جوان آنلاین: فیلم داستانی «بی پایان» اقتباسی آزاد از یک ماجرای واقعی درباره یکی از پروژههای مهم سرلشکر شهید حسن طهرانیمقدم، پدر موشکی ایران و روایتی متفاوت از ایثار و حماسه در عرصه اقتدار ملی و تحولاتی است که ایشان در حوزه فضایی برای کشورمان رقم زد. «جوان» در گفتگو با ساسان فلاحفر، کارگردان این اثر به چند و، چون تولید و همچنین وجه تمایز آن با آثار مشابهی که درباره شهید طهرانی مقدم ساخته شده، پرداخته است.
اثری که شما در خصوص بخشی از زندگی شهید طهرانی مقدم تولید کردید با عناوین گوناگونی در رسانه مطرح شده، بالاخره این اثر مستند است یا داستانی یا اقتباسی؟
این اثر یک فیلم داستانی ۵۶ دقیقهای درباره بخشهایی از زندگی شهید طهرانی مقدم است. چون من بیشترین فعالیتهایم در قالب مستند بوده و من را به عنوان یک مستندساز میشناسند به خاطر همین ممکن است این اشتباه رخ داده شده باشد.
این فیلم داستانی درباره چه بخشی از زندگی شهید تهرانی مقدم است؟
شهید طهرانی مقدم مانند شهید فخریزاده و شهید احمدیروشن که در حوزههای هستهای فعالیت میکردند، یکی از دانشمندان کشورمان است با این تفاوت که شهید طهرانی مقدم در حوزه موشکی و تسلیحات دفاعی فعالیت میکردند. شهید طهرانی مقدم نیز مانند همان شهدایی که نام بردم از دوربین و انظار مردم و دیده شدن دور بودند، به همین علت اسناد بسیار کمی در خصوص ایشان وجود دارد. ما قبلاً در مورد ایشان مستندهایی تولید کرده بودیم، اما میخواستیم حرف تازهتری درباره ایشان بزنیم که متأسفانه به همان دلایلی که عرض کردم اسناد تصویری خیلی کمی در موردشان داشتیم، به همین علت باید به سمت یک اثر نمایشی میرفتیم. اما این اثر وقتی در مورد یک شخصیت واقعی ساخته میشود باید به واقعیات پایبندی داشته باشد مگر اینکه یکسری تغییراتی که ممکن است در حوزه درام داشته باشد. این مسئله باعث شد ما به این سمت برویم و از ابتدای سال گذشته یعنی سال ۱۴۰۲ پژوهش و نگارش فیلمنامه شروع شد. کار نویسندگی این اثر را داوود گنجوی انجام دادند؛ من به همراه چندتا از دوستان در کنار ایشان تلاش کردیم تا فیلمنامه به سرانجام برسد. همان سال گذشته از ابتدای آبان کار ضبط اثر شروع شد. در واقع از اواخر تابستان سال گذشته کارهای پیش تولید را شروع کردیم و تقریباً از ابتدای آبان ماه سال گذشته کار ضبط را آغاز کردیم.
فیلمبرداری کار چقدر طول کشید؟
متأسفانه به خاطر مسائلی از جمله بودجه کمی که در اختیار داشتیم مجبور شدیم در زمان کوتاهی کار فیلمبرداری اثر را انجام بدهیم. ما جمعاً بیشتر از یازده روز امکان فیلمبرداری نداشتیم و بایستی همه کارهای فیلم را در طول این یازده روز انجام میدادیم که کار بسیار سختی بود.
این کمبود زمان به کار آسیبی نزد؟
همان مسئله مستندسازی و تجاربی که در این زمینه داشتم کمک زیادی به من کرد تا در این زمان کوتاه به نتایج مطلوبی برسیم. بعد از اینکه کار آماده شد ما صبر کردیم تا در ایام سالگرد شهادت ایشان فیلم را رونمایی و پخش کنیم. اما در همان ایام عملیاتهای وعده صادق یک و دو که بخش کوچکی از آثار زحمات ایشان است اتفاق افتاد و به دیده شدن این اثر و توجه مردم به این شخصیت مهم بیشتر کمک کرد و این ایامی که از آن عبور کردیم مصادف با سالگرد شهادت ایشان که فیلم از شبکههای دو، یک و افق سیما روی آنتن رفت.
