامه داد: بعد از قتل، وسایل و کارت عابربانکش را سرقت کردیم و با آن خرید کردیم. مدتی بعد، در ساوه به دلیل درگیری با شخص دیگری دستگیر شدیم و مأموران متوجه شدند که از کارت عابربانک کامران استفاده کردهایم. پس از بازجویی، مجبور شدیم به قتل اعتراف کنیم.
منصور نیز به درگیری با کامران اعتراف کرد، اما مدعی شد که فرزین ضربههای نهایی را با قفل فرمان به سر کامران زده است.