با توجه به زمان یازده روزهای که برای تولید اثر داشتید تولید فیلمی با مدت زمان ۵۶ دقیقه به معنی یک رکورد موفقیتآمیز است!
از آنجا که من از سالهای ابتدایی دهه ۹۰ به بعد، چون هم کارهای کارگردانی مستندسازی در حوزه جنگ و بحران انجام میدادم و هم کار تدوین انجام میدادم، از طرفی بیش از ۵۰ قسمت مستند ساختهام که هم کار تدوین آنها را خودم انجام دادهام و جوایز متنوعی از جشنوارههای معتبر داخلی کشورمان از جمله جشنواره سینما حقیقت برای کارگردانی و تدوین دریافت کردهام این مسئله باعث شد که من در جریان تولید این اثر پلانهای اضافی خیلی خیلی کمی را گرفتم. این در حالی است که در بین فیلمسازها مرسوم است که معمولاً در زمان فیلمبرداری بیشتر از نیازشان پلان میگیرند و بعد در حین تدوین بهترینهای آنها را انتخاب میکنند ولی من، چون زمان زیادی نداشتم مجبور شدم به این شیوه عمل و کار را با حداقل پلان اضافی ضبط کنم. از اکثر چیزهایی که میخواستم به اجبار گذشتم و اینکه دوربین من رده الف نبود و مجبور شدم یک دوربین رده ب بیاورم. اتفاقات این شکلی که به خاطر کمی زمان و اندک بودن بودجه ایجاد شده بود مجبور شدم به شکل دیگری عمل کنم. البته برای انجام کارهای پست تولید کار وقت خوبی گذاشتم. همچنین افراد حرفهای در بخش پست تولید به من کمک کردند به خصوص در بحث موسیقی آقای مسعود سخاوت دوست که یکی از آهنگسازان معروف کشورمان هستند بعد از دیدن فیلم با رغبت آهنگسازی کار را انجام دادند. در بحث صداگذاری آقای محمدحسین ابراهیمی کار صداگذاری را انجام دادند. اصلاح رنگ با ظرافت و دقتی که آقای یحیی محمدعلی انجام دادند. همه اینها را در کنار هم قرار دادیم تا یک اتفاق خوب شکل بگیرد.
در طول سالهای اخیر و پس از شهادت شهید طهرانی مقدم کارهای متنوعی از حوزه نشر و کتاب تا فیلم و مستند در مورد ایشان تولید و عرضه شده است، شما در این فیلم به چه وجهی از زندگی ایشان پرداخته اید؟
مردم ما شهید طهرانی مقدم را شخصیتی در حوزههای دفاعی و نظامی میشناسند، اما یک چیز پیچیدهتری که در این حوزه وجود دارد مسئله ساخت موتور قدرتمند ماهوارهبر است. کشورهایی که در دنیا مانند ایران موتور ماهواره بر دارند و تولید کردند به تعداد انگشتهای دو تا دست نمیشوند. یعنی کمتر از ۱۰ کشور در دنیا وجود دارند که ماهواره بر را خودشان تولید کردهاند. الان کشور ما هم به لطف زحماتی که شهید طهرانی مقدم کشیدند جزو همین تعداد اندک کشورهاست. اگرچه ممکن است که مردم فکر کنند که این هم موشک است ولی واقعیت این است که موشک جنگی با ماهواره بر تفاوتهای بسیار زیادی دارد و البته پیچیدگیهای خاص خودش را هم دارد. ما دست روی این مسئله گذاشتیم و با جزئیات به این مسئله پرداختیم که فیلم هم در دو زمان مختلف سیر میکند. در ۱۴۰۲ و ۱۳۹۰ که البته توضیحات بیشترش در خود فیلم روایت میشود.
علت انتخاب این فرم برای روایت چنین قصهای چه بود؟
توجه داشته باشیم که در مورد مسئله پیشرفتهای ماهوارهای کشورمان که شهید پایهگذار آن هستند تا کنون هیچ حرفی زده نشده است، چون اسناد و مدارک تصویری وجود ندارد. ولی ما، چون پژوهش کاملی در این زمینه انجام دادیم متوجه شدیم که مسئله بسیار بزرگتر و مهمتری را میتوانیم مطرح بکنیم. مردم ما باید بدانند که ایشان در جریان یک پروژه فضایی و در حال تست یک موتور ماهواره بر به شهادت رسیدند ما خواستیم که دست روی این مسئله بگذاریم. از طرفی هیچ سند تصویری نداشتیم، به همین علت بهترین راه نشان دادن این موضوعات از طریق یک اثر نمایشی در قالب فیلم داستانی یا سینمایی بود. ما به سراغ ا فیلمنامهای رفتیم که به واقعیات پایبند باشد و از قواعد درام هم تبعیت بکند و قصه را به خوبی جلو ببرد. سختی این مسئله این است که ما در عین تبعیت از قواعد درام بایستی به اصل داستان و قصه هم پایبند میماندیم و نمیتوانستیم که هر چیزی را به کار اضافه کنیم. فکر میکنم که این اتفاق افتاد و به نظرم یک اتفاق آبرومندی شد به عنوان شروع و سرآغازی که بتوانیم درمورد این عرصه و شهید طهرانی مقدم حرفهای بیشتری زد.
حمید ابراهیمی (بازیگر نقش شهید طهرانی مقدم) شباهتهای کلی با شهید دارد آیا از ابتدا انتخاب شما ایشان بود یا بعد به آن رسیدید؟
واقعیت این است که از ابتدا انتخاب ما ایشان نبود و چند انتخاب دیگر داشتیم ولی با توجه به مشکلات مالی و بودجهای که داشتیم نمیتوانستیم همه این افراد را تست گریم بزنیم. به لحاظ گریمهایی که با فضای دیجیتالی و کامپیوتری انجام میدادیم نمیتوانستیم به آنها برسیم. تا اینکه یک روز من در فضای مجازی عکسی از ابراهیمی دیدم که خیلی به شهید شباهت داشت. بعد هم با ایشان مذاکره کردیم و موافقت کردند و بعد هم یک تست گریم زدیم و دیدیم که خیلی شبیه هستند که با استقبال آقای ابراهیمی هم مواجه شد. بعد از آن تمام تصاویر و صوتهایی را که از شهید طهرانی مقدم داشتیم بارها با ایشان مرور کردیم که رفتار و بیان شان هم به شهید نزدیک بشود. همه اینها برای من خیلی اهمیت داشت، چون میخواستم که مخاطب به لحاظ دیداری بتواند یک ارتباط دوبارهای با شهید برقرار بکند. بهخاطر همین نزدیکی شباهت برای من خیلی مهم بود.
برنامهای برای تولید نسخه سینمایی یا سریالی از این اثر در آینده دارید؟
به نظرم در مورد شهید حسن طهرانی مقدم کارهای بسیار متنوعی میشود انجام داد آن هم از زوایای مختلف و از سالهای مختلف زندگی ایشان. یعنی از سال ۱۳۶۳ که کارهای شهید مقدم شروع میشود تا سال ۱۳۹۰ که به شهات میرسند حرفهای بسیار زیادی را میتوان در حوزه نمایشی درباره شهید حسن طهرانی مقدم زد. من با توجه به این تجارب و پژوهشهایی که انجام دادم علاقه زیادی برای این کار دارم، اما بخش دیگری از این منوط به تصمیم مسئولان مربوطه است.
منظورتان این است که زندگی شهید طهرانی مقدم یک ظرفیت دراماتیک برای سینما و تلویزیون است؟
بله دقیقاً.
در حین کار تولید این اثر اتفاق خاص یا جالبی برایتان افتاد؟
تصویربرداری و ضبط این کار همزمان شده بود با عملیات طوفان الاقصی فلسطینیها و با توجه به اینکه بخشی از توان مقاومت در منطقه به اقدامات و کارهای شهید حسن طهرانی مقدم بر میگردد این یک جذابیت برای ما داشت که مدام آن را مرور میکردیم.
درباره وجه تسمیه این فیلم داستانی هم توضیح بدهید.
بی پایان برای ما به لحاظ معنایی هم در مسیر کارهای این شخصیت و هم از نظر وجوه درونی و وجود این شهید معنا پیدا میکند